سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   

مردم از خدا بترسید که چه بسیار آرزومند که به آرزوى خود نرسید ، و سازنده‏اى که در ساخته خویش نیارمید ، و گردآورنده‏اى که به زودى گردآورده‏ها را رها خواهد کرد و بود که آن را از راه ناروا فراهم آورد ، و حقى که به مستحقش نرساند ، از حرام به دست آورد و گناهش بر گردنش ماند . با گرانى بار بزه ، باز گردید ، و با پشیمانى و دریغ نزد پروردگار خود رسید . « این جهان و آن جهان زیانبار ، و این است زیان آشکار . » [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
زمین گریزی + شنبه 97 آبان 5 - 4:38 صبح

صعود به آسمان زیباست
فقط به این دلیل
یا شاید هم
به گمانم
دور شدن از زمین
از خاک
از دنیای پایین
دلیل عشق و علاقه فطری انسان به پرواز

هفته پیش ساختم
بچه‌ها خیلی بادبادک دوست دارند
سیداحمد ساخته بود
مریم هم
قبل‌تر بردیم و هوا کردیم
کوچک
سقوط
نابودی
نتوانستند بالا بروند
این شد که خودم ساختم
خیلی بزرگ



تا خورد
از وسط
حصیر نداشتم
مثل قبل نیست که در هر خانه‌ای پیدا می‌شد
به خاطر پرده‌های حصیری ِ معمول در بالکن‌ها و حیاط‌ها
مقوا تا کردم و چسباندم
قوطی‌هایی
به عنوان اسکلت
زور نداشت اما
باد هم شدید
این بوستان غدیر چه باد تندی دارد!

هفته قبل تا خورد
قوطی‌های مقوایی طاقت نیاوردند
سیخ چوبی چسباندیم
محکم
این هفته بردیم
پنجشنبه‌ها تعطیل‌اند و بیکار که نباید باشند

بالا رفت
خیلی عالی
زمانی کوتاه
این‌بار خود روزنامه‌ها پاره شد
خود بادبادک
اگر چه اسکلت باقی ماند

بادبادک مهم نیست
مهم شادی و تجربه کودکان است
تولید و کار گروهی
یکی دو ساعتی که سرگرم شدند!

امیرالمؤمنین (ع): «سُبْحانَکَ خالِقاً وَ مَعْبُوداً، بِحُسْنِ بَلائِکَ عِنْدَ خَلْقِکَ خَلَقْتَ داراً وَ جَعَلْتَ فیها مَأْدُبَةً: مَشْرَباً وَ مَطْعَماً، وَ اَزْواجاً وَ خَدَماً، وَ قُصُوراً وَ اَنْهاراً، وَ زُروعاً وَ ثِماراً; ثُمَّ اَرْسَلْتَ داعِیاً یَدْعُو اِلَیْها. فَلاَ الدّاعِىَ اَجابُوا، وَلا فیما رَغَّبْتَ اِلَیْهِ رَغِبُوا، وَلا اِلى ما شَوَّقْتَ اِلَیْهِ اشْتاقُوا.» (نهج‌البلاغه، خ108)
منزّه آفریدگار و معبودى هستى، به نیکویى نعمتت بر بندگان است که سرایى (چون آخرت) به وجودآورده اى، و در آن سفره اى قرارداده اى داراى آشامیدنى وخوردنى، و همسران و خدمتکاران، و قصرها و نهرها، و زراعت ها و میوه ها; سپس دعوت کننده اى را فرستادى تا مردم را به آن دعوت کند. ولى نه دعوت کننده را پاسخ گفتند، و نه در آنچه ترغیب کردى رغبت نمودند، و نه به آنچه تشویق فرمودى مشتاق شدند. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - بازی 21 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
آسان خواندن + دوشنبه 97 مهر 30 - 5:0 صبح

درباره بهشت و جهنم صحبت کردم
گاهی پیش می‌آید
وقتی داریم تلویزیون نگاه می‌کنیم
من زیاد حرف می‌زنم
ولی سعی می‌کنم
حرف ِ زیادی نزنم
حرف‌های مفید و خوب
چیزهایی که به درد بچه‌ها بخورد

سیداحمد حسّاس شد
سؤال بیشتری پرسید
می‌خواست مطمئن شود
با دست به آن سوی اتاق اشاره کردم:
«قرآن آن‌جاست، ترجمه دارد، فارسی هم که بلدی، خودت برو بخوان، ببین خدا چه گفته!»

گفتم که من بهشت و جهنم را ندیده‌ام
هر چه می‌دانم از قرآن است
آن‌چه که خالق بهشت و جهنم درباره آن فرموده
و در قالب یک پیام مهم
برای ما ارسال کرده

آورد
دو سه کلمه خواند
ترجمه آیت‌الله مکارم
اگر چه قرار است بهتر از سایر ترجمه‌ها باشد
اما
بالاخره به واژه‌ها وفادار مانده
ترتیب کلمات را رعایت کرده
و در معادل‌سازی
معمولاً مترجمین تلاش می‌کنند دقیق‌ترین معنا را افاده کنند
نه ضرورتاً قابل فهم‌ترین

نتوانست بفهمد
گفت: «نمی‌فهمم»
راست می‌گفت
خودم را جایش تصوّر کردم
من هم اگر عربی‌اش را متوجه نمی‌شدم
شاید چیز زیادی از فارسی آن دستم را نمی‌گرفت

به فکر افتادم
آیا ترجمه‌ای از قرآن برای کودکان هست؟!
ترجمه‌ای که روان باشد
مانند کتاب درسی و مدرسه‌ای خودشان
راحت بخوانند و بفهمند
این شد که جستجو کردم...



چند وقتی می‌شود این نسخه را خریده‌ام
جالب این‌که رنگ‌بندی هم دارد
سبزش را سیداحمد انتخاب کرد :)
گفتم برای شماست
برای بچه‌ها
ترجمه‌ای دارد که می‌فهمید
هر وقت خواستید این را بخوانید

دیده‌ام دو سه باری رفته سراغش
اما فعلاً جویای فهمش نشده‌ام
نمی‌خواهم حسّاس شود
صبر می‌کنم ببینم چقدر با آن ارتباط برقرار می‌کند
نباید حسّ کند می‌خواهم مجبورش کنم
باید خودش انتخاب کند
انسان «مختار» آفریده شده
با اختیار خود عمل می‌نماید
عمل بدون اختیار
سودی نمی‌رساند
حتی اگر خیرترین ِ اعمال باشد!

امیر المؤمنین (ع): «وَ کُلُّ شَىْء مِنَ الدُّنْیا سَماعُهُ اَعْظَمُ مِنْ عِیانِهِ، وَ کُلُّ شَىْء مِنَ الاْخِرَةِ عِیانُهُ اَعْظَمُ مِنْ سَماعِهِ. فَلْیَکْفِکُمْ مِنَ الْعِیانِ السَّماعُ، وَ مِنَ الْغَیْبِ الْخَبَرُ. وَاعْلَمُوا اَنَّ ما نَقَصَ مِنَ الدُّنْیا وَ زادَ فِى الاْخِرَةِ خَیْرٌ مِمّا نَقَصَ مِنَ الاْخِرَةِ وَ زادَ فِى الدُّنْیا.» (نهج‌البلاغه، خ113)
شنیدن هر چیزى از دنیا بزرگتر است از دیدنش، و دیدن هر چیزى از آخرت عظیم تر است از شنیدنش. پس باید شنیدن و خبرگرفتن از غیب (به وسیله انبیاء) شما را از دیدن کفایت کند. بدانید آنچه از دنیاى شما کم شود و به آخرت اضافه گردد بهتر است از اینکه از آخرت شما کم شود و به دنیاتان اضافه گردد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - آموزش 28 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
روال ِ آشپزی + شنبه 97 مهر 28 - 4:19 صبح

دیگر عادی شده
هفته‌ای یک‌بار چیزی بپزد
شیرینی خصوصاً
یا حلوا
هر چیزی که برایش جالب باشد



پیراشکی گوشت
هدف این‌که یاد بگیرد
گفته‌ام نباید زیاد درست کنی
اندک
خیلی کم
فقط به اندازه تست
و گرنه بیمار می‌شویم اگر بخواهیم پرخوری کنیم!

فرصت زیاد نیست
کودکان مگر چقدر مهمان ما هستند
باید وارد جامعه شوند
خانه را ترک
پرواز کنند و بروند
لانه‌ای بسازند
و نقشی ایفا
باید یاد بگیرند
مهارت‌هایی را لازم دارند
تعجب می‌کنم از مادر ِ دختری که فرزندش پس از ازدواج
هنوز بلد نیست یک وعده غذای عادی بپزد
پس این مادر چه می‌کرده است
تمام این ده بیست سال را
یعنی نمی‌دانسته دخترش باید روزی مادر شود؟!

قال الأمیر (ع): «وَ مِنَ الْعَناءِ اَنَّ الْمَرْءَ یَجْمَعُ ما لایَأْکُلُ، وَیَبْنى ما لایَسْکُنُ، ثُمَّ یَخْرُجُ اِلَى اللّهِ تَعالى لا مالاً حَمَلَ، وَ لا بِناءً نَقَلَ.» (نهج‌البلاغه، خ113)
و از رنجهاى دنیا این که: شخص جمع مى نماید چیزى را که نمى خورد، و خانه اى مى سازد که در آن ساکن نمى شود، آن گاه به سوى خدا مى رود بدون آنکه مالى بردارد، و ساختمانى همراه ببرد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: آشپزی 93 - آموزش 28 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
طرح پیراهن + یکشنبه 97 مهر 22 - 5:0 صبح

ایده می‌خواست
طرح لباس
کاغذ برداشتم و مشغول شدم
چند نمونه
داشتیم درباره رنگ‌های هر قسمت بحث می‌کردیم
سیدمرتضی هم تماشا می‌کرد
که ناگهان گفت:
«منم یه پیراهن می‌خوام»



طرح پنجم را برای او کشیدم
پسندید و درخواست داد
قرار شد در صف تولید قرار بگیرد! :)

پیراهن دارد
تازگی خریده‌ایم
با انتخاب خودش
اما
تولید ِ خانگی
چیزی‌ست که همه را به هوس می‌اندازد
برای همین است که می‌خواهد
زیرا
چیزی که خودت بسازی
دقیقاً همانی می‌شود که خودت می‌خواهی
مجبور نیستی با سلیقه بازار کنار بیایی
با سلیقه مُدسازان و فشن‌بازان
تولید ِ خانگی
یعنی تناسب محصول با نیاز
با تقاضا
انطباقی نزدیک به صددرصد
تولید ِ خانگی
چیزی که در دنیای مدرن رو به فراموشی‌ست!

قال علی (ع): «اِنَّ الزّاهِدینَ فِى الدُّنْیا تَبْکى قُلُوبُهُمْ وَ اِنْ ضَحِکُوا، وَیَشْتَدُّ حُزْنُهُمْ وَ اِنْ فَرِحُوا، وَ یَکْثُرُ مَقْتُهُمْ اَنْفُسَهُمْ وَ اِنِ اغْتُبِطُوا بِما رُزِقُوا.» (نهج‌البلاغه، خ112)
زاهدان در دنیا دلشان مى گرید گرچه به ظاهر بخندند، و اندوهشان شدید است گرچه شاد باشند، و خشمشان بر خود زیاد است گرچه در میان مردم به خاطر آنچه از آن بهره مندند مورد غبطه اند. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - خیاطی 10 - سیده مریم 281 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
لذّت ِ ساختن + جمعه 97 مهر 20 - 11:15 صبح

خوشش آمد
لباس را که دید
قیمت را پرسید
پنجاه هزار تومان
- دخترم تو دیگه خیاطی بلدی
طرحشو یاد بگیر خودت بدوز!

بازار رفتیم
یک پارچه‌فروشی خوب
قبلاً هم از او خرید کرده بودیم
تترون به رنگ‌های خیلی متنوّع
قبلاً متری 12 هزار تومان
این‌بار 15 هزار تومان داد
مریم خودش انتخاب کرد
یک متر زرشکی برداشت و یک متر زرد

در خانه طرح را کشید
الگوها را خودش آماده کرد
پارچه را هم برید
کوک زد
در این مرحله اندکی کمکش کردم
فقط جاهایی که تنظیمش سخت بود
مثل یقه و نوارهای رنگی آستین
بیشتر کار با خودش
زیر چرخ گذاشت و دوخت
اتو کرد و خندید!



ذوق کرد
خیلی خوشحال
پر می‌کشید
لذّت فراوانی برد
مطمئنم بیش از لذّتی که از خرید لباس می‌برد
گفت:
«دیگه تو همه مهمونی‌ها اینو می‌پوشم، با افتخارم می‌گم خودم دوختم!»

خدا انسان را خالق خلق کرده است
تولید که می‌کند
انگار به فطرت باز گشته
سرشار از خوشی و لذّت می‌گردد
اگر لذّت ساختن را تجربه کنند
دیگر از خریدن و مصرفیدن لذّت نمی‌برند!

قال الأمیر (ع): «اِنَّما اَنْتُمْ اِخْوانٌ عَلى دینِ اللّهِ، ما فَرَّقَ بَیْنَکُمْ اِلاّ خُبْثُ السَّرائِرِ، وَ سُوءُ الضَّمائِرِ، فَلاتَوازَرُونَ وَ لا تَناصَحُونَ، وَ لاتَباذَلُونَ وَ لاتَوادُّونَ.» (نهج‌البلاغه، خ112)
شما بر مبناى دین خدا برادر هستید، چیزى جز آلودگى درونها، و بدى نیّت ها شما را از هم جدا نکرده، به این لحاظ یکدیگر را یارى نمى دهید، و خیرخواهى نمى کنید، و به هم بذل و بخشش ندارید و با یکدیگر دوستى نمى کنید. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - خیاطی 10 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
نشاسته ذرّت + سه شنبه 97 مهر 17 - 4:36 صبح

شانسی شد
تصادفی یعنی
رفته بودیم بازار تا پارچه بخریم
فروشگاه لوازم قنادی
در مسیر
مریم گفت سری بزنیم
چشمم به نشاسته ذرّت خورد
خریدم
چرا؟!
هنوز هم نمی‌دانم
هر چقدر هم که فکر می‌کنم!

«با آن چه کنیم؟!»
جستجو
می‌گردیم ببینیم چه می‌شود پخت

نوعی شیرینی پیدا کردم
دستورش در اینترنت
دستور را برای دختر گلم روی فلش‌ ریختم
و...



این را تحویل ما داد
یک‌ساعت بعد
زیبا و لذیذ!

تا پیش از این نمی‌دانستم نشاسته ذرّت چیست
هیچکدام‌مان
نه
تصادفی نبود
شانس اصلاً وجود ندارد
مکانیزم بازار است
تقاضا این‌طور ایجاد می‌شود
وقتی محصول را در برابر دیدگان ما قرار می‌دهند
جلوه می‌دهند
تبرّج
تا بخریم
چیزی را که احساس نمی‌کردیم به آن نیاز داریم
در سبد خریدمان قرار بگیرد!

قال امیرالمؤمنین (ع): «وَ اُحَذِّرُکُمْ الدُّنْیا فَاِنَّها مَنْزِلُ قُلْعَة، وَلَیْسَتْ بِدارِ نُجْعَة. قَدْ تَزَیَّنَتْ بِغُرُورِها، وَ غَرَّتْ بِزینَتِها. دارٌ هانَتْ عَلى رَبِّها، فَخَلَطَ حَلالَها بِحَرامِها، وَ خَیْرَها بِشَرِّها، وَ حَیاتَها بِمَوْتِها، وَ حُلْوَها بِمُرِّها. لَمْ یُصَفِّهَا اللّهُ تَعالى لاَِوْلِیائِهِ، وَلَمْ یَضِنَّ بِها عَلى اَعْدائِهِ.» (نهج‌البلاغه، خ112)
 شما را از دنیا مى ترسانم که منزل کوچ است نه جاى اقامت. به امور فریبنده خود را آراسته، و با آرایشش به فریفتن برخاسته. سرایى است که نزد پروردگارش بى مقدار است، حلالش را به حرام، و خیرش را به شرّ، و حیاتش را به مرگ، و شیرینش را به تلخى درآمیخته. خداوند آن را براى دوستانش خالص و گوارا نکرده، و از پرداخت آن به دشمنانش مضایقه ننموده است. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - اقتصاد 143 - آشپزی 93 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
عشق ِ کار + چهارشنبه 97 مهر 11 - 5:0 صبح

کار را می‌شود بازی کرد
تا بازی‌شان کار شود
بازی کردن‌شان یعنی

تار عنکبوت‌ها را نشان‌شان دادم
درس و مشق‌شان تمام شده و بی‌کار
بچه که نباید ول باشد
انسان کلاً نباید
تنبلی مقدمه فساد است

شدند شکارچی
سیدمرتضی جاروبرقی را آورد
سیداحمد نشانه گرفت
تمام درزهای خانه را
کنج دیوارها
جاهایی که عنکبوت‌ها خانه‌های سست خود را می‌سازند



بازی کردند
لذّت بردند
خندیدند
شاد شدند
کیف کردند
بالا و پایین پریدند
دست‌شان را
سر کوچک جاروبرقی را
به تمام گوشه‌های خانه رساندند

کار نکردند
کاربازی کردند!

قال الأمیر (ع): «وَ کَذلِکَ الْمَرْءُ الْمُسْلِمُ الْبَرىءُ مِنَ الْخِیانَةِ یَنْتَظِرُ مِنَ اللّهِ اِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ: اِمّا داعِىَ اللّهِ، فَما عِنْدَ اللّهِ خَیْرٌ لَهُ، وَ اِمّا رِزْقَ اللّهِ، فَاِذا هُوَ ذُو اَهْل وَ مال، وَ مَعَهُ دینُهُ وَ حَسَبُهُ. اِنَّ الْمالَ وَ الْبَنِینَ حَرْثُ الدُّنْیا، وَ الْعَمَلَ الصّالِحَ حَرْثُ الاْخِرَةِ، وَ قَدْ یَجْمَعُهُمَا اللّهُ لاَِقْوام» (نهج‌البلاغه، خ23)
انسان مسلمانى که به دور از خیانت است به انتظار یکى از دو برنامه نیکو از سوى خداست: یا خداوند او را به جهان دیگر برد، که در آنجا آنچه نزد خدا دارد براى او بهتر است؛ یا رزق الهى در اهل و مال و همراه آن دین و شرف به او برِسد. همانا ثروت و فرزند بهره این جهان، و عمل صالح نصیب انسان در آخرت است، که گاه خداوند این دو را در گروهى جمع مى کند (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - کار 38 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
انتخاب ِ آموخته + دوشنبه 97 مهر 9 - 5:0 صبح

می‌خواهد پیراهن بخرد
دستش را باز گذاشتم
انتخاب با خودش
رفتیم مغازه‌ای
بازارچه الغدیر
انواع پیراهن
رنگ‌های متنوّع
طرح ساده‌ای را انتخاب کرد



نه هیچ‌کدام از آن‌هایی که نوشته داشتند
نه آن‌هایی که مرسوم
نه لباسی که دوستانش معمولاً انتخاب می‌کنند

به خانه که آمد
دیدم بشکاف برداشته
سخت درگیر
«چه می‌کنی پسرم؟!»
آرم کوچک فلزی بالای جیب لباس را جدا کرد
تا ساده‌تر باشد
تا نمادهای خارجی روی آن نباشد
چرا؟!

تربیت اتفاقی نیست
خود به خود نمی‌شود
مکانیزم دارد
روندی
فرآیندی
رفتار را می‌بینند
اعتماد می‌کنند
اگر دروغ نگویی و خطا نکنی
اگر ظلم نکنی و تبعیض قائل نشوی
معتمد که باشی الگو می‌شوی
رفتار الگو را می‌آموزند
یاد می‌گیرند و تکرار می‌کنند
این می‌شود که شده
انتخاب‌هایی که آموخته!

قال امیرالمؤمنین (ع): «تَکْرُمُونَ بِاللّهِ عَلى عِبادِهِ، وَلا تُکْرِمُونَ اللّهَ فى عِبادِهِ. فَاعْتَبِرُوا بِنُزُولِکُمْ مَنازِلَ مَنْ کانَ قَبْلَکُمْ، وَانْقِطاعِکُمْ عَنْ اَوْصَلِ اِخْوانِکُمْ» (نهج‌البلاغه، خ116)
به سبب خدا بر بندگانش کرامت یافته اید، در حالى که خدا را (با نافرمانى از اوامرش) در میان بندگانش اکرام نمى کنید. از قرار گرفتن در منازل آنان که پیش از شما بودند و از دنیا رفتند، و از جدا شدن از نزدیکترین برادرانتان (به سبب مرگ) عبرت بگیرید (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - آموزش 28 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
تندروی + شنبه 97 مهر 7 - 2:36 عصر

بزرگ که می‌شوند
مستقل‌تر
باید هم باشند
تنها بروند و بیایند
مسیر مدرسه را
اما نه بدون آموزش
نکاتی را یادشان دادم:

از راه‌های خلوت نروید
مسیر همیشگی
شلوغی امنیت است

اگر دوست‌تان گفت از این ور
یا تا فلان مغازه
هرگز
دوست مدرسه‌ای مال ِ مدرسه است
مال ِ خیابان نیست

داخل گوشی موبایل
یا تبلت دیگران
هرگز نگاه نکنید
بچه‌های مدرسه
در مدرسه اجازه ندارند بیاورند
بیرون شاید
چیزهایی هست که اگر ببینید به شما آسیب می‌زند
روح و روان‌تان
زیاد هم شده
خود را از خطر گوشی‌های هوشمند حفظ کنید



حرف کسی را گوش نکنید
مثلاً بگوید پدرتان مرا فرستاده
گفته بیایم دنبال شما
یا هر شخص دیگری
کودکان را معمولاً به این روش می‌دزدند

اگر به شما تنه زدند
زیاد به شما نزدیک شدند
کسی به شما دست زد
سریع فاصله بگیرید
بعضی آدم‌ها بیمارند
انسان سالم به حریم شما نزدیک نمی‌شود
سادیسم یا مالیخولیا یا مازوخیسم یا پدوفیلی

اگر چه معنی این واژگان را نمی‌فهمند
اما با دقت
گوش می‌کنند و می‌پذیرند

در خیابان ندوید
آرام عبور کنید
تا راننده خود را با شما هماهنگ کند
دویدن فرصت را از او می‌گیرد
سبب تصادف می‌شوید

و از همه مهم‌تر
تند راه بروید
در مسیر
انسانی که مقصد دارد تند راه می‌رود
آهسته نروید
شل و وارفته
این یک علامت است
یک نشانه
یک فرصت است
آسیب‌پذیری را ساده‌تر می‌کند
آن‌هایی که آرام راه می‌روند بیشتر مورد طمع هستند
کسی با تندروها کاری ندارد!

قال الأمیر (ع): «وَکانَ اَهْلُ ذلِکَ الزَّمانِ ذِئاباً ... وَ اَوْساطُهُ اُکّالاً، وَ فُقَراؤُهُ اَمْواتاً، وَ غارَ الصِّدْقُ، وَ فاضَ الْکَذِبُ، وَ اسْتُعْمِلَتِ الْمَوَدَّةُ بِاللِّسانِ، وَ تَشاجَرَ النّاسُ بِالْقُلُوبِ، وَ صارَ الْفُسُوقُ نَسَباً، وَالْعَفافُ عَجَباً» (نهج‌البلاغه، خ107)
مردم (توانمند) آن روزگار همچون گرگ، و میانه حالشان طعمه، و نیازمندانشان مرده خواهند بود، راستى ناپدید شود، و دروغ فراوان گردد، مردم به زبان اظهار دوستى، و به دل دشمنى کنند، فسق عامل نسبت، و عفّت باعث شگفتى شود. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - مدرسه 36 - آموزش 28 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - 
ذوق ِ مدرسه + یکشنبه 97 مهر 1 - 3:33 عصر

ذوق دارند
کتاب ِ نو
لباس ِ نو
روزهای فراموش‌شده
جز خاطره باقی نمانده
سختی‌ها از یاد رفته
زیبایی‌ها در یاد مانده
این است وضع و حال کودکان
اول ِ هر مهر

قال الأمیر (ع): «حُمِّلَ کُلُّ امْرِىء مِنْکُمْ مَجْهُودَهُ، وَ خُفِّفَ عَنِ الْجَهَلَةِ» (نهج‌البلاغه،خ149)
به هر یک از شما به اندازه قدرتش تکلیف شده، و به نادانان تخفیف داده شده است. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - مدرسه 36 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

<   <<   61   62   63   64   65   >>   >

پنج شنبه 04 اردیبهشت 25

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X