سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

به مردم بیاموز و دانش دیگران را فراگیر، تا دانش خود را استوار کرده و آنچه را که ندانسته ای بدانی . [امام حسن علیه السلام]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
سوشیم + جمعه 99 آبان 16 - 1:44 عصر

یعنی سوشی ِ من!
یعنی چه؟!
یعنی ما هم سوشی درست می‌کنیم؟!

مریم شروع کرد
نمی‌دانم کجا دیده
یا از کجا شنیده
شاید در کلاس آشپزی
چند وقتی می‌گفت: می‌خوام سوشی درست کنم!
- اصلاً تو می‌دونی سوشی چیه؟
من خیلی وقت پیش مطالعه کرده‌ام
داستان طولانی‌ای دارد:
ما ایرانی‌ها در نمک می‌گذاشتیم
ماهی را
تا خراب نشود و مدت‌ها بماند



یا خشک می‌کردیم
آویزان در کلبه‌ای چوبی
درست مثل سونای خشک
آتش روشن می‌کردند تا گرم شود
خب دود هم می‌کرد
نه این‌که تعمداً بخواهند دودی شود



ژاپنی‌ها راه دیگری یافتند
استفاده از الکل!
بله
وقتی برنج را نیم‌پز می‌کردند
کمی بخار می‌دادند
می‌ماند و تخمیر می‌شد
به الکل تبدیل
حالا ماهی را لای برنج
ورقه‌ورقه
مدت‌ها می‌ماند و خراب نمی‌شد
باکتری‌ها و قارچ‌ها را اجازه رشد نمی‌داد خب



حالا می‌پختند شاید
یا دیدند خام هم می‌توانند بخورند
این پیشینه سوشی است

امروزه البته دیگر این‌طور نیست
تشریفاتی شده
نه برای نگهداری
فقط برای طعم و مزه
برنج تخمیر شده را فشار می‌دهند تا کوفته شود
ورقه‌ای ماهی خام روی آن
می‌گذارند جلوی مشتری
همین
با تزیین‌هایی از جلبک مثلاً
یا سس‌ها و طعم‌دهنده‌ها



مریم: یعنی خوردنش حرام است؟!
- قطعاً اگر برنج تخمیر شده باشد بله!

اشتیاق بچه‌ها را که دیدم
تصمیم گرفتم درست کنم
نه با ماهی
نه با برنج تخمیر شده
که با موادی متفاوت



یک روز که کوکوسبزی داشتیم
خب البته که چهارشنبه‌ها
برنج را بیشتر آب ریختم
شفته و نرم
کته یعنی
درست مثل روش پخت گیلانی‌ها
فشرده و کوفته
کوکو هم به جای ماهی

دوست داشتند
نه به خاطر تفاوت طعم و مزه
که به خاطر تفاوت در ظاهر

ظاهر مهم است
حداقل در بحث آشپزی که هست
خیلی زیاد هم
معمولاً تلاش می‌کنم به ظاهر غذا هم توجه کنم



وقتی خوردن غذایی که انسان از آن کراهت دارد نهی شده
پس ظاهر غذا باید میل‌پسند باشد
خواستنی
نباید غذایی را خورد که ظاهر آن اشمئزاز می‌آفریند
(خاک عالم بر سر آن غربی‌هایی که غذاها را با ظاهرهای زننده نشان می‌دهند
گاهی عکس‌هایش در جای‌جای اینترنت دیده می‌شود
گاهی کیک‌هایی که حال بیننده را به هم می‌زنند
این‌ها اصلاً خوردن ندارند)

غذا باید باب میل باشد
اولش هم ظاهر!

قال عَلَمُ التُّقی(ع): «مَرَارَةُ الدُّنْیَا، حَلَاوَةُ الْآخِرَةِ؛ وَ حَلَاوَةُ الدُّنْیَا، مَرَارَةُ الْآخِرَةِ.» (نهج‌البلاغه، ح251)
تلخى دنیا شیرینى آخرت است و شیرینى دنیا تلخى آخرت. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - آشپزی 93 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
سادگی ِ کیک + سه شنبه 99 آبان 13 - 6:39 عصر

رفتیم قنادی گل لاله
نداشت
رفتیم مهدی
گفت بعدازظهر می‌آورد
پرسیدم: بریم داغ‌داغ؟
سیدمرتضی مخالف بود
پس رفتیم کندو
برای خریدن کیک
امروز روز تولد بود
تولد دو انسان بزرگ

متعجب شدم
همه‌مان
یک کیک کوچک
کوچک‌ترین کیکی که می‌شد تصوّر کرد
60 هزار تومان

شاید اگر خودم بودم می‌خریدم
ولی بچه‌ها مخالفت کردند:
خیلی گران است!

- برگردیم خودم می‌پزم
وقت زیاد نبود
پیش‌بینی نکرده بودم
این شد که یک کیک خانگی ساده پختم
البته نه که خیلی ساده
کمی آتش‌فشانی!



کیک را برش دادم
وسط آن شمع
بدون خامه‌کشی
ولی خوشمزه
حداقل نظر بچه‌ها که این بود
شاید هم ملاحظه مرا کرده بودند :)



یاد کیک سیدمرتضی افتادم
هفته پیش
وقتی گفت:
یه ایده برای تزیین کیک دارم
مریم که یه روز کیک پخت تزیینش با من
- چرا یه روز؟
چرا مریم؟
خودت همین الآن یکی بپز و تزیین کن!



خیلی زحمت کشید
از صفر تا صد
کیک را خودش پخت
تزیین را هم خودش



کار مریم هم حرف نداشت
دو هفته پیش
معلم ورزش خواسته بود
نقاشی یا کاردستی
یک اثر هنری
و مریم تصمیم گرفت کیک بپزد:



این یعنی شاگردان از استاد بهتر شده‌اند!

امروز هم گذشت
و ما جشن کوچکی گرفتیم
در کنار هم
اگر چه با یک کیک ساده
همراهی با شادی اهل بیت (ع)
شادی تمامی فرشتگان
تولد رسول مکرّم اسلام (ص)
و امام جعفر صادق (ع)

قال خلیفةالله(ع): «فَإِنَّ اللَّهَ لَمْ یَقْصِمْ جَبَّارِی دَهْرٍ قَطُّ إِلَّا بَعْدَ تَمْهِیلٍ وَ رَخَاءٍ، وَ لَمْ یَجْبُرْ عَظْمَ أَحَدٍ مِنَ الْأُمَمِ إِلَّا بَعْدَ أَزْلٍ وَ بَلَاءٍ، وَ فِی دُونِ مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ عَتْبٍ وَ مَا اسْتَدْبَرْتُمْ مِنْ خَطْبٍ مُعْتَبَرٌ» (نهج‌البلاغه، خ88)
خداوند سرکشان هیچ روزگارى را درهم نشکست مگر پس از مهلت دادن و آسایش، و شکستگى هیچ امتى را جبران ننمود مگر بعد از تنگنایى و سختى و رنج، و در سختى هایى که به سوى آن مى روید، و در حوادثى که پشت سر گذاشتید عبرتهاست. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - آشپزی 93 - هنر 24 - سیده مریم 281 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
مسأله شناخت 13 + یکشنبه 99 آبان 11 - 5:0 صبح

اما
انتگرال چه؟
دقیقاً بر عکس
در مرحله عملیات

دیفرانسیل مربوط می‌شود به تولید معادله
در آزمایشگاه
وقتی فیزیک‌دان مشاهده می‌کند
نمونه‌های آزمون را
اندازه‌گیری می‌کند
کلّی باید بکند
با دیفرانسیل
دیفرانسیل او را به علم می‌رساند
علم
کلیّاتی که در هر مثال دیگری هم قابل انطباق باشند
انطباق؟
چطور انطباق می‌یابند؟

احسنت
بله
این‌جاست که انتگرال پیدا می‌شود
انتگرال کارش جزئی‌سازی‌ست
هر چقدر که دیفرانسیل کلّی کرد
انتگرال به صورت وارونه
اگر معیّن باشد
عدد داشته باشیم یعنی
که ساده است:
دما 10 است، اگر بکنیم 30، فشار چند برابر می‌شود؟
انتگرال می‌آید
معادله‌ای که با دیفرانسیل تولید شده بود را
ملاک گرفته
عدد می‌دهد
جواب یعنی
دقیقاً معلوم می‌شود که چه بلایی سر فشار می‌آید

پس کاربرد انتگرال معیّن
در عملیات است
جایی‌که
می‌خواهیم بسازیم
تولید کنیم
با کمک معادلات
پیش‌بینی نماییم

اما
انتگرال نامعیّن چه
آن‌هم همین است
جزئی کننده است
اما
به عدد نمی‌رسد
پله‌هایی پایین می‌آید
تا شرایط خاص را بازسازی کند
تا معادله کل را
در شرایط خاص پیش‌بینی نماید
مثلاً:
با این فرمول کلّی که داریم
فرمول مربوط به فشار هوا در ارتفاعات بالاتر چه می‌شود؟
در سطح زمین نباشیم

خب این یک حالت خاص است
متفاوت از حالت کلّی
که با دیفرانسیل به دست آورده بودیم
حالا
با انتگرال
فرمول اختصاصی مربوط به ارتفاع را به دست می‌آوریم
نسبت فشار و دما در ارتفاعات مختلف

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
آشپزک + جمعه 99 آبان 9 - 9:55 صبح

دوره که تمام شد
فنی و حرفه‌ای
برنامه غذایی را از دیوار جدا کردم
گذاشتم جلوی مریم:
غذاهایی را که یاد گرفته‌ای اضافه کن!

هشت جلسه
هر جلسه سه ساعت
هر ساعت یک غذا آموزش دیده است
در دوره «آشپزی ایرانی»

از سال 1393 داریم
این برنامه غذایی را
مبنای آشپزی هر روزه
بارها هم تغییر کرده و اصلاح شده



پرینت گرفته و متصل
سال‌هاست روی دیوار آشپزخانه



که نظم بدهد
که کاسه «چه‌بپزم؟» دست نگیرد
مسئول طباخی خانواده
مطلبی که این‌جا اشاره کرده‌ام

حالا مریم آشپز شده
به زودی مدرکش را هم می‌گیرد
دوره رسمی فنی و حرفه‌ای
هر بار پخته و به آموزگار نشان داده
ایرادات و نواقص را یاد گرفته
نکات فنی و محرمانه

- مریم! غذاهایی را که یاد گرفته‌ای به برنامه اضافه کن!
اضافه کرد
و در نرم‌افزار xmind وارد کردم
نسخه 7 به 8 بدل شد
نسخه‌ای که اکنون وصل شده به دیوار آشپزخانه



- نمی‌گویم هر روز آشپزی کن
ولی
هر وقتی که دوست داشتی
یک روز قبلش اطلاع بده
غذاهایی که زمینه خاکستری دارند را تو دیگر می‌توانی بپزی
تخصصش را داری یعنی
تمرین کن تا بهتر یاد بگیری
آشپزی مهارت است
آموختن تنها قدم اول
تجربه می‌خواهد که از تکرار به دست می‌آید

خوشحال شد
قبول کرد
دوست دارد این بخش از امور خانواده را بر عهده بگیرد
در مدیریت خانواده یعنی سهم داشته باشد!

کتب طریق المستقیم(ع): «وَ لَا تُحَدِّثِ النَّاسَ بِکُلِّ مَا سَمِعْتَ بِهِ، فَکَفَى بِذَلِکَ کَذِباً؛ وَ لَا تَرُدَّ عَلَى النَّاسِ کُلَّ مَا حَدَّثُوکَ بِهِ، فَکَفَى بِذَلِکَ جَهْلًا» (نهج‌البلاغه، ن69)
هر چه شنیدى باز گو مکن، که نشانه دروغگویى است، و هر خبرى را دروغ مپندار، که نشانه نادانى است. (ترجمه دشتی)
تمام آنچه را (از این و آن) مى شنوى براى مردم بازگو مکن، زیرا این کار براى آلودگى تو به دروغ کافى است و (نیز) تمام آنچه را مردم براى تو نقل مى کنند تکذیب مکن، زیرا این کار براى نادانى تو کفایت مى کند. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - آشپزی 93 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
معلّمک + چهارشنبه 99 آبان 7 - 12:26 عصر

پیشنهاد از من
گفتم حالا که بیکارید
حالا که دوست داشتید معلم باشید
چرا که نه؟!
درسی را که بلدید آموزش دهید

ما تخته سفید در خانه داریم
خیلی سال است
قبل‌تر فقط یک تکه پلاستیک
برای این‌که روی دیوار ننویسند
تا راحت هر چه می‌خواهند بنویسند و پاک کنند
بعد پیشرفت کرد
سال‌هاست که تبدیل به وایت‌بوردی استاندارد شده
این‌جا اشاره کرده بودم

- بچه‌ها تخته وایت‌بورد که داریم
دوربین هم
فیلم بگیرید و بگذارید در گروه
در شاد و ایتا
شاید به درد همکلاسی‌هایتان بخورد



سیدمرتضی تدوین کرد
خروجی گرفت و تحویل من داد
کیفیت را پایین آوردم تا حجم کم شود
برایش ارسال کردم در گروه مدرسه
برخورد معلم چه بود؟

معلم ِخودشان که نیست
گفتند مریض است
همان ابتدای سال
مشکوک به کرونا
به جایش یک فرد دیگر
چند هفته آمد
رفت و دیگری به جایش
امروز یک معلم مجازی دیگر دارند

برخورد خوبی نداشت
خیلی تند: هیچکسی حق ندارد فیلم در گروه مدرسه بگذارد!
سیدمرتضی هم خیلی ناراحت شد
خیلی زیاد

- ناراحت نباش پسرم!
او از ارائه اطلاعات نادرست می‌ترسد
نگران این‌که درس را غلط آموزش داده باشی
می‌گذاریم در آپارات
جایی که همه بتوانند استفاده کنند
http://aparat.com/seyedmorteza88

...
[دانلود فیلم]

تولید محتوای مفید خوب است
هر کسی هم می‌تواند
در دنیایی که در هر ثانیه آن محتوای «چرت» تولید می‌شود
چرت و چرک
مزخرف
توسط میلیاردها انسان
یکی می‌افتد و زمین می‌خورد
یکی صدای دیگران را تقلید می‌کند
یکی دابسمش می‌کند، لب می‌زند و هواهای نفسانی خود را می‌نمایاند
یکی مزاحم تلفنی می‌شود و پرت و پلا می‌گوید
یکی در حال حرکت از ماشین خود پیاده می‌شود
یکی از بی‌حیایی‌گری‌هایش در خانواده و جامعه فیلم می‌گیرد
کارهای زشت می‌کند و به تمام رذالت‌ها و پستی‌های خود می‌خندد
ارزش‌های انسانی را به مسلخ شبکه‌های مجازی

کسانی که می‌دانند چیزی نیستند
با بی‌چیزی‌ها می‌خواهند چیزی شوند
دیده شوند و مورد توجه
به خیال این‌که مشهور می‌شوند
به شیوه برادر حاتم طایی
همو که می‌گویند پاک‌ترین چشمه جهان را نجس کرد
زمزم را
در توهم این‌که روزی به شهرت خواهد رسید
که امروز هم با نام «برادر حاتم» از او یاد می‌شود
بیشتر بر شهرت برادر افزود تا خود

دنیا این‌طور است
در این دنیای هوس‌باز مدرن
تولید محتوای خوب خیلی خوب است
بچه‌ها می‌توانند
همان‌طور که هر کسی می‌تواند
- بچه‌ها فیلم خوب تولید کنید تا بگذاریم روی اینترنت
مفید باشد
به درد انسان‌ها بخورد
به درد دانش‌آموزان هم‌کلاسی‌تان!

قال خالِصَةُ الرَّسول (ع): «اُزْجُرِ الْمُسِیءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ» (نهج‌البلاغه، ح177)
بدکار را با پاداش دادن به نیکوکار تنبیه کن. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
مسأله شناخت 12 + یکشنبه 99 آبان 4 - 5:0 صبح

عرض من این است
دیفرانسیل یعنی چه؟
ما در فیزیک
یا هر علم دیگری
که با واقعیت کار دارد
وقتی آزمایش می‌کنیم
به یک نسبت می‌رسیم
مثلاً این:
دما را از 20 به 40 درجه که رساندم، فشار هوا از 10 به 100 رسید
من در این‌جا مثل علم حساب
عدد دارد
پر است از عدد
جبر به کمک می‌آید
عددها را حذف می‌کنم
به نسبت می‌رسم:
با دو برابر شدن دما، فشار ده برابر می‌شود
ولی
آیا این فرمول
در هر دمایی همین است
و تکرار می‌شود؟

آزمایش می‌کنم:
دما را از 40 که به 60 رساندم، فشار هوا از 100 به 10000 رسید
نه
عوض شد
باز هم جبر می‌آید:
با دو برابر شدن دما، فشار صد برابرشد
عجب!
چه شد؟
من که دیگر نمی‌توانم با جبر کار کنم
متغیّرها نسبت عجیبی پیدا کرده‌اند
چه کنم؟
چطور این تغییرات را در یک معادله واحد جمع کنم؟
من به یک معادله برای نشان دادن نسبت دما با فشار نیاز دارم
من که نمی‌توانم صد معادله داشته باشم؟

دیفرانسیل این‌جا تولد می‌یابد
یک ابزار است
همان‌طور که متغیّرها
تغییرات دنیای واقعی را نشان می‌دهند
دیفرانسیل هم
تغییرات متغیّرها را نشان می‌دهد
آن‌هم
فقط در یک معادله واحد!

از اول:
وقتی من گفتم:
دما را از 20 به 40 درجه که رساندم، فشار هوا از 10 به 100 رسید
یک قاعده کلّی‌ست
بر روی زمین
در سطح دریا
هر جایی این اتفاق می‌افتد
پس
من با کمک جبر
یک‌بار واقعیت را کلّی کردم
نسبتی که میان تمام گازها با دما در همه‌جا برقرار است
حالا
وقتی می‌گویم:
با افزایش دما، فشار به صورت ده‌برابری اضافه می‌شود
مشتق گرفته‌ام
شیب نمودار را به دست آورده‌ام
در حقیقت
آهنگ تغییرات نسبت میان متغیّرهاست
یعنی
نسبت ِ نسبت

تا کجا؟
تا هر جا
هر چقدر که نیاز باشد
می‌توانم دیفرانسیل بگیرم
تا وقتی که تغییرات به صفر برسد
آهنگ تغییرات یعنی
یعنی
کلّی‌ترین نسبت را پیدا کنم

پس
فلسفه دیفرانسیل این است
که معادلات حاکم بر تغییرات مختلف را
به یک معادله برساند
محاسبه تمامی تغییرات را آسان کند

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
مقاومت خانگی + سه شنبه 99 مهر 29 - 1:31 عصر

گران می‌شود
هر روز
روز به روز
قیمت‌ها نجومی

البته این صحیح نیست
عبارت علمی‌تر این:
ارزش پول کاهش می‌یابد
نتیجه پول‌سازی ِ بانک

من یک سرپرست خانوار
مسئول حل بحران‌های اقتصادی که نیستم
تکلیف من چیست؟
حل ِ بحران ِ اقتصادی ِ خانواده‌ام
این چیزی‌ست که باید بیاندیشیم

ما همه چیز را در خانه می‌سازیم
همه همه که نه
تا جایی که بتوانیم
پنیر در خانه
دوغ در خانه
نجاری در خانه
دوخت و دوز لباس در خانه
حتی نان و کیک و شیرینی هم در خانه
اخیراً ماسک هم دوختیم
آن هم در خانه
و جدیدترین تولیدمان...



قد که می‌کشند
تشک‌های بزرگ‌تر نیاز
رفتم لحاف‌دوزی محل‌مان:

هر تشک دو متر پارچه می‌خواهد
متری 20 تومان
مواد هم 8 کیلو لازم است
نصف پنبه نصف الیاف
الیاف کیلویی 25 تومان
پنبه هم 40
هزینه دوخت هم 35 می‌گیریم

یک حساب سرانگشتی
335 هزار تومان
برای هر تشک
یک تشک ساده فقط!

نه نشد!
این نمی‌شود
نمی‌شود قیمت را این‌قدر بالا حساب کرد
خلاقیت لازم است
نوآوری
مگر نمی‌شود در خانه تشک دوخت؟
می‌شود
و ما می‌توانیم

پارچه خریدم
از کوچه بغل خودمان
متری 16 داشت
متری 19 هم
متقال عرض دو متر
گفتم ضخیم‌تر را بدهد
باکیفیت
بیشتر عمر کند
پس پارچه شد 38
برای هر تشک
الیاف هم رفتیم خیایان جوادالأئمه ع
کیلویی 20
هر تشک 5 کیلو

در نهایت هر تشک را با 138 هزار تومان تولید کردیم
197 هزارتومان ارزان‌تر
خودمان در خانه

بچه‌ها هم خوششان آمد
کمک کردند
در تولید تشک‌های خانگی خودشان
با مهارت لحاف‌دوزی هم آشنا

این بخش مهمی از تربیت نسل آینده است:
می‌شود!
می‌توانیم!

قال بُرهانُ الْمـُنیر (ع): «إِنَّ النَّاسَ وَرَائِی وَ قَدِ اسْتَسْفَرُونِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ، وَ وَ اللَّهِ مَا أَدْرِی مَا أَقُولُ لَکَ؟ مَا أَعْرِفُ شَیْئاً تَجْهَلُهُ وَ لَا أَدُلُّکَ عَلَى أَمْرٍ لَا تَعْرِفُهُ ... فَاللَّهَ اللَّهَ فِی نَفْسِکَ، فَإِنَّکَ وَ اللَّهِ مَا تُبَصَّرُ مِنْ عَمًى وَ لَا تُعَلَّمُ مِنْ جَهْلٍ وَ إِنَّ الطُّرُقَ لَوَاضِحَةٌ وَ إِنَّ أَعْلَامَ الدِّینِ لَقَائِمَةٌ.» (نهج‌البلاغه، خ164)
مردم، به سراغ من آمده اند و مرا میان خود و تو سفیر قرار داده اند. به خدا! نمى دانم چه چیز را براى تو بگویم؟ من مطلبى را که تو از آن بى اطلاع باشى (در مورد حقوق مردم) سراغ ندارم، و نمى توانم تو را به چیزى راهنمایى کنم که از آن آگاه نیستى؟ ... خدا را! خدا را! (اى عثمان) به جان خود رحم کن; چرا که به خدا سوگند! تو کور نیستى تا بینایت کنند و جاهل نیستى تا تعلیمت دهند; زیرا راه ها آشکارند و نشانه هاى دین بر پا و روشن! (از خدا بترس و به کار مردم رسیدگى کن). (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - اقتصاد 134 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
مسأله شناخت 11 + یکشنبه 99 مهر 27 - 5:0 صبح

با شما مخالفم
همیشه از متغیّرها آغاز می‌شود
اما
ریاضی آمده تا پیش ببرد
بدون نیاز به آزمون
کار ریاضی اصلاً همین است
قطعاً تمام انواع مکانیکی که اشاره فرمودید
بدون شک و شبهه
از مشاهده آغاز شده‌اند
از آزمون‌های اولیه
ولی
بعد رفته‌اند در فیزیک نظری
به کمک ریاضیات جبری
به کمک دیفرانسیل و انتگرال

آیا شما
معادله‌ای در فیزیک می‌شناسید
که بدون کمک دیفرانسیل و انتگرال به دست آمده باشد؟

حالا
من خدمت شما عرض می‌کنم
ما در مدرسه
و در دانشگاه
هم دیفرانسیل را می‌خوانیم
یاد دانش‌آموزان می‌دهیم
با نام مشتق
و هم انتگرال را
حد و لگاریتم هم برای کمک
می‌روند داخل همین دو ابزار
اما
هرگز فلسفه دیفرانسل و انتگرال را یاد نمی‌دهیم
یاد نمی‌گیریم

خب من عرض می‌کنم
من برای شما
فلسفه‌ای که پشت دیفرانسیل و انتگرال هست را عرض می‌کنم
دو ابزار قدرتمندی
که
نه تنها فیزیک
امروزه
تمامی علوم تجربی و حتی انسانی به آن محتاجند
از آن استفاده می‌کنند
حتی در روانشناسی و جامعه‌شناسی و اقتصاد هم
شما که قطعاً نمی‌گویید مکانیک لاگرانژی بدون دیفرانسیل و انتگرال قابل تولید بوده است؟

نه
نمی‌خواهم بگویم تمام معادلات جبری
با متغیّرها تعریف می‌شوند
متغیّر و تابع
که البته تابع هم خودش متغیّر است
نه
این درست است
این که اصلاً جبر با متغیّر کار می‌کند
این تحوّلی‌ست که در حساب پدید آمده
جبر یک نوآوری‌ست
که علم حساب را از شرّ عددها خلاص کرده
متغیّر کرده
همان اعداد را
نه
این را نمی‌خواهم عرض کنم
اگر چه صحیح است

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
ناخونک + جمعه 99 مهر 25 - 3:0 عصر

قصه همین است
مگر چاره دیگری هم هست
راهی جز این نیست

تا نکنی نمی‌فهمی
تا تجربه نکنی
تا دستت به کار نرود
تا مهارتی را برنَرِسی

سیدمرتضی درباره معرّق پرسید
اسمش را که نمی‌دانست
اثری هنری دیده بود
برایش که توضیح دادم
تقاضا کرد:
میشه اره مویی بخریم؟



یکی دو روزی مشغول
می‌برید و می‌چسباند
و بعد
اره را کنار گذاشت و دیگر سراغش نرفت!

همین است
راه دیگری نیست
مهارت است دیگر
باید با استعداد و علاقه منطبق شود
گاهی نمی‌شود
اما
اگر بشود
آثار خوبی دارد
و مسأله این:
تا دست نگیری نمی‌فهمی منطبق می‌شود یا نه!

نوجوان به تجربه نیاز دارد
باید هر کاری را بیازماید
ناخونک بزند
ببیند و انجام دهد
کارهای مختلف
با ویژگی‌های متعدّد
تا چه شود؟!
که علاقه و استعداد خود را بیابد
ادامه بدهد و پی بگیرد

مدرسه را برای این می‌خواهیم
این مهم است
کاش مدرسه‌ای برای این باز می‌شد
یا کارگاهی
نوجوان می‌رفت و دو سه ماه کار می‌کرد
تمام شغل‌های ممکن را
هر روز یکی
نجاری و آهنگری و برقکاری و حتی کارمندی را
علاقه خود را سریع‌تر می‌یافت.

قال سیدالنجباء (ع): «لَا تَأْمَنَنَّ عَلَى خَیْرِ هَذِهِ الْأُمَّةِ عَذَابَ اللَّهِ، لِقَوْلِهِ تَعَالَى "فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ"؛ وَ لَا تَیْأَسَنَّ لِشَرِّ هَذِهِ الْأُمَّةِ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ، لِقَوْلِهِ تَعَالَى "إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکافِرُونَ".» (نهج‌البلاغه، ح377)
بهترین افراد این امت را از عذاب الهى ایمن ندانید زیرا خداوند مى‌فرماید: جز زیان‌کاران هیچ‌کس در برابر مجازات الهى احساس امنیت نمى‌کند. (ممکن است یک روز لغزشى پیدا کند و در صف بدکاران قرار گیرد) و براى بدترین افراد این امت نباید از رحمت خدا مأیوس شوید زیرا خداوند مى‌فرماید: از رحمت خدا جز کافران مأیوس نمى‌شوند. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - کار 38 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دروغ ِ تکثّرگرایی - حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
مسأله شناخت 10 + یکشنبه 99 مهر 20 - 5:0 صبح

نخست نکته ای از ایمیل قبل ترتان که فرمودید :

فرض می‌کنیم
صدها علت وجود دارند که می‌توانند دست مرا بسوزانند
ولی
من کبریت را آزمایش می‌کنم
بار اول که کبریت را روشن می‌کنم
دستم می‌سوزد
احتمال دارد این سوزش مربوط به کبریت نباشد
بلکه
یک موضوعی مثل ب آمده و سوزانده
ولی
اتفاقاً هم‌زمان شده با روشن کردن کبریت
این احتمال وجود دارد
ولی بار دوم
وقتی دوباره کبریت را روشن می‌کنم و دستم می‌سوزد
این‌بار
از صدها احتمال
یکی دو بار اتفاق افتاده
این صُدفه نمی‌تواند باشد
زیرا
صُدفه تکرار نمی‌شود
پس
نظریه احتمال وارد می‌شود
هزاران حالت را در نظر می‌گیرد
چند بار فقط یک حالت اتفاق افتاده


اگر واقعا خطا در تشخیص موضوع رخ داده باشد و موضوع دیگر نه بر اساس صدفه بلکه در تمامی شرایطی که آزمایش کرده ایم با  روشن کردن کبریت معیت داشته باشد. آنگاه هزاران بار آزمایش،‌ نتیجه را عوض نمی کند. مثال دیگری می زنم تا منظورم را روشن تر کنم:

قانون گرانشی نیوتون هزاران بار آزمایش شده بود و به خوبی پیش بینی می کرد. ولی نظریه نسبیت عام اینشتن چارچوب مفاهیم را عوض کرد. دیگر در رویکرد او گرانش اصلا نیرو نیست بلکه خمیدگی فضا است و این خمیدگی منجر به حرکت اجسام می شود.

اشتباه نیوتون در کجا بود؟  او می دانست اعمال نیرو منجر به شتاب جسم می شود ولی از کجا فهمید که عامل شتاب در سقوط آزاد نیز نیرو است؟ در اصل خمیدگی فضا نیز منجر به شتاب جسم می شود.

ما در گرانش نیوتونی در چارچوب اشتباهی قرار داشتیم. استقراء ولو به تعداد زیاد تحت مشاهده ی علمی چه فایده داشت؟ آیا علم ما را بیشتر کرد؟ آیا به قول شهید صدر ما را به یقین نزدیکتر کرد؟ حتی با تکرار آزمایش ها اگر حرکت سیاره ای مثل عطارد را به درستی نمی توانستند پیش بینی کنند می توانستند شروع به ساختن فرضیه هایی برای توجیه فلان گونه حرکت عطارد بکنند.

نکته ی دیگر هم این که فرآیند علمی همیشه بررسی متغیرها و بررسی تاثیر تغییر آن ها نیست. مثلا همین نظریه نسبیت خاص و عام هیچ کدام در چارچوب این روش علمی نمی گنجد. اینگونه نبوده که اینشتن نخست مجموعه ای از متغیرها را داشته باشد و در مقام آزمون هر بار تمامی را ثابت نگه دارد و تنها یکی تغییر دهد تا به معادلاتش برسد. مکانیک لاگرانژی و مکانیک هامیتونی در مکانیک کلاسیک نیز همینگونه است. مکانیک کوانتومی نیز اینگونه است.

فرمودید:

یک احتمال دیگر هست
این‌که
ما بعضی از متغیّر ها را که نمی‌شناسیم
شاید
آن‌ها مؤثر باشند
و ما ندانیم
خب
این در علم مهم نیست
چرا؟
زیرا متغیّرهایی که ما نمی‌شناسیم
دقیقاً آن‌هایی هستند
که
در طول زمان زندگی ما
و گذشتگان ما
و عمری که تاریخ بشر می‌شناسد
تغییر نکرده‌اند
یعنی
عملاً
آن‌ها دیگر برای ما ثوابت هستند نه متغیّر

مثال:  پیش از کشف اکسیژن تا قرن ها و شاید هزاران سال تصور بر این بود که  حرارت گوگرد همیشه منجر به اشتعال آن می شود. این فرضیه را شاید هزاران بار تحت شرایط مختلف آزموده بودند ولی کسی تصورش هم نمی کرد در تمام این آزمایش ها ماده ای به نام اکسیژن در هوا وجود دارد که با گوگرد واکنش می دهد و آتش ایجاد می شود. بنابرین در مجموعه ی متغیرها کسی اصلا اکسیژن را دخیل نمی کرد. ولی اکسیژن متغیر بسیار مهمی است که ما نادیده گرفته بوده ایم. از کجا معلوم متغیرهای دیگر بسیار مهم در میان نباشد که حتی با فرض وجود اکسیژن و گوگرد و حرارت،  اشتعال صورت نگیرد؟

وقتی
ده متغیّر داشته باشیم
و
همیشه فقط و فقط با آمدن یک متغیّر خاص
نتیجه حاصل شود
یعنی تابع
پس
حکم می‌دهیم که آن نتیجه تابع این متغیّر است
با کمک از نظریه احتمال
و محاسبات آن

نظریه احتمال می‌آید و اطراف علم اجمالی را
نابود می‌کند
به صفر می‌رساند
و
فقط یک احتمال باقی می‌ماند
برجسته و با ارزش بالا
و آن می‌شود علّت

زمانی که ما می خواهیم تاثیر این ده متغیر را از طریق مشاهده ی علمی بررسی کنیم. همیشه این امکان وجود دارد که در هرکدام از این ها، به اشتباه محمول(متغیر) دیگری را به جای این محمول(متغیر) قرار داده باشیم. به همین خاطر با صرف تکیه به مشاهده علمی با روشی که می فرمایید نه می توان تابعیت متغیری را اثبات کرد و نه می توان تابعیت متغیری را ابطال کرد. امثال مثال علامه طباطبایی در باب اشتباه در موضوع و محمول در گزاره ی "دزد به خانه آمد" را می توان در تاریخ علوم تجربی به کرات  دید. در نتیجه با این روشی که می فرمایید همچنان در شک گرایی باقی خواهیم ماند. حتی نمی توان فهمید واقعا علوم تجربی در غرب رو به پیشرفت بوده اند یا خیر. 


احسنت
معیّت
درست است
خودش است
اما
چه اشکالی دارد؟

وقتی بحث از رابطه و نسبت الف و ب است
این‌که
هر گاه الف هست ب می‌آید
شما اشکال کنید که شاید ج همراه الف بوده
خب مسیر بحث عوض می‌شود
می‌رود روی رابطه و نسبت الف و ج

این‌که در چند بار آزمایش
همیشه ج با الف همراه شده
معیّت داشته
نشان از ارتباط است
این‌که
نسبتی واقعی بین ج و الف وجود داشته است
یعنی
آن‌جا صُدفه نبوده

خب
پس در حقیقت شما می‌فرمایید که رابطه میان ج و ب است
ولی
رابطه میان ج و الف هم حتماً هست
حالا
ما از رابطه ج و ب بی‌خبر هم که باشیم
به «کارآمدی» می‌رسیم
چیزی که هدف علم است
یعنی
الف را می‌آوریم تا ب بیاید
اگر چه
حد وسطی در کار است
الف فقط ج را می‌آورد
و ج است که ب را می‌آورد

این همان اجمال در علم است
همان محدودیت
همان رشد و تکامل
در آینده
وقتی انیشتین ما هم آمد
کشف می‌کند که ج حد وسط الف و ب است
چه زمانی؟
وقتی که الف آمد و ج نیامد
به دلیلی
یعنی شرایط به گونه‌ای تغییر کرد
که معیّت الف و ج در شرایطی خاص به هم خورد
آن‌روز
علم تکامل می‌یابد
زیرا
آزمون‌ها به دنبال ج می‌گردد
و
متوجه می‌شویم که چیزی غیر از الف هست که گاهی با الف هست و گاهی نیست
شرایط را می‌سنجیم
پیدایش می‌کنیم
وقتی بفهمیم در چه شرایط همراه الف می‌شود

علم این طور رشد کرده
و می‌کند
مثل همان مثالی که فرمودید
نیوتن و انیشتین
هر دو
علم تولید کردند
اگر چه علم نیوتن شامل متغیّرهای علم انیشتین نبود!

مخالفم
من مخالفم
با شما مخالفم...

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

<   <<   16   17   18   19   20   >>   >

یکشنبه 103 اردیبهشت 30

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X