سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

[ و آنگاه که از خبّاب یاد کرد فرمود : ] خدا بیامرزاد خبّاب پسر أرتّ را . به رغبت اسلام آورد و از روى فرمانبردارى هجرت کرد و به گذران روز قناعت ، و از خدا راضى بود و مجاهد زندگى نمود . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  به بهانه غزّه - خانه داری یا نداری - اتحادیه مستقل خبرنگاران - فقر ِ عمومی و عمومیّت ِ فقر - رأی ِ مخفی - دستاورد تحصیلی - 
شدّت ِ عدالت + چهارشنبه 102 مرداد 4 - 2:45 صبح

این را امروز گفت
تا به حال نمی‌دانستم
نگفته بود یعنی

- این‌قدر از عدالت برای ما گفته بودی
وقتی دست راستم را می‌خاراندم
حس می‌کردم عدالت نیست
ظلم شده
دست چپم را هم می‌خاراندم تا به عدالت رفتار کرده باشم!



از خاطرات کودکی‌اش
تأثیرات اصرار بر عدالت
در ادامه اضافه کرد:

- هر دو با هم نیاز به خاراندن پیدا می‌کردند
بعد از مدتی که به عدالت رفتار کردم!

این را جدّی می‌گفت
این‌قدر جدّی گرفته بود
عدالت را
این‌قدر اثر گذاشته بود
تأکیدی که داشتم
در تمام طول زندگی
از کودکی‌شان
عدالت این‌قدر مهم است
درونی شدن و ارتکازش

عدالت آرامش می‌آورد
امنیت
حسّ امنیت
وقتی مطمئن باشد حقّش ضایع نمی‌شود
انسان دیگر چه اضطرابی خواهد داشت؟!
جامعه به آرامش می‌رسد.

وَ سُئِلَ (ع) أَیُّهُمَا أَفْضَلُ، الْعَدْلُ أَوِ الْجُودُ؟ فَقَالَ (ع): الْعَدْلُ یَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا، وَ الْجُودُ یُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا؛ وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ، وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ؛ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا. (نهج‌البلاغه، ح437)
(از امام پرسیدند عدل یا بخشش، کدام یک برتر است، فرمود:) عدالت: هر چیزى را در جاى خود مى نهد، در حالى که بخشش آن را از جاى خود خارج مى سازد. عدالت تدبیر عمومى مردم است، در حالى که بخشش گروه خاصّى را شامل است، پس عدالت شریف تر و برتر است. (ترجمه دشتی)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 360 - فرزند 532 - اقتصاد 134 - سیده مریم 280 - سید احمد 272 - سید مرتضی 269 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  به بهانه غزّه - خانه داری یا نداری - اتحادیه مستقل خبرنگاران - فقر ِ عمومی و عمومیّت ِ فقر - رأی ِ مخفی - دستاورد تحصیلی - 
رشد + یکشنبه 102 تیر 18 - 3:15 صبح

زمان می‌گذرد
گذشت
گاهی نگاه به گذشته
سپاس خدای را
همه در گذر
بعضی می‌آیند
بعضی می‌روند
همه در عبور

بعضی نقاشی‌های کودکی‌شان را نگه داشته‌ام
این‌ها را مریم کشیده است
وقتی خیلی کوچک بود:



خدا را شکر
امروز پیشرفت
خیلی متفاوت
طراح لباس
کلاس یازدهم
همان سوم دبیرستان خودمان

چقدر زود می‌گذرد
و چقدر خوشحال
انسان شاد می‌شود وقتی پیشرفت را می‌بیند
نتیجه زحمات
الطاف الهی را
نعمت‌هایی که ارزانی داشته
چه سختی‌هایی که پشت سر
چه مشکلاتی که رفع
بحول و قوّه پروردگار

فرزندان نعمت‌های خداوند هستند
احساس موفقیت
برای والدین
وقتی رشد می‌کنند
آثاری که باقی می‌مانند
باقیات صالحات
إن‌شاءالله
اگر به درستی تربیت یافته!

قال امام الاُمّة (ع): «فَلَوْ أَنَّ أَحَداً یَجِدُ إِلَى الْبَقَاءِ سُلَّماً أَوْ لِدَفْعِ الْمَوْتِ سَبِیلًا، لَکَانَ ذَلِکَ سُلَیْمَانَ بْنَ دَاوُدَ (علیه السلام) الَّذِی سُخِّرَ لَهُ مُلْکُ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مَعَ النُّبُوَّةِ وَ عَظِیمِ الزُّلْفَةِ، فَلَمَّا اسْتَوْفَى طُعْمَتَهُ وَ اسْتَکْمَلَ مُدَّتَهُ، رَمَتْهُ قِسِیُّ الْفَنَاءِ بِنِبَالِ الْمَوْتِ وَ أَصْبَحَتِ الدِّیَارُ مِنْهُ خَالِیَةً وَ الْمَسَاکِنُ مُعَطَّلَةً وَ وَرِثَهَا قَوْمٌ آخَرُونَ» (نهج‌البلاغه، خ182)
اگر کسى براى جاوید ماندن در دنیا نردبانى مى یافت، یا براى دفع مرگ راهى پیدا مى کرد، هر آینه سلیمان بن داود علیه السّلام بود، که سلطنت بر جنّ و انس را همراه با نبوت و منزلت عظیم قرب در اختیارش گذاشته بودند، ولى چون روزى مقدّرش را خورد، و مدّت عمرش را تمام کرد، کمانهاى نیستى با تیرهاى مرگ به کارش پایان داد، و شهرها از وجودش خالى، و خانه ها معطّل ماند، و همه مانده هایش را دیگران به ارث بردند. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 532 - هنر 24 - سیده مریم 280 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  به بهانه غزّه - خانه داری یا نداری - اتحادیه مستقل خبرنگاران - فقر ِ عمومی و عمومیّت ِ فقر - رأی ِ مخفی - دستاورد تحصیلی - 
موشک ِ ایرانی + شنبه 102 اردیبهشت 30 - 5:52 عصر

نمایشگاه
در شهرمان
رفتیم و تماشا
فوق‌العاده
حرف نداشت
این‌قدر از نزدیک
«آسمان اقتدار»



خدا خیرشان دهد
خیلی زحمت کشیده
امنیت تأمین
در این دوران پر از جنگ
اگر این فناوری‌ها نبود
این آرامش هم نبود
کشورهای زورگو به هر ملتی که «بتوانند» حمله می‌کنند
این دوستان کاری کردند که آن‌ها «نتوانند»!

قال خالِصَةُ الرَّسول (ع): «لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِکَفِّهِ عَضَّةٌ» (نهج‌البلاغه، ح186)
آن که ابتدا به ستم مى کند فردا دستش را به دندان مى گزد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 360 - فرزند 532 - سیده مریم 280 - سید مرتضی 269 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  به بهانه غزّه - خانه داری یا نداری - اتحادیه مستقل خبرنگاران - فقر ِ عمومی و عمومیّت ِ فقر - رأی ِ مخفی - دستاورد تحصیلی - 
رنج ِ روزه + شنبه 102 فروردین 19 - 12:38 عصر

سیدمرتضی: «بابا چیکار کنیم تشنه نشیم؟»

موقع سحری بود که پرسید
آخرهای جمع کردن سفره
و من
سریع و بی‌درنگ پاسخ دادم:
- روزه نگیر!

سیدمرتضی: «نه، منظورم اینه که کمتر تشنه بشیم»
باز هم:
- روزه کله‌گنجشکی بگیر!



ببین پسرم!
روزه‌ای که توش تشنگی نباشه
گشنگی نباشه
رنج
این‌که اصلاً روزه نیست
یک روز زندگی مثل روزهای دیگه‌ست
دنبال همچین چیزهایی نباش!

قال سراجُ المُنیر(ع): «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ، مَا أَکْرَهْتَ نَفْسَکَ عَلَیْهِ» (نهج‌البلاغه، ح249)
بهترین اعمال و کارها کارى است که نفس خود را بانجام آن به اجبار وادارى (زیرا پاداش باندازه رنج داده میشود...) (ترجمه فیض‌الاسلام)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 360 - فرزند 532 - سیده مریم 280 - سید مرتضی 269 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  به بهانه غزّه - خانه داری یا نداری - اتحادیه مستقل خبرنگاران - فقر ِ عمومی و عمومیّت ِ فقر - رأی ِ مخفی - دستاورد تحصیلی - 
نعمت ِ محرومیّت + جمعه 102 فروردین 4 - 7:39 عصر

نداشتن نعمت است
واقعاً هست
بدون تردید یعنی
برای ساختن
برای یاد گرفتن
برای پیشرفت
برای انسانی که یأس ندارد
امید داشته باشد
کاری که داشتن نمی‌تواند
نداشتن انجام می‌دهد

از بچگی چیزهایی دوست داشت
آن‌چه نداشت
بازی‌هایی که دیگران داشتند
لگوهای عجیب و غریب
شیفته مرد عنکبوتی و ددپول
وقتی بسیار کوچک بود

طراحی کرد تا داشته باشد
کشید برای خودش
و شد طرّاح
یاد گرفت
شد این که امروز
اسبابی جهت افتخار



تحریم هم همین‌طور
اگر مأیوس نباشیم
اگر تلاش
اگر بخواهیم
یاد می‌گیریم
مسیر را طیّ می‌کنیم
خودکفا
پیشرفت و توسعه
رونق می‌گیرد کسب و کارمان
وقتی همه‌چیز را خودمان بسازیم
کم که نیستیم
هشتاد و چهار میلیونیم!

قال خلیفةالله (ع): «الْغِنَى وَ الْفَقْرُ، بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّه» (نهج‌البلاغه، ح452)
غنا و فقر آن گاه آشکار مى شود که اعمال (انسان ها) به پیشگاه خدا عرضه شود. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 360 - فرزند 532 - سید مرتضی 269 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  به بهانه غزّه - خانه داری یا نداری - اتحادیه مستقل خبرنگاران - فقر ِ عمومی و عمومیّت ِ فقر - رأی ِ مخفی - دستاورد تحصیلی - 
تنوّع نان + پنج شنبه 102 فروردین 3 - 7:24 عصر

عالی‌ست
تنوّع نان‌های ایرانی
این کتاب را خریدیم: «نان‌های بومی ایران»
اخیراً
و تست هم کردیم

https://www.iranfarhang.com/book/68403

https://www.ketabfroosh.com



کتاب خوبی
ولی نه فقط برای خانه
نانوایی‌ها باید متفاوت شوند
تنوّع یابند
این همه فرهنگ رها نشود
بهینه‌سازی
ارتقا و جدید شدن
تازه شدن
قطعاً مردم کشورمان استقبال خواهند کرد
اگر نان‌های بهتری به منابع غذایی‌مان اضافه شود
نان‌هایی که بودند!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 360 - فرزند 532 - آشپزی 93 - سیده مریم 280 - سید مرتضی 269 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  به بهانه غزّه - خانه داری یا نداری - اتحادیه مستقل خبرنگاران - فقر ِ عمومی و عمومیّت ِ فقر - رأی ِ مخفی - دستاورد تحصیلی - 
پرسش از ازدواج + پنج شنبه 100 خرداد 27 - 8:21 عصر

چهارده ساله شده
دخترم
سؤال داشت
پرسید
وقت پاسخ که شد
سیداحمد هم آمد
برای جفت‌شان توضیح دادم
«فلسفه ازدواج» را



سه جزوه دادم بخواند
قبلاً نوشته؛
فلسفه خانواده
سامانه خانواده
دشمن خانواده

و فایل صوتی این گفتگو
حرف‌هایی که زدم
در این نشانی

دانستنش به نظرم لازم
برای هر جوانی
پیش از ازدواج حتماً
نداند گم می‌شود
در پیچ و خم آداب و سنن بیهوده!

قال سید الأوصیاء (ع): «إِذَا بَلَغَ النِّسَاءُ نَصَّ الْحِقَاقِ، فَالْعَصَبَةُ أَوْلَى» (نهج‌البلاغه، ح260)
هرگاه زنان (دختران) بحدّ کمال رسند (هنگام زناشویى و تصرّف آنها در حقوقشان برسد) پس خویشان پدرى (از خویشان مادرى به شوهر دادن او) سزاوارترند. (ترجمه فیض‌الاسلام)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 360 - فرزند 532 - خانواده 56 - سیده مریم 280 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  به بهانه غزّه - خانه داری یا نداری - اتحادیه مستقل خبرنگاران - فقر ِ عمومی و عمومیّت ِ فقر - رأی ِ مخفی - دستاورد تحصیلی - 
کارت بازی خودرو + سه شنبه 99 تیر 24 - 6:51 عصر

ما بازی کارت ماشین ساختیم
این



این‌جاها هم می‌فروشیم:

                                    صفحه معرفی کارت بازی خودروی پویا

هر سال همین
برای سرگرم شدن بچه‌ها
یکی دو تا بازی ساخته‌ایم
معمولاً تابستان‌ها

یک‌بار «ویچی» را ساختیم
مدتی مورد علاقه
پیوسته بازی می‌کردند

یک‌بار بازی «خانواده»
همراه با «تک»
که البته ترجمه فارسی از همان بازی «اونو»ست
و اولی ترجمه «عقوبةالکذّاب»

«پازل شش‌گوش»
با آن خطوط رنگی زیبایش
بیشتر مورد علاقه خودم
و کمتر بچه‌ها

حتی گاهی توپ ساختیم
«توپ پارچه‌ای»
با محتوایی نرم و انعطاف‌پذیر

یا «اسکیت»
خود بچه‌ها تولید کردند

یک‌بار «شطرنجی سه‌نفره»
که سه‌تایی با هم بازی کنند
لازم نباشد همیشه یکی‌شان بیرون انتظار بکشد

بازی «هشیار و بیدار»
کارت بازی «جمع اعداد»

و از همه بیشتر
در تمام این سال‌ها
«محاکمه» بازی کردند
این بازی را از همه بیشتر دوست داشتند



ولی در میان همه این‌ها
یک بازی نظیر نداشت
ساخت خودمان
ابداع خودمان
نوآورانه بود
کارت بازی «گوشی همراه»



و امسال
این تابستان
یک طرح جدید

کارت‌های بازی ماشین دیگر در بازار نیست
خودرو
وقتی کودک بودیم بود
زیاد هم
اما سال‌هاست تولید نمی‌شود
هر چه هست شده عتیقه
گران به فروش می‌رسد
خودروهایش هم قدیمی
اطلاعاتی مربوط به چهل سال پیش



کارت خودرو ساختیم
با بچه‌ها
این‌بار اما خیلی وسیع‌تر
با خودروهایی بیشتر
با اطلاعاتی تازه‌تر
آخرین فناوری‌های تولید خودرو در جهان



«بچه‌ها میاید چاپش کنیم؟!»
شگفت‌زده شده بودند
باورشان نمی‌شد
مگر می‌شود؟
مگر ما هم می‌توانیم تولید انبوه کنیم؟!



سال «جهش تولید»
به نظرم رسید خوب است
ما هم یک محصولی اضافه کرده باشیم
به بازاری که نیاز به تولید بیشتر دارد



فهرست خودروها را از ویکی‌پدیا گرفتم
فهرستی از پرفروش‌ترین‌های تاریخ خودرو
و بعد
هر چه خودرو در ایران می‌شناختیم اضافه کردیم
ایرانی و غیر ایرانی
آن‌هایی که هر روز در خیابان می‌بینیم
بچه‌ها هم کمک کردند
در شناسایی خودروهایی پرتردّد
شد 165 عدد خودرو



اول در یک فرم 100 در 70 سانتی‌متر چیدم
دو تا شد
بعد دنبال چاپخانه
نشانی چاپخانه‌ها را از سایت وزارت ارشاد یافتم
به چهارتایشان سر زدیم
نزدیک‌ترین‌شان به خودمان



قیمت‌ها مختلف بود
از همه ارزان‌تر را پیدا کردیم
بزرگ بود
در دستگاهش جا نمی‌شد
گفت کوچکش کن
فقط 50 در 70



شد پنج فرم
هر کدام چهار تا زینگ
خیلی زیاد می‌شد
با هم مشورت کردیم
تقسیمش کنیم به پنج دسته کارت
یک زینگ هم برای پشت کار
تک‌رنگ



سیدمرتضی نقاش خانه ماست
لوگو را او طراحی کرد
لوگوی پشت کار را
آن‌چه پشت تمام کارت‌های بازی ماشین دیده می‌شود



فرم اول را دادیم
چاپخانه تولید کرد
سلفون براق زد
برش داد
رفتیم بالاسر چاپ
با بچه‌ها
دستگاه‌ها را با شگفتی نگاه می‌کردند
حالا ما «ناظر چاپ» بودیم
باید کیفیت خروجی را تأیید می‌کردیم



تجربه درخشانی بود
مانند یک اردوی بازدید
شادی در چهره‌شان موج می‌زد
هنوز هم



کارت‌ها را که آوردیم خانه
مشغول شدند
دسته‌بندی و بسته‌بندی
35 عدد کارت
در هر بسته
قیمت را هم کف قرار دادیم
خیلی ارزان‌تر از هر کارت بازی که می‌شود خریداری کرد
سری اول را گذاشتیم برای فروش
در همین چند روز

«بچه‌ها اگر سری اول فروش رفت، بعد سری دوم را چاپ می‌کنیم»
موافقت کردند
صبر کنیم تا هزینه‌اش در بیاید
هزینه سری دوم
از فروش سری اول
هر سری پشت سر هم
اگر بازار کشش داشت همه پنج سری کارت را چاپ می‌کنیم!



ما هم تولیدکننده شدیم
به همین سادگی
شریک و سهیم
با کمک بچه‌ها
یک خط تولید کوچک در خانه
با کمترین هزینه ممکن

گذاشتیم در این سایت‌ها برای فروش:


حالا هر کسی به راحتی می‌تواند بخرد
و ما برایش ارسال می‌کنیم
در حقیقت بچه‌ها بسته‌بندی و ارسال خواهند کرد
به سراسر ایران اسلامی



سیدمرتضی: «خارج از ایران هم می‌توانند بخرند؟! روی اینترنت است دیگر!»
- ایده خوبی‌ست
به خارج هم صادر کنیم
البته ایرانی‌های مقیم خارج
چون کارت‌های ما که به زبان فارسی‌ست
به زبان‌های دیگر که نیست
إن‌شاءالله در مراحل بعدی
باید ببینیم راه‌حل‌هایش چیست
بالاخره باید ارز پرداخت کنند
و ما هم باید به خارج پست کنیم
این تبادل آسان نیست
ابتدا مشکلات آن را باید ارزیابی کنیم

توقع کودکان اصلاً کم نیست
چرا توقع ما باشد؟!

قال أمین الرسول (ع): «کُنْ سَمْحاً وَ لَا تَکُنْ مُبَذِّراً، وَ کُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَکُنْ مُقَتِّراً» (نهج‌البلاغه، ح33)
بخشنده باش نه بیش از حدّ، اندازه نگاه دار نه در حدّ سختگیرى. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 360 - فرزند 532 - بازی 21 - سیده مریم 280 - سید احمد 272 - سید مرتضی 269 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  به بهانه غزّه - خانه داری یا نداری - اتحادیه مستقل خبرنگاران - فقر ِ عمومی و عمومیّت ِ فقر - رأی ِ مخفی - دستاورد تحصیلی - 
شماره گیر + پنج شنبه 98 مرداد 24 - 5:0 صبح

تفاوت تا کجا؟
بین نسل‌ها
خیلی عجیب است

چیزی که برای ما عادی
زندگی کرده‌ایم با آن
این‌ها ندیده‌اند
اصلاً
هرگز
نمی‌دانند حتی چطور کار می‌کند
از کجا باید بکشند تا کجا
واقعاً نمی‌دانند



خب طبیعی هم هست
از کجا باید بدانند
در زمان بچه‌های امروز که اصلاً شماره‌گیر دستی نبود
انگشتی

«بابا این چطوری کار می‌کنه؟»

آن‌سوی باغ کتاب
یک ساندویچ‌فروشی
برای تبلیغ
کیوسک تلفنی تدارک دیده

اتوبوس دو طبقه
یادش به خیر
من همیشه طبقه دومش سوار می‌شدم
آخرین بار
سال 1376 بود
برای گرفتن کارت جلسه کنکور که رفته بودم
در راه برگشت
دو طبقه به مسیرم خورد
تا فلکه دوم صادقیه
از دانشگاه صنعتی شریف

زمان می‌گذرد
کودکان ما اما
مال زمان ما نیستند
از زمان دیگری
برای زمان دیگری
باید که متفاوت باشند
اگر چه گاهی شگفت‌آور می‌شود!

قال الأمیر (ع): «أَصْدِقَاؤُکَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُکَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُکَ: صَدِیقُکَ وَ صَدِیقُ صَدِیقِکَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّکَ؛ وَ أَعْدَاؤُکَ: عَدُوُّکَ وَ عَدُوُّ صَدِیقِکَ وَ صَدِیقُ عَدُوِّک.» (نهج‌البلاغه، ح295)
دوستانت سه گروهند و دشمنانت نیز سه گروه؛ اما دوستانت: دوست تو و دوست دوستت و دشمن دشمنت و اما دشمنانت: دشمن تو و دشمن دوستت و دوست دشمنت هستند. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 360 - فرزند 532 - سیده مریم 280 - سید احمد 272 - سید مرتضی 269 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  به بهانه غزّه - خانه داری یا نداری - اتحادیه مستقل خبرنگاران - فقر ِ عمومی و عمومیّت ِ فقر - رأی ِ مخفی - دستاورد تحصیلی - 
خطر ِ یخچال + شنبه 98 تیر 8 - 5:0 صبح

دیدم زیاد سر یخچال می‌رود
نگرانش شدم
در اینترنت گشتم و پوستری پیدا کردم
بردم و پرینت رنگی گرفتم



- سیداحمد! این را ببین!
بچه‌ها همه‌تان ببینید
از این به بعد وقتی یخچال را باز می‌کنید
چشم‌تان به این تصویر می‌افتد
باید مراقب خودتان باشید
نباید زیاد از حدّ بخورید!

تذکّر لازم است
انسان این‌طور است
غفلت
یادش می‌رود

مدام باید جلوی چشم‌مان باشد
چیزهایی که برای‌مان مهم است
تا فراموش نکنیم
شاید برای همین است که روزی پنج بار نماز می‌خوانیم!

قال مولانا (ع): «الْحَذَرَ الْحَذَرَ، فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ، حَتَّى کَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ.» (نهج‌البلاغه، ح30)
(از مجازات الهى) برحذر باش، برحذر باش، به خدا سوگند آن قدر پرده پوشى کرده، که گویى آمرزیده است. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 532 - سید احمد 272 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

   1   2      >

چهارشنبه 102 آذر 15

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت فیلم فاصله طبقاتی خواص ساخت انشا دشمن خودم خیاطی جوجه کتاب نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
فرزندانم 28 - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

X