سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

[ و ابن جریر طبرى در تاریخ خود از عبد الرحمن پسر ابى لیلى فقیه روایت کرده است ، و عبد الرحمن از آنان بود که با پسر اشعث براى جنگ با حجاج برون شد . عبد الرحمن در جمله سخنان خود در برانگیختن مردم به جهاد گفت : روزى که با مردم شام دیدار کردیم ، شنیدم على ( ع ) مى‏فرمود : ] اى مؤمنان آن که بیند ستمى مى‏رانند یا مردم را به منکرى مى‏خوانند و او به دل خود آن را نپسندد ، سالم مانده و گناه نورزیده ، و آن که آن را به زبان انکار کرد ، مزد یافت و از آن که به دل انکار کرد برتر است ، و آن که با شمشیر به انکار برخاست تا کلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد ، او کسى است که راه رستگارى را یافت و بر آن ایستاد ، و نور یقین در دلش تافت . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
رابطه فاصله طبقاتی با استبداد + دوشنبه 102 مرداد 23 - 2:36 عصر

شرح چرخه تزایدی فاصله طبقاتی

فاصله طبقاتی که ایجاد شود، زیاد شود، ثروتمندان پیوسته تجلیل و تمجید می‌شوند، از سوی مردم، رسانه‌ها و خواصّ. خدمات مهم و اصلی در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد و از همه مواهب اجتماعی برخوردار. در سوی دیگر، مستضعفین مدام تحقیر می‌شوند، از سوی خانواده، خویش و قوم، اطرافیان، رسانه‌ها و حتی دولت. همین که یارانه و سوبسید می‌دهند، تحقیر از همین‌جا شروع می‌شود؛ خدمات اجتماعی مانند: بهزیستی و کمیته امداد. این‌ها برای رهایی از تحقیر دنبال کسب ثروت می‌دوند و حرص‌شان به دنیا پیوسته زیاد می‌شود. آن‌ها نیز وقتی با مراجعه بیش از پیش فقرا و نیازمندان مواجه می‌شوند، دست‌هایی که سمت‌شان دراز است، نگاه آرزومندانه‌شان را که می‌بینند، خود را عقب می‌کشند و خصلت خساست و بُخل در آن‌ها بیشتر و بیشتر می‌شود. بدین‌ترتیب فاصله فرهنگی هم به تبع فاصله طبقاتی افزایش یافته و دزدی و تجاوز را آسان‌تر می‌کند. احساس همبستگی عاطفی و اجتماعی میان طبقات از دست رفته و برای فقیر دزدی از غنی ساده‌تر به نظر می‌رسد. افزایش جرم ایجاد ناامنی می‌کند و برای جلوگیری از درگیری‌ها، اغتشاشات و جرم‌ها و جنایت‌ها از طرفی باید پلیس تقویت شود و از سوی دیگر فرهنگ و اخلاق تقویت شود. اخلاقی که در این زمینه ترویج داده شده و توصیه می‌گردد حفظ آرامش و پذیرش حقارت و ظلم است. بهترین نمونه برای آن مذاهب ساختگی هندوستان است که ظلم استثماری انگلیس را توجیه می‌کرد. نیروی پلیس و نیروی رسانه‌ای دست به دست هم فضایی را فراهم می‌آورند که حاکمیت به سمت استبداد پیش رود و با عدم پاسخگویی و کاهش شفافیّت، رانت‌خواری را برای ثروتمندان ساده‌تر و فراوان‌تر سازد. این رانت مدام بر ثروت آن‌ها می‌افزاید؛ ثروتی که از کام فقرا بیرون کشیده می‌شود و آن‌ها را هر روز بی‌چیزتر می‌کند. پس فاصله طبقاتی بیشتر شده و در حلقه‌ای فزاینده در می‌غلتد.

[تصویر در اندازه بزرگ]

روش جلوگیری از فرایند تزایدی چرخه

هنگامی که با یک چرخه بی‌پایان مواجه باشیم، تأثیر و تأثّری که همواره خود را تقویت می‌کند و افزایش تصاعدی می‌یابد، باید ابتدا موانعی برای تأثیرات زنجیره‌ای ایجاد کرد، مانند رآکتورهای هسته‌ایی که با غلاف‌هایی ارتباط میله‌های سوخت را قطع می‌کنند، غلاف‌هایی که مانع حرکت نوترون‌ها هستند. اولین گام این است که تا می‌شود مانع تجلیل و تشویق ثروتمندان شویم، چون مانع تحقیر فقرا که نمی‌توان شد. آن‌ها را هر طور که حمایت کنی خود نوعی تحقیر است. از قوی‌تر شدن پلیس باید جلوگیری کرد. قوانین نباید به سمتی رود که دست پلیس را بازتر کند. افزایش نظارت بر پلیس و کاهش اقتدار آن اگر چه امنیت را کاهش می‌دهد، ولی تأثیر این کاهش امنیت بر مستکبرین بیشتر است تا مستضعفین. این نکته اگر چه دلیلی بر فرار سرمایه از کشور دانسته می‌شود، ولی مانع بزرگی برای افزایش فاصله طبقاتی‌ست. به جای رواج فرهنگ مدارا با ظلم، رسانه‌ها و خواصّ باید تأکید بر مطالبه‌گری کنند. قوه قضائیه بایستی شکایت از حاکمیت را ساده کند. هر فردی به راحتی بتواند علیه هر ارگان دولتی و حاکمیتی شکایت تنظیم کند و پیگیری شود. مدیران تحت تعقیب قانونی قرار بگیرند. با تأکید رسانه‌ها بر شفافیت و افزایش پرسشگری از مسئولین، استفاده از رانت برای ثروتمندان سخت‌تر خواهد شد و همه این امور مانند ترمز از سرعت افزایش فاصله طبقاتی خواهد کاست، اگر چه آن را کاهش نخواهد داد. بیشتر بار این مسئولیت‌ها هم بر عهده خواص؛ نخبگان حوزوی و دانشگاهی، سلبریتی‌ها، خبرنگارها و خبرگزاری‌هاست، یعنی رسانه.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: اقتصاد 134 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
شدّت ِ عدالت + چهارشنبه 102 مرداد 4 - 2:45 صبح

این را امروز گفت
تا به حال نمی‌دانستم
نگفته بود یعنی

- این‌قدر از عدالت برای ما گفته بودی
وقتی دست راستم را می‌خاراندم
حس می‌کردم عدالت نیست
ظلم شده
دست چپم را هم می‌خاراندم تا به عدالت رفتار کرده باشم!



از خاطرات کودکی‌اش
تأثیرات اصرار بر عدالت
در ادامه اضافه کرد:

- هر دو با هم نیاز به خاراندن پیدا می‌کردند
بعد از مدتی که به عدالت رفتار کردم!

این را جدّی می‌گفت
این‌قدر جدّی گرفته بود
عدالت را
این‌قدر اثر گذاشته بود
تأکیدی که داشتم
در تمام طول زندگی
از کودکی‌شان
عدالت این‌قدر مهم است
درونی شدن و ارتکازش

عدالت آرامش می‌آورد
امنیت
حسّ امنیت
وقتی مطمئن باشد حقّش ضایع نمی‌شود
انسان دیگر چه اضطرابی خواهد داشت؟!
جامعه به آرامش می‌رسد.

وَ سُئِلَ (ع) أَیُّهُمَا أَفْضَلُ، الْعَدْلُ أَوِ الْجُودُ؟ فَقَالَ (ع): الْعَدْلُ یَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا، وَ الْجُودُ یُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا؛ وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ، وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ؛ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا. (نهج‌البلاغه، ح437)
(از امام پرسیدند عدل یا بخشش، کدام یک برتر است، فرمود:) عدالت: هر چیزى را در جاى خود مى نهد، در حالى که بخشش آن را از جاى خود خارج مى سازد. عدالت تدبیر عمومى مردم است، در حالى که بخشش گروه خاصّى را شامل است، پس عدالت شریف تر و برتر است. (ترجمه دشتی)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - اقتصاد 134 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
فراموشی + پنج شنبه 102 تیر 22 - 8:47 صبح

خیلی کار شده است
یادمان رفته
اطلاعات مانده
خاطرات نه
نمی‌دانیم امروز که اصلاً چنین بحث‌هایی شده
باز از اول
دوباره آغاز می‌کنیم
مایی که بی‌خبریم

دهه 60
سال 1368
یک‌دور اقتصاد را بحث کرده
این استاد گرامی
و چقدر هم جالب
و چقدر هم اسلامی
و چقدر هم تلاش کرده برای نوآوری:

http://www.shiadars.ir/fa/%D9%81%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D8%A7%D8%AA-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D9%87%D8%B1-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF

از نشانی فوق دریافت کردم
لذّت بردم
خیلی استفاده
و چقدر جذّاب

ولی توجه نشد
فرصتش شاید نبود
دوران سازندگی آن آقا
به دنبال اقتصاد غربی
این روش را پی نگرفتند
این افراد هم به سراغ علوم دیگر رفتند:

https://www.aparat.com/search/%D8%AF%D9%83%D8%AA%D8%B1%20%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86%20%D8%A8%D8%A7%D9%87%D8%B1

یک نمودار هم از بحث‌های روانشناسی در آوردم



چقدر مباحث جالبی در این سایت یافتم
در میان نوارهای کاست قدیمی
که امروز فایل آن رایگان برای شنیدن هست
این‌جا

http://www.shiadars.ir

اگر این تلاش‌ها را ندیده نگیریم
لازم نیست دوباره خیلی بحث‌ها را تکرار کنیم!

قال اصَلُ القَدیُم (ع): «وَ مِنَ التَّوْفِیقِ حِفْظُ التَّجْرِبَةِ» (نهج‌البلاغه، ح211)
حفظ تجربه ها بخشى از موفقیت است.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: اقتصاد 134 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
رشد + یکشنبه 102 تیر 18 - 3:15 صبح

زمان می‌گذرد
گذشت
گاهی نگاه به گذشته
سپاس خدای را
همه در گذر
بعضی می‌آیند
بعضی می‌روند
همه در عبور

بعضی نقاشی‌های کودکی‌شان را نگه داشته‌ام
این‌ها را مریم کشیده است
وقتی خیلی کوچک بود:



خدا را شکر
امروز پیشرفت
خیلی متفاوت
طراح لباس
کلاس یازدهم
همان سوم دبیرستان خودمان

چقدر زود می‌گذرد
و چقدر خوشحال
انسان شاد می‌شود وقتی پیشرفت را می‌بیند
نتیجه زحمات
الطاف الهی را
نعمت‌هایی که ارزانی داشته
چه سختی‌هایی که پشت سر
چه مشکلاتی که رفع
بحول و قوّه پروردگار

فرزندان نعمت‌های خداوند هستند
احساس موفقیت
برای والدین
وقتی رشد می‌کنند
آثاری که باقی می‌مانند
باقیات صالحات
إن‌شاءالله
اگر به درستی تربیت یافته!

قال امام الاُمّة (ع): «فَلَوْ أَنَّ أَحَداً یَجِدُ إِلَى الْبَقَاءِ سُلَّماً أَوْ لِدَفْعِ الْمَوْتِ سَبِیلًا، لَکَانَ ذَلِکَ سُلَیْمَانَ بْنَ دَاوُدَ (علیه السلام) الَّذِی سُخِّرَ لَهُ مُلْکُ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مَعَ النُّبُوَّةِ وَ عَظِیمِ الزُّلْفَةِ، فَلَمَّا اسْتَوْفَى طُعْمَتَهُ وَ اسْتَکْمَلَ مُدَّتَهُ، رَمَتْهُ قِسِیُّ الْفَنَاءِ بِنِبَالِ الْمَوْتِ وَ أَصْبَحَتِ الدِّیَارُ مِنْهُ خَالِیَةً وَ الْمَسَاکِنُ مُعَطَّلَةً وَ وَرِثَهَا قَوْمٌ آخَرُونَ» (نهج‌البلاغه، خ182)
اگر کسى براى جاوید ماندن در دنیا نردبانى مى یافت، یا براى دفع مرگ راهى پیدا مى کرد، هر آینه سلیمان بن داود علیه السّلام بود، که سلطنت بر جنّ و انس را همراه با نبوت و منزلت عظیم قرب در اختیارش گذاشته بودند، ولى چون روزى مقدّرش را خورد، و مدّت عمرش را تمام کرد، کمانهاى نیستى با تیرهاى مرگ به کارش پایان داد، و شهرها از وجودش خالى، و خانه ها معطّل ماند، و همه مانده هایش را دیگران به ارث بردند. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - هنر 24 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
چه شود؟ + سه شنبه 102 تیر 13 - 6:7 عصر

اگر بشود
چه می‌شود؟!
عالی
درخشان
اگر همه این رشته‌ها تأسیس
راه بیافتد
طلبه بگیرند
درس بخوانند
تحصیل
تخصص
درختواره نیکویی‌ست
این:



درختواره رشته‌ها و گرایش‌های تخصصی حوزه‌های دانشی علوم اسلامی
معاونت آموزش تدوین کرده
مرکز مدیریت حوزه

با دقت مرور کردم
به نمودار تبدیل
تمام رشته‌ها و گرایش‌ها
یک نوع آمایش موضوعات دینی
تمام آموزه‌های مورد نیاز
تخصص‌های ضروری

این شد:



[نمودار کامل]

اگر بشود چه می‌شود؟!
إن‌شاءالله به عمل هم برسد
همه این گرایش‌ها تأسیس
راه بیافتد
به امید آن روز!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: سند 31 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
سارق ِ خدمتگزار + یکشنبه 102 خرداد 21 - 4:17 عصر

لطف کرد
واقعاً لطف
با ماجرایی که پدید آورد
این‌چنین:

آبان بود
سال پیش
1401
از یک شماره دوبار تماس
جواب ندادم
پیش‌شماره 98 نبود
مال ِ ایران نبود
من شماره‌های ناشناس را جواب نمی‌دهم معمولاً
چه برسد که خارجی هم باشد!
چرا؟!
معتقدم کسی که کار دارد
و ناشناس است
اول پیامک ارسال می‌کند
خود را معرفی
بعد تماس

دوستی زنگ زد:
- یکی دنبال مقاله‌نویس می‌گشت
شمارتو بهش دادم!

بنده خدا آمد در ایتا
این پیام را فرستاد:







موضوع پیشنهاد کردم
سه‌تا
اولی را برگزید
قرار شد بنویسم











آماده شد
در بیست روز
صفحه‌بندی و ارسال
با سه چکیده
فارسی و عربی و انگلیسی







ولی ناگهان حذف شد
دیگر خبری هم نشد
حساب کاربری‌اش در ایتا

تعجب نکردم زیاد
خب جمع‌آوری مقالات تمام شده
حساب را هم نیاز نداشتند دیگر!

به ایمیل موجود در پوستر همایش هم ارسال کردم
محض احتیاط
شاید بنده خدا فراموش کند مقاله را تحویل دهد
به مدیرانش



چند ماه گذشت
اردیبهشت شد
نزدیک به زمان همایش
تماس گرفت
بنده خدایی:
- مقاله شما برگزیده شده
دو هفته دیگر تشریف بیاورید کربلا
مهمان آستان مقدس امام حسین(ع)
برای ارائه مقاله
بهتر است به زبان عربی ارائه شود

از بچه‌ها پرسیدم
هر سه موافق
مصرّ که بروم

شگفت‌زده
دویدم دنبال پاسپورت
آخرین سفرم به کربلا 17 سال پیش
اولین سفرم هم
پاسپورت باطل شده
اقدام کردم
یک هفته زمان نیاز

تصویر پاسپورت را ارسال کردم
تصویر بلیط را هم آن‌ها
پنجشنبه صبح فرودگاه بودم
تنها
و کسی منتظرم نبود
حتی وقتی در نجف پیاده شدم
هنوز باور نکرده



چند طلبه دیگر هم بودند
پرسیدم
آن‌ها نیز برای همایش
مدتی انتظار
وسیله‌ای فرستادند
از طرف عتبه
همه سوار
مستقیم کربلا

در هتل که مستقر شدیم
یک روز برای خومان
کل پنجشنبه
زیارت حرمین شریفین
و مقامات
تا جمعه صبح

افتتاحیه در داخل شبستان حرم امام حسین(ع)
وزیر بود
رئیس دانشگاه بود
متولی حرم بود
و خیلی بزرگان دیگر از عراق
پخش زنده از کربلاتی‌وی
شرکت‌کنندگان هم
لبنانی
سوری
فلسطینی
الجزایر
تونس
از خیلی کشورها بودند
کسانی که مقاله ارائه کرده و انتخاب شده
بیش از صد نفر

عصر برای ارائه مقاله
سه سالن مجزّا
عربی و فارسی و انگلیسی
سالن که جدا شد
گفتند مقاله را هم به فارسی ارائه کنید
وقتی همه حاضرین ایرانی هستند

به من شنبه صبح افتاد
هر نفر 15 دقیقه
من در شش هفت دقیقه معرفی کردم
متنی که نوشته بودم
و تمام



عصر اختتامیه
ملاقات با متولی حرم
با قائم مقام ایشان
و در نهایت
یک‌شنبه آوردند نجف اشرف
زیارت
فرودگاه
پرواز
مستقیم ایران
ولی
یک اتفاق
سبب خنده همگان شد
وقتی برایشان تعریف کردم
بعد از این‌که برای خودم تعریف کردند



در جلسه با تولیت حرم امام حسین(ع)
مسئول بررسی مقالات در کنارم نشسته بود
کمی فارسی می‌دانست
رو به من کرد و پرسید:
- موشح شما هستی؟
:: بله!
- شما مقاله خود به دوستی ندادید؟
:: خیر. چطور؟
- از مقاله شما دو تا به دست ما رسید
سؤال بود که کدام نویسنده است و کدام سارق
من سایت شما دیدم
نوشته‌های زیادی داشتید
گفتم برای ایشان کاری ندارد بنویسد
نیازی ندارد سرقت کند
آن یکی را که به نام «حیدر بـ[....]ری» بود حذف کردم
:: من فایل مقاله را فقط برای شما ارسال کردم
هم در ایتا و هم در ایمیل
- ولی ما که ایتا نداریم!

هاهاها...
خنده‌ام گرفته بود
آقای حسینی را نمی‌شناخت
فردی که ادعا کرده از طرف آن‌هاست
مقاله می‌خواست
سارق مقاله همو بود
همان فرد نخست
هوس دلارها را داشت
جایزه نفر اول دو هزار دلار بود آخر!

شماره‌ای که تماس گرفته بود را دادم
گفت موبایل است
مربوط به داخل کربلا
پیدایش می‌کنیم
گفتم:
اگر پیدایش کردید، از طرف من تشکر کنید!
اگر ایشان نبود، از همایش خبردار نمی‌شدم
مقاله هم ارائه نمی‌کردم
توفیق این زیارت را هم

قصه را برای همراهان تعریف
جوکی شده بود
لطیفه‌ای
ایرانیانی که با هم در یک هتل بودیم
یکی از هم‌اتاقی‌ها
عضو هیئت علمی یکی از دانشگاه‌های بزرگ کشور
متخصص زبان‌شناسی
زبان‌های سامی
دکترا
با تعجب گفت:
- آقای دکتر، روز اول که گفتید سفارش مقاله به شما دادند
گفتم ایشان دیگر چقدر استاد است
ما خودمان مقاله نوشته‌ایم
ایشان مقاله سفارشی نوشته است
پس بگو سفارش از طرف دزد ِ مقاله بوده است! :)

عرض کردم دکتر نیستم؛
- این‌جا که هستید از نظر ما دکترید!



مقاله در مجموعه‌مقالات‌شان منتشر شد
گواهی شرکت در همایش هم



ولی
هیچ‌کدام به اندازه توفیق زیارتی که به دست آمد باارزش نبود
این‌طور ناگهان
این‌طور آسان
این‌طور رایگان
این‌طور با فراغت
چقدر فرصت برای حضور در زیر قبّه حضرت
چقدر در کنار ضریح مطهّر
بالای سر مرقد
باورپذیر نبود
هنوز هم گمان می‌کنم خواب بوده است!
خدا این سارق ِ عزیز را گرامی بدارد
سبب خیر شد
خدا از گناهش بگذرد و او را هدایت کند
این انسان خدمتگزار را! (;

...
[دانلود فیلم]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: سفر 33 - خودم 11 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
موشک ِ ایرانی + شنبه 102 اردیبهشت 30 - 5:52 عصر

نمایشگاه
در شهرمان
رفتیم و تماشا
فوق‌العاده
حرف نداشت
این‌قدر از نزدیک
«آسمان اقتدار»



خدا خیرشان دهد
خیلی زحمت کشیده
امنیت تأمین
در این دوران پر از جنگ
اگر این فناوری‌ها نبود
این آرامش هم نبود
کشورهای زورگو به هر ملتی که «بتوانند» حمله می‌کنند
این دوستان کاری کردند که آن‌ها «نتوانند»!

قال خالِصَةُ الرَّسول (ع): «لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِکَفِّهِ عَضَّةٌ» (نهج‌البلاغه، ح186)
آن که ابتدا به ستم مى کند فردا دستش را به دندان مى گزد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
روش محاسبه سود وام بانکی 10 + یکشنبه 102 اردیبهشت 10 - 4:0 صبح

ربا اصلاً قسط ندارد
قسط در وام ربوی مفهوم ندارد
از قدیم هم نداشته
وام ربوی یعنی گرفتن در «حال» و پس دادن در «آینده»
با اضافه «سود ِ زمان»

مثلاً می‌گوید یک میلیون می‌دهم امروز
یک ماه دیگر پس بیاور
با اسکونتش
اسکونتش می‌شود 30 هت
چرا؟
چون ماهی 3% سود دارد
ربا را سود پول در زمان معنا می‌کنند
این قسطش کجاست؟

قسط را بانک‌ها درست کرده‌اند
چطور آن را بر ربای مرسوم و متعارف باید تطبیق کنیم؟

تبدیل
یک وام را باید تبدیل کنیم به چند وام
اگر قرار است 12 قسط بدهد
وام یکساله است یعنی
این دیگر یک وام نیست
مثال:
12 مت وام می‌گیریم از بانک
برای یکسال
این در حقیقت منحل می‌شود به 12 عدد وام
12 عدد وام یک میلیون تومانی
که هر کدام بازپرداخت مختصّ به خود را دارد
اگر چه همگی در یک روز دریافت می‌شوند

این منطقی‌ست
این معنا دارد:

یک میلیون وام یک ماهه
یک میلیون وام دو ماهه
یک میلیون وام سه ماهه
...
یک میلیون وام 12ماهه

این را می‌فهمیم
این قابل درک است

حالا سود چطور؟
در وام ربوی سود چه زمانی پرداخت می‌شود؟
همراه با مبلغ وام
یعنی اصل و فرع را با هم باید پرداخت کرد
درست است؟!

این هم نمودار زمانش:



حالا سوء تفاهم را می‌بینید؟

ماه اول وقتی وام نخست را بازپرداخت می‌کنم
فقط سود و اسکونت همان را باید پرداخت کنم
یعنی: یک میلیون تومان + سود یک میلیون تومان * یک ماه
ماه بعد چه؟
ماه دوم هم فقط سود همان وام را می‌دهم
یعنی: یک میلیون تومان + سود یک میلیون تومان * دو ماه

پس در هر ماه سود همان قسط
ولی البته ضرب در زمان
پس بر عکس است
بر عکس آن‌چه بانکی‌ها می‌گویند؛
اولین قسط همیشه کمترین است
و آخرین بیشترین
دقت فرمودید؟! :)

پس وقتی اقساط را تبدیل به میانگین کنیم
سمت چه کسی را گرفته‌ایم؟
کفّه کدام سنگین‌تر شده است؟
بانک یا مشتری؟
البته که بانک
در حقیقت پول مشتری است که نزد بانک بیشتر مانده است
مشتری است که دارد ضرر می‌دهد
به خاطر پرداخت سود پیش از سر رسید آن!
قبل از سر رسید!
سود وام بعدی را باید امروز پرداخت کند
سودی که هنوز سر رسید «اصل» آن نرسیده است
حالا چرا باید «فرع» آن را پیش‌پرداخت کند؟!

من در یک نمونه ساده از وام
تمامی اقساط شناور را محاسبه کرده
این جدول را ساخته‌ام:



[تصویر بزرگ]

بانک‌ها کلاً کلاهبردارند
این را که از قبل می‌دانستیم
اکنون بهتر متوجه می‌شویم
نظام بانکداری دست آن‌هاست
چند متخصص و کارشناس اقتصادی
ریاضی هم خوب بلد
فرمول‌ها را هم هرگز برایتان توضیح نمی‌دهند
قطعاً همیشه طرف بانک را می‌گیرند
کارفرمای خودشان را
شرکتی که از آن حقوق می‌گیرند!

اگر صداقت دارند
اگر راست می‌گویند که ضرر می‌دهند
اگر از فرمول قدیم استفاده کنند
پس چرا مدام سود سپرده را افزایش می‌دهند؟
تا بیشتر و بیشتر ضرر کنند؟!



خب این‌که دوباره با همان فرمول جدید هم حتی تعارض می‌کند
فرمول جدید هم ناکارآمد می‌شود
جوابگوی مشکل آربیتراژ نمی‌شود

نه برادرم!
سود اصلی بانک‌ها اصلاً از مابه‌التفاوت سود سپرده و تسهیلات نیست
آن‌چه به ما خورانده‌اند
باورانده‌اند یعنی
فکر کن
اگر درآمد بانک از این بود فقط
سپرده‌های مردم را جمع می‌کرد
تسهیلات می‌داد
همان وام
آن‌وقت تسهیلات با سودهای سالانه کم
18% معمولاً
در بالاترینش 24%
بعد همین را بدهد سود سپرده‌گذاری
حتی اگر کمتر
با آن فرمول‌ها که دیدیم:



یعنی حتی اگر 12% درصد بخواهد سود سپرده بدهد
باز هم سود زیادی نصیبش نشده

بعد نگاه کنید به این ساختمان‌ها
این همه کارکنان
با حقوق و دستمزدی بالاتر از حدّ متعارف سایر مشاغل

خیر
سود اصلی این نیست
سود بانک‌ها از ارائه تسهیلات به همان مقدار سپرده‌ها نیست
سود اصلی در ارائه چندبرابری تسهیلات نسبت به سپرده‌هاست
چیزی که آن را «خلق پول» می‌نامند

بله
بانک یک پول را چند بار وام می‌دهد
سپرده هر کدام از ما را
چندین بار
یعنی اگر به سپرده 24% سود بدهد
آن را ده بار به عنوان تسهیلات ارائه می‌کند
و از هر تسهیلات 24% سود می‌گیرد
یعنی 240% سود



Money creation

خلق پول چیست؟

فرایند خلق پول بانکی

پدیده خلق پول بانک‌ها

پول چگونه خلق می‌شود؟

ساز و کار خلق پول

فیلم: خلق پول

فیلم: بانک و خلق پول از عدم

سود اصلی بانک‌ها در این‌جاست
آن‌وقت سر آن داستان کذایی فرمول جدید را جایگزین فرمول قدیم کرده‌اند
از آن یک ذرّه سود ِ سود هم نگذشته‌اند
ربای مرکّب از مشتری می‌ستانند!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: اقتصاد 134 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
روش محاسبه سود وام بانکی 9 + دوشنبه 102 اردیبهشت 4 - 4:0 صبح

در روش قدیم اگر کل سود پرداختی 45،750،000 ت می‌شد
برای 150،000،000 ت وام



در روش جدید 49،800،000 ت می‌شود



چهار میلیون تومان بیشتر
فقط به خاطر «بهره مرکّب»
آن هم به خاطر یک سوء تفاهم ساده
مطلبی که انگار به نظر بانکی‌ها نرسیده است!





[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: اقتصاد 134 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  حلقه میانی چیست؟ - دبیرستان سرای ایرانی - ایده پرتقالی - 
روش محاسبه سود وام بانکی 8 + جمعه 102 اردیبهشت 1 - 4:0 صبح

استدلالشان چیست؟
این استدلال خیلی جالب است
استدلال بر این‌که باید از فرمول جدید استفاده کرد

این‌طور می‌گویند:

آقا ببین!
مشتری عزیز
روز اولی که می‌خواهی قسط بدهی
پس از یک ماه که وام گرفتی
چند تا قسط هنوز مانده؟
آفرین؛ تم عدد
یعنی به تعداد ماه‌هایی که باید قسط بدهی
خب
حالا تو تم عدد قسط بدهکاری
برای هر کدام هم «سم» درصد سود حساب کن
پس اولین ماه باید خیلی سود بدهی
به اندازه تم قسط



ولی عزیز دل برادر!
چقدر قسط می‌دهی با فرمول قدیم؟
میانگین
که کمتر است
مازاد پولی که باید می‌دادی و نمی‌دهی چه می‌شود؟



پول ماست دیگر
پول بانک
دست کیست؟
دست تو
پس پول بانک دست تو مانده است
در روش محاسبه فرمول قدیم
وای!
پول بانک دست مشتری؟!
پس سود آن چه می‌شود؟!

پس فرمول را عوض می‌کنیم
تا سود آن را هم بدهی
نمی‌شود چند ماه پول بانک دست تو باشد
و سود آن را هپلی‌هپو کنی که!
پس ما این‌جا برگ چغندریم؟!

فرمول جدید می‌شود این:



حالا چرا این فرمول؟!
چون بانک‌های خارجی از آن استفاده می‌کنند
به یک روش خارق‌العاده ریاضی هم به آن رسیده
طوری که چیزی از سود بانک را کم نگذاری
حالا که اقساط را «مساوی» کرده‌ای

اما یک نکته
این پولی که به قول بانکی‌ها نزد مشتری مانده
از «اصل» که نیست
بخشی از قسط که مربوط به «اصل» وام بوده که پرداخته
این مربوط به «فرع» است
یعنی سود وام نزد مشتری مانده
این‌ها می‌خواهند سود آن سود را دریافت کنند
این را «بهره مرکّب» می‌گویند
ربا گرفتن از ربا!
گرفتن سود از سودی که دیر پرداخت شده است
ولی مگر مشتری مقصّر بوده است؟
خود شما اقساط را میانگین کردید
خب نکنید!



[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: اقتصاد 134 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

<      1   2   3   4   5   >>   >

جمعه 103 اردیبهشت 7

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X