سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

در مردمی که نه خود نیک خواه اند و نه نیک خواهان را دوست دارند، خیری نیست . [امام علی علیه السلام]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
مبارز ِ جوان + چهارشنبه 100 اسفند 11 - 6:0 صبح

این معلم بی‌ادب است
دبیر هنر
هم معلم سیدمرتضی
هم سیداحمد
دبیرستان

بچه‌ها را مسخره
تکه کلام‌های زشت
کلمات رکیک
ادب را یا فرا نگرفته
در کودکی
یا عوض شده
در بزرگسالی

«زد توی کمرم»
- چرا؟
«همین‌جوری برای شوخی مثلاً»

سیداحمد شاکی
این‌بار شوخی دستی هم کرده است
اما من
دخالت نکردم
فقط توصیه



چند روز بعد...
سیداحمد از کلاس اخراج شده است
اما ناراحت نیست
با خوشحالی از مدرسه
تعریف می‌کند:
«قبل از این‌که بره داخل کلاس جلوشو گرفتم
چون مبصر کلاسم
بیرون در ایستاده بودم
طوری که دیگران نشنوند با معلم صحبت کردم
گفتم: آقای ... من از شوخی‌های لفظی و دستی شما ناراحت می‌شوم
و نمی‌توانم تحمّل کنم
معلم عصبانی شد و گفت: حق نداری بیای تو کلاس
من گفتم: می‌خوام کیفم رو بردارم
گفت: نه
منم محکم‌تر گفتم
کیف مال خودمه می‌خوام برم بردارم
گفت: بردار
کیفم را برداشتم و رفتم پیش مدیر
تا مرا دید:
به‌به دانش‌آموز ممتاز مدرسه
چی شده؟
ماجرا را گفتم
گفت: من حلش می‌کنم
فعلاً این زنگ رو برو تو نمازخانه یا حیاط
منم نشستم تو نمازخانه برای امتحان زنگ بعد درس خوندم»

این کل ماجرا
آن‌طور که تعریف کرد
از مبارزه‌اش
از جنگش
از جهادش

در مقابل ظلم باید ایستاد
نهی از منکر باید کرد
از نوجوانی هم باید یاد گرفت
تجربه کرد
آدم باید پای عواقب نهی از منکر هم بماند
بداند که شاید مشکلات باشد
آماده شود

خوشحال شدم
از این‌که توانسته
جرأت پیدا کرده
شجاعت
این «انسان» است
وقتی مخالف است «مخالفت» می‌کند
وقتی موافق «موافقت»
این درست است

بعدش مهم نیست
تکلیف مهم است
معلم بی‌ادب باید ادب شود
از منکر باید نهی شود
هر چه می‌خواهد بشود بشود!

قال ازْهَدُ الزّاهِدین (ع): «مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ کُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنْ الْمُنْکَرِ، إِلَّا کَنَفْثَةٍ فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ؛ وَ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ، لَا یُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا یَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ» (نهج‌البلاغه، ح374)
تمام اعمال نیک و حتى جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منکر همچون آب دهان است در برابر دریایى عمیق و پهناور. امر به معروف و نهى از منکر نه مرگ کسى را نزدیک مى کند و نه از روزى کسى مى کاهد (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - مدرسه 36 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
سرگرم با خانواده + چهارشنبه 100 اسفند 4 - 2:29 عصر

داغ و پرشور
مثل همیشه
خاطرات مدرسه را می‌گوید
آن‌چه گذشته
تا به خانه رسید
از مدرسه

عادت کرده‌اند
هر روز
تا می‌آیند
تعریف می‌کنند
هر اتفاق جالبی که افتاده است

«باورم نمی‌شد
می‌گفت الگوی زندگی‌اش من هستم
آخه چرا؟!»
تعجب کرده بود
از همکلاسی‌اش
این‌که او را الگو می‌دانست

- طبیعی‌ست پسرم
معدلت که نزدیک به بیست
نوزده و نود و سه
هر سال همین
اخلاق هم که عالی
انگشت‌نما اصلاً
در مدرسه
طبیعی‌ست که الگو باشی

«ازم پرسیدند
گفتند سرگرمی‌ات در خانه چیست؟
یکی گفت حتماً گوشی موبایل
یکی گفت فوتبال
هر کدام چیزی»

فرزندان من که اصلاً گوشی تلفن همراه ندارند
کنسول‌های بازی رایانه‌ای هم
فقط یک عدد کامپپوتر رومیزی
فقط برای کار
فتوشاپ و پاورپوینت و ورد
بازی روی آن نصب نیست
مطلقاً

- تو چی جواب دادی؟
پاسخ سیداحمد جالب بود
«با خانواده سرگرم می‌شم»



ما هر روز با هم سریال و فیلم می‌بینیم
برنامه‌های خاصی از تلویزیون
حرف می‌زنیم
درباره آن‌ها
بچه‌ها نظر می‌دهند
من نیز
کار می‌کنیم
کارهای خانه
زمان می‌گذرانیم
وقت
با هم بیرون می‌رویم
برای خرید
و حتی گشت و گذار

خانواده خیلی مهم است
باید باشد
پناه انسان
پناهگاه و مأمن
همه اعضا باید در آن احساس امنیت کنند!

قال زین‌العابدین (ع): «القَولُ الحَسنُ یُثرِى المالَ و یُنمى الرِّزقَ و یُنسئُ فى الاجلِ و یُحبِّبُ اِلى الاَهلِ وَ یُدخِلُ الجَنّة» (خصال، ح100)
گفتار نیک، ثروت را زیاد و روزى را فراوان مى‌کند، مرگ را به تأخیر مى‌اندازد، [فرد را] در خانواده محبوب مى‌کند و به بهشت وارد مى‌نماید.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - خانواده 56 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
سادگی ِ بیان + شنبه 100 بهمن 9 - 9:41 صبح

ذوق کرده
خیلی شاد
اصلاً یک حالی
وقتی از مسجد بازگشته
بعد از نماز
زود می‌خواهد ماجرا را تعریف کند
اما اول دستم را می‌بوسد:
«معلم ِ پارسالمو دیدم
خیلی ازم تعریف کرد
در مسجد که مرا دید
گفت دخترهای همسن شما کمتر مسجد می‌آیند
از درسم تعریف کرد
از اخلاقم»

البته که خیلی مهم است
برای یک دانش‌آموز
وقتی از او تعریف می‌کند
معلم او
هم اخلاق و هم درس
هم ایمان و هم علم
ذوق کرده است
وقتی معلم این‌طور از او خوب گفته

- حالا چه ربطی به این داشت که دستمو بوسیدی؟
با همان شوق و ذوق
با همان خنده از کنترل خارج شده:
«بعد از این‌که ازم تعریف کرد
بهم گفت وقتی رفتی خونه
حتماً دست مادرت رو ببوس
به خاطر این‌که همچین دختری تربیت کرده»

معمولاً آدم این‌طور مواقع حیا می‌کند
شاید خجالت
سخت است واقعیت را گفتن
بگذار فکر کند دارد
چرا باید بگوید ندارد
ولی او صراحت داشت
به سادگی بیان کرد:
«من گفتم: مادر ندارم
معلم با ناراحتی گفت: خدا رحمتشون کنه!
گفتم: نه
سه سالم که بود طلاق گرفتن»

این‌جا معلم تعجب کرده
درس و اخلاق
بدون مادر
پس حتماً پای زن دیگری در میان است:
«خانم پرسید: زن‌بابا داری؟
گفتم: نه
من و برادرام با پدرم زندگی می‌کنیم
خانم هم گفت: پس حتماً دست باباتو ببوس!»

من نه از بوسیدن دست
نه از تعریف معلم
بیشتر از همه از این خوشحال شدم:
جرأت در بیان
صراحت لهجه
نترسیدن از وضعیتی که در آن است
این مهم است
این که شرایط او را ضعیف نکرده
خجول و فراری نکرده
احساس گناه ندارد

شرم؛ از گناه ناشی
گناه؛ از مقصر دانستن خود
حس ِ تفاوت با جامعه
با محیط
این، انسان را فراری می‌کند
منزوی
اما انسانِ قوی
آن‌که روحش ذلیل نباشد
او که توجیه شده باشد
او که بداند کیست و چه دارد
نعمت‌های خود را بشمارد
لطف خدای را به جای آرد
او از حرف و حدیث مردم نمی‌هراسد
این مهم است
و گرنه خوب بودن درس و رفتار به تنهایی دوام ندارد
نمی‌ماند
اگر روح ِ انسان تخریب شده باشد



تلاش من از ابتدا همین
بچه‌ها درون‌گرا نشوند
به خلوت تنهایی پناه نبرند
اصلاً چه نیاز به فرار
اگر احساس گناه نداشته باشند
از تفاوتی که دارند
از این‌که مادر ندارند

همیشه با این کلام:
- خطای دیگری به پای شما نوشته نمی‌شود
شما اشتباهی نکرده‌اید که شرم کنید
آن‌که اشتباه کرده باید خجالت بکشد
کسی که شما را ترک کرده
کودک دو ساله که گناهی ندارد
او که به خاطر دستور پدرش گذاشته و رفته
او باید بترسد
از حرف و کلام مردم
شما که سربلند هستید

- راستی مریم!
اون زنه سال 88 رفت
تو 86 به دنیا اومدی
وقتی رفت دو سالت بود، نه سه سال! (:

قال اَعْلَمُ الرّزین (ع): «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ، وَ صِدْقُهُ عَلَى قَدْرِ مُرُوءَتِهِ، وَ شَجَاعَتُهُ عَلَى قَدْرِ أَنَفَتِهِ، وَ عِفَّتُهُ عَلَى قَدْرِ غَیْرَتِهِ.» (نهج‌البلاغه، ح47)
ارزش هر کس به اندازه همت او و راستگویى و صداقتِ هر کس به اندازه شخصیت اوست و شجاعت هر کس به اندازه بى اعتنایى وى (به ارزش هاى مادى) است و عفت هر کس به اندازه غیرت اوست. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
افتخار ِ بلند + شنبه 100 بهمن 2 - 6:0 صبح

زیاد به خودش افتخار می‌کرد
فخر می‌فروخت
اخیراً
هی حرفش را می‌زد
مدام کنار دیوار
دیوار ِ قد

ما خُب اندازه می‌گیریم
قد همه را
این‌جا نوشته بودم
یک دیوار اختصاص دادیم



مدتی عجیب شده
و غریب حتی
ناگهان
در همین چند ماه
سیداحمد رکورد زده
خیلی



ذوق کرده
مدام دستش کنار سرش
با برادر و خواهرش مقایسه
که چه؟
بلندتر است!

نیاز به توضیح داشت
اقدامی تربیتی:
ببین سیداحمد!
نعمت‌های خدا را به خودت نسبت نده
کاری که از ما نیست
شایسته تشویق نیست
شایسته تنبیه هم
اگر مریم از تو کوتاه‌تر
اگر قدش به مادرش رفته
کار ِ خداست
خالق اوست
مربوط به خودش نیست
اگر قد تو این‌قدر
باز هم همین
مربوط به خودت نیست
افتخار ندارد
افتخار مربوط به «اختیار» است
اگر اختیار نباشد
افتخار نیست
کار دیگران
افتخارش هم برای دیگران

راستی
خداوند حساس است
اگر کسی به خودش ببالد
خودخواهی
خودشیفتگی
هوای نفس
نسبت به انسان‌هایی که دوست‌شان دارد
نجات‌شان می‌دهد
می‌دانی چطور؟
آن‌چه از او دورشان کرده را می‌گیرد
می‌گیرد تا نزدیک شوند
به خودش
رها شوند
از شرک
از بت‌پرستی
از نفس‌پرستی

به این فکر کن
در کمتر از چند ثانیه
در یک لحظه
حادثه در کمین
ممکن است تا آخر عمر روی ویلچر بنشینی
آن‌وقت مریم از تو بلندتر خواهد بود
نه؟!
مراقب باش دیگران را نیازاری
با فخرفروشی‌هایت!

قال اُذُن الله الواعیه (ع): «أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّمَا أَنْتُمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا غَرَضٌ تَنْتَضِلُ فِیهِ الْمَنَایَا، مَعَ کُلِّ جَرْعَةٍ شَرَقٌ وَ فِی کُلِّ أَکْلَةٍ غَصَصٌ، لَا تَنَالُونَ مِنْهَا نِعْمَةً إِلَّا بِفِرَاقِ أُخْرَى، وَ لَا یُعَمَّرُ مُعَمَّرٌ مِنْکُمْ یَوْماً مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا بِهَدْمِ آخَرَ مِنْ أَجَلِهِ» (نهج‌البلاغه، خ145)
اى مردم! شما در این جهان هدفى هستید در برابر تیرهاى مرگ که یکى پس از دیگرى به سوى شما پرتاب مى شود، همراه هر جرعه اى بیم گلوگیر شدن است. و با هر لقمه اى بیم گرفتن راه نفس، به هیچ نعمتى از دنیا نمى رسید، جز این که نعمت دیگرى را از دست مى دهید. و هیچ کس از شما یک روز عمر نمى کند، مگر این که از جمع زندگى وى یک روز کاسته مى شود. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
فتوشاپ + یکشنبه 100 دی 26 - 6:0 صبح

یاد گرفته
نه خیلی زیاد
ولی
البته قدری که نیاز است
ویرایش و تغییرات

این تصویر را به من داد:



که چه؟!
«بگذار در وبلاگت!»

تصویر اصلی و تصویر اصلاح شده
هر دو در کنار هم
از خودش
تصاویر قدیمی
با افتخار
خوشحال از این‌که توانسته چنین تغییراتی اعمال کند! د:

قال ساقی کوثر (ع): «إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمُ اثْنَتَانِ: اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ» (نهج‌البلاغه، خ28)
ترسناک ترین چیزى را که بر شما از آن بیمناکم دو چیز است: هواپرستى و آرزوهاى دراز (نخستین، انسان را از پیروى از حق باز مى دارد و دومى، آخرت را به فراموشى مى سپارد). (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
ورزش ِ مجازی + دوشنبه 100 دی 20 - 8:50 صبح

این بار توپ درست کرد
برای کلاس ورزش
عجیب است
ولی واقعی!



ورزش که مجازی نمی‌شود
این را همه می‌دانند
پس معلّم چه کند؟
بالاخره حقوق می‌گیرد

تکلیف معلوم است
باید تشویق کند
گزارش فعالیت بخواهد
در منزل ورزش کنند
راه دیگری که ندارد



اما این‌بار
مثل سال گذشته
کاردستی خواسته
هر کدام چیزی درست کنند
هنری که به ورزش مرتبط
نمره هم می‌دهد



مریم کیک درست کرد
تصویرش برای مدرسه
خودش برای خودشان
سه نفری همه را خوردند!

قال زَینُ الصِّدّیقینَ (ع): «أَلَا فَاعْمَلُوا فِی الرَّغْبَةِ کَمَا تَعْمَلُونَ فِی الرَّهْبَةِ» (نهج‌البلاغه، خ28)
آگاه باشید! همان گونه که به هنگام ترس عمل مى کنید در موقع آرامش نیز عمل کنید! (و تنها، در سختى ها و مشکلات، به یاد خدا نباشید). (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
شیدایی + پنج شنبه 100 آذر 25 - 5:0 صبح

گاهی شیفته هستی
برای هنری
عشق آن را دارد
فقط و فقط آن
یک‌جور متفاوت می‌شود
آدم را رها نمی‌کند
همیشه با او

کارها را معمولاً می‌نویسیم
برای نظم
جلوگیری از فراموشی
بچه‌ها هم یاد بگیرند
چیزهایی که باید بخریم:
- بنویس پنیر بخریم
پنجشنبه که با هم رفتیم بیرون!



سبک نوشتن را دیدید؟!
اصلاً یک حوصله‌ای

سیدمرتضی دیوانه طراحی‌ست
نقاشی
نقاشی نه به عنوان رنگ‌آمیزی
بیشتر سیاه‌قلم
فقط مشکی
نه
سیاه‌قلم هم نه دقیقاً
طراحی فقط
رسم فنی شاید
طراحی و ترسیم
کشیدن خطوط و شمایل
کاریکاتوری

دو سه تا کلاس رفت
تابستان‌های گذشته
هر کدام دو سه جلسه
نپسندید
باب طبعش نبود
نه نقاشی و رنگ‌آمیزی
نه سیاه‌قلم و طراحی سایه‌دار
شاید بشود گفت گرافیک
طراحی لوگو مثلاً
بیشتر به درد نقشه‌کشی می‌خورد
طبعش

انسان کلاً این‌طور
وقتی دوست بدارد
در همه چیز داخل می‌کند
همان را
همیشه همراهش است
در همه کارهایش
آن‌چه را که دوست دارد
زمین نمی‌گذارد
«پنیر» و «موش» می‌کشد
حتی وقتی قرار است بنویسد «پنیر»

حالا فکر کن «خدا» را دوست بدارد
بدون رضایت او کاری انجام می‌دهد؟!
بدون حسّ حضورش؟!
بدون ملاحظه و توجه به امر و نهی‌اش؟!

نداریم که غافل می‌شویم!

قال قرآن ناطق (ع): «أَوَّلُ الدِّینِ مَعْرِفَتُهُ وَ کَمَالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدِیقُ بِهِ وَ کَمَالُ التَّصْدِیقِ بِهِ تَوْحِیدُهُ وَ کَمَالُ تَوْحِیدِهِ الْإِخْلَاصُ لَهُ» (نهج‌البلاغه، خ1)
آغاز دین شناخت اوست، و کمال شناختش باور کردن او، و نهایت از باور کردنش یگانه دانستن او، و غایت یگانه دانستنش اخلاص به او،  (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
نوسازی + جمعه 100 آذر 19 - 3:1 عصر

دور هم بازی می‌کنند
تقریباً هر روز
آخر هفته‌ها بیشتر
این‌بار مشغول «اسم و فامیل»

دیدم تکراری شده
حروف الفبا را دور زده
کلمات، دیگر همه در ذهن‌شان
تا یکی حرفی انتخاب می‌کند
فوری همه را تکمیل
به نظرم خسته‌کننده

- بچه‌ها!
چرا قانون بازی رو عوض نمی‌کنید؟
این بار کلماتی رو بنویسید که حرف مورد نظر در آخرش باشه!



تازه شد
رنگ و رو گرفت
جدید شد
خوش‌شان آمد
حالا می‌توانستند واقعاً خود را بیازمایند
دایره لغات
تلاش کنند
ببرند و ببازند
متفاوت از دفعات قبل
دوباره از نو
همه چیز تازه

دولت‌ها هم همین‌طور
مسئولین هم
مدیران نیز
زیر و رو شدن
تغییر کردن
از نو آغاز کردن
چقدر متفاوت
انسان هم به تغییر نیاز دارد
همان‌قدر که جامعه

امروز چقدر تفاوت را می‌شود دید
در همین صد روز
همین صدروزی که دولت جدید سر کار آمده
و چقدر خوب
و چقدر امید!

کتب امام الصّالِحین (ع): «لاَ یَکُنِ اخْتِیَارُکَ إِیَّاهُمْ عَلَى فِرَاسَتِکَ وَاسْتِنَامَتِکَ وَحُسْنِ الظَّنِّ مِنْکَ، فَإِنَّ الرِّجَالَ یَتَعَرَّضُونَ لِفِرَاسَاتِ الْوُلاَةِ بِتَصَنُّعِهِمْ وَحُسْنِ خِدْمَتِهِمْ، وَلَیْسَ وَرَاءَ ذَلِکَ مِنَ النَّصِیحَةِ وَالاَْمَانَةِ شَیْءٌ» (نهج‌البلاغه، ن53)
در انتخاب این منشیان هرگز به فراست و هوشیارى خود، و اعتماد شخصى و حسن ظن خویش قناعت مکن، زیرا افراد (فرصت طلب) براى جلب توجّه زمامداران به ظاهرسازى و خوش خدمتى مى پردازند در حالى که در ماوراى این ظاهرِ جالب هیچ گونه خیرخواهى و امانت دارى وجود ندارد. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - بازی 21 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
سریع تر از زمان + سه شنبه 100 آذر 9 - 8:34 صبح

«بابا»
- بله
«میشه برام پیرهن سفید بدوزی، مثل مال خودت؟»
- مگه پیرهن نداری؟
«برای داخل خونه»
- خب برای خونه هم که پیرهن داری
«نمی‌خوام رنگی باشه، سفید باشه»
- چرا سفید؟
«چون می‌خوام بزرگ شدم طلبه بشم!»



قبلاً تفاوت می‌کرد
خیلی متفاوت
همین چند ماه پیش
اصرار داشت «وکیل» شود
قطعی و بدون تردید
مسیر آن را هم پرسیده
راهنمایی هم کرده
می‌دانست چه رشته‌ای برود

قبل‌تر هم
تابستان
محکم و مصرّ
فقط آتشنشان
حتی رفتیم ایستگاه آتشنشانی سر فلکه ارتش
با یک‌نفرشان صحبت کردیم
مسیر استخدام را



تغییر سریع است
زمان ِ تغییر است اصلاً
دوره نوجوانی
تصمیماتی سخت

- پسرم نگران نباش! باز هم تغییر خواهد کرد.
شب دراز است و قلندر بیدار
عمر به همین سپری
«نه! تصمیم من قطعی‌ست!»

انسان هست و همین تصمیمات
انسانیّت به همین
کار اصلی‌مان
«اختیار» داریم دیگر
خدا به ما بخشیده
کارمان همین
تصمیم بگیریم
پاداش و عقاب هم
بهشت و جهنم
وقتی بین خوبی و بدی
وقتی حتی بین دو خوبی
یا دو بدی
خوبی بیشتر
یا بدی کمتر
«تصمیم‌گیری» هرگز ما را رها نمی‌کند!

قال امام النّاصِحُ (ع): «مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ، لِعَزَائِمِ الْیَوْمِ.» (نهج‌البلاغه، ح440)
چه شکننده است خواب براى تصمیم هایى که (انسان) در روز مى گیرد. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
تصمیم ِ بزرگ + یکشنبه 100 آبان 16 - 4:6 عصر

رشته ریاضی برود یا تجربی
انسانی یا معارف اسلامی
کاردانش یا هنرستان ِ فنی و حرفه‌ای
کلاس نهم است دیگر
وقت انتخاب
برای سال بعد

آمد و پرسید
نظرم را
دست به سرش کردم:
- من نظر نمی‌دم! خودت باید تصمیم بگیری!

امروز گذشت
فردایش آمد
و روز بعد
اصرار داشت
و اصرارش که به حدّ کفایت رسید:
- ببین دختر گلم!
اصلاً مسأله این نیست
این رشته یا آن رشته
مسأله‌ی مهم‌تری در بین است
پیش از هر انتخابی
تو قبل از انتخاب رشته
قبل از این‌که به ریاضی و تجربی فکر کنی
اول باید یک انتخاب مهم‌تر انجام دهی
یک تصمیم بزرگ بگیری

برایش توضیح دادم:
- پسرها در زندگی یک گزینه بیشتر ندارند
در کشور ما این‌طور است
در فرهنگ ما
آن‌ها «باید» کار کنند
در آینده زندگی‌شان
شکی در این نیست
چه بخواهند و چه نخواهند
فقط مسأله سر انتخاب شغل است
کارگر شود یا خلبان
مهندس یا پاسدار
پارکبان یا مثلاً پاکبان

اما برای دخترها
یک تفاوت مهم وجود دارد
یک گزینه دومی هم هست
قبل از هر گزینه دیگری
قبل از هر تصمیم دیگری
«خانه‌دار» شود یا «شاغل»

تصمیم مهم این است
تصمیم اصلی این‌جاست
روی این موضوع باید فکر کنی
اول باید این تصمیم را اخذ کنی



دختری که نخواهد شاغل شود
نیازی به خیلی از مطالعات ندارد
خیلی از وقت‌هایی که تلف می‌شود
می‌تواند سراغ آموزش‌های تربیتی برود
روش‌های خانه‌داری را بیاموزد
روش‌های فرزندپروری را
اداره یک خانواده را
چرا باید عمر خود را صرف یادگیری ریاضی و شیمی و فیزیک کند
یا تاریخ ادبیات حفظ نماید؟

البته خیلی‌ها برای «کسب احترام» تحصیل می‌کنند
رسم شده است
مد یعنی
لیسانس می‌گیرند نه برای اشتغال
دکتر می‌شوند نه برای کار کردن
فقط برای اثبات
نشان دهند که «می‌توانند»
خودت باید فکر کنی
عقل و خرد خویش به کار بندی
آیا این کار عاقلانه است؟
آیا تو نیاز به چنین کسب احترامی داری؟

تربیت فرزند یک کار تمام‌وقت است
اصلاً پاره‌وقت نیست
حرفش را دور بریز
هر کسی که گفت: هم کار می‌کنم و هم فرزند تربیت!
این تربیت نیست
این رهاسازی‌ست
تربیت قطعاً یک شغل تمام‌وقت است
اگر نبود، خدای متعال این‌طور مقرّر نمی‌کرد
نفقه را بر شوهر واجب نمی‌کرد
هفت سال باید لحظه به لحظه با کودک باشی
آنی او را ترک نکنی
تا آنی بشود که تو می‌خواهی
حداقل تا قبل از این‌که به مدرسه برود
آیا این با اشتغال و کار کردن بیرون از خانه سازگار است؟

نظرات گوناگون
نظر مرا خواستی
باید اول تصمیم بزرگ زندگی خود را بگیری
بین «کار» و «خانه‌داری»
این تصمیم روبه‌روی پسرها نیست
روبه‌روی دخترها فقط
پسرها باید به درآمدزایی فکر کنند
دخترها هم قبلاً بدون مشکل
فقط گزینه خانه‌داری
اما
امروز که سبک زندگی مدرن ما را فراگرفته
دخترها با این چالش اصلی مواجه:
1. درآمدزا باشم؟
2. درآمدزایی را به شوهرم واگذارم و آینده‌ساز باشم؟

فراموش نکن که قرار است نسل بعدی جامعه را «دختران ِ امروز» بسازند
هم جسم و هم روح
جسم و روح و تربیت و اخلاق و رفتار و منش ِ تمام انسان‌های بعدی
و توانایی‌هایشان بر اداره درست جامعه
این‌ها را «دختران ِ امروز» برعهده دارند
فکر کن پنجاه سال بعد را دوست داری چگونه ببینی
جامعه‌ات چه شکلی باشد؟
تو عضو آن گروهی هستی که آن جامعه را طراحی خواهند کرد
این مسأله کوچکی نیست!

وَ قَالَ مَولَی الْمؤمنین (ع): «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ عَضُوضٌ، یَعَضُّ الْمُوسِرُ فِیهِ عَلَى مَا فِی یَدَیْهِ وَ لَمْ یُؤْمَرْ بِذَلِکَ، قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ "وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ"؛ تَنْهَدُ فِیهِ الْأَشْرَارُ وَ تُسْتَذَلُّ الْأَخْیَارُ وَ یُبَایِعُ الْمُضْطَرُّونَ، وَ قَدْ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) عَنْ بَیْعِ الْمُضْطَرِّینَ.» (نهج‌البلاغه، ح468)
بر مردم زمانى رسد بسیار سخت، که توانگران در آن زمان از آنچه در دست دارند انفاق نکنند در حالى که به نگاه دارى مال امر نشده اند، خداوند سبحان فرموده: «احسان بین خود را فراموش نکنید». در آن زمان بدکاران بلند مرتبه، و خوبان خوار مى شوند، تهیدستان هستى خود را از روى ناچارى به قیمت اندک مى فروشند (و توانگران مى خرند) در حالى که پیامبر اسلام ص از چنین خرید و فروشى منع کرده. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

شنبه 103 اردیبهشت 1

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
فرزند - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X