سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

هرکه بسیار یاد مرگ کند، خداوند دوستش خواهد داشت . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
شماره گیر + پنج شنبه 98 مرداد 24 - 5:0 صبح

تفاوت تا کجا؟
بین نسل‌ها
خیلی عجیب است

چیزی که برای ما عادی
زندگی کرده‌ایم با آن
این‌ها ندیده‌اند
اصلاً
هرگز
نمی‌دانند حتی چطور کار می‌کند
از کجا باید بکشند تا کجا
واقعاً نمی‌دانند



خب طبیعی هم هست
از کجا باید بدانند
در زمان بچه‌های امروز که اصلاً شماره‌گیر دستی نبود
انگشتی

«بابا این چطوری کار می‌کنه؟»

آن‌سوی باغ کتاب
یک ساندویچ‌فروشی
برای تبلیغ
کیوسک تلفنی تدارک دیده

اتوبوس دو طبقه
یادش به خیر
من همیشه طبقه دومش سوار می‌شدم
آخرین بار
سال 1376 بود
برای گرفتن کارت جلسه کنکور که رفته بودم
در راه برگشت
دو طبقه به مسیرم خورد
تا فلکه دوم صادقیه
از دانشگاه صنعتی شریف

زمان می‌گذرد
کودکان ما اما
مال زمان ما نیستند
از زمان دیگری
برای زمان دیگری
باید که متفاوت باشند
اگر چه گاهی شگفت‌آور می‌شود!

قال الأمیر (ع): «أَصْدِقَاؤُکَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُکَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُکَ: صَدِیقُکَ وَ صَدِیقُ صَدِیقِکَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّکَ؛ وَ أَعْدَاؤُکَ: عَدُوُّکَ وَ عَدُوُّ صَدِیقِکَ وَ صَدِیقُ عَدُوِّک.» (نهج‌البلاغه، ح295)
دوستانت سه گروهند و دشمنانت نیز سه گروه؛ اما دوستانت: دوست تو و دوست دوستت و دشمن دشمنت و اما دشمنانت: دشمن تو و دشمن دوستت و دوست دشمنت هستند. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
پُر پله + یکشنبه 98 مرداد 20 - 5:0 صبح

از باغ کتاب که باز می‌گشتیم
سرازیری تندی بود
پله‌های فراوانی
و چه نمای وسیعی

ده دوازده باری شد
اصلاً من نشستم و بیست دقیقه‌ای طول کشید
مدام می‌دویدند بالا و می‌دویدند پایین
از پله‌ها و سرازیری
تا خسته شدند و از نفس افتادند



یک گنبد بزرگ
شبیه به آسمان‌نما
رفتیم داخل
فعال نبود
یکی دو هفته بعد باید می‌آمدیم
گفتند تصاویری روی پرده‌ای کروی می‌اندازند
تماشایی

به آسمان‌نما نرسیدیم
اما
سرباز فلزی جلوی در آن
نمادی از بسیجی‌های خودمان
بی‌روح
بی‌رمق
اصلاً جذاب نبود
من که نپسندیدم!

چرا شیب؟
سطح صاف راکد است
شیب
حرکت دارد
شتاب دارد
سرعت
این را همه دوست دارند
تغییر را
تفاوت داشتن را

فطرت پاک کودکان
معیار جالبی برای قضاوت درباره پدیده‌هاست
دوست داشتن آن‌ها
و تنفرات‌شان
کمتر تحت تأثیر محیط
بیشتر حالات واقعی انسانی را نمایش می‌دهد
انسان‌ها فطرتاً سطوح شیب‌دار را دوست دارند
من این‌طور فکر می‌کنم!

قال علی (ع):‌ «لَوْ رَأَى الْعَبْدُ الْأَجَلَ وَ مَصِیرَهُ، لَأَبْغَضَ الْأَمَلَ وَ غُرُورَه» (نهج‌البلاغه، ح334)
اگر انسان مدت عمر و سرانجام خود را ببیند آرزو و غرورش را دشمن دارد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
ما شستیم + جمعه 98 مرداد 18 - 8:7 عصر

«مراقب باش دستشویی رو کثیف نکنی، تازه شستیمش!»
این را سیدمرتضی گفت
به سیداحمد

ولی
دستشویی را که «من» شستم
تنهایی
همین امروز صبح
پس چرا نسبت می‌دهد به «ما»؟!

خب الحمدلله
اثر کرده
رفتار تربیتی‌ام
عمداً
می‌خواستم تا یاد بگیرند
خدا را شکر که گرفته‌اند



از کودکی‌شان این‌طور سخن می‌گفتم
هر وقت کاری انجام می‌دادم
با «ما»:
بچه‌ها خونه رو که جاروبرقی کشیدیم...
اتاق رو که تمیز کردیم...

وقتی کاری که مربوط به خانه بود
به نظافت
به کارهای عمومی منزل
نسبت می‌دادم به خانواده
به همه‌مان
هنوز هم
تا خودشان را داخل بدانند
بدانند مربوط به خودشان است
سهیم هستند
مثلاً:
- سیدمرتضی، امروز اسباب‌بازی‌ها رو مرتّب کردیم، دوباره به هم نریز دیگه!

کودکان وقتی خودشان را
در
تمیزی خانه سهیم بدانند
آن را کثیف نمی‌کنند
مال ِ خودشان است دیگر
کودکان اموال ِ خودشان را دوست دارند! :)

قال مولانا (ع): «مَنْ أَیْقَنَ بِالْخَلَفِ، جَادَ بِالْعَطِیَّةِ» (نهج‌البلاغه، ح138)
کسى که یقین به پاداش دارد، در بخشش سخاوتمند است. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
اِسکاد + جمعه 98 مرداد 18 - 5:0 صبح

آری اسکاد
اسم این موشک است
بالستیک و دوربرد
اولین موشکی که انقلاب به دست آورد!



باور نمی‌کردم یک روز ببینم
این‌قدر از نزدیک

این‌ها را اولین بار می‌گفتند از لیبی خریدیم
زمان جنگ با صدام
وقتی خانه‌های شهری را موشک می‌زد
خوب یادم هست
در سوریه هم آموزش دیدیم
برای مقابله به مثل
و حالا

در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدّس
از نزدیک
وقتی نسل جدیدتر را می‌سازیم
کهنه‌ها دورانداختنی می‌شوند
چه بهتر که در موزه
خیلی ابهت داشت
ساخت کشور دوست و همسایه روسیه!

باور کردنش هنوز هم سخت است
چهل سال گذشته است
و انقلاب
هنوز هست
هنوز...
این خیلی جالب است
انقلاب مردمی مستضعف
بدون سلاح
بدون امکانات
بدون تجربه و دانش اداره یک نظام
یک نهضت
فقط به پشتوانه و هدایت یک مرد الهی
روح الله الموسوی الخمینی

خدا رحمتش کناد
که عزّت را به ما برگرداند
پس از
دویست سال ذلّت و حقارت دوران قاجار و پهلوی
زیر چکمه سربازان انگلیس و آمریکا
خدایا شکرت
این عزّت را از ما نگیر
اگر چه هنوز هم اداره نظام را یاد نگرفته‌ایم!

قال الأمیر (ع): «لَا یَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ التَّقْوَى، وَ کَیْفَ یَقِلُّ مَا یُتَقَبَّلُ.» (نهج‌البلاغه، ح95)
عملى که توأم با تقوا است کم نیست (هرچند ظاهراً کم باشد)، چگونه عملى که مقبول درگاه خداست کم است؟!(ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
شش سال بعد + چهارشنبه 98 مرداد 16 - 5:0 صبح

این است دیگر
رشد این‌طور

همان پارکی که عکس گرفته بودیم
و سه سال بعد هم
شش سال که گذشت
امسال هم



این‌طور بهتر می‌توان دید
تغییر را
هم در بچه‌ها
هم در همان پارک!

هم در من
خوشحال می‌شوم وقتی رشدشان را می‌بینم
و مرور زمان را
این‌که
ده سال است خودم از آن‌ها نگهداری می‌کنم
تنها
به حول و قوه خدا
با موفقیت هم! :))

قال مولانا أمیرالمؤمنین علی (ع): «طُوبَى لِمَنْ ذَکَرَ الْمَعَادَ، وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ، وَ قَنِعَ بِالْکَفَافِ، وَ رَضِیَ عَنِ اللَّهِ» (نهج‌البلاغه، ح44)
خوشا به حال کسى که (پیوسته) به یاد معاد باشد و براى روز حساب عمل کند. به مقدار کفایت قانع گردد و از خدا راضى باشد. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
باغ سخنرانی + دوشنبه 98 مرداد 14 - 5:0 صبح

درست مثل برج میلاد
آن‌جا هم که رفته بودیم
جایگاهی برای سخنرانی داشت
این‌جا هم
باغ کتاب
خواستم بروند و صحبت کنند
تا فیلم و عکس بگیرم



می‌خندند
می‌خندیم
همه‌مان
وقتی می‌ترسیم
اسمش را می‌گذاریم «خجالت»

- بچه‌‌ها این اسم واقعی‌اش ترس است
شما می‌ترسید
از این‌که
اگر اشتباه کنید در صحبت
روی سِن
آبروی شما جلوی خیلی‌ها می‌رود
ترس از آبروست

انسان این‌طور است
وقتی می‌ترسد
اگر ترسی اندک باشد و کودکانه
می‌خندد
تا
نشان دهد که تقابلی ندارد
تمایلی به کشمکش
تا
مطمئن شود طرف مقابل برخورد نمی‌کند

- بچه‌ها
نترسیدن و خجالت نکشیدن یک مهارت است
تجربه می‌خواهد
چند بار کاری را انجام دهی و رفتار مردم را ببینی
بازخوردها را
از بین می‌رود
مضمحل می‌شود!

قال أمیرنا (ع): «احْذَرُوا صَوْلَةَ الْکَرِیمِ إِذَا جَاعَ، وَ اللَّئِیمِ إِذَا شَبِعَ» (نهج‌البلاغه، ح49)
بترسید از حمله افراد با شخصیت به هنگام نیاز و گرسنگى، و از حمله افراد پست به هنگام سیرى! (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
فریب ِ فرنگ + شنبه 98 مرداد 12 - 5:0 صبح

شهر فرنگ را یادمان هست
بچه که بودیم
اگر چه
زمان ما تزئینی شده
قبل‌تر
رسالتی بزرگ داشت

امروز ماهواره هست
اینترنت و فضای مجازی
فیلم و عکس
شهر فرنگ دیگر چه کار
اما
یک روزی
فقط شهر فرنگ بود
برای چه؟!



غرب به تحریک نیاز داشت
برای غلبه
برای استثمار
باید شهوات مشرق‌زمین بیدار می‌شد
باید می‌خواستند
غرب را
غربی شدن را
زندگی غربی را
اول هم از رؤسا شروع کرد
شاهان ما را برد و غرب را نشان‌شان داد
ناصر و مظفّر و محمدعلی و احمد را

غرب می‌دانست چه می‌خواهد
او «نیاز» ما را می‌خواست
«جهت نیاز» ما را
این را می‌دانست
اگر
جهت نیاز ما رو به غرب باشد
دروازه‌ها باز می‌شود
و برای باز شدن دروازه‌ها
اول باید چشم‌ها را به سمت خود می‌گشود

شهر فرنگ برای این بود
چون تلویزیون نبود
چون عکس نبود
دست مردم بچرخد و هوس بیافریند
شهر فرنگ ساختند
ابزاری برای تحریک انسان‌ها
آغازی برای غرب‌پرستی

مردم نمی‌دانستند
فکر می‌کردند لذّت می‌برند
یا
اطلاعات‌شان زیاد می‌شود
اما
آن‌چه در دستگاه‌های شهر فرنگی می‌دیدند
زیبایی‌های شهرسازی غرب بود
زیبایی البسه و بی‌حیایی مردمان‌شان
فناوری غرب
تأثیر خود را می‌گذاشت
کم‌کم
تأثیر خود را گذاشت

روزی که غرب آمد
مردم ما
مردم کشور ما
با آغوش باز از او استقبال کردند
او را پذیرفتند
زیرا
قبل از آمدنش
شهوت آن و کشش آن و نیاز به آن آمده بود
غرب با «تغییر ِ نیاز» شرق را تسخیر کرد
دل‌ها را

امروز هم همین
ماهواره برای همین است
کارکرد آن این است
فیلم‌های سینمایی هالیوود
گوشی موبایل و شبکه‌های مجازی
هدفی جز این ندارد
قلب‌ها را تسخیر می‌کند
دانشگاه‌ها را
جوانانی که «باید» برای رفتن به غرب «لهله» بزنند
«عوعو» کنند
با «لاتاری» و قمار برای گرین‌کارت
آرزوی مسافرت
اقامت در غرب
هوس می‌آفریند
تا بخواهند
تا «طلب» پیدا کنند
تا...
تا غرب بتواند راحت بیاید
بدون جنگ و خون‌ریزی
بگیرد و ببرد و نابود کند
کاری که دویست سال با کشور عزیز ما کرد
شهر فرنگ یک روزی این کار را می‌کرد!

قال امیرالمؤمنین (ع): «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» (نهج‌البلاغه، ح81)
قیمت و ارزش هر کس به اندازه کارى است که مى تواند آن را به خوبى انجام دهد. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
آدمکان ِ الکی + پنج شنبه 98 مرداد 10 - 5:0 صبح

باغ کتاب جذّاب بود
خیلی
برای بچه‌ها
ذوق عجیبی داشتند

اتفاقی رفتیم
در مسیر و برنامه نبود
رفته بودیم پل طبیعت
رد که شدیم
تابلویی جلب توجه کرد

سندباد
علاءالدین
شازده کوچولو
هایدی
بابالنگ‌دراز
جک و لوبیای سحرآمیز
کلاه‌قرمزی و پسرخاله
زورو و گروهبان گارسیا
و خیلی شخصیت‌های دیگر



فضایی بسیار وسیع
اما
تعطیل بود
تعطیل؟!
کتاب‌فروشی‌هایش
بله خب
ما سحرخیز
اول صبح از خانه زدیم بیرون
وقتی رسیدیم
حدود 9 و 10 صبح
باز نکرده بودند

بارها آزموده‌ایم
بسیاری از اماکن شهری
دیدنی و تفریحی
خیلی زود باز شوند 12 ظهر
بیشتر غروب‌ها کار می‌کنند
صبح اصلاً خبری نیست
خیلی از جاها
چون مشتری ندارند

زندگی شهری‌ست دیگر
به سمت «شب‌زی» بودن پیش می‌روند
همه‌شان
همه آن‌هایی که در شهر زندگی می‌کنند
روزهایشان کار برای کارفرما
شب‌شان فقط می‌ماند
برای خودشان و خانواده‌شان

غرب به همین شب‌زی بودنش فخر می‌فروشد
به قول خودشان:
«شهر ما شب‌ها نمی‌خوابد!»
آیا این خوب است؟!
آیا این نشانه خوبی‌ست؟!

این نشانه برده‌داری‌ست
این نشانه استثمار است
این علامتی برای بیماری‌ست
انسان سالم
هر وقت که بخواهد کار می‌کند
هر وقت که بخواهد عبادت
هر وقت هم که بخواهد تفریح
مهمانی می‌رود و دور هم می‌نشیند
پارک می‌رود و از طبیعت لذّت می‌برد
انسان شهری
روزش را قبضه کرده‌اند
گریزی ندارد
چاره‌اش چیست
فقط شب می‌ماند
اختیار ندارد
انسان شهری اختیار خود را تحویل داده است
به که؟!
به آن‌که «حق» دارد برای او تصمیم بگیرد
یعنی
«سرمایه»

تصمیم نهایی با پول است
هر جا درآمد بیشتر باشد
هر وقت درآمد بیشتر باشد
هر شغل که درآمدش بیشتر باشد
هر رشته تحصیلی که درآمد بیشتر داشته باشد
تصمیم با پول است
با سرمایه
اوست که تکلیف می‌کند:
چه بخوان
چه بپوش
چه بخور
کجا برو
کی برو
چه مصرف کن
و چه تولید
و...

اما انسان واقعی
اختیارش با خودش است
نه با پول و سرمایه‌اش
گاهی عشق می‌کند با کاری که درآمدش کم است
با رشته‌ای تحصیلی
چون فقط دوستش دارد
یا
آن را به صلاح آخرت خود می‌بیند
اسیر نیست
آزاد است

خداوند انسان را آزاد آفرید
پول اسیرش کرد!

قال مولانا (ع): «یَنَامُ الرَّجُلُ عَلَى الثُّکْلِ، وَ لَا یَنَامُ عَلَى الْحَرَبِ» (نهج‌البلاغه، ح307)
داغدار مى خوابد، ولى مال ربوده نمى خوابد. [یعنى مرد بر مرگ فرزند صبر مى کند، ولى بر غارت مالش شکیبایى نمى‌ورزد.] (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
آسان و سخت + سه شنبه 98 مرداد 8 - 5:0 صبح

- «لاغر شدن سخته، چاق شدن که آسونه!»
: «کی گفته؟ چاق شدن هم سخته!»
- «چاق شدن کاری نداره که»
: «نه اصلاً. چاق شدنم سخته»

گفتگوی سیداحمد و سیدمرتضی
بحث‌هایی کودکانه
اما
عمیق و خردمندانه

چه بازار زیبایی دارد قم
همین شهر خودمان
بارها رفته بودیم
یک‌بار هم این‌جا درباره بازار رفتن‌مان نوشته بودم
اما
نمی‌دانستم
جاهایی دارد که ندیده‌ایم

این‌بار مریم را که گذاشتیم کلاس
با بچه‌ها رفتیم
برای چند خرید کوچک
قدم زدیم
و
جاهای عجیبی از بازار را یافتیم



بخش‌های قدیمی
سنّتی
حجره‌هایی از بازار که ندیده بودیم
تیمچه‌هایی شگفت
درهایی چوبی و بزرگ
انگار که صدها سال قدمت داشتند

چقدر سیاحت در گذشته و تاریخ لذّت‌بخش است
لذّت‌بخش
حتی برای بچه‌ها
وقتی خبری از گذشته ندارند!

ماندن در گذشته خوب نیست
تغییر لازم است
آینده را باید ساخت
جدیدتر و بهتر
اما
گذشته «هویّت» می‌دهد
و «تجربه»
و ما
هر دو را لازم داریم
برای این‌که آینده را بهتر از امروز بسازیم!

قال مولا (ع): «وَ احْذَرُوا مَا نَزَلَ بِالْأُمَمِ قَبْلَکُمْ مِنَ الْمَثُلَاتِ بِسُوءِ الْأَفْعَالِ وَ ذَمِیمِ الْأَعْمَالِ، فَتَذَکَّرُوا فِی الْخَیْرِ وَ الشَّرِّ أَحْوَالَهُمْ وَ احْذَرُوا أَنْ تَکُونُوا أَمْثَالَهُمْ؛ فَإِذَا تَفَکَّرْتُمْ فِی تَفَاوُتِ حَالَیْهِمْ فَالْزَمُوا کُلَّ أَمْرٍ لَزِمَتِ الْعِزَّةُ بِهِ شَأْنَهُمْ [حَالَهُمْ‏] وَ زَاحَتِ الْأَعْدَاءُ لَهُ عَنْهُمْ وَ مُدَّتِ الْعَافِیَةُ بِهِ عَلَیْهِمْ وَ انْقَادَتِ النِّعْمَةُ لَهُ مَعَهُمْ وَ وَصَلَتِ الْکَرَامَةُ عَلَیْهِ حَبْلَهُمْ، مِنَ الِاجْتِنَابِ لِلْفُرْقَةِ وَ اللُّزُومِ لِلْأُلْفَةِ وَ التَّحَاضِّ عَلَیْهَا وَ التَّوَاصِی بِهَا؛ وَ اجْتَنِبُوا کُلَّ أَمْرٍ کَسَرَ فِقْرَتَهُمْ وَ أَوْهَنَ مُنَّتَهُمْ، مِنْ تَضَاغُنِ الْقُلُوبِ وَ تَشَاحُنِ الصُّدُورِ وَ تَدَابُرِ النُّفُوسِ وَ تَخَاذُلِ الْأَیْدِی» (نهج‌البلاغه، خ192)
از کیفرهایى که بر اثر سوء افعال و اعمال ناپسند بر امتهاى پیشین وارد شد، برحذر باشید، حالات آنها را در خوبى و بدى به یاد آرید و بترسید از اینکه شما هم مانند آنان شوید، هرگاه به تفاوت دو حال آنها (پیروزى و شکست) مى اندیشید به سراغ امورى بروید که موجب عزّت و اقتدار آنان شد; دشمنان را از آنها دور کرد; عافیت و سلامت را بر آنان گسترش داد; نعمتها مطیعشان شد و کرامت و شخصیت، رشته خود را به آنان پیوست. عامل این خوشبختى پرهیز از تفرقه، تأکید بر الفت و اتحاد، تشویق یکدیگر به آن و سفارش نمودن به انجام آن بود. از هر کارى که ستون فقرات آنها را در هم شکست و قدرتشان را سست کرد اجتناب کنید: از کینه هاى درونى، بدخواهى، پشت به هم کردن و دست از یارى هم برداشتن بپرهیزید. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
موزه دفاع مقدس + چهارشنبه 98 مرداد 2 - 5:0 صبح

اصل موزه این‌جا بود
تالارهای اصلی
مسیری که واقعاً دیدن داشت
در منطقه عباس‌آباد تهران



گام به گام
مرحله به مرحله
حوادث جنگ را نشان می‌داد
حوادث انقلاب را
همه را تصویری
صوتی و گرافیکی
واقعاً دیدنی!

بچه‌ها دیدند
چیزهایی را که آن زمان ندیدند
نبودند تا ببینند
مدرسه‌هایی که خراب شده
خانه‌هایی که ویران شده
بمب‌هایی که نابود کرده
آزادگانی که اسیر شده
و عزیزانی که شهید شده
سنگرهای داغ کویری
یا سرد و خشک کوهستانی
مجسمه‌هایی از سرداران جنگ
و در انتها
نمونه‌ای هم از حرم مطهر حضرت سیدالشهداء (ع)

خیلی جالب بود
و جالب‌تر این‌که
اشتباهی مرتکب شدم
نمی‌دانستم
گوشی را درآوردم و عکس گرفتم
از بخش‌های مختلف
و در انتها
وقتی به خانه بازگشتیم
روی بلیط را که خواندم
ریز نوشته بود
قانونی که گذاشته بودند
تصویربرداری ممنوع بوده است و من نمی‌دانستم!

قال علی (ع): «دَرَجَاتٌ مُتَفَاضِلاَتٌ، وَ مَنَازِلُ مُتَفَاوِتَاتٌ، لاَیَنْقَطِعُ نَعِیمُهَا، وَ لاَیَظْعَنُ مُقِیمُهَا، وَ لاَیَهْرَمُ خَالِدُهَا، وَ لاَیَبْأَسُ سَاکِنُهَا» (نهج‌البلاغه، خ85)
بهشت را درجاتى است که بر یکدیگر برترى دارند، و منازلى است که با هم تفاوت دارند، نعمتش قطع نمى شود، مقیم در آن بیرون نمى رود، ماندگار در آن پیر نمى شود، و ساکن آن تهیدست و نیازمند نمى گردد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

شنبه 103 آذر 3

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مرتضی - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X