کلام آخر بنا بود «در یک جمله آسیب اصلی در سازمانهای فرهنگی و یک راهکار مهم» نوشته شود. اما این نوشتار با بیان دو شیوه متفاوت در عملیات فرهنگی، گروههای جهادی و سازمانی را تفکیک نموده، آسیب اصلی و محوری هر کدام را بر شمرد. به تفصیل توضیح داد و به یک راهکار ترکیبی رسید؛ ترکیب ارزشهای حرکت جهادی با کارآمدیهای فعالیت سازمانی. این راهکار مهم، طراحی الگویی برای جهادیکردن سازمانهای فرهنگیست. ریشههای فساد در سازمانهای فرهنگی اکنون بر ما کاملاً واضح و روشن است. اگر این ریشهها هدم نگردند و نابود نشوند، هر چه به شاخ و برگها رنگ و لعاب دینی بزنیم، اثر نمیکند و مجدداً فساد چهره منحوس خود را از لابهلای ظواهر دینی مینمایاند. کار به ریش و تسبیح، اسلامی نمیشود و با بسمالله گفتن قبل از آشامیدن و الحمدلله گفتن بعد از آن، شراب حلال نمیگردد و این جز توهینی به مقدّسات اسلامی نیست. اینکه معماری پیکره سازمان فرهنگیمان را بر ظلم و بیعدالتی بچینیم و فرعونیّت را بر ساختار اداری حاکم سازیم و روابط انسانی را آنطور که کفّار تعریف کردهاند ترتیب دهیم، لاجرم به اشرافیگری و تجمّلپرستی منتهی میگردد و هیچ رنگ اسلامی نمیتواند این طینت ناپاک را پاک نموده و تطهیر نماید.
خلاصه تمام مطالب ذکر شده را در این نمودار میبینید:
[تصویر بزرگ]
پ.ن. توجه به این نکته لازم است که: جامعه نیز یک سازمان است نظام اسلامی نیز یک سازمان است جمهوری اسلامی ایران یعنی پس تمام آنچه در تحلیل آسیبها بیان شد و ارائه راهکار در آسیبشناسی نظام اسلامی نیز مصداق دارد و قابل تطبیق میباشد. برچسبهای مرتبط با این نوشته: سند 31 - فرهنگ 89 -
|