سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

بارالها ! ... از هر لذّتی جز یاد تو، از هر آسایشی جز همدمی تو، از هر شادمانی ای جز نزدیکی به تو، و از هر کاری جز فرمانبری ات، از توآمرزش می خواهم . [امام سجّاد علیه السلام ـ در مناجات ذاکرین ـ]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
چهار میم + جمعه 99 فروردین 1 - 10:34 صبح

انتخاب خودشان بود
بیشتر اصرار ِ سیدمرتضی

قبلاً وقتی از «هفت‌سین» پرسیده بودند
بی‌مفهومی آن را توضیح دادم
بی‌اساسی آن را
نداشتن ریشه‌های تاریخی ِ قابل درک

- ببینید بچه‌ها!
فکر کنید یک خانی
یک شاهی
یک آدم گردن‌کلفتی
یک زمانی آمده و جشنی برگزار کرده
چیزهایی را فراهم کرده
خوانی گسترده
سفره‌ای پهن کرده
چیزهایی بوده شاید برای اِطعام
مهمان دعوت کرده و داده خورده‌اند
این وسط هفت‌سینی پدید آمده
بعدی‌ها همان را تقلید کرده‌اند
یک نسل که گذشته
خیال کرده‌اند حکم قطعی و مسلّم است
شده سنّت
فرهنگ
تخطّی از آن غیر قابل گذشت!

اگر به خودشان بود
به کودکانم
به فرزندانم
قطعاً مثل دیگران
آ‌ن‌ها نیز نمی‌پرسیدند
سنّت این‌طور شکل می‌گیرد
پدر و مادر انجام می‌دهند
فرزند از نوزادی می‌بیند
درکی از صحّت و خطا ندارد
فقط یاد می‌گیرد
می‌شود حجّت
دیگر رها نمی‌شود
حتی پرسش هم نمی‌کند

پرسش را من در ذهن آن‌ها اولین بار انداختم:
«چرا هفت‌تا؟»
«چرا سین؟»
این شد که تصمیم جدیدی گرفتند
بیشتر آخری

حرف «میم» را انتخاب کردیم
حرف نخست نام خانوادگی همه‌مان
و عدد «چهار»
تعداد اعضای خانواده

بچه‌ها چیدند
سفره «چهارمیم»مان را:
1. ماست: به نشانه درستی و صداقت
2. مربّا: به نشانه شیرینی و لذّت
3. میوه: به نشانه سلامتی و قوّت
4. مُهر: به نشانه پرستش و عبادت



- بچه‌ها سنّت همین‌طور درست می‌شود
فکر کنید
اگر شما هر سال این کار را تکرار کنید
وقتی صاحب فرزند هم شدید
اگر اصرار و جدّیت داشته باشید
فرزندان شما فرا می‌گیرند
شرطی می‌شوند
عادت می‌کنند
اقامه می‌کنند و حفظ می‌نمایند
و بعد
یک فرقه جدید
یک خُرده‌فرهنگ جدید
یک طیفی در جامعه ایران شکل می‌گیرد
صد سال دیگر
خاندان شما
وابستگان شما
همه «چهارمیمی» می‌شوند
اصلاً «هفت‌سین» را نمی‌پذیرند
و بعد
شاید جنگ هم بشود
هفت‌سینی‌ها چهارمیمی‌ها را منحرف معرفی می‌کنند
و چهارمیمی‌ها
این را یک تحوّل در تاریخ نام می‌گذارند
پای آن جان می‌دهند
می‌جنگند
دعوا می‌کنند
فحش می‌دهند
در شبکه مجازی می‌گذارند
و به همین سادگی
تفرقه‌های بزرگ فرهنگی شکل می‌گیرد
و اقوام و قبایل جدید پدید می‌آید!

خیلی بی‌اساس است
نه؟!
خیلی از باورهای فرهنگی و خرافاتی‌مان!

قال مولانا و مقتدانا(ع): «لَیْسَ الْخَیْرُ أَنْ یَکْثُرَ مَالُکَ وَ وَلَدُکَ، وَ لَکِنَّ الْخَیْرَ أَنْ یَکْثُرَ عِلْمُکَ وَ أَنْ یَعْظُمَ حِلْمُکَ وَ أَنْ تُبَاهِیَ النَّاسَ بِعِبَادَةِ رَبِّکَ؛ فَإِنْ أَحْسَنْتَ حَمِدْتَ اللَّهَ وَ إِنْ أَسَأْتَ اسْتَغْفَرْتَ اللَّهَ» (نهج‌البلاغه، ح94)
خیر افزون شدن مال و فرزند نیست، خیر آن است که دانشت زیاد، و بردباریت بزرگ گردد، و به بندگى پروردگارت به مردم مباهات نمایى، پس اگر خوبى کردى خدا را شکر کنى، و اگر بدى نمودى به طلب مغفرت برخیزى. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
صنعت و معدن + شنبه 98 اسفند 24 - 5:0 صبح

جالب بود
چه نمایشگاهی

با بچه‌ها رفتیم
معمولاً می‌رویم
هر نمایشگاهی که برگزار شود

خلوت بود
مشتری کم داشت
تخصصی
ولی
برای ما مفید
روش تولید سیمان را دیدیم
روش تولید سنگ را
سنگ‌های ساختمانی و صنعتی
دستگاه‌های مورد استفاده در معادن



هدیه‌های جالبی هم گرفتیم
بچه‌ها سنگ‌های زیبایی انتخاب کردند و رایگان گرفتند
نمک طبیعی حوض سلطان هم
برای پخت و پز در آشپزخانه
یک غرفه خودکار هم بود
در شهر قم تولید می‌شد
دانه‌ای 800 تومان می‌فروخت
با نوک هفت دهم (0.7) را

همین هفته پیش خریده بودم 4000 تومان
زیرزمین پاساژ قدس
می‌گفت ایرانی ندارد
نگو در همین شهر قم تولید می‌شود
و همه ما بی‌خبر

سی عدد خودکار خریدیم
در رنگ‌های مختلف
نحوه ساخت آن را هم دیدیم
از دیدن تولید کالاهای ایرانی هم خوشحال
چه صرفه اقتصادی خوبی داشت
خودکارش هم خیلی عالی
چقدر روان می‌نویسد
شرکتی با نام ارس!

سرورم علی (ع) فرمود: «کَانَ لِی فِیمَا مَضَى أَخٌ فِی اللَّهِ ... کَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ یَنْظُرُ أَیُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى، [فَخَالَفَهُ] فَیُخَالِفُهُ. فَعَلَیْکُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِیهَا» (نهج‌البلاغه، ح289)
در گذشته برادرى الهى و دینى داشتم (که وصفش چنین بود): ... او چنان بود که هرگاه دو کار برایش پیش مى آمد اندیشه مى کرد که کدام به هوا و هوس نزدیکتر است، با آن مخالفت مى ورزید. (و آن را که خلاف هواى نفس بود مقدم مى شمرد، اگر مى خواهید راه سعادت و نجات را پیدا کنید) بر شما باد که این صفات را تحصیل کنید. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
دو نفره + شنبه 98 اسفند 17 - 6:0 صبح

مریم بیشتر مدرسه است
بیشتر از سیداحمد و سیدمرتضی
دبیرستان رفته دیگر
درسش بیشتر
بارش سنگین‌تر

گاهی می‌شود که تنها غذا می‌خورند
دو پسرم
و میزهایی که ساخته‌ایم
میزهای سه‌گانه
این‌بار دوگانه عمل می‌کنند



از مدرسه که می‌آیند
وقتی مریم نیست
فقط دو میز را کنار هم می‌گذارند
می‌شود یک میز دو نفره
برای دو نفر کافی
سه میز کمتر نیاز می‌شود

عجب چیزی ساختیم ما
همین میزهایی که این‌جا گفتم!

قال أمیرالمؤمنین (ع): «فَإِنَّ الدُّنْیَا مَشْغَلَةٌ عَنْ غَیْرِهَا وَ لَمْ یُصِبْ صَاحِبُهَا مِنْهَا شَیْئاً إِلَّا فَتَحَتْ لَهُ حِرْصاً عَلَیْهَا وَ لَهَجاً بِهَا، وَ لَنْ یَسْتَغْنِیَ صَاحِبُهَا بِمَا نَالَ فِیهَا عَمَّا لَمْ یَبْلُغْهُ مِنْهَا، وَ مِنْ وَرَاءِ ذَلِکَ فِرَاقُ مَا جَمَعَ وَ نَقْضُ مَا أَبْرَمَ؛ وَ لَوِ اعْتَبَرْتَ بِمَا مَضَى، حَفِظْتَ مَا بَقِیَ» (نهج‌البلاغه، ن49)
دنیا انسان را به خود مشغول و از غیر خود بیگانه مى سازد. دنیا پرست به چیزى از دنیا نمى رسد جز آنکه درى از حرص را به رویش مى گشاید و آتش عشق او را به دنیا تندتر مى کند در حالى که دنیاپرست هرگز به آنچه دارد در برابر آنچه به آن نرسیده قانع نیست (و دائماً در آتش حرص مى سوزد) و به دنبال آن جدایى از اموالى است که گردآورى کرده و واتابیدن آنچه را تابیده است. اگر از آنچه (در داستان پیشینیان و در گذشته عمر خودت) وجود داشته است عبرت گیرى آنچه را باقى است حفظ خواهى کرد. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
تحصیل ِ کرونایی + شنبه 98 اسفند 10 - 9:24 صبح

خیلی خوب بود
خیلی راضی
مریم امروز صبح کلاس داشت
توی تلویزیون
شبکه آموزش
سر ساعت 8

خیلی زود بیدار شدند
خیلی سریع رختخواب‌ها را جمع کردند
خیلی زود صبحانه خوردند
خیلی تند سفره را جمع کردند
هر کدام بشقاب و لیوان خود را شست
نیم‌ساعت به 8 مانده
همه‌شان خیره به تلویزیون
در انتظار
منتظر این‌که درس آغاز شود

یاد کودکی‌ام افتادم
آن روزها هم بود
مدتی از شبکه دو آموزش می‌دیدیم
وقتی موشک‌باران شده بود
تمام مدارس تهران را تعطیل کرده بودند



کلاس که تمام شد
سه اتفاق عجیب افتاد
اول گزارش مریم بود:
«معلم ما یک درس رو سه ساعت طول می‌کشید یاد بده، این تو نیم‌ساعت یاد داد!»

دوم
یادگیری کلاس‌پایینی‌ها
بله
در لابه‌لای درس
آن‌ها نیز پاسخ می‌دادند
به پرسش‌های معلم
سیداحمد و سیدمرتضی
وقتی
خیره به تلویزیون نگاه کرده بودند
انگار
آن‌ها نیز در کلاس درس ریاضی هفتم شرکت داشتند



الآن هر سه تایشان یاد گرفته‌اند
اولین بحث «توان» در ریاضی را
چقدر خوب
چقدر کارآمد
چقدر با راندمان بالا

سوم هم ذهن من بود
دوباره بهم ریخت
و دوباره از نگرانی‌ها پر شد
این‌که
سبک آموزش کهنه و پوسیده فعلی باید عوض شود

دنیا عوض شده است
آموزش نباید بشود؟
فناوری آمده است
آموزش نباید فناورانه بشود؟

یادم هست اسکیپی را
کودکی که با کانگرویی دوست بود
دور از مدرسه و تحصیل
از طریق یک تلویزیون با معلم ارتباط داشت
و سر ساعت باید جلوی تلویزیون می‌بود
آن روزها خیال می‌کردیم این شیوه آموزش آینده است
آرزویش را داشتیم

بله
یک چیز هست
کودکان در کنار هم چیزهای دیگری نیز یاد می‌گیرند
روابط اجتماعی را
دعوا کردن یا نکردن را
البته فحش و فحاشی هم را
پسران من که از وقتی مدرسه رفته‌اند کلکسیونی از واژگان بی‌تربیتی شده‌اند(!)
این خوب است
این پرورش است
این جامعه‌پذیری را افزایش می‌دهد
از انزوا دور می‌کند
کودک را با آینده‌ای که خواهد داشت
همین امروز روبه‌رو می‌کند

اما
اگر کودکان ما بتوانند آموزش‌های نظری را در خانه یاد بگیرند
از طریق تلویزیون
یا از طریق اینترنت
آن‌وقت
فقط برای آموزش‌های مهارتی به کلاس می‌روند
برای نجاری و نقشه‌کشی و آهنگری و خیاطی و آشپزی و شیشه‌بری و ...
بگذاریم روابط اجتماعی را در محیط کار فرا بگیرند

آیا آموزش دوازده‌ساله به پنج‌سال تقلیل نخواهد یافت؟
وقتی راندمان یادگیری در خانه بالاتر است
تمرکز بیشتر
فرصت فراوان‌تر
نمی‌بینیم وقتی کارتون و فیلم می‌بینند چقدر تمرکز دارند؟!

چه خواهد شد؟
به زودی لشکری از جوانان پُرتوان خواهیم داشت
هم دانش دارند
هم مهارت
هم وقت و فرصت کافی برای اقدام
فرصتی که امروز به دلیل طولانی بودن آموزش از دست می‌دهند

این‌ها دنیا را متحوّل خواهند کرد
چنین جوانان پُرتوان و پُرفرصتی
دنیایی که با گذشته فرق می‌کند
چرا هنوز هر روز صبح سر صف بایستند و در کلاس بنشینند و زنگ تفریح تغذیه بخورند و ناظم سرشان داد بزند و سر کلاس هم معلم جلوی تخته درس‌شان بدهد؟!

قال أمیرالمؤمنین(ع): «...لِتَسْتَقْبِلَ بِجِدِّ رَأْیِکَ مِنَ الْأَمْرِ مَا قَدْ کَفَاکَ أَهْلُ التَّجَارِبِ بُغْیَتَهُ وَ تَجْرِبَتَهُ، فَتَکُونَ قَدْ کُفِیتَ مَئُونَةَ الطَّلَبِ وَ عُوفِیتَ مِنْ عِلَاجِ التَّجْرِبَةِ، فَأَتَاکَ مِنْ ذَلِکَ مَا قَدْ کُنَّا نَأْتِیهِ وَ اسْتَبَانَ لَکَ مَا رُبَّمَا أَظْلَمَ عَلَیْنَا مِنْهُ» (نهج‌البلاغه، ن31)
همه اینها براى آن است که با تصمیم جدى به استقبال امورى بشتابى که اندیشمندان و اهل تجربه تو را از طلب آن بى نیاز ساخته و زحمت آزمون آن را کشیده اند تا نیازمند به طلب و جستجو نباشى و از تلاش بیشتر آسوده خاطر گردى، بنابراین آنچه از تجربیات نصیب ما شده، نصیب تو هم خواهد شد (بى آنکه زحمتى کشیده باشى) بلکه شاید پاره اى از آنچه بر ما مخفى شده (با گذشت زمان و تجربه بیشتر) بر تو روشن گردد. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - آموزش 28 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
ابرگیاه + شنبه 98 اسفند 10 - 8:0 صبح

چقدر بزرگ بود
آلوئه‌ورایی که با هم دیدیم
با پسرها



مریم را که گذاشتیم کلاس خیاطی
به خانه برنگشتیم
دوست داشتند کمی بگردیم
رفتیم و چند جا سر زدیم
چند عدد چرخ هم خریدیم

سیداحمد می‌خواست اسکیت‌بورد داشته باشد
درست کند یعنی
رفتیم چهارراه غفاری
چقدر چرخ...

چوب در خانه داشتیم
گذاشتم بر عهده خودش
اندازه زد
دریل را دادم سوراخ کند
پیچ هم
متصل شد
دورتادورش هم خودم لاستیک زدم
تیوپ سوراخی که قبلاً از دوچرخه باقی مانده بود



روی فرش استفاده می‌کنند
در خانه
خیلی تند نمی‌رود
ولی خوب است
حس سُر خوردن را بچه‌ها دوست دارند!

قال علی (ع): «أَ تَمْتَلِئُ السَّائِمَةُ مِنْ رِعْیِهَا فَتَبْرُکَ، وَ تَشْبَعُ الرَّبِیضَةُ مِنْ عُشْبِهَا فَتَرْبِضَ، وَ یَأْکُلُ عَلِیٌّ مِنْ زَادِهِ فَیَهْجَعَ؟ قَرَّتْ إِذاً عَیْنُهُ إِذَا اقْتَدَى بَعْدَ السِّنِینَ الْمُتَطَاوِلَةِ بِالْبَهِیمَةِ الْهَامِلَةِ وَ السَّائِمَةِ الْمَرْعِیَّةِ» (نهج‌البلاغه، ن45)
آیا همان گونه که گوسفندان در بیابان، شکم را از علف ها پر مى کنند و مى خوابند یا گله هایى که در آغل ها هستند از علف سیر مى شوند و استراحت مى کنند، على هم باید از زاد و توشه خود سیر شود و به استراحت پردازد؟ در این صورت چشمش روشن باد که پس از سال ها عمر به چهارپایان رها شده بى شبان و گوسفندانى که آنها را به بیابان براى چرا مى برند اقتدا کرده است. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
دست زدن + شنبه 98 اسفند 3 - 8:0 صبح

واقعاً دست زدن دارد
دارد
این نقاشی که کشیده است
نمی‌شود برای این هنرمندی دست نزد اصلاً

معمولاً  روی کاغذ می‌کشید
قوی شده در طراحی
از بس کشیده
اما این بار
ابزار پینت ویندوز را باز کرد
و چند دقیقه بعد
مرا با چنین تصویری به حیرت آورد:



مگر می‌شود
مگر داریم
کلاس هم که نرفته است
نه نقاشی
نه رایانه

خدا را شکر
فقط همین را می‌توانم گفت
خدا را برای این نعمت شکر کردم
اما آیا
آیا این کودک نمی‌تواند یک انیماتور باشد؟
در یک شرکت تولید انیمیشن کار کند؟
همین الآن
با همین مقدار توانایی که دارد
که البته بیشتر خواهد شد
وقتی سر کار باشد

آیا
باید هر روز به مدرسه برود؟
وقت خود را در کلاس‌های درس تلف کند؟
باقی وقت را هم در خانه مشق بنویسد؟
هی اجتماعی و ریاضی و نگارش و علوم بخواند؟
شعر حفظ کند و یاد بگیرد در هر کلمه باید کدامیک از چهار «ز» را بنویسد؟ (ز ظ ذ ض)
و کدامیک از سه «ت»؟ (ت ط ة)
و کدامیک از دو «ا»؟ (ا ع)
و کدام از سه «س»؟ (س ص ث)

امروز کلاس پنجم دبستان است
چند سال دیگر مانده تا بتواند از این هنر خود استفاده کند؟
چند سال دیگر؟
آیا تا آن سال‌ها دیگر هنری برایش باقی می‌ماند؟
می‌ماند یا می‌رود؟
توانایی‌اش؟
انگیزه‌هایش؟
علاقه‌اش؟
آیا آن روز میلی برای نقاشی خواهد داشت؟

مدرسه بد است
این مدارس بد است
این مدارس برای کودکان ما مفید نیست
این مدرسه‌ها راندمان ندارند
بهره‌وری یعنی
این‌ها انگیزه‌ها و علاقه‌ها و توانایی‌های کودکان ما را نابود می‌کنند
باید خودمان فکری برای آن‌ها کنیم
باید پدر و مادرها برای کودکان‌شان فکر تازه‌ای داشته باشند
با مدرسه هیچ‌کسی به هیچ‌جایی نمی‌رسد
فقط عمر است که حرام می‌گردد
این درد را به که باید گفت؟!

قال مقتدانا (ع): «إِذَا کُنْتَ فِی إِدْبَارٍ وَ الْمَوْتُ فِی إِقْبَالٍ، فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى» (نهج‌البلاغه، ح29)
زمانى که به دنیا پشت کرده اى و مرگ به تو روى نموده، به هم رسیدن تو و مرگ چه سریع است. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
انداختیم + جمعه 98 اسفند 2 - 10:30 صبح

ما رأی خود را انداختیم
به صندوق
همان اول صبح



پنج دقیقه به هشت سر صندوق بودیم
اما رایانه متصل نشد
نیم‌ساعتی طول کشید
نیروها نیز آموزش کامل ندیده
یادشان می‌رفت مهر بزنند یا انگشت

تا 9 صبح طول کشید
تا نوبت ما شد

انتخابات به همین چیزهایش جذاب است
اگر همه چیز منظم و دقیق باشد آدم به شک می‌افتد
حس توهم توطئه یعنی
همین بی‌نظمی‌هاست که خاصّ می‌کند
دوست‌داشتنی
آدم می‌فهمد که در کشور خودش است
بین مردم خودش
خودمان هستیم که رأی می‌گیریم
سر صندوق می‌نشینیم
سرباز از خودمان
افسر نگهبان از خودمان
منشی و مدیر و مسئول و نماینده فرماندار و شورای نگهبان و ناظر نامزدها
همه‌شان
همه خودمان هستیم
همین مردم
یک روز اگر همه چیز مهندسی‌شده و سر وقت بود نگران خواهم شد! :)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
مشق ِ معنوی + چهارشنبه 98 بهمن 30 - 9:17 عصر

معلم خوبی دارند
خدا حفظش کند
امروز که از مدرسه آمد
این مشق‌ها را داشت:



ایده خوبی‌ست
تأثیرگذار
خیلی جدّی گرفته بود
بالاخره معلم گفته است
مشقی که باید انجام دهد!

قال مولانا (ع): «إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْکُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ، فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّکْرِ» (نهج‌البلاغه، ح13)
زمانى که مقدمات نعمتها به شما رسید، نهایت آن را با کمى شکر از خود مرانید. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - مدرسه 36 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
باورنکردنی + شنبه 98 بهمن 26 - 10:0 صبح

از بچگی عاشق نقاشی نبود
دیوانه لاک‌پشت‌های نینجا بود
همان‌که وقتی شبکه پویا پخش می‌کرد
چهار لاک‌پشت سبز عجیب و غریب
ادای‌شان را در می‌آورد و مبارزه نمایشی می‌کرد

بعدتر علاقه‌مند به مرد عنکبوتی
وقتی مدرسه رفت
و تصاویرش را دست همکلاسی‌هایش دید
روی کیف‌هایشان
روی دفاترشان
و دِدپول
شخصیت‌های کارتون‌های خارجی
اکشن
شخصیت‌های قهرمان و جنگاور

همین باعث شد به سمت نقاشی برود
تلاش کرد تصاویرشان را بکشد
تصاویری که ما در خانه‌مان نداشتیم
قهرمان‌هایی
که در خانه ما جایی نداشتند

هر روز می‌کشید
هر روز نقاشی می‌کرد
مرد عنکبوتی و دِدپول را
بت‌من و ولورین را
همه قهرمان‌هایی که نامشان را در مدرسه می‌شنید

باورکردنی نیست
برای من سخت
بدون این‌که کلاسی رفته باشد
بدون استاد نقاشی
بدون راهنمایی
چنین نقاشی‌هایی بکشد
این نقاشی را همین چند روز پیش کشید:



اسم این نوع نقاشی‌هایش را گذاشته «سه بعدی»
وقتی سایه می‌زند
می‌آید و می‌گوید:
«نقاشی سه بُعدی کشیده‌ام»

دفتر نقاشی را پر کرده
صفحه خالی نمانده
امروز آورده
نشانم داده
از تمام نقاشی‌های دفترش عکس گرفتم
و یک دفتر نقاشی جدید به او دادم



کلاس پنجم دبستان است
صحبت کردم
برای این‌که نقاشی را ادامه دهد
گفتم می‌توانی یک گرافیست و طراح باشی
بیشتر سمت هنر
یا
می‌توانی از این توانایی‌ات در طراحی‌های فنی‌تر استفاده کنی
طراحی قطعات صنعتی مثلاً
می‌توانی هنرت را در خدمت علم در آوری
مثل داوینچی
طراحی برای اختراع و ابداع
هنر ِ خالی نباشد یعنی
هنر بماهو هنر
به تنهایی
اگر به دانشی متصل نباشد
به ایدئولوژی و هدفی
کارآیی اندکی دارد
آثار ناپایدارتری

غرب این‌جاست
جایی‌که قهرمان‌هایش است
وقتی
در مدرسه ما
در کلاس‌های درس کودکان ما
خزنده حضور دارد
دلبری می‌کند
برای کودکان امروز ما
برای مسئولین آینده نظام ما
همین‌ها هستند دیگر
غرب‌گرا شوند چه می‌شود؟!

قال مولانا علی (ع): «رَأْیُ الشَّیْخِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ» (نهج‌البلاغه، ح86)
رأى و تدبیر پیر نزد من بهتر از چالاکى جوان است (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
پیتزا دوپُخت + شنبه 98 دی 28 - 5:0 صبح

نه این‌که بد بشود
ولی
به این خوبی نمی‌شد
این چیزی بود که بچه‌ها گفتند

در برنامه غذایی جمعه‌های ما
پیتزا هم هست
نه هر هفته
دو سه هفته یک‌بار
نه پیتزایی که بخریم
بلکه
پیتزایی که خودمان بپزیم



همیشه خمیر را که درست می‌کردم
از آب و روغن و آرد و کمی نمک و خمیرمایه
پهن می‌کردم کف ظرف
خودشان یا خودم
مواد رویی را می‌چیدیم
و خلاص
فر بود و گرما و پختن در حرارت
کمی در وسط خمیر آب می‌انداخت
و کمی وسط خمیر نرم‌تر

این‌بار
اول خمیر را گذاشتم در فر
تنها
بدون مواد رویی
کمی که پخت
نان که نیم‌پز شد
بیرون آوردم
مواد را چیدیم
و دوباره
یک بار دیگر پخته شد

عالی
حرف نداشت
همه راضی
نان خوشمزه و کاملاً پخته
این را بچه‌ها بیشتر دوست داشتند!

همیشه راه بهتری وجود دارد
یادگیری ته ندارد
علم بی‌منتهاست
رشد پایان ندارد
هر چقدر تلاش کنی بیشتر فرا می‌گیری
این راز خلقت بشر است
آن‌چه او را از سایر مخلوقات متفاوت ساخته!

قال ابن ابی‌طالب (ع): «فَمَا خُلِقْتُ لِیَشْغَلَنِی أَکْلُ الطَّیِّبَاتِ کَالْبَهِیمَةِ الْمَرْبُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا، أَوِ الْمُرْسَلَةِ شُغُلُهَا تَقَمُّمُهَا، تَکْتَرِشُ مِنْ أَعْلَافِهَا وَ تَلْهُو عَمَّا یُرَادُ بِهَا، أَوْ أُتْرَکَ سُدًى أَوْ أُهْمَلَ عَابِثاً أَوْ أَجُرَّ حَبْلَ الضَّلَالَةِ أَوْ أَعْتَسِفَ طَرِیقَ الْمَتَاهَةِ» (نهج‌البلاغه، ن45)
آفریده نشده ام که غذاهاى لذیذ و پاکیزه مرا سرگرم سازد، چونان حیوان پروارى که تمام همّت او علف، و یا چون حیوان رها شده که شغلش چریدن و پر کردن شکم بوده، و از آینده خود بى خبر است. آیا مرا بیهوده آفریدند آیا مرا به بازى گرفته اند آیا ریسمان گمراهى در دست گیرم و یا در راه سرگردانى قدم بگذارم. (ترجمه دشتی)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - آشپزی 93 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

چهارشنبه 103 اردیبهشت 5

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مرتضی - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X