این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

شاهان، حاکم بر مردم اند و دانشمندان، حاکم بر شاهان . [امام صادق علیه السلام]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
بلد بودن + شنبه 100 خرداد 15 - 5:51 عصر

سال 84
روزهای نخست ازدواج
«چی بپزم؟»
گفتم: هر چه دوست داری!
اما اصرار که کرد
پاسخم این بود: قورمه‌سبزی

با هم رفتیم سبزی‌فروشی محل
خانه‌ای در انتهای کوچه بیگدلی اجاره کرده
روبه‌روی سوپر بختیاری
سبزی‌فروشی هم نزدیک بود
داخل کوچه جوب‌شور

سبزی که می‌خریدم
با خانمی صحبت می‌کرد
با یکی دیگر از خریداران سبزی

پرسیدم: چه می‌گفتید؟
بعد از رسیدن به خانه
و پاسخش ساده:
«پرسیدم قورمه‌سبزی رو چطور درست می‌کنن؟»



مدرسه مریم تمام شده
دخترم
آخرین امتحانش هم
پنجشنبه
فقط یک خواهش داشت:
«نهار شنبه رو می‌شه من درست کنم؟»

این روزها خیلی درگیر پخت و پز
شیرینی و کیک و فرنی و هر چه که دوست دارد
اختیار تامّ هم

و قبول کردم
و او طبخ کرد
همین امروز ظهر
طبق برنامه
طبق برنامه غذایی خانه‌مان
قورمه‌سبزی
بسیار بسیار هم عالی
همه راضی
خوشمزه و دلچسب

هیچ کمکی از من نخواست
هیچ توضیحی
هیچ دستوری
دسترسی به هیچ کتاب آشپزی هم نداشت
اصلاً کتاب آشپزی در خانه نداریم*
*
قبلاً یکی خریده بودم که زن سابق همراه با جهیزیه خودش برداشت و برد!

خوشحال شدم
از موفقیّت
قدرت و توانایی
از این‌که او توانسته آشپز خوبی باشد
و همین‌طور
از این‌که من توانسته‌ام به خوبی او را بپرورم
به لطف و مدد الهی
با توجه و عنایات ربوبی

و آن‌چه از همه جالب‌توجه‌تر
نکته اصلی ماجرا یعنی
زن من آن روز بیش از 20 سال سن داشت و بلد نبود
دخترم امروز فقط 14 سال دارد و بلد است
خیلی کارهای بزرگی را می‌تواند انجام دهد
خیلی بیشتر از آن‌چه که او می‌توانست
او هم مادر داشت و هم پدر
ولی دختر من
تازه مادر هم ندارد

لبخند بر لبم نشست
وقتی داشتم به این نکته می‌اندیشیدم
لبخندی شاید از روی رضایت! :)

قال زَینُ الصِّدّیقینَ (ع): «أَلَا إِنَّ أَبْصَرَ الْأَبْصَارِ مَا نَفَذَ فِی الْخَیْرِ طَرْفُهُ، أَلَا إِنَّ أَسْمَعَ الْأَسْمَاعِ مَا وَعَى التَّذْکِیرَ وَ قَبِلَهُ.‏ ‏أَیُّهَا النَّاسُ، اسْتَصْبِحُوا مِنْ شُعْلَةِ مِصْبَاحٍ وَاعِظٍ مُتَّعِظٍ وَ امْتَاحُوا مِنْ صَفْوِ عَیْنٍ قَدْ رُوِّقَتْ مِنَ الْکَدَرِ» (نهج‌البلاغه، خ105)
آگاه باشید! بیناترین چشم ها آن است که شعاعش در دل نیکى ها نفوذ کند، و شنواترین گوش ها آن است که اندرزها را در خود جاى دهد و پذیرا گردد! اى مردم! چراغ قلب خود را، از شعله (پر فروغ) واعظ با عمل، روشن سازید، و ظرف وجود خویش را، از آب زلال چشمه اى که از آلودگى ها پاک است، پُر کنید. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - آشپزی 93 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
علاقه یا هوس + پنج شنبه 100 اردیبهشت 23 - 8:0 عصر

«دو نفر چطور به هم علاقه پیدا می‌کنن و ازدواج می‌کنن؟»
- بذار با مثال برات توضیح بدم
فکر کن با رفقات رفتی اسپانیا
یه غذایی می‌بینی که خیلی قشنگ تزئین شده
ظاهر زیبا
یک غذای محلی
اما تا به حال نخوردی
اگه بگی من خیلی به این غذا علاقه دارم
رفقات چی بهت می‌گن؟
البته که ازت قبول نمی‌کنن
البته که تا وقتی از آن نخورده باشی
فوراً ازت می‌پرسن: مگه قبلاً از این غذا خوردی؟

پس چی می‌تونی بگی؟
می‌تونی بگی دلم از این غذا خواست
هوس کردم بچشم
دوست دارم ازش بخورم ببینم چه مزه‌ایه
درسته؟



این گفتگو همین امروز
این‌طور ادامه پیدا کرد
بین من و سیداحمد

فکر کن رفتی میوه‌فروشی
سؤال می‌کنی
آیا این نارنگی‌ها شیرین است؟
میوه‌فروش یکی باز می‌کند:
بچش اگه خوب بود بخر
یک دانه که چشیدی
اگر خوب بود پنج کیلو می‌خری
نبود نه

اما اگر بروی قنادی
کیک پسند کردی
کیکی با تزئین توت‌فرنگی
ظاهری خیلی دلچسب دارد
آیا می‌توانی بچشی بعد بخری؟
البته که نه
کیک با تمام ظاهری که دارد ارزش دارد
اگر یک انگشت به آن بزنی
دیگر نمی‌توانی بگویی نمی‌خرم
زیرا
ارزش و قیمت آن فرو ریخته است
هیچ مشتری دیگری آن کیک را به قیمت واقعی نخواهد خرید
درسته؟

پس علاقه به یک غذا چطور پدید می‌آید؟
درست وقتی که از آن بخوری
و مزه‌اش را دوست داشته باشی
چه زمانی مزه‌اش را دوست خواهی داشت؟
زمانی که نیاز تو را تأمین کند
تلخ و شور نباشد
تهوّع‌آور نباشد
تو را مسموم نکند و کارت به بیمارستان نکشد
فاسد و خراب و کپک‌زده نباشد
حالا می‌توانی بگویی
این‌که به این غذا علاقه‌مندی
این علاقه از کجا آمد؟
از استمرار تأمین نیاز از طریق این غذا
علاقه‌ات هم پیوسته زیاد می‌شود
هر چه زمان می‌گذرد

کمی مصداقی‌تر پیش رفتم:
تو سیب‌زمینی‌تخم‌مرغ خیلی دوست داری
چون با ذائقه‌ات سازگارتر
چون بهتر نیازهایت را تأمین می‌کند
آیا
با خوردن زیاد از آن متنفر می‌شوی؟
نه
بارها شده که خیلی هم خوردی
همان لحظه دیگر میل نداشتی
ولی هرگز نگفتی دیگر از این غذا متنفرم
بلکه
اضافه را گذاشتی یخچال تا یک روز دیگر بخوری
زیرا
می‌دانی همیشه می‌تواند نیازهای تو را تأمین کند
علاقه‌ات از بین که نمی‌رود
هر روز بیشتر هم می‌شود

حالا این را تطبیق کن به ازدواج
اگر یک دختری
اگر یک پسری
بگوید با یک نگاه عاشق شدم
بگوید به فلانی علاقه‌مند هستم
دروغ گفته است
یا ندانسته حرفی زده است
آگاه نبوده
او فقط «هوس» کرده است

این هوس چه زمانی تبدیل به علاقه می‌شود؟
پس از استمرار زندگی مشترک
وقتی ازدواج کردند
نیازهای هم را تأمین
این ارتباط علاقه می‌آفریند
البته
به شرطی که تهوّع‌آور نباشند

از کجا بفهمیم؟
در کیک از کجا می‌فهمیم؟
این‌که از قنادی معتبری بخریم
پیشینه معتبری داشته باشد
از مردم هم تحقیق کنیم
بپرسیم که کیک توت‌فرنگی شما از چه تشکیل شده است
آیا سالم است؟
آیا تازه است؟
آیا تضمین می‌کنید که خراب و فاسد نیست؟

ازدواج هم همین
از قبل که نمی‌شود چشید
پس تحقیق می‌کنی
به ظاهر اکتفا نمی‌کنی
وقتی مطمئن شدی اقدام می‌کنی

اما اگر باب میلت از کار در نیامد
آن‌طور که می‌خواستی
تأمین تمام نیازها
چه می‌کنی؟

این‌جا از مریم کمک گرفتم
آیا از تبلتت راضی هستی؟
«دوربینش ضعیف است»
- خب چرا دور نمی‌اندازی؟
«مجبورم از همین استفاده کنم»

بله
وقتی تمام نیاز تأمین نشود
به آن‌چه می‌شود بسنده می‌کنی
اکتفا
سطح توقعت را پایین می‌آوری
چون هزینه تعویض آن بالاست
چون قنادی دیگر کیک را از تو پس نمی‌گیرد
فقط به خاطر این‌که طعمش را دوست نداشتی

اما علاقه
هر چقدر دو انسان بیشتر با هم زندگی کنند
و در این مدت
به کار هم بیایند
برای هم مفید باشند
به هم عادت می‌کنند
استمرار این ارتباط علاقه ایجاد می‌کند
دلبستگی
همان‌که به آن «عشق» می‌گویند
قبل از آن «هوس»‌است

این را همه می‌فهمند
وقتی که درباره غذا و شیرینی صحبت می‌کنند
هرگز نمی‌پذیرند نخورده بشود عاشق غذایی شد
پس چطور ازدواج نکرده فکر می‌کنند عاشق هم شده‌اند؟
توهم است پسرم
خیال کرده‌اند
فقط نام «هوس» را با «علاقه» جایگزین کرده‌اند
به اشتباه!

قال وجه الله (ع): «مَنْ عَشِقَ شَیْئاً أَعْشَى بَصَرَهُ وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ، فَهُوَ یَنْظُرُ بِعَیْنٍ غَیْرِ صَحِیحَةٍ وَ یَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَیْرِ سَمِیعَةٍ، قَدْ خَرَقَتِ الشَّهَوَاتُ عَقْلَهُ وَ أَمَاتَتِ الدُّنْیَا قَلْبَهُ وَ وَلِهَتْ عَلَیْهَا نَفْسُهُ، فَهُوَ عَبْدٌ لَهَا وَ لِمَنْ فِی یَدَیْهِ شَیْ‏ءٌ مِنْهَا، حَیْثُمَا زَالَتْ زَالَ إِلَیْهَا وَ حَیْثُمَا أَقْبَلَتْ أَقْبَلَ عَلَیْهَا، لَا یَنْزَجِرُ مِنَ اللَّهِ بِزَاجِرٍ وَ لَا یَتَّعِظُ مِنْهُ بِوَاعِظٍ» (نهج‌البلاغه، خ109)
هر که عاشق چیزى شود چشمش را کور، و دلش را بیمار مى کند، آن گاه با چشمى غیر سالم نظر مى کند، و با گوشى غیر شنوا مى شنود، خواهشهاى نفسانى عقلش را دریده، و دنیا دلش را میرانده، و او را بر امور مادى واله و شیدا نموده، از این رو او برده دنیاست و بنده کسى که اندکى از دنیا در اختیار دارد. دنیا به هر طرف بگردد او هم مى گردد، و به هر سوى روى کند او هم روى مى آورد. با پندهاى باز دارنده اى که از جانب خداست از گناه باز نمى ایستد، و از هیچ واعظ الهى پند نمى پذیرد (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
قدرمان + سه شنبه 100 اردیبهشت 14 - 3:21 صبح

مولا علی (ع) فرموده است: «تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِیرِ، حَتَّى یَکُونَ الْحَتْفُ فِی التَّدْبِیرِ» (نهج‌البلاغه، ح16)



چنان نیست که همیشه انسان هاى مدیر و مدبر پیروز گردند; گاه تقدیرات همه تدبیرات آنها را برهم مى زند.
مى فرماید: «حوادث و امور، تسلیم تقدیرهاست تا آنجا که گاه مرگ انسان در تدبیر (و هوشیارى او) است»
گرچه انسان باید در همه امور هوشیارانه و مدبرانه عمل کند; اما چنین نیست که از لطف خدا بى نیاز باشد. خداوند براى بیدار ساختن انسان و شکستن غرور و غفلت او گهگاه امورى مقدر مى کند که بر خلاف تمام تدبیرها و پیش بینى ها و مقدمه چینى هاى انسان است تا به او بفهماند در پشت این دستگاه، دست نیرومندى است که هیچ کس بى نیاز از لطف و محبت او نیست.
در طول تاریخ گذشته و در زندگى خود بسیارى از این صحنه ها را دیده ایم که گاه افراد بسیار هوشیار و قوى و صاحب تدبیر ضربه هایى از تدبیر و هوشیارى خود خورده اند و دست تقدیر مسیرى جز آنچه آنها مى خواستند برایشان فراهم ساخته است.

(مکارم شیرازی، پیام امیرالمؤمنین)

پ.ن.
افراد حاضر در تصویر فوق (از راست): خودم، سیده مریم، سید احمد، سید مرتضی


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - خودم 11 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
بوستان ِ پشت بام + پنج شنبه 99 بهمن 23 - 1:0 عصر

این‌بار بوستان علوی نرفتیم
بوستان  غدیر هم نرفتیم
یک مکان جدید
بوستانی نزدیک
خیلی نزدیک به محل زندگی‌مان
ما به پشت بام رفتیم
برای صرف ناهار



به بچه‌ها خیلی خوش گذشت
با این‌که ساده بود
بی‌پیرایه
یک تفریح دم دستی

هزینه مهم نیست
بودن مهم است
توجه
در کنار هم
اهمیت دادن
وقت گذراندن
مقداری که تکلیف هر انسانی‌ست

کتب امیرالمؤمنین (ع): «فَإِنَّ الْمَرْءَ قَدْ یَسُرُّهُ دَرْکُ مَا لَمْ یَکُنْ لِیَفُوتَهُ، وَ یَسُوؤُهُ فَوْتُ مَا لَمْ یَکُنْ لِیُدْرِکَهُ؛ فَلْیَکُنْ سُرُورُکَ بِمَا نِلْتَ مِنْ آخِرَتِکَ وَ لْیَکُنْ أَسَفُکَ عَلَى مَا فَاتَکَ مِنْهَا؛ وَ مَا نِلْتَ مِنْ دُنْیَاکَ فَلَا تُکْثِرْ بِهِ فَرَحاً، وَ مَا فَاتَکَ مِنْهَا فَلَا تَأْسَ عَلَیْهِ جَزَعاً، وَ لْیَکُنْ هَمُّکَ فِیمَا بَعْدَ الْمَوْت» (نهج‌البلاغه، 22)
انسان گاه مسرور مى شود به سبب رسیدن به چیزى که هرگز از دستش نمى رفت! و ناراحت مى شود به سبب از دست دادن چیزى که هرگز به او نمى رسید، حال که چنین است شادى و سرور تو باید به خاطر چیزى باشد که در مسیر آخرت به دست آورده اى و تأسف و اندوهت به سبب آن امور معنوى و اخروى باشد که از دست داده اى. بنابراین به خاطر آنچه از دنیا به دست آورده اى زیاد خوشحال نباش و آنچه را از دنیا از دست داده اى بر آن تأسف نخور و جزع نکن; تمام همّت خود را به آنچه بعد از مرگ و پایان زندگى است متوجه ساز. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
پرچم مان سر در خانه مان + شنبه 99 بهمن 11 - 4:35 عصر

ما نصب کردیم
پرچم ایران را
جمهوری اسلامی ایران را
نظام اسلامی را
سر در خانه‌مان
به مناسبت دهه فجر
مثل هر سال



اتفاق بزرگی بود
انقلاب در ایران
انقلاب اسلامی
دنیا را تغییر داد
وقتی حوادث قبل و بعد را بررسی کنیم
حوادثی که در تمام جهان روی داد
تفاوت معناداری

روح امام خمینی (ره) شاد باد
و مقامش بالا
چقدر مدیون این مرد بزرگ هستیم

خدا را شکر که فرصت درک این عصر درخشان را نصیب ما کرد!

کتب باب دار الحکمة (ع): «قَدْ أَمَّرْتُ عَلَیْکُمَا وَ عَلَى مَنْ فِی حَیِّزِکُمَا مَالِکَ بْنَ الْحَارِثِ الْأَشْتَرَ، فَاسْمَعَا لَهُ وَ أَطِیعَا وَ اجْعَلَاهُ دِرْعاً وَ مِجَنّاً، فَإِنَّهُ مِمَّنْ لَا یُخَافُ وَهْنُهُ وَ لَا سَقْطَتُهُ، وَ لَا بُطْؤُهُ عَمَّا الْإِسْرَاعُ إِلَیْهِ أَحْزَمُ، وَ لَا إِسْرَاعُهُ إِلَى مَا الْبُطْءُ عَنْهُ أَمْثَلُ.» (نهج‌البلاغه، ن13)
من مالک بن حارث اشتر را بر شما و بر آنان که تحت فرمان شما هستند، امیر ساختم; گوش به فرمانش دهید و از او اطاعت کنید. او را زره و سپر محکم خویش سازید، زیرا او کسى است که سستى در او راه ندارد و لغزش پیدا نمى کند، در جایى که سرعت لازم است کندى نخواهد کرد و در آنجا که کندى و آرامش لازم است سرعت و شتاب به خرج نمى دهد. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
ماهی انگیزه پُر + یکشنبه 99 آبان 25 - 11:54 عصر

زیباست؟



البته که هست
و اشتهاآور هم

دست‌پخت مریم است
بعد از پایان دوره آشپزی
حالا که دانش و تخصص پخت 24 غذای ایرانی را دارد!



اما شگفتی من
وقتی اصرار کرد پاک نکرده بخریم
قزل‌آلایی را که لازم داشت
برای ماهی شکم‌پر
در حالی که فروشنده به رایگان انجام می‌داد



بله
خودش فلس‌ها را کند
خودش شکمبه را خالی
تمیز کرد و شست و آماده
کاری که از من نیز به این خوبی بر نمی‌آمد

انگیزه‌ها در انسان این‌طورند
وقتی باشند
آسان می‌شود
سخت‌ترین کارها
انگیزه قدرت ِ تحمّل می‌دهد
تحمّل بوی بد ماهی و لزجی پوست آن!

او اکنون یک متخصص است
کارشناس
هم در آشپزی
و همچنین در خیاطی



انسان باید بخواهد
بخواهد می‌تواند
انگیزه سبب است برای خواستن
در امور معنوی هم همین
مکانیزم تأثیر یکسان
انگیزه‌های معنوی انسان را به تعالی می‌رسانند
عالی‌ترین مقامات اخروی

انگیزه را باید اصلاح کرد
این‌همه تبشیر و تنذیر برای همین!

قال ابوالریحانتین(ع): «لِکُلٍّ مِنْهُمَا بَنُونَ، فَکُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ وَ لَا تَکُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْیَا، فَإِنَّ کُلَّ وَلَدٍ سَیُلْحَقُ [بِأُمِّهِ] بِأَبِیهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، وَ إِنَّ الْیَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَلَ.» (نهج‌البلاغه، خ42)
براى هر یک از دنیا و آخرت فرزندانى است، شما از فرزندان آخرت باشید نه از فرزندان دنیا، زیرا هر فردى در آخرت به مادرش ملحق مى شود. امروز زمان عمل است و باز خواستى نیست، و فردا روز باز خواست است و عملى در آن میسّر نمى باشد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - خیاطی 10 - آشپزی 93 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
سادگی ِ کیک + سه شنبه 99 آبان 13 - 6:39 عصر

رفتیم قنادی گل لاله
نداشت
رفتیم مهدی
گفت بعدازظهر می‌آورد
پرسیدم: بریم داغ‌داغ؟
سیدمرتضی مخالف بود
پس رفتیم کندو
برای خریدن کیک
امروز روز تولد بود
تولد دو انسان بزرگ

متعجب شدم
همه‌مان
یک کیک کوچک
کوچک‌ترین کیکی که می‌شد تصوّر کرد
60 هزار تومان

شاید اگر خودم بودم می‌خریدم
ولی بچه‌ها مخالفت کردند:
خیلی گران است!

- برگردیم خودم می‌پزم
وقت زیاد نبود
پیش‌بینی نکرده بودم
این شد که یک کیک خانگی ساده پختم
البته نه که خیلی ساده
کمی آتش‌فشانی!



کیک را برش دادم
وسط آن شمع
بدون خامه‌کشی
ولی خوشمزه
حداقل نظر بچه‌ها که این بود
شاید هم ملاحظه مرا کرده بودند :)



یاد کیک سیدمرتضی افتادم
هفته پیش
وقتی گفت:
یه ایده برای تزیین کیک دارم
مریم که یه روز کیک پخت تزیینش با من
- چرا یه روز؟
چرا مریم؟
خودت همین الآن یکی بپز و تزیین کن!



خیلی زحمت کشید
از صفر تا صد
کیک را خودش پخت
تزیین را هم خودش



کار مریم هم حرف نداشت
دو هفته پیش
معلم ورزش خواسته بود
نقاشی یا کاردستی
یک اثر هنری
و مریم تصمیم گرفت کیک بپزد:



این یعنی شاگردان از استاد بهتر شده‌اند!

امروز هم گذشت
و ما جشن کوچکی گرفتیم
در کنار هم
اگر چه با یک کیک ساده
همراهی با شادی اهل بیت (ع)
شادی تمامی فرشتگان
تولد رسول مکرّم اسلام (ص)
و امام جعفر صادق (ع)

قال خلیفةالله(ع): «فَإِنَّ اللَّهَ لَمْ یَقْصِمْ جَبَّارِی دَهْرٍ قَطُّ إِلَّا بَعْدَ تَمْهِیلٍ وَ رَخَاءٍ، وَ لَمْ یَجْبُرْ عَظْمَ أَحَدٍ مِنَ الْأُمَمِ إِلَّا بَعْدَ أَزْلٍ وَ بَلَاءٍ، وَ فِی دُونِ مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ عَتْبٍ وَ مَا اسْتَدْبَرْتُمْ مِنْ خَطْبٍ مُعْتَبَرٌ» (نهج‌البلاغه، خ88)
خداوند سرکشان هیچ روزگارى را درهم نشکست مگر پس از مهلت دادن و آسایش، و شکستگى هیچ امتى را جبران ننمود مگر بعد از تنگنایى و سختى و رنج، و در سختى هایى که به سوى آن مى روید، و در حوادثى که پشت سر گذاشتید عبرتهاست. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - آشپزی 93 - هنر 24 - سیده مریم 281 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
معلّمک + چهارشنبه 99 آبان 7 - 12:26 عصر

پیشنهاد از من
گفتم حالا که بیکارید
حالا که دوست داشتید معلم باشید
چرا که نه؟!
درسی را که بلدید آموزش دهید

ما تخته سفید در خانه داریم
خیلی سال است
قبل‌تر فقط یک تکه پلاستیک
برای این‌که روی دیوار ننویسند
تا راحت هر چه می‌خواهند بنویسند و پاک کنند
بعد پیشرفت کرد
سال‌هاست که تبدیل به وایت‌بوردی استاندارد شده
این‌جا اشاره کرده بودم

- بچه‌ها تخته وایت‌بورد که داریم
دوربین هم
فیلم بگیرید و بگذارید در گروه
در شاد و ایتا
شاید به درد همکلاسی‌هایتان بخورد



سیدمرتضی تدوین کرد
خروجی گرفت و تحویل من داد
کیفیت را پایین آوردم تا حجم کم شود
برایش ارسال کردم در گروه مدرسه
برخورد معلم چه بود؟

معلم ِخودشان که نیست
گفتند مریض است
همان ابتدای سال
مشکوک به کرونا
به جایش یک فرد دیگر
چند هفته آمد
رفت و دیگری به جایش
امروز یک معلم مجازی دیگر دارند

برخورد خوبی نداشت
خیلی تند: هیچکسی حق ندارد فیلم در گروه مدرسه بگذارد!
سیدمرتضی هم خیلی ناراحت شد
خیلی زیاد

- ناراحت نباش پسرم!
او از ارائه اطلاعات نادرست می‌ترسد
نگران این‌که درس را غلط آموزش داده باشی
می‌گذاریم در آپارات
جایی که همه بتوانند استفاده کنند
http://aparat.com/seyedmorteza88

...
[دانلود فیلم]

تولید محتوای مفید خوب است
هر کسی هم می‌تواند
در دنیایی که در هر ثانیه آن محتوای «چرت» تولید می‌شود
چرت و چرک
مزخرف
توسط میلیاردها انسان
یکی می‌افتد و زمین می‌خورد
یکی صدای دیگران را تقلید می‌کند
یکی دابسمش می‌کند، لب می‌زند و هواهای نفسانی خود را می‌نمایاند
یکی مزاحم تلفنی می‌شود و پرت و پلا می‌گوید
یکی در حال حرکت از ماشین خود پیاده می‌شود
یکی از بی‌حیایی‌گری‌هایش در خانواده و جامعه فیلم می‌گیرد
کارهای زشت می‌کند و به تمام رذالت‌ها و پستی‌های خود می‌خندد
ارزش‌های انسانی را به مسلخ شبکه‌های مجازی

کسانی که می‌دانند چیزی نیستند
با بی‌چیزی‌ها می‌خواهند چیزی شوند
دیده شوند و مورد توجه
به خیال این‌که مشهور می‌شوند
به شیوه برادر حاتم طایی
همو که می‌گویند پاک‌ترین چشمه جهان را نجس کرد
زمزم را
در توهم این‌که روزی به شهرت خواهد رسید
که امروز هم با نام «برادر حاتم» از او یاد می‌شود
بیشتر بر شهرت برادر افزود تا خود

دنیا این‌طور است
در این دنیای هوس‌باز مدرن
تولید محتوای خوب خیلی خوب است
بچه‌ها می‌توانند
همان‌طور که هر کسی می‌تواند
- بچه‌ها فیلم خوب تولید کنید تا بگذاریم روی اینترنت
مفید باشد
به درد انسان‌ها بخورد
به درد دانش‌آموزان هم‌کلاسی‌تان!

قال خالِصَةُ الرَّسول (ع): «اُزْجُرِ الْمُسِیءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ» (نهج‌البلاغه، ح177)
بدکار را با پاداش دادن به نیکوکار تنبیه کن. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
مقاومت خانگی + سه شنبه 99 مهر 29 - 1:31 عصر

گران می‌شود
هر روز
روز به روز
قیمت‌ها نجومی

البته این صحیح نیست
عبارت علمی‌تر این:
ارزش پول کاهش می‌یابد
نتیجه پول‌سازی ِ بانک

من یک سرپرست خانوار
مسئول حل بحران‌های اقتصادی که نیستم
تکلیف من چیست؟
حل ِ بحران ِ اقتصادی ِ خانواده‌ام
این چیزی‌ست که باید بیاندیشیم

ما همه چیز را در خانه می‌سازیم
همه همه که نه
تا جایی که بتوانیم
پنیر در خانه
دوغ در خانه
نجاری در خانه
دوخت و دوز لباس در خانه
حتی نان و کیک و شیرینی هم در خانه
اخیراً ماسک هم دوختیم
آن هم در خانه
و جدیدترین تولیدمان...



قد که می‌کشند
تشک‌های بزرگ‌تر نیاز
رفتم لحاف‌دوزی محل‌مان:

هر تشک دو متر پارچه می‌خواهد
متری 20 تومان
مواد هم 8 کیلو لازم است
نصف پنبه نصف الیاف
الیاف کیلویی 25 تومان
پنبه هم 40
هزینه دوخت هم 35 می‌گیریم

یک حساب سرانگشتی
335 هزار تومان
برای هر تشک
یک تشک ساده فقط!

نه نشد!
این نمی‌شود
نمی‌شود قیمت را این‌قدر بالا حساب کرد
خلاقیت لازم است
نوآوری
مگر نمی‌شود در خانه تشک دوخت؟
می‌شود
و ما می‌توانیم

پارچه خریدم
از کوچه بغل خودمان
متری 16 داشت
متری 19 هم
متقال عرض دو متر
گفتم ضخیم‌تر را بدهد
باکیفیت
بیشتر عمر کند
پس پارچه شد 38
برای هر تشک
الیاف هم رفتیم خیایان جوادالأئمه ع
کیلویی 20
هر تشک 5 کیلو

در نهایت هر تشک را با 138 هزار تومان تولید کردیم
197 هزارتومان ارزان‌تر
خودمان در خانه

بچه‌ها هم خوششان آمد
کمک کردند
در تولید تشک‌های خانگی خودشان
با مهارت لحاف‌دوزی هم آشنا

این بخش مهمی از تربیت نسل آینده است:
می‌شود!
می‌توانیم!

قال بُرهانُ الْمـُنیر (ع): «إِنَّ النَّاسَ وَرَائِی وَ قَدِ اسْتَسْفَرُونِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ، وَ وَ اللَّهِ مَا أَدْرِی مَا أَقُولُ لَکَ؟ مَا أَعْرِفُ شَیْئاً تَجْهَلُهُ وَ لَا أَدُلُّکَ عَلَى أَمْرٍ لَا تَعْرِفُهُ ... فَاللَّهَ اللَّهَ فِی نَفْسِکَ، فَإِنَّکَ وَ اللَّهِ مَا تُبَصَّرُ مِنْ عَمًى وَ لَا تُعَلَّمُ مِنْ جَهْلٍ وَ إِنَّ الطُّرُقَ لَوَاضِحَةٌ وَ إِنَّ أَعْلَامَ الدِّینِ لَقَائِمَةٌ.» (نهج‌البلاغه، خ164)
مردم، به سراغ من آمده اند و مرا میان خود و تو سفیر قرار داده اند. به خدا! نمى دانم چه چیز را براى تو بگویم؟ من مطلبى را که تو از آن بى اطلاع باشى (در مورد حقوق مردم) سراغ ندارم، و نمى توانم تو را به چیزى راهنمایى کنم که از آن آگاه نیستى؟ ... خدا را! خدا را! (اى عثمان) به جان خود رحم کن; چرا که به خدا سوگند! تو کور نیستى تا بینایت کنند و جاهل نیستى تا تعلیمت دهند; زیرا راه ها آشکارند و نشانه هاى دین بر پا و روشن! (از خدا بترس و به کار مردم رسیدگى کن). (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - اقتصاد 141 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
ناخونک + جمعه 99 مهر 25 - 3:0 عصر

قصه همین است
مگر چاره دیگری هم هست
راهی جز این نیست

تا نکنی نمی‌فهمی
تا تجربه نکنی
تا دستت به کار نرود
تا مهارتی را برنَرِسی

سیدمرتضی درباره معرّق پرسید
اسمش را که نمی‌دانست
اثری هنری دیده بود
برایش که توضیح دادم
تقاضا کرد:
میشه اره مویی بخریم؟



یکی دو روزی مشغول
می‌برید و می‌چسباند
و بعد
اره را کنار گذاشت و دیگر سراغش نرفت!

همین است
راه دیگری نیست
مهارت است دیگر
باید با استعداد و علاقه منطبق شود
گاهی نمی‌شود
اما
اگر بشود
آثار خوبی دارد
و مسأله این:
تا دست نگیری نمی‌فهمی منطبق می‌شود یا نه!

نوجوان به تجربه نیاز دارد
باید هر کاری را بیازماید
ناخونک بزند
ببیند و انجام دهد
کارهای مختلف
با ویژگی‌های متعدّد
تا چه شود؟!
که علاقه و استعداد خود را بیابد
ادامه بدهد و پی بگیرد

مدرسه را برای این می‌خواهیم
این مهم است
کاش مدرسه‌ای برای این باز می‌شد
یا کارگاهی
نوجوان می‌رفت و دو سه ماه کار می‌کرد
تمام شغل‌های ممکن را
هر روز یکی
نجاری و آهنگری و برقکاری و حتی کارمندی را
علاقه خود را سریع‌تر می‌یافت.

قال سیدالنجباء (ع): «لَا تَأْمَنَنَّ عَلَى خَیْرِ هَذِهِ الْأُمَّةِ عَذَابَ اللَّهِ، لِقَوْلِهِ تَعَالَى "فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ"؛ وَ لَا تَیْأَسَنَّ لِشَرِّ هَذِهِ الْأُمَّةِ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ، لِقَوْلِهِ تَعَالَى "إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکافِرُونَ".» (نهج‌البلاغه، ح377)
بهترین افراد این امت را از عذاب الهى ایمن ندانید زیرا خداوند مى‌فرماید: جز زیان‌کاران هیچ‌کس در برابر مجازات الهى احساس امنیت نمى‌کند. (ممکن است یک روز لغزشى پیدا کند و در صف بدکاران قرار گیرد) و براى بدترین افراد این امت نباید از رحمت خدا مأیوس شوید زیرا خداوند مى‌فرماید: از رحمت خدا جز کافران مأیوس نمى‌شوند. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - کار 38 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

جمعه 103 آذر 2

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
عکس - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X