سخنی از سخنان حکمت که مرد مؤمن می شنودـ و به آن عمل کند یا آن را بیاموزد ـ بهتر از عبادت یک سال است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
یک دیالوگ کودکانه + یکشنبه 92 مهر 28 - 9:12 عصر

- بابا این فنرش در اومده!
سیدمرتضی در حالی که زیر مبل را نگاه می‌کند
مبلی که رویش نشسته‌ام

من: بچه‌ها روی این مبل بالا و پایین پریده‌اند و خراب شده است
یادت هست پسرم یک‌بار فنرهایش را درست کردم
دوباره خرابش کردند

سیدمرتضی رو به سیداحمد:
دیدی، این مبل رو خراب کردی. چرا روش پریدی؟

سیداحمد خیلی متین و استوار:
نه سیدمرتضی، بابا خیلی بزرگه، وزنش زیاده، وقتی روی مبل می‌شینه...

به من نگاه می‌کند
به او نگاه می‌کنم
نگاهم را می‌خواند
خیلی متین و استوار
حرفش را تغییر می‌دهد

... فنر مبل به خاطر این‌که مریم روی مبل وایساده خراب شده
فهمیدی سیدمرتضی؟ مریم خرابش کرده!

سیده‌مریم نیست که از خود دفاع کند
مشکل حل می‌شود
من هیچ نمی‌گویم
لبخند می‌زنم
لبخند می‌زند
صدایش می‌کنم و از او عکس می‌گیرم
سیداحمد فهمیده از لبخندم
رضایتم را به دست آورده است
وقتی حرفش را این‌قدر قشنگ عوض کرده
و بابا را تبرئه نموده!

مدیران جامعه، مدیران سیاسی، پالتیک‌من‌ها نیاز نیست حرف بزنند
تصریح نمایند
و منطوق بدهند
گاهی تنها نگاهشان
حرکات و سکنات و رفتارشان
جامعه را تغییر مسیر می‌دهد؛
به سوی اصلاح یا فساد
تکامل یا سقوط

حیف که مجازات حقوقی تنها محدود به جرایم مشهود و قابل دیدن است!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
باباعلی + پنج شنبه 92 مهر 25 - 8:30 عصر

طوفان به پا کرده
یک ویدئوی مذهبی
چطور می‌شود این‌قدر در شبکه اجتماعی معروفی چون یوتیوب دیده شد؟!
(نشانی فیلم امّت: http://www.youtube.com/user/ummahfilms)
می‌گویم مذهبی
چون غیر این نمی‌شود گفت
کمتر از 15 دقیقه
چقدر مطلب ِ «خوب» بیان کرده
و چقدر «خوب» تفهیم نموده

اگر بخواهیم مسائل و مشکلات مساجد خود را بیان کنیم مثلاً
تمام جهان اسلام را
کاهش حضور جوانان در مساجد
بی‌برنامگی آن‌ها
توزیع نامناسب امکانات و هزینه‌های مذهبی
دعوای هیئات امنا و هواهای نفسانی پشت آن
کثرت مساجد و خلوتی آن‌ها
تفرقه و جدایی امت اسلامی
و خیلی مطالب دیگر...

سؤال می‌کند اصلاً:
«چرا زوج‌های جوان برای حل مشکلات خود نباید به روحانی مسجد مراجعه کنند؟»
وکیل تنها حقوق طرفین را بیان می‌نماید
ولی روحانی‌ست که باید اصلاح ذات بین کند و مشکل حل نماید
چرا روحانی در این زمینه نباید متخصّص باشد؟!

خیلی جدّی به مسائلی پرداخته است
که خود معتقد است معمولاً دیگر سخنوران به آن‌ها اشاره نمی‌کنند
راه حل دارد
راه حل ارائه می‌کند تا: «چگونه مسجد را به یک مرکز اسلامی واقعی تبدیل نماییم»

جذّابیت بیانی بالایی دارد
بیانی جذّاب
بسیار جذّاب
چرا...؟!
چرا میلیون‌ها نفر ویدئوهای او را تماشا می‌کنند؟!
به زبان امروز سخن می‌گوید
به زبان اینترنت!
به زبان طنز!

اصالتاً متولّد تهران است
(شاید این بود که ناگزیرم کرد درباره‌اش بنویسم :)
چهار سال قبل از انقلاب متولّد شده
در خانواده‌ای ایرانی و مسلمان
متخصّص IT در کالیفرنیای آمریکاست
هفت سال پیش یک انجمن اسلامی تأسیس کرده
استندآپ می‌کند
و آثار اینترنتی فراوانی تولید نموده
چند بازی طراحی نموده
و به سراسر آمریکا و اروپا سفر می‌نماید و از اسلام می‌گوید
او تبلیغ دینی را به روشی مدرن انجام می‌دهد!

شاید به دلیل گروه «Stand up Comedian»ش به عنوان طنزپرداز معروف شده باشد
(نشانی: http://www.alistandup.com/bio.html)
اما این طنزی که در کلام دارد
انگار دارد خرج اسلام می‌کند و تبلیغ دین
آن‌هم در آمریکایی که بعد از 11 سپتامبر
وضعیت مسلمانان در آن بسیار دشوار شده است
او هدف خود را این‌طور بیان می‌نماید:
«هدف من از طنزم این است: تصوّرات غلطی که نسبت به اسلام در میان غیرمسلمانان و حتی مسلمانان وجود دارد از میان بردارم!»

او یک سایت «همسریابی» نیز تأسیس کرده
(نشانی نیمه دین‌مان: http://www.halfourdeen.com)
برای زنان و مردان مسلمان
و البته با حجم زیادی از کلیپ‌های ویدئویی مشاوره‌ای و توصیه‌ای
به قول خودش: «مسائل ضروری‌ای را که خیلی‌ها تابو می‌دانند طرح می‌کنم!»

استودیوی کار او یکی از اتاق‌های منزلش است
جایی که با همسر و دو فرزندش زندگی می‌کند
امروز تبلیغ اینترنتی با این دامنه و وسعت
اثبات شده است که نیاز به مکان و زمان زیادی ندارد!

شناخت ِ من از او مربوط به همین چند کلیپی است که از او دیده‌ام
و مقداری که درباره‌اش و درباره مؤسساتش مطالعه کردم
اطلاعات بیشتر را در ویکی‌پدیا بیابید:
(نشانی: http://en.wikipedia.org/wiki/Baba_Ali)

و این دو ویدئو را ببینید:
مطلب نخست گزینشی است از پاره‌ای برنامه‌های او
که در قالب یک کلیپ تنظیم شده
و در لیست پربازدیدترین‌های یوتیوب بوده:
baba-ali.rm
و دیگری...
معرفی سایت و دعوت به عضویت در آن
خودتان ببینید:
hod.wmv

از روش تبلیغ او حسّ خوبی پیدا کردم
فقط در همین حدّ
اما نسبت به آن‌چه از ایشان نمی‌دانم
اگر جهت و مواضع دیگری داشته باشد که سره نباشد
نسبت به چنین چیزی
نظری نمی‌دهم و نمی‌توانم که بدهم!

پ.ن.
مرحبا به باباعلی
او برای آموزش اسلامی کودکان نیز سایت مستقلی تأسیس نموده
و فیلم‌های بسیار جذابی تولید کرده است
همه نیز با بازیگری نقش اول خود!



(نشانی مرحبا به باباعلی: http://www.hurrayforbabaali.com)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
کارکردهای نهاد مرجعیّت + شنبه 92 مهر 13 - 8:3 عصر

چند روز پیش تنظیم شد
طرحی برای نهادی
که با این مقدمه آغاز می‌شود:
«مرجعیّتِ فقهی نهادی دیرپاست. استمرار تاریخی این نهاد اجتماعی و محل رجوع بودن و رهبری دینی جامعه شیعی سبب شده است کارویژه‌های نهاد مرجعیّت استقرار یافته و نهادینه شود و روش‌های تعامل آن با آحاد جامعه و تأثیرگذاری آن بر بدنه اجتماع به استحکام و ثبات قابل توجهی برسد.
آن‏چه نهاد مرجعیّت در طول قرون متمادی در اداره جامعه بر عهده گرفته است، شاید در فهرستی این چنینی قابل گردآوری باشد.»

و سپس توجه شده به فعالیت‌های انجام شده توسط فقها
در قرون متمادی
و فهرست ذیل به دست آمده:

این فهرست را بر شبکه می‌نهم
تا دوستان طلبه و آگاه
اگر ماعدای آن
چیزی در نظرشان هست
اطلاع دهند
تشکر!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: سند 32 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
پسر ِ عاقل + پنج شنبه 92 مهر 11 - 6:47 عصر

خیلی خوب رفتار می‌کنند
جلوی میهمان
گفته‌ام که نباید چیزی بخواهند
این‌که انواع خوراکی را یک‌جا می‌بینند
خب همه بچه‌ها جذب می‌شوند طبیعتاً
اما...
چون خوب بودند
پس از رفتن میهمان پذیرایی کردم ازشان
همه خوردنی‌ها را در اختیارشان گذاشتم و تعارف‌شان نمودم
و گفتم:
«چون بچه‌های خوبی بودید من هم پدر خوبی هستم
هر چه میل‌تان هست بردارید
اگر کار بد می‌کردید من هم الآن پدر بدی می‌شدم...»

هنوز حرفم تمام نشده:
«باز هم پدر خوبی بودی...»
حرفم را قطع کرد:
«اگر ما هم بچه بدی بودیم، باز هم تو پدر مهربونی بودی
چون ما رو تربیت می‌کردی، تا بچه‌های خوبی بشیم»

شش ساله عجب عقلی دارد
منظورش این که اگر تنبیه‌مان هم بکنی از مهربانی ِ توست!

چرا؟!
رازش:
بی‌دلیل تنبیه‌شان نکردم
بدون توجیه دعوای‌شان نکردم
بدون ذکر علّت اخم نکردم
گاهی بی‌هوا مشغول مطالعه هستم و اخم‌هایم در هم که می‌شود
می‌پرسد: «مگه کار بدی کردم اخم کردی؟!»
- «نه پسر گلم، دارم فکر می‌کنم، اخم نکردم عزیزم»

تربیت بسیار ساده است
کافیست با انسانیّت رفتار کنی...

انسانیّت را هر انسانی می‌فهمد؛ کودک و بزرگ ندارد!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
تحریم ِ حمایت + چهارشنبه 92 مهر 3 - 1:51 عصر

«خیلی بابای خوبی هستی که ازم حمایت می‌کنی»
این جمله را وقتی گفت
که قرار شد دوباره او را تحت حمایت و پشتیبانی خود قرار دهم!

کودکان وقتی با هم گلاویز می‌شوند
طبیعی هم هست
سه تا هستند و گاهی کارشان به منازعه می‌انجامد
همیشه سفت و سخت دنبال عدالت می‌روم
وقتی یکی شکایت کند
دیگری باید توضیح دهد
و اگر نتواند
باید عذرخواهی کند از شاکی
و شاکی باید اعلام نماید که او را بخشیده است!

امروز اما تا از پیش‌دبستانی آمد
سیداحمد
دوید سراغ بازی رایانه‌ای و نپذیرفت نهار بخورد
مجبورش نکردم
به زور هم دهانش نگذاشتم
داد و هوار هم که هیچگاه نمی‌کنم
اما...
اگر بچه را رها کنی و به خوردن مجبور نکنی...
سیدمرتضی این طور نیست
او گرسنه باشد می‌خورد
ولی بعضی بچه‌ها بازیگوش‌اند
نمی‌شود سر غذا خوردن مسامحه کرد
نمی‌خورند تا ضعیف شوند و بیمار
گفتم از دستش ناراحت هستم!

سیده‌مریم که نهارش تمام شد
سر بازی به منازعه با او پرداخت
سیداحمد شکایت آورد به بابایش:
«مریم نمی‌ذاره بازی کنم،‌ منو زد!»

رسماً اعلام کردم:
«سیداحمد به دلیل این‌که حرف مرا گوش نکرده دیگر تحت حمایت من نیست!»
گفتم:
«من دیگر به شکایت‌های او رسیدگی نخواهم کرد!»

پسر بلند شد
نشست سر سفره
غذایش را تا آخر خورد
در حال خوردن غذا بود که رویش را به سویم بازگرداند و گفت:
«خیلی بابای خوبی هستی که ازم حمایت می‌کنی»

به که شکایت بریم
اگر لحظه‌ای خدا دست از حمایت‌مان بردارد...؟!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
کال آو دیوتی + یکشنبه 92 شهریور 31 - 8:25 عصر

رژه نیروهای نظامی را در تلویزیون می‌بیند
سالروز آغاز دفاع مقدس است
می‌فهمد جنگ چیست
اسلحه‌ها را می‌بیند
و نظم را

می‌خواهد برود به بازی‌اش برسد
به رسم امانت
قول از پدرش می‌گیرد:
«بابا اگه جنگ شروع شد صدام کن برم جبهه»
تا گفتم: «چشم»
خیالش راحت شد
دوید و رفت تا بازی‌اش را ادامه دهد!

شش سال دارد
خدا کند در بیست و شش سالگی هم
چنین بیاندیشد!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
فلوچارت آزمایشگاه پزشکی + پنج شنبه 92 شهریور 28 - 5:18 عصر

گمان می‌کردیم فقط خودمان این‌قدر حال و حوصله داریم
و البته
میل و علاقه
که برای هر فعالیتی گردش کار ترسیم کنیم

آزمایشگاهی رفته بودم
در همین شهر مقدس قم
وابسته به یکی از درمانگاه‌های‌مان
روی دیوار دیدم:

روش اجرایی فرآیند قبل و پس از انجام آزمایش

روند جامعه چندان این‌گونه نبود
امروز هم
که روندها را این‌طور شیرفهم نمایند
برای کاربران و پرسنل البته
و خوب است که باشد
روند جامعه
در همه کارهای اداری و فعالیت‌های پُرمراجعه
که آینده درخشان است
به سادگی می‌توان فهمید
از نسبت حال با گذشته
الحمدلله!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
بمب ساعتی + دوشنبه 92 شهریور 25 - 12:23 عصر

کار ساده‌ای نیست اسباب‌بازی خریدن
تلاش والدین معمولاً این‌که
آن‌چه تهیه می‌شود «فکری» باشد و اسباب ِ پرورش
اما کودکان خود
بیشتر «صدا و تصویر و حرکت» را می‌پسندند
چیزی که بر توانایی‌های فکری و ذهنی‌شان نمی‌افزاید اصلاً

رفته بودم با بچه‌ها جانبازان
همین فروشگاه معروف ِ دورشهر که رفته‌است سر ِ کلهر اخیراً
فشار فراوان:
«اینو بخر بابا، اونو بخر، اون یکی...»
همه‌اش همین الکترونیکی‌های پرسروصدایی که مفت هم نمی‌ارزند
صحبت کردم
آرام‌ شان کردم و بعد...

یک بمب ساعتی برای‌شان ساختم
یکی از همین کیت‌های چشمک‌زن دو کاناله
جعبه موس کوچکی پیدا کردم
چند لحیم‌کاری و اتصال
جلوی چشم خودشان
این‌که دیدند چگونه قطعات به هم متصل می‌شود و تبدیل به یک اسباب‌بازی
آقا... دعوا شد سر این اسباب‌بازی جدید!
مجبور شدیم نوبت ِ بازی بگذاریم!
زمین نمی‌گذارند این را...

چراغ‌های خانه را خاموش می‌کنند
بمب را یک گوشه گذاشته و کلید آن را می‌زنند
چراغ چشمک‌زن روشن می‌شود
بمب است دیگر
حالا باید فرار کنند!
چقدر هم تحرّک داده به بچه‌ها همین بازی
مضاف به لذّت همراهی با والدین
در مسیر تولید اسباب‌بازی
چقدر چیز یاد می‌گیرند بچه‌ها از این فعالیت!

حالا از خود می‌پرسم دوباره
چرا باید اسباب‌بازی‌های گران‌قیمت بی‌ارزشی بخرم
که چند روز بیشتر نمی‌تواند استقبال بچه‌ها را با خود داشته باشد
چیزی که به زودی از کار خواهد افتاد
قطعاتش خواهد شکست
و هیچ منفعت پرورشی هم ندارد!

پ.ن.
قصد و غرضی در اصطلاح بمب ِ ساعتی نبوده است ها
یک‌وقت نگویند پرورش تروریستی می‌دهد بچه‌هایش را
لامپ چشمک‌‌زن جذاب‌ترین کاربردش همین چیزهای انفجاری است دیگر
باتری‌های آن هم کمی درشت هیکل
تداعی‌کننده دینامیت :)
توکل بر خدا...!

پ.ن.
گروهی صف ایستاده
یک به یک داخل سوراخی نگاه می‌کردند
فردی متعجبانه آمد
همه اعتراض: برو آخر صف!
نوبتش که شد، هیچ در سوراخ ندید!
معترض: این‌جا که چیزی نیست!
گروه داخل صف:
«ما چند روز است نگاه می‌کنیم ندیده‌ایم، نیامده می‌خواهی ببینی؟!»

نمی‌دانم بچه‌ها که این‌طور خیره می‌شوند
به این ریزلامپ‌ها
واقعاً چه می‌بینند؟!
که ول نمی‌کنند و این‌قدر پی‌گیرند!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
فلوچارت خورش سبزی + چهارشنبه 92 شهریور 13 - 7:15 عصر

برای اولین بار
چرا؟!
چون معمولاً غذاهای روتین را می‌شود به سادگی خرید
با هزینه‌ای نه‌چندان بالا
قیمه درست کرده بودم
و بسیاری از غذاهای دیگر
کوکوها
کتلت‌ها
شامی‌ها
پلوهای ترکیبی؛ لوبیاپلو، باقالی‌پلو و...
ماکارونی
و حتی غذاهای پخت‌سریع (فست‌فودها)
اما قرمه‌سبزی...
با این‌که از همه غذاها بیشتر دوست دارم!

امروز درست کردم برای نهار

حالا چرا فلوچارت؟!
گفتم حالا که یاد گرفته‌ام
به روشی سریع برای استفاده دیگران ارائه کنم

راستش
سر گاز مدام در ذهنم فرآیندش شکل می‌گرفت
بی‌اراده
عادت است دیگر
ترکش ـ شاید ـ موجب مرض

قبلاً گفته بودم که برای هر کاری می‌شود فلوچارت کشید!

پ.ن.
می‌دانم؛
لوبیا قرمز یا چشم‌بلبلی هم می‌شود
ولی شیرینی‌ای که لوبیاچیتی می‌دهد حرف ندارد
کمی شنبلیله خشک هم بعضی می‌ریزند
رُب هم اختیاری است
نحوه ترکیب سه محور اصلی هم اختلافی است
بعضی گرد لیموعمانی می‌ریزند
معمولاً هم گوشت تکه‌شده و قُرمه‌قُرمه‌شده
ولی...
من این طور پختم
همان که واقع شده را ترسیم نمودم

پ.ن.
اندازه هم اصلاً‌ نزدم
همه چیز را مُشت مُشت عمل کردم
مثلاً سبزی یک کیلو خریده بودم
بعد از پاک کردن و شستشو و خُرد کردن
نصفش را گذاشتم برای کوکوسبزی
نیم آن را استفاده کردم
لوبیا هم یک مُشت
مانند گوشت
چرا؟!
چون به حسّم اعتماد دارم
به استعداد آشپزی
همیشه از اندازه زدن در پخت و پز دوری می‌کنم
بیشتر به طعم توجه می‌کنم و به ریخت و قیافه آن!

پ.ن.
خورندگان معتقد بودند عالی شده است
هر که چشید چنین گفت
خودم هم که... عطّار نباید بگوید!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: سند 32 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
بچه مدرسه ای + سه شنبه 92 شهریور 12 - 2:30 عصر

متوجه کلیک‌راست روی دسک‌تاپ شده
همین‌که چیزی تغییر کرده در مانیتور
می‌پرسد: «کسی دست زده به کامپیوتر بابا؟»
جوابی که نمی‌شنود
می‌گوید:
«بابا دعواش نمی‌کنه، فقط خودش بگه کی بوده!»

دخترم بزرگ شده است دیگر
یاد گرفته روش‌های تربیتی را
از پدرش
که چگونه خاطی را پیدا کند و متوجه اشتباهش نماید
بدون این‌که تنیبه لازم باشد
چند لحظه‌ای که پشت دستگاه نبودم!

امروز مانتودار شد
امسال مدرسه می‌رود
این روزها خیلی سرخوش است
بالاخره من هم بچه‌مدرسه‌ای‌دار شدم!
چقدر بزرگ شده‌ام! :)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - مدرسه 36 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

<   <<   111   112   113   114   115   >>   >

چهارشنبه 04 شهریور 5

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش روحانیت هنر بازی خواص فاصله طبقاتی دشمن فیلم ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X