سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

آن که تو را از گزندى ترساند چون کسى است که تو را مژده رساند . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
هویّت ِ بورس 23 + پنج شنبه 98 فروردین 15 - 5:0 صبح

از بورس پرسیدید
و این‌که
آیا من خودم اگر امکانش را داشته باشم
در بورس سرمایه‌گذاری می‌کنم یا خیر
راستش
سال‌ها پیش
شاید ده یا دوازده
درگیر این مطلب شدم
همین پرسش
وقتی مکانیزم بانک را فاسد یافتم
مثل دیگران
به اسلامی بودن بورس فکر کردم:
خب!
بورس که دیگر پول نمی‌سازد
بورس خیلی سالم است
چون دقیقاً با کار مرتبط است
مضاربه حقیقی همین است اصلاً
نه آن چیزی که بانک‌ها تدلیس می‌کنند
من پول می‌دهم به شرکت‌های معتبر
آن‌ها کار می‌کنند و سود می‌دهند
ارزش تولیدات شرکت که بالا می‌رود
ارزش سهام من هم زیاد می‌شود
چه خوب!

درگیر مطالعه اولیه بودم که ضعف بورس را یافتم
با سؤالی که همیشه از خود می‌پرسم
وقتی با پیدایش یک ارزش و اعتبار مالی مواجه می‌شوم:
این پول دقیقاً از کجا آمده است؟!

من یک کبرای قطعی دارم
گزاره‌ای که به آن یقین دارم:
پول و اعتبار و ارزش مالی از صفر به دست نمی‌آید
یعنی از هیچ، چیزی درست نمی‌شود
یعنی اصل بقای ماده و انرژی دیگر
یعنی اگر من یک سیخ کباب خوردم
حتماً یک جای دنیا باید دویست گرم گوشت کم شده باشد!
به همین سادگی!

حالا سؤال همیشگی من در مواجه با کباب این است:
این دویست گرم دقیقاً از کجای عالم کم شده است؟
تا بفهمم حلال است خوردن آن یا حرام!

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - اقتصاد 141 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
هویّت ِ بورس 22 + سه شنبه 98 فروردین 13 - 5:0 صبح

از پاسخ کامل و دقیق شما سپاسگذارم.مشخص هست با صبر و حوصله پاسخ دادین.
اما چندتا سوال دیگه هم هست که لطف می کنید اگر پاسخ بدین.
هرچه به دنبال ابزاری به نام آیس برگ گشتم به مفهومی و یا ابزاری با این واژه نرسیدم اگر امکانش هست بیان کنید در کدام بازار استفاده  می شود.
بیان کردید که کشورهای لیبرال فشار ها و تورم هاشونو انتقال می دهند به دیگر کشور ها مثل کشور ما که البته حرف درستی است.اما سوال پیش می اید که چطور ایالات متحده تورم خود را انتقال می دهد اما با این اوصاف باز هم 18 تریلیون دلار بدهی دارد؟
که البته گفته می شود تا 2020 به 30 تریلیون دلار می رسد.
این حجم بدهی درواقع از کجا  می اید؟الان که دیگر در جنگ نیستند وچرا وقتی دارند تورم خود را انتقال می دهند بازهم گرفتار این همه بدهی رو به رشد افسار گسیخته هستند؟
وشاید با وجود این حجم از بدهی عملا از خودشون هیچی ندارند.
بورس ابزاری دارد که جلوی بورس بازی را بگیرد که به ان توقف نماد می گویند،در جواب این نماد جوابتان چیست؟
البته این درست  است و می توان عنوان کرد که تا بورس بخواهد متوجه اتفاقات بشود و جلوی نماد رو بگیره و توقف بزنه و حسابرسی کنه بورس بازهای اصلی کارشون رو انجام دادن.
اما ایا همیشه قابل فرار هست این ابزار؟
وایا با توجه به این که میدانیم بورس کم خالی از اشکال یا همه سازگار ان دارای اشکال است.ایا این درست است که سهام رو به قصد بلند مدت ومنتفع شدن از  سود خود سهام که بهره وری کارخانه است خرید کرد؟ یا باز هم دارای ایراداتی است؟
که البته باز این بحثی پیش می اید که سهام رو داری از بورس بازان خرید می کنی.
پاسخ شما چیست؟
و سوال دیگر این که با وجود به شناخت ساختار بورس  و نحوه عملکرد افراد در ان.ایا به خیل این افراد پیوستن و همین بازی کوئیستی رو انجام دادن دارای ایراد است؟
ایراد به مفهوم اینکه پول و درامد حاصله  کثیف است یا تمیز؟
راحت کنم مطلب رو شخص خودتان باشید انجام می دهید؟و اگر انجام نمی دهید استدلالتونو بیان کنید لطفا
می دانم که باتوجه به ان همه توضیحات شاید دیگر نیاز به پاسخی نباشد اما
در پاسخ این سوال جواب دهید که وقتی همه میدانند در چه چرخه ای قرار گرفته اند و با علم واگاهی هستند و شرع هم در ظاهر با وجود شرایط و قوانین می گویید حلال اما باز چرا انجام نمی دهید؟ یا می دهید؟
مطلب دیگر این که نظراتان در مورد فارکس چیست؟
بورسی است که جهانی است و شاید همان قاعده ای که بیان شد حتما دران هم انجام می شود اما صلاح هست ( با سرمایه کم شاید چند دلار وریسک کم و تجربه و اطمینان) وارد شد؟
و می توان با این استدلال وارد ان شد که با غیر مسلمان وارد این بازی کوئیستی می شوی وایراد ندارد؟ پول حاصله تمیز است یا کثیف؟لطفا استدلال خود را بیان کنید.
و سوال دیگر خارج از این بحث ایا میتوان از غیر مسلمان دزدی کرد؟
و ایا استثنایی هست؟مثلا از کافر و مشرک یا واهبی یا ..... موردی هست که دزدی از ان افراد حلال باشد؟
در شرایط کنونی که نرخ ارزها افزایش یافته و تورم هم بالا رفته و همه چیز گران شده ایا تولید کننده ای که مواد اولیه ان از قبل بوده و با قیمت پایین تر از الان اقلام مورد نیازشو تهیه کرده و الان میخواهد عرضه کند می تواند با نرخ جدید عرضه کند یا با نرخ گذشته باید عرضه کند،چون قیمت اقلام خریداری شده اش قیمت قبل بوده باید به قیمت قبل عرضه کند؟
همین تولید کننده اگر بخواهد همان مقدار اقلام مورد نیاز خودش را تهیه کند برای ادامه تولید و بقا خودش باید شاید چند برابر  گذشته بپردازو  در صورتی که ارز گران شد و طلا گران شد و ملک گران شد و قیمت قابل پذیرش شد یعنی هرکسی طلا خرید کرد ارز خرید کرد ملک خرید کرد یا سهام بورس خرید کرد ان سود را به صورت حلال منتفع شد اما تولید کننده چیکار باید کند؟
ایا این اجازه رو دارد که با نرخ جدید عرضه کند یا باید همچون گذشته با همان قیمت کار کند؟
سوال دیگر اینکه با توجه به همه توضیحات درست شما اما سوال پیش می اید که ایا تا زمانی که پول توسط بانک ها مدام در حال خلق شدن هست پس ما نیز قاعدتا باید همینطور دچار تورم باشیم اما این وسط عرضه و تقاضا چه می شود؟
وقتی مردم جیبشان خالی شده وقتی توان  خرید باقی نماند وقتی  قیمت ها نجومی شده  وبرای مردم متوسط هم نیز دیگر توان خرید و تقاضایی نمانده این تورم های آتی چطور میخواهند رشد کنند؟
تا یک جایی  می توان گفت تاوان سوددهی بانک ها و سیستم پونزی رو مردم پرداخت میکنند عام مردم اما وقتی دیگر جیبی نمانده که بخواهند از جیب مردم برداشت کنند برسر قیمتها و تورم چه می اید؟
ایا به رشد خود ادامه می دهد همچون یک گاو سرکش  و قیمت ها با تورم  های اتی بالا می رود و برگشت پذیر نیستند؟
یا وقتی عملا کسی برای خرید نمانده باشد قیمت ها سیر نزولی خواهند گرفت به خود؟
پیش بینی شما از اینده چیست؟
مشخصا چند ماه اینده و سال 98 ایا قیمت ها باز هم با توجه به مشکلات موجود و کارهای انجام نشده بالا می رود؟
بازهم تورم خواهیم داشت؟البته ان چیزی که طبیعی هست و سالی 20 درصد شاید نه ایا تورم بیش از این تورم های سالیانه درپیش خواهیم داشت؟
ایا بازهم طلا مسکن ارز  و سهام افزایش پیدا میکنند؟
ایا بازهم ارزش دارایی ها بالا می رود و ارزش پول کاسته میشود؟
ایا تغییرات محسوس خواهد بود؟


این فیلم را مشاهده بفرمایید:
How To Beat The Market Makers Using Iceberg Orders

این متن را هم در ویکی‌پدیا بخوانید:
https://en.wikipedia.org/wiki/Dark_pool#Iceberg_orders

این معرفی را هم که ببینید:
https://www.tradingview.com/chart/GBPJPY/OgCPaokO-HOW-BIG-BANKS-MANIPULATE-THE-MARKET-ICEBERG-ORDER

به این توضیح روشن درباره معاملات آیسبرگ در بورس می‌رسید:
This is a technique big banks use to hide large sizes orders they are trying to fill without the public seeing their smaller transactions and have price move against them.

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - اقتصاد 141 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
هویّت ِ بورس 21 + چهارشنبه 97 اسفند 29 - 5:0 صبح

یک جاهایی هم تورّم را صادر می‌کنند
به عنوان پایان کلام عرض می‌کنم
این‌که بانک و بورس در آمریکا تورّم کمتری ایجاد می‌کند
و در کشور ما زیاد
به خاطر صدور است
کشورهای توسعه‌یافته کلونی‌ها را دارند
مستعمراتی برای صادرات تورّم
ما نداریم
و البته نباید هم داشته باشیم
جنگ‌های آمریکا هم در دهه‌های اخیر برای همین
باید بخشی از جهان نابود شود
تا سرمایه برای احیای آن به گردش بیافتد
هر کشور توسعه‌یافته‌ای را که مطالعه کنید
چند کشور فقیر را تحت قیمومیّت دارد
وام می‌دهند برای حمایت
ولی در حقیقت
تورّم خود را به آن‌جا صادر می‌کنند
زیرا برای بازپرداخت وام
منابع آن کشور را مفت و ارزان به چنگ می‌آورند
و با پولی که این وسط بهره می‌برند
خرید ارزان و فروش گران
تورّم خود را صفر که نه
کاهش می‌دهند
یعنی ضرر پونزی خود را کم می‌کنند

که چه؟
تا کسی نفهمد که آدام اسمیت غلط گفته
و نظام سرمایه‌داری از اساس ویران است
ثروت را که نمی‌افزاید هیچ
آن را کاهش هم می‌دهد
مثلاً آمریکایی که باید از تولید کالا ثروتمند می‌شد
امروز از تولید خدمات پول در می‌آورد
تولیدی که در تئوری آدام اسمیت اصلاً مولّد محسوب نمی‌شود
یعنی در حقیقت آمریکا
تولیدش کاهش یافته
اگر با مقیاسی که آدام اسمیت ارائه می‌دهد نگاه کنیم
و چون ثروت در حقیقت همان حجم تولید است
آمریکا فقیرتر شده
ولی چون بدهی‌ها و سندهای آن نقد به حساب می‌آیند
از طریق بانک و بورس
این کشورها به نظر ثروتمند نشان داده می‌شوند
آن‌ها با کاری که در کشورهای فقیر می‌شود برپا مانده‌اند
تقسیم کار جهانی به قول خودشان
لباسشان در بنگلادش دوخته می‌شود
لوازم برقی‌شان در چین
سیمان‌شان از فلان کشور آفریقایی
و...

بورس واقعاً مشارکت در سرمایه‌گذاری نیست
می‌توانست باشد
و اگر بود خیلی خوب
ولی نیست
بورس با تفکیک ارزش سهام از ارزش سرمایه
خدمت بزرگی کرده است
به نظام سرمایه‌داری
برای انباشت سرمایه
برای افزایش فاصله طبقاتی
یعنی افزایش فقر در جامعه
کاهش تولید
متزلزل کردن اقتصاد
این‌ها آثار بورس است
بورس از اساس پلید متولّد شده!

موفق باشید

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - اقتصاد 141 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
هویّت ِ بورس 20 + دوشنبه 97 اسفند 27 - 5:0 صبح

اما
این را بنده اضافه می‌کنم
وقتی به این نقطه برسد
کاپیتالیزم به بن‌بست می‌رسد
این که نمی‌شود
آن‌ها به این حرکت دائمی نیاز دارند
همیشه
وگرنه سوددهی متوقف می‌شود
و این یعنی نابودی تمام سیستم
چون سرمایه‌داری از آینده می‌خورد
اگر آینده تمام شود
همه‌اش حال شود
ناگهان ورشکسته می‌گردد
چون تمام بدهی‌ها حال می‌شود
و نقدها رسوا می‌گردد که بدهی بوده‌اند
پس

بله
نظام سرمایه‌داری دوباره آب به ظرف دو می‌ریزد
از ظرف یک به دو می‌دهد
این کار دولت است
یارانه می‌دهد
سوبسید
کوپن می‌دهد به فقرا
مثل ولفیری که در آمریکا و کانادا هست
بیمه بیکاری
حمایت می‌کند از بنگاه‌های کوچک
بعضی را از مالیات معاف می‌کند
بدهی بعضی ورشکسته‌ها را صفر می‌کند
اما
همه این‌ها به صورتی اندک
نه به اندازه‌ای که نظام سرمایه‌داری متلاشی شود
فقط برای این‌که نشود
برای این‌که جریان بدهی همچنان ادامه بیاید
برای این‌که پول
مثل خون
پیوسته در جامعه سرمایه‌داری در جریان بماند
چون اگر متوقف شود
دروغ بزرگ آدام اسمیت رو می‌شود
رسوا می‌شود
همه می‌فهمند که روی چیزی که نبود بنا شده‌اند
بقای این نظام به حرکت دائم است
درست مثل چرخ عصاری

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - اقتصاد 141 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
هویّت ِ بورس 19 + شنبه 97 اسفند 25 - 5:0 صبح

کف بورس هم ناراضی نیستند
آن‌ها هم گاهی شانس می‌آورند و می‌توانند در بخش‌های میانی نیمه اول نمودار قرار بگیرند
از صدقه‌سر یک موج‌ساز
آن‌ها هم به نوایی برسند
اگر هم یک روز ضرر کردند
سبد سهام دارند
همه تخم‌مرغ‌ها را که در یک سبد نچیده‌اند
پس ضررشان خیلی زیاد نیست
نابود نمی‌شوند
جالب این‌که همین قوانین را هم خود بورسی‌ها آموزش می‌دهند
که چه؟
که افراد را متقاعد کنند در بورس باشند
به بورس بیایند
چون سرمایه‌دارها به این ضررهای کوچک نیاز دارند

استاد ما مثال جالب‌تری داشت
که بنیان تمام این تفکر را نشان می‌دهد
و مکانیزم عمل آن را:
تصوّر کنید دو ظرف شیشه‌ای را
هر کدام روی یکی از کفه‌های ترازو
مقدار مساوی آب در هر کدام اگر بریزیم
برابر هم می‌ایستند
حالا
چند قطره آب به یک طرف اضافه می‌کنیم
چه می‌شود؟!
روشن است
چند میلی‌متر پایین‌تر می‌آید
فقط چند میلی‌متر
دوباره سیستم متعادل می‌شود
یعنی از حرکت می‌ایستد
ظرف اول چند میلی‌متر پایین‌تر از ظرف دوم
این اقتصاد سنّتی‌ست
بازار آزاد نیست
بانک ِ پول‌خلق‌کن در آن نیست
بورس ِ موج‌ساز در آن نیست
چرا؟
چون ارتباط بین ظرف‌ها قطع است



اما
حالا اگر بیاییم و از انتهای ظرف‌ها
شلنگی متصل سازیم
که دو ظرف به هم مرتبط شوند
این‌جا قانون ظروف متصله خود را نشان می‌دهد
حکومت می‌کند
این‌جا هم در ابتدا که دو ظرف مقدار مساوی آب دارند
دو کفه ترازو برابر می‌ایستد
اما
وقتی چند قطره آب را به یک ظرف اضافه کردیم
وقتی چند میلی‌متر پایین‌تر رفت
قانون ظروف مرتبطه می‌گوید که باید سطح مایع در هر دو مساوی باشد
پس مقداری آب از ظرف دوم به ظرف اول مکیده می‌شود
تا دوباره سطوح برابر شوند
غافل از این‌که
با این انتقال
وزن ظرف یک باز هم افزایش یافته است
حالا چند میلی‌متر پایین‌تر می‌رود
یعنی چه؟
یعنی مقدار زیادتری آب باید از ظرف دو به ظرف یک منتقل شود
تا قانون ظروف مرتبطه نقض نشود
سطح مایع برابر بماند
در هر دو ظرف
در نهایت چه می‌شود؟
معلوم است
آن‌قدر آب از ظرف دو به ظرف یک منتقل می‌شود
تا آن خالی
و این لبریز
به ته ترازو برسد



این مثال جالبی از استاد ما بود
اما...

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - اقتصاد 141 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
هویّت ِ بورس 18 + پنج شنبه 97 اسفند 23 - 5:0 صبح

بازار بورس مثل یک قمارخانه نیست
این دروغ است
چون بورس اصلاً قمار نیست
این نفهمیدن بازار بورس است

بورس یک فریب هرمی‌ست
گلدکوئیستی
با چه استدلالی؟
این:
وقتی مقدار کمی از تعداد افراد زیادی بدزدی که امید دارند مقدار زیادی از دیگران بدزدند، مقدار زیادی دزدی کرده‌ای، بدون آن‌که آن‌ها احساس کنند مقدار زیادی از دست داده‌اند!

این استراتژی و راهبرد اصلی معاملات پونزی‌ست
من دو نفر را تشویق می‌کنم تا هر کدام پول زوری به من بدهند
و در مقابل
فرصت داشته باشند که هر کدامشان از دو نفر دیگر پول زور بگیرند
آن‌ها قبول می‌کنند
چون هر کدام یک تومان به من می‌دهند
ولی دو تومان از زیرمجموعه خود می‌گیرند
این یعنی یک تومان سود خالص
و بعد همه ما بالایی‌ها
در سود پایینی‌ها شریک که باشیم
من از همه بیشتر سود می‌کنم
بیشتر می‌دزدم یعنی
پله بعدی من هم
کمتر از من
همین‌طور می‌رود پایین
همه با انتظار سود وارد می‌شوند
اما این زنجیره که تا ابد ادامه نمی‌یابد
پس چرا چنین ریسکی می‌کنند؟!

آن‌ها می‌فهمند که دچار یک سیستم پونزی هستند
ولی دوست دارند در بخش برنده آن باشند
وقتی هزینه - فرصت می‌کنند
می‌بینند اگر در بخش برنده باشند مثلاً صدهزار برده‌اند
ولی اگر در بخش بازنده بیافتند
فقط یک تومان ضرر کرده‌اند!

این خمیرمایه گلدکوئیست است
و تمام شبکه‌های هرمی
این‌که ضرر زیاد بین افراد زیاد تقسیم می‌شود
تا به هر کدام ضرر کمی برسد
ولی سود آن
در تعداد افراد کمی منحصر می‌ماند
پس تعداد زیادی از مردم ضرر کمی می‌کنند
تا چند نفر
سود بسیار زیادی به دست آورند

این در بانک تکرار می‌شود
همین در بورس هم
این شده اساس نظام سرمایه‌داری
همان روش داروغه ناتینگهام
از ضررهای کوچک سودهای بزرگ پدید می‌آید

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - اقتصاد 141 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
هویّت ِ بورس 17 + سه شنبه 97 اسفند 21 - 5:0 صبح

این بازی بورس است
که به صورت موازی و متوالی صورت می‌گیرد
یعنی چه؟
یعنی کف بورس از کجا پول برای خرید سهام شرکت الف می‌آورند؟
خب سهام شرکت‌های دیگر را می‌فروشند معمولاً
پس تلاطم ایجاد می‌شود
درست مثل یک دریا
سهام شرکت ب کلّی افت کرده

دریا که آرام می‌گیرد
وقت پیدایش یک موج جدید است
موج جدید دقیقاً از پایین‌ترین قسمت دریا آغاز می‌شود
گروه ارشد حالا خیز برمی‌دارد
تا سهام بی‌ارزش دیگری را باارزش کند
این‌بار شرکت ب را موضوع قرار می‌دهد
و...

جالب این‌که ابزارهای پیشرفته‌ای هم برای فریب دارند
هر روز هم می‌سازند
مثلاً فلان بازار می‌آید و معاملات آیس‌برگ طراحی می‌کند
که چه؟
که تو بتوانی هزار سهم بفروشی
ولی روی تابلو بنویسند ده سهم
چرا؟
تا زمان تداوم یک موج را افزایش دهند
در حقیقت طول موج بیشتر که بشود
سود گروه‌های اولی هم بیشتر می‌گردد
تو چون سرمایه کلان داری
بازار با این ترفند‌ها
با این قوانین ناعادلانه
تو را جذب خود می‌کند
تا موج‌سواری‌ات را به آن بورس خاصّ ببری
حالا آیس‌برگ که خرید و فروش کنی
سودت که بیشتر شود
بازار هم سود خود را برده است
آن‌ها از هر معامله‌ای کمیسیونی دارند
برنده قطعی و همیشگی آن‌ها هستند

نمودارهای پیچیده دارند
مثلاً کندل یا شمع
چهار مؤلفه را در یک میله نمایش می‌دهند
توسفید یا توسیاه
چهار قیمت در یک روز؛
لحظه باز شدن بورس
لحظه بسته شدن بورس
بالاترین
و پایین‌ترین قیمت فروش
که چه؟!
تا بتوانند موج‌ها را به سرعت شناسایی کنند
برای موج‌سواری سرمایه‌داران!

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - اقتصاد 141 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
هویّت ِ بورس 16 + یکشنبه 97 اسفند 19 - 5:0 صبح

یک‌بار دیگر با دقت عرض می‌کنم
گروه اول موج را ایجاد می‌کند
با خرید سریع و اندکی بالاتر از قیمت سهام
گروه دوم که خبردار می‌شود
شتابزده وارد گود خرید سهام می‌شود
گروه سوم دیرتر خبر می‌گردد
وقتی که قیمت سهام بالا رفته
و هر روز دارد بالاتر می‌رود
نمودار شیب مثبت محسوسی پیدا کرده
در این نقطه
گروه اول و دوم سهام خود را آهسته عرضه می‌کنند
می‌ریزند در بازار
تا گروه سوم بخرند
افراد زیادی با سرمایه‌های اندک
وقتی بخش مؤثری از این افراد خرید خود را کردند
دیگر مشتری نیست
تقاضای مؤثر کم می‌شود
این گروه سوم به چه امیدی آمده بودند؟
که گران‌تر بفروشند
ولی قیمت ثابت شده
به قله رسیده
حالا این‌ها شست‌شان خبردار می‌شود
می‌فهمند که وسط نمودارند
تجربه‌دارهایشان زود دست به کار فروش می‌شوند
تا کمتر ضرر کنند
تا در نیمه دوم نمودار
در بخش اولش باشند
موج سواری در حال تکمیل است
نمودار سقوط می‌کند
قیمت به وضعیت اولیه بر می‌گردد
با اندکی افزایش که مربوط به تورّم است
ولی
تعداد زیادی از سهام‌داران ضرر کرده‌اند
به که؟
یعنی پولشان دست چه کسی رفته است؟
دست آن گروه‌های یک و دویی که اول ِ موج بودند
گروهی که موج را ایجاد کرده از همه بیشتر سود کرده

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - اقتصاد 141 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
هویّت ِ بورس 15 + جمعه 97 اسفند 17 - 5:0 صبح

سرمایه‌دار چطور از سهام بازی می‌گیرد؟
گفتم که
دست گذاشت روی یک شرکت
یک سرمایه‌دار گاهی
و گاهی کنسرسیومی از آن‌ها
با تبانی
یا بدون آن حتی
چشم‌شان به نشانه‌هاست
به سلطان‌ها
وقتی یکی از سلطان‌های بورس دست به مهره می‌شود
خرید عمده می‌کند
طبقه‌های بعدی فوری خبر شده
از علائم درک کرده
حمله می‌کنند به خرید سهام آن شرکت
تا در نیمه ابتدایی شیب مثبت نمودار قرار بگیرند
بخشی که سود خالص دارد
چرا؟!



خوب دقت کنید
این‌جا بحث سخت می‌شود
نمودار موج افزایشی سهام را تصوّر کنید
دو نیمه است
نیمه اول افزایش قیمت هر سهم است
و نیمه دوم
کاهش آن
نیمه اول را هم دو بخش کنید
گنده‌ها اول ِ اول قرار می‌گیرند
سهام را به قیمت اولیه می‌خرند
یعنی ارزان
یهو گران می‌شود
گروه بعدی دست به کار شده و می‌خرند
گران‌تر می‌شود
حالا کف بورس اقدام به خرید می‌کند
افرادی که سرمایه کم دارند
این‌ها تعدادشان زیاد است
ولی سرمایه‌شان کم
این‌ها سهام را از چه کسانی می‌خرند؟!
آها
این‌جاست که جالب می‌شود
این‌ها سهام را از آن اولی‌ها می‌خرند
و بعد دومی‌ها
یعنی بخش دوم نیمه اول نمودار سینوسی ِ تغییر نرخ سهام
مربوط به خرید عمده این افراد می‌شود
افرادی که از شیب سریع گران شدن قیمت سهام شرکت
به طمع افتاده‌اند
این شرکت خاصّ
آمده‌اند که سودی ببرند
اما دیر
چون خیلی زود نمودار به قله خود می‌رسد
قله کجاست؟

جایی‌که قیمت سهام به اوج خود برسد
و بازار اشباع شود
آن‌جا قلّه است
جایی که کف بازار سیراب شود
از آن‌جا سقوط آغاز می‌گردد

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - اقتصاد 141 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
هویّت ِ بورس 14 + چهارشنبه 97 اسفند 15 - 5:0 صبح

ارزش سهام که وابسته به ارزش سرمایه بود
اصلاً سهام که چیزی جز سرمایه نبود
مگر سرمایه شرکت افزایش یافته؟
نه
آیا تورّم سبب گران‌تر شدن سرمایه شده؟
نه
این رشد از تورّم خیلی سریع‌تر است
پس این رشد مربوط به چیست؟!
مربوط به بازار آزاد است
دست نامرئی آدام اسمیت این‌جا هم فلج است
نمی‌تواند به درستی کار کند
او می‌گفت می‌کند
ولی می‌بینیم کند است
اگر بکند هم، دیر!

سهام از سرمایه منفک شده
مستقل شده یعنی
این بزرگ‌ترین دزدی بورس است
فریب آن
درست مثل بانک
برای همین بود که ابتدا بانک را توضیح دادم
اسکناس قرار بود نمادی از طلا و نقره باشد
طلا و نقره یعنی سر جای خودش باشد
اسکناس به جای آن راه برود
بعد مستقل شد
اسکناس
ارزشی مستقل یافت
شد وسیله بازی در بانک

بورس هم همین
سهامی که قرار بود نمادی از سرمایه باشد
حالا مستقل از سرمایه
وسیله بازی سرمایه‌داری قرار گرفته
اما
سرمایه‌دار چطور از سهام بازی می‌گیرد؟

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - اقتصاد 141 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >

دوشنبه 103 آذر 5

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
مباحثه - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X