سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   

بارالها ! ... از هر لذّتی جز یاد تو، از هر آسایشی جز همدمی تو، از هر شادمانی ای جز نزدیکی به تو، و از هر کاری جز فرمانبری ات، از توآمرزش می خواهم . [امام سجّاد علیه السلام ـ در مناجات ذاکرین ـ]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
اصول تربیت فرزند 7 + دوشنبه 98 دی 30 - 5:0 صبح

«گفتگو والاترین شیوه ارتباط است»

اخم همیشه لازم نیست
زمان دارد
تا وقتی که گیرنده صوتی کودک فعال شود
نه دقیقاً گوش‌ها
آن‌ها که از بدو تولد کار می‌کنند
منظورم قدرت مغز بر تحلیل امواج صوتی پیچیده است
امواجی شکل‌دهنده آواها
آواها یعنی حرف‌ها
و حرف‌ها کلمه می‌سازند
و کلمات جمله‌ها را

زیاد طول نمی‌کشد
شاید کودک در یک‌سالگی به حرف بیاید
ولی
قدرت بر درک کلام را خیلی زودتر کسب می‌کند
خیلی قبل‌تر از این‌که به حرف بیاید
از وقتی‌که زبانش را مدام بیرون می‌آورد و روی لب‌هایش می‌مالد

من این را خودم دیدم
تجربه کردم یعنی
کودکان از یک وقتی شروع می‌کنند به لیسیدن لب‌هایشان
مدام زبان در می‌آورند
صداهای نامفهوم می‌سازند
تجربه من این است
در این زمان حرف‌های ما را می‌فهمند
اگر نه همه را
تا حدّی

ابزار ارتباطی نخست «تماس» بود
«درد» محور ارتباط
حالا شده است «نور»
از طریق مشاهده با چشمان
وقت تبدیل رسیده است
کلام مهم‌ترین ابزار ارتباط خواهد شد
وقتی کودک بتواند حرف‌های ساده ما را بفهمد

«نکن پسرم»
«دست نزن»
بعضی آواهای ساده‌تر را ترجیح می‌دهند
صدای سوختن پوست دست با آتش را با دهان خود در می‌آورند:
«جیزّه»

مهم این است که زمان کارکرد هر ابزار را بشناسیم
به موقع منتقل شویم
و پس از انتقال
ابزار قبلی را دیگر به کار نگیریم
این توهین به فهم کودک است
توهین سبب لج‌بازی او می‌شود
او را آزار می‌دهد:
«وقتی من روش جلوتر را می‌فهمم، چرا با روش عقب‌تر با من برخورد می‌کند؟!»

وقتی گفتگو ممکن شد
بایستی فقط از ابزار گفتگو برای ارتباط استفاده کرد!

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
پیتزا دوپُخت + شنبه 98 دی 28 - 5:0 صبح

نه این‌که بد بشود
ولی
به این خوبی نمی‌شد
این چیزی بود که بچه‌ها گفتند

در برنامه غذایی جمعه‌های ما
پیتزا هم هست
نه هر هفته
دو سه هفته یک‌بار
نه پیتزایی که بخریم
بلکه
پیتزایی که خودمان بپزیم



همیشه خمیر را که درست می‌کردم
از آب و روغن و آرد و کمی نمک و خمیرمایه
پهن می‌کردم کف ظرف
خودشان یا خودم
مواد رویی را می‌چیدیم
و خلاص
فر بود و گرما و پختن در حرارت
کمی در وسط خمیر آب می‌انداخت
و کمی وسط خمیر نرم‌تر

این‌بار
اول خمیر را گذاشتم در فر
تنها
بدون مواد رویی
کمی که پخت
نان که نیم‌پز شد
بیرون آوردم
مواد را چیدیم
و دوباره
یک بار دیگر پخته شد

عالی
حرف نداشت
همه راضی
نان خوشمزه و کاملاً پخته
این را بچه‌ها بیشتر دوست داشتند!

همیشه راه بهتری وجود دارد
یادگیری ته ندارد
علم بی‌منتهاست
رشد پایان ندارد
هر چقدر تلاش کنی بیشتر فرا می‌گیری
این راز خلقت بشر است
آن‌چه او را از سایر مخلوقات متفاوت ساخته!

قال ابن ابی‌طالب (ع): «فَمَا خُلِقْتُ لِیَشْغَلَنِی أَکْلُ الطَّیِّبَاتِ کَالْبَهِیمَةِ الْمَرْبُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا، أَوِ الْمُرْسَلَةِ شُغُلُهَا تَقَمُّمُهَا، تَکْتَرِشُ مِنْ أَعْلَافِهَا وَ تَلْهُو عَمَّا یُرَادُ بِهَا، أَوْ أُتْرَکَ سُدًى أَوْ أُهْمَلَ عَابِثاً أَوْ أَجُرَّ حَبْلَ الضَّلَالَةِ أَوْ أَعْتَسِفَ طَرِیقَ الْمَتَاهَةِ» (نهج‌البلاغه، ن45)
آفریده نشده ام که غذاهاى لذیذ و پاکیزه مرا سرگرم سازد، چونان حیوان پروارى که تمام همّت او علف، و یا چون حیوان رها شده که شغلش چریدن و پر کردن شکم بوده، و از آینده خود بى خبر است. آیا مرا بیهوده آفریدند آیا مرا به بازى گرفته اند آیا ریسمان گمراهى در دست گیرم و یا در راه سرگردانى قدم بگذارم. (ترجمه دشتی)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - آشپزی 93 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
اصول تربیت فرزند 6 + دوشنبه 98 دی 23 - 5:0 صبح

«ارتباط تماسی به نوری تبدیل می‌شود»

درد برای روزهای نخست است
خوب هم جواب می‌دهد
عالی‌ست
اصلاً ابزار ارتباطی کلیدی انسانی در اولین گام‌های رشد است
اما
زود باید تبدیل شود
از تماس به مشاهده

چهره را در هم می‌کشیم
این عادت را داریم
خودآگاه هم نیست
انسان وقتی عصبانی می‌شود
وقتی از وضعیتی راضی نیست
ابروها را به هم نزدیک می‌کند
و به پایین می‌کشد
اخم می‌کند اصطلاحاً

حالا نیاز به شرطی کردن کودک است
با ایجاد مقارنت
قرن ِ اکید به قول شهید صدر (ره)

من این کار را کردم
این‌بار
پس از مدتی یعنی
هر بار که نیشگون می‌گرفتم
اخم هم می‌کردم
مستقیم هم در چشمان نوزاد می‌نگریستم
اول برایش عجیب بود
اخم را نمی‌فهمید
ولی
درد به او کمک کرد
کمک کرد تا بفهمد
بفهمد که اخم همان درد است
اما به جای تماس
از نور برای انتقال پیام استفاده می‌کند

این‌بار
تا کار اشتباهی می‌کرد
نگاهش می‌کردم
تا اخم را در صورتم می‌دید
متبادر می‌شد
منتقل می‌شد
می‌فهمید
گیرنده‌اش فعال می‌شد
درک می‌کرد که باید آن کار را ترک کند
زیرا من به عنوان مربّی از این کار او راضی نیستم
راضی نبودن من چه معنایی دارد؟
درد!
بنابراین برای احتراز از درد، رفتار فعلی خود را ترک می‌کرد!

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
سمبوسه پنیری + شنبه 98 دی 21 - 5:0 صبح

خوش‌شان آمد
از فرمولی که یافتیم
نسبت یک به دو و نیم
در طرح هندسی نان سمبوسه

سیدمرتضی نان و پنیر درست کرد
با سبک سمبوسه
زیاد هم
بردند مدرسه
تغذیه
رقابتی
هر سه مشتاق
بیشتر می‌خواستند



زیبایی اثر دارد
حتی در خوردنی‌ها
شکل و شمایل ِ آن‌چه می‌خوریم
تنوّع
تا حدّی خوب
برای آن‌که میل ندارد
ولی
بدنش نیاز دارد

اما
وقتی به فروشگاه‌ها می‌رویم
همین تنوّع
انسان شهری امروز را بیچاره کرده
حیران
هر چه می‌خورد تمامی ندارد
هر چه می‌خَرد
جدیدتر می‌آید
شرکت‌ها هم می‌دانند
هر روز بسته‌ها را عوض می‌کنند
طرح‌ها را دگرگون

هدف؛ سرمایه است
افزایش سود ِ سرمایه
اوست که تصمیم می‌گیرد
و سرمایه
به هیچ‌چیزی جز خود اهمیت نمی‌دهد
سلامتی ما برایش مهم نیست
او فقط به افزایش خود می‌اندیشد
از هر راهی که بشود
از تنوّع بهتر چیست
برای افزایش تقاضا برای خرید کالا؟!

قال أمیرالمؤمنین (ع): «قَدْ قَلَّبْتُ هَذَا الْأَمْرَ بَطْنَهُ وَ ظَهْرَهُ حَتَّى مَنَعَنِی النَّوْمَ، فَمَا وَجَدْتُنِی یَسَعُنِی إِلَّا قِتَالُهُمْ أَوِ الْجُحُودُ بِمَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ (ص). فَکَانَتْ مُعَالَجَةُ الْقِتَالِ أَهْوَنَ عَلَیَّ مِنْ مُعَالَجَةِ الْعِقَابِ وَ مَوْتَاتُ الدُّنْیَا أَهْوَنَ عَلَیَّ مِنْ مَوْتَاتِ الْآخِرَة» (نهج‌البلاغه، خ54)
زیر و روى کار را بر رسیدم [به گونه اى که خواب از چشمم برید.] دیدم یا باید با این قوم بجنگم یا آنچه را محمد (ص) آورده انکار کنم. پس، جنگ با آنان را از عذاب خدا آسانتر یافتم که رنجهاى این جهانى، تحمل پذیرتر از عذابهاى آن جهانى است. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - آشپزی 93 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
قدرت ِ نمایشگاه + پنج شنبه 98 دی 19 - 8:13 صبح

همه را می‌رویم
هر نمایشگاهی را
هر نمایشگاهی که در شهرمان برگزار شود
پیگیری می‌کنیم
از طریق سایت رسمی آن

ایده می‌دهد
نه فقط به من
که به کودکان
آن‌ها را با دنیای بزرگ پیرامون آشنا می‌کند
جامعه‌ای که در آن می‌زیند
چقدر پیش رفته
تا کجا
و چقدر باقی مانده
بر عهده آن‌ها
تا پیش ببرند
تصمیم بگیرند
برای بزرگسالی‌شان

آرزوها در کودکی شکل می‌گیرند
خواسته‌ها
آن‌چه می‌خواهند بشوند
و بکنند
کار و شغلی که بپسندند
این‌ها
این علاقه‌ها
امیال
در کودکی در ضمیر همه ما شکل گرفته است



همه نمایشگاه‌ها را می‌رویم
تقریباً هر هفته
هر نمایشگاهی که برگزار شود
نه برای خرید
بیشتر برای دیدن
برای این‌که نوآوری‌ها را ببینند
غبطه بخورند
بخواهند
اراده کنند
و این اراده در ناخودآگاهشان رسوخ کند
ته‌نشین شود
برای روز اقدام
روزی که قادر به انجام باشند
مثلاً نوشتن کتاب

نمایشگاه کتاب خیلی خوبی این هفته برگزار شد
خیلی خوب
عالی!

قال أخو الرسول الأعظم (ع): «انْظُرْ فِی أُمُورِ عُمَّالِکَ فَاسْتَعْمِلْهُمُ اخْتِبَاراً، وَلاَ تُوَلِّهِمْ مُحَابَاةً وَأَثَرَةً، فَإِنَّهُمَا جِمَاعٌ مِنْ شُعَبِ الْجَوْرِ وَالْخِیَانَةِ.» (نهج‌البلاغه، ن53)
در امور مربوط به کارگزارانت دقت کن و آنها را با آزمون و امتحان و نه از روى «تمایلات شخصى» و «استبداد و خودرأیى» به کار گیر، زیرا این دو کانونى از شعب ظلم و خیانت اند. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
لانعلم منه الا خیرا + دوشنبه 98 دی 16 - 12:12 عصر

معلم خواسته بنویسد
انشا
پنج دلیل که مردم سردار را دوست دارند



خلاصه‌اش در یک عبارت خلاصه می‌شود:
ما جز خوبی از او ندیدیم!

وَ قَالَ (علیه السلام) لَمَّا بَلَغَهُ قَتْلُ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی بَکْرٍ: «إِنَّ حُزْنَنَا عَلَیْهِ عَلَى قَدْرِ سُرُورِهِمْ بِهِ، إِلَّا أَنَّهُمْ نَقَصُوا بَغِیضاً، وَ نَقَصْنَا حَبِیباً.» (نهج‌البلاغه، ح325)
وقتى خبر شهادت محمّد بن ابو بکر به او رسید، آن حضرت فرمود: اندوه ما بر او به اندازه خوشحالى دشمنان به اوست، با این تفاوت که آنها دشمنى را از دست دادند، و ما دوستى را. (ترجمه انصاریان)

پ.ن.
البته که در نگارش این انشا کمک کردم
املا کردم یعنی
به تنهایی اطلاعات کافی نداشت


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - انشا 12 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
اصول تربیت فرزند 5 + دوشنبه 98 دی 16 - 6:0 صبح

«شیوه ارتباط با کودکان تغییر می‌کند»

انسان‌ها نیاز به ارتباط دارند
با یکدیگر
و با محیط
ارتباط چند نوع است؟
این بستگی به ابزارهایی دارد که انسان‌ها برای ارتباط دارند

رادیو با امواج الکترومغناطیس کار می‌کند
یک گیرنده دارد
یک فرستنده
بی‌سیم اما دو طرفه است
هر طرف هم گیرنده و هم فرستنده
ارتباط تابع ابزار گیرنده و فرستنده است
ابزارهای گیرنده و فرستنده در انسان چه هستند؟

برای انسان پنج حس ذکر شده
یعنی پنج گیرنده
چند فرستنده دارد؟
اگر فرستنده‌ها با گیرنده‌ها همسو باشند
هر کدام یک ابزار برای ارتباط می‌شوند

که چه؟
این مقدمه برای چیست؟
مگر بحث از تربیت کودکان نیست؟
تربیت نیاز به ارتباط دارد خب
گفتم که دو سویه است
مثل یک طناب
پس باید ارتباطی برقرار شود
طنابی که متصل کند
این ارتباط چگونه شکل می‌گیرد؟

تماس یکی از روش‌های ارتباط است
لمس
صدا روشی دیگر
مشاهده نیز

اولین ابزار برای ارتباط با کودک قطعاً سخن گفتن نیست
سخن گفتن شکل پیچیده‌ای از صداست
کودک هنوز ابزار گیرنده اشکال پیچیده صوتی را ندارد
اما
تماس
تماس اولین ابزار ارتباط با کودک است
درد

وقتی نوزاد را روی پای خود می‌گذاشتم تا بخوابد
چشمانش به اطراف می‌چرخید
کنجکاو است
هر کودکی هست
محیط را بشناسد
خب خوابش که نمی‌برد
چشم‌هایش را آرام می‌بستم
دوباره باز می‌کرد
یک نیشگون کوچک از پایش می‌گرفتم
خیلی آرام
درد را حس می‌کرد
چشمش را می‌بستم
دوباره باز می‌کرد
دوباره یک نیشگون کوچک
و چشمش را می‌بستم
بعد از چند بار...

دیگر تا کودکم را روی پایم می‌گذاشتم
خودش چشمانش را می‌بست
فوری
و فوری هم می‌خوابید
بچه اگر چشمانش بسته باشد نمی‌تواند زیاد بیدار بماند
در حدّ چند دقیقه

درد اولین شیوه ارتباط با انسان‌هاست
تا وقتی‌که ابزارهای ارتباطی پیچیده‌تری در اختیار ندارند

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
ساختار ِ انقلابی + جمعه 98 دی 13 - 3:0 عصر

انسان‌ها تک‌تک کار می‌کنند
اما
وقتی جامعه تشکیل می‌شود
کارها در هم منحل می‌گردد
ترکیب می‌شود
محصول چیست؟
در چه مسیری‌ست؟
مقصد کجاست؟
جایی که ساختار ِ جامعه تعریف می‌کند

وقتی واحد اندازه‌گیری ِ کار «پول» باشد
نه طلا
نه نقره
بلکه اسکناس
برگه‌هایی اعتباری که ارزش واقعی ندارند
ارزش اسمی
ارزشی که بانک به آن‌ها می‌دهد
و پیوسته از آن می‌کاهد
هر وقت که دلش بخواهد
سرمایه؛ محور می‌شود
چرا؟
زیرا سرمایه است که سود را تعیین می‌کند
ربا را
قیمت کالا و خدمات را
در نسبت عرضه و تقاضا تعیین می‌شود
تقاضا دست کیست؟
دست ِ سرمایه

کله‌پاچه را ببین
سیرابی
یک وقتی اضافات گوسفند بود
دورریختنی
فقرا و کارگران برداشتند
پختند و انرژی زحمات خود کردند
قدرت بگیرند

چه شد؟
سرمایه روی آن دست گذاشت
تقاضا را بالا برد
وقتی کسی هست که صدهزار تومان بخرد
دیوانه است هزار تومان به تو بفروشد؟
لاکچری شد
کله‌پزی‌های ته خیابانی
شدند طباخی‌های دو نبش سر خیابان
تمیز و خوشگل و پر از تزئینات
غذا را هم دیگر در ظروف چینی سرو می‌کنند
دیگر همان هم نصیب کارگر نمی‌شود!



قرار بر این نبود
قرار بر این نیست
انقلاب قرار است در خدمت مستضعفان باشد
اما چگونه؟
این شعار چگونه باید محقق شود؟
وقتی ساختار جامعه عوض شود
وقتی
قدرت از سرمایه گرفته شود
وقتی
علم و قدرت و منزلت انسان‌ها را با «پول» ارزشگذاری نکنند
روزی که
رشته‌های دانشگاهی بر اساس درآمدشان پرانتخاب نشوند
این‌همه مردم نروند سراغ پزشکی مثلاً

ساختار را باید دانشمندان طراحی کنند
تغییر دهند
شعارهای اسلامی و مردمی انقلاب فقط آن روز محقق خواهد شد
با کاپیتالیزم نمی‌شود!

کتب مولانا أمیرالمؤمنین (ع): «أَسْرَعْتَ الْکَرَّةَ وَ عَاجَلْتَ الْوَثْبَةَ وَ اخْتَطَفْتَ مَا قَدَرْتَ عَلَیْهِ مِنْ أَمْوَالِهِمُ الْمَصُونَةِ لِأَرَامِلِهِمْ وَ أَیْتَامِهِمُ اخْتِطَافَ الذِّئْبِ الْأَزَلِّ دَامِیَةَ الْمِعْزَى الْکَسِیرَةَ، فَحَمَلْتَهُ إِلَى الْحِجَازِ رَحِیبَ الصَّدْرِ بِحَمْلِهِ غَیْرَ مُتَأَثِّمٍ مِنْ أَخْذِهِ، کَأَنَّکَ -لَا أَبَا لِغَیْرِکَ- حَدَرْتَ إِلَى أَهْلِکَ تُرَاثَکَ مِنْ أَبِیکَ وَ أُمِّکَ. فَسُبْحَانَ اللَّهِ! أَمَا تُؤْمِنُ بِالْمَعَادِ، أَوَ مَا تَخَافُ نِقَاشَ الْحِسَابِ؟ أَیُّهَا الْمَعْدُودُ کَانَ عِنْدَنَا مِنْ أُولِی الْأَلْبَابِ، کَیْفَ تُسِیغُ شَرَاباً وَ طَعَاماً وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّکَ تَأْکُلُ حَرَاماً وَ تَشْرَبُ حَرَاماً» (نهج‌البلاغه، نامه41)
به سرعت حمله کردى و با عجله بر بیت المال پریدى و آنچه در قدرت داشتى از اموالشان که براى زنان بیوه و یتیمان آنها نگهدارى مى شد ربودى. همانند گرگ چالاکى که بزغاله مجروح و استخوان شکسته اى را برباید، آن گاه آن را با خاطرى آسوده به سوى حجاز حمل کردى بى آنکه در این کار احساس گناه کنى. دشمنت بى پدر باد، گویا میراث پدر و مادرت را براى خانواده ات مى بردى. سبحان الله آیا به معاد ایمان ندارى و از بررسى دقیق حساب روز قیامت نمى ترسى؟! اى کسى که در گذشته نزد ما از خردمندان به شمار مى آمدى، چگونه آب و غذایى را گوارا مى نوشى و مى خورى در حالى که مى دانى حرام مى خورى و حرام مى نوشى؟ (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: اقتصاد 143 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
لیاقت ِ شهادت + جمعه 98 دی 13 - 8:23 صبح

إنا لله و إنا إلیه راجعون

خوش به حالت
به آرزویت رسیدی
آرزوی هر انسان آزاده‌ای
گوارایت باد مدال افتخار شهادت!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
عوددان + سه شنبه 98 دی 10 - 5:0 صبح

خیلی معطّر است
چقدر جالب
با سوختن خود
چقدر فضا را خوشایند می‌سازد

بچه که بودم فقط یک نوع می‌شناختم
همانی که از مشهد معمولاً سوغات می‌آوردند
رنگ سورمه‌ای
و فقط همان یک بوی معروف را

چندی پیش اما
در یک نمایشگاهی
در همین شهر قم
انواع مختلفی دیدیم
با بچه‌ها
گفتم هر کدام یکی انتخاب کنید
کردند



گاهی که بوی سرخ‌کردنی مثلاً در خانه پخش شود
یا هوس یک بوی خوش داشته باشیم

فقط امان از خاکسترش
هر جا که باشد می‌ریزد
برای همین یکی ساختیم
با دو قطعه چوب
جایی برای استقرار عود ِ روشن‌مان



اقتصاد مقاومتی در سطح خانواده همین
این‌که
هر چه نیاز داریم بسازیم
تا می‌توانیم
ما مقاومیم
حالا هر چقدر هر چیزی را که دلشان بخواهد گران کنند
گرانی بلای جان انسان‌های شهری‌ست
کسانی که بیشتر از تولید، مصرف می‌کنند، خرید می‌کنند یعنی!

قال ابن ابی‌طالب (ع): «اعْمَلُوا فِی غَیْرِ رِیَاءٍ وَ لَا سُمْعَةٍ، فَإِنَّهُ مَنْ یَعْمَلْ لِغَیْرِ اللَّهِ یَکِلْهُ اللَّهُ [إِلَى مَنْ] لِمَنْ عَمِلَ لَهُ» (نهج‌البلاغه، خ23)
اَعمال خود را از ریا و سُمعه، پاک کنید! چرا که هر کس، کارى براى غیر خدا انجام دهد، خداوند، او را به همان کس وامى گذارد (تا پاداشش را از او بگیرد). (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: اقتصاد 143 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

<   <<   31   32   33   34   35   >>   >

شنبه 04 اردیبهشت 20

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X