زن کژدمى است ، گزیدنش شیرین . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
ضرر واقعی در بورس + پنج شنبه 04 تیر 12 - 12:29 عصر

پایین آمدن ارزش سهام «ضرر» نیست
فروختن سهام در زمان پایین بودن ارزش آن «ضرر» است

این یکی از اصول بازار بورس است
حرفه‌ای‌ها می‌دانند
مردم عادی نه

مثال:
سیصد میلیون دادی ماشین خریدی
بازار به هم می‌ریزد
قیمت آن می‌شود دویست میلیون
غیرحرفه‌ای ناراحت می‌شود
کسی که بازار را نمی‌شناسد:
دیدی ضرر کردم
صد میلیون تومان از دست دادم
سیصد خریدم، الآن شده دویست

بازاری می‌داند:
اشتباه می‌کنی
تو یک ماشین خریدی سیصد
هنوز هم ماشین را داری
ارزش آن بالا و پایین می‌شود
ولی ماشین که ماشین است
تغییری نکرده
بله
اگر الآن آن را بفروشی
به قیمت روز
به دویست
البته که صد ضرر است
اما اگر نگهداری
دو سه ماه دیگر که قیمت برگشت
اصلاً شاید به چهارصد هم برسد
اگر آن روز بفروشی سود هم دارد
تا کالا تبدیل به ثمن نشده که سود و ضرری ندارد!
سود و ضرر، فرع بر معامله است

بورس هم همین
مردم در تلاطم، نگران
چون ضابطه را نمی‌دانند
هراس هم که خوراک بورس‌بازان
هر بحرانی برای آنان فرصت است
مثلاً همین بحران اخیر

دولت دو هفته بورس را بست
خوب هم کرد
وضعیت جنگی
بازار باید ثبات داشته باشد
مردم چه اندیشه می‌کنند؟
آن‌هایی که حرفه‌ای بورس نیستند:

1. حقیقت (فکت): دو هفته بورس بسته شد.
2. تحلیل (نتیجه‌گیری ذهنی): یقین قرار بود سقوط کند.
3. حقیقت: بورس شنبه باز می‌شود.
4. تحلیل: آن سقوط، شنبه اتفاق می‌افتد.
5. حقیقت: حاشیه ارزش سهام در ایران محدودیت دارد.
6. نتیجه: قیمت نمی‌تواند یک روزه سقوط کند.
7. نتیجه: سقوط به صورت تدریجی اتفاق می‌افتد.
8. حقیقت: اگر روز اول بفروشم ضرر می‌کنم.
9. تحلیل: اگر روز دوم بفروشم بیشتر ضرر می‌کنم.
10. تحلیل: هر روز دیرتر بفروشم ضرر بیشتر است.
11. تصمیم: روز اول با کمترین قیمت بازار می‌فروشم.
12. نتیجه: صف فروش پر می‌شود؛ هزار هزار میلیارد...
13. نتیجه: ارزش بازار سهام سقوط می‌کند، چون خیلی‌ها همین کار را می‌کنند.

اما حرفه‌ای‌ها:

1. احساس: آخ‌جون بحران!
2. حقیقت: مردم در بحران دچار مغالطه ضرر می‌شوند.
3. تحلیل: ارزش سهام ظرف یک هفته به کف قیمت می‌رسد.
4. تحلیل: کف قیمت جایی‌ست که دیگر به استخوان مردم می‌رسد و حاضر نیستند آن‌مقدار ضرر را متحمّل شوند. مثلاً شاید تا نصف قیمت.
5. تحلیل: هر چه بتوانم پس از یک هفته می‌خرم.
6. نتیجه: صف خرید پر می‌شود.
7. حقیقت: غیرحرفه‌ای‌ها ضرر می‌کنند، چون سهام خود را در ارزانی فروختند.
8. حقیقت: حرفه‌ای‌ها سود کردند، زیرا سهام را در ارزانی خریدند.
9. حقیقت: صف خرید سبب بازگشت قیمت می‌شود و شاخص مثبت می‌گردد.
10. حقیقت: مردم عادی دوباره به بورس باز می‌گردند، زیرا ارزش سهام رو به رشد است.
11. نتیجه: مردم عادی همان سهام قبلی خود را که ارزان فروختند حالا گران می‌خرند، به امید این‌که در رشد بعدی بفروشند و سود کنند.
12. حقیقت: غیرحرفه‌ای‌ها خودشان گرفتار سقوطی شدند که خودشان با تحلیل نادرست آن را پدید آوردند.
13. حقیقت: حرفه‌ای‌ها هم به این تحلیل‌ها دامن می‌زنند. الکی سیگنال می‌دهند، تا از بحران فرصت بسازند.
14. نتیجه: فاصله طبقاتی باز هم بیشتر شده است، زیرا بحران توانسته پول را از جیب طبقه متوسط بیرون آورده و داخل جیب طبقه مستکبر و اشرافی کند.

مطلب خیلی ساده است:
پایین آمدن ارزش سهام «ضرر» نیست
فروختن سهام در زمان پایین بودن ارزش آن «ضرر» است


دو هفته شاخص بورس منفی بود
دو هفته ارزش سهام پایین آمد
نفروش
دست نگه دار
سمت بازار نرو
اجازه بده تا ترس و هراس از میان برود
ترس و هراس آدم‌های غیرحرفه‌ای
مردم را آگاه کن
از این ماجرای عجیب بورس‌بازی
همه چیز حل می‌شود
بازار دوباره به ثبات باز می‌گردد
چیزی که بورس‌بازان نمی‌خواهند
آن‌ها در نوسان است که سود می‌برند

قبلاً مفصل درباره بورس این‌جا نوشته بودم
و مطلبی درباره فریب بورس!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: اقتصاد 144 - فاصله طبقاتی 17 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
یازده منهای یازده + سه شنبه 04 تیر 3 - 8:24 صبح

جنگ 33 روزه:
حمله سال 2006 اسرائیل به لبنان

جنگ 22 روزه:
حمله سال 2008 اسرائیل به غزه

جنگ 11 روزه:
حمله سال 2025 اسرائیل به ایران

جنگ بعدی چند روزه خواهد بود؟!
پایان...


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: دشمن 16 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
جنگ ناگزیر + جمعه 04 خرداد 30 - 11:1 صبح

داری از خیابان رد می‌شوی
یحیا و سینا را می‌بینی
سینا به شدت او را می‌زند
یحیا بر زمین افتاده و به خود می‌پیچد
صدای شکستن استخوان‌ها
مشت‌ها و لگدهای محکم سیناست که بر بدن نحیف یحیا فرود می‌آید
دو سه نفری دوره کرده نگاه می‌کنند
چند قلچماق درشت‌هیکل
یکی‌شان چوب‌دستی به سینا می‌دهد
پای یحیا را میان دو جدول جوی کنار خیابان قرار می‌دهد
محکم می‌زند
به‌قدری محکم
که صدای شکستن استخوان پا فضا را پر می‌کند
چوب هم می‌شکند
از شدت ضربه
دیگری میله آهنی به دست سینا می‌دهد
یحیا با ظاهری چون مردگان
جان بی‌جان خود را روی آسفالت می‌کشد
سینا با میله آهنی بر سر یحیا می‌کوبد
خون بر کف خیابان جاری‌ست
بیشتر جاری می‌شود
با سری که شکافته
یحیا نشان می‌دهد که هنوز زنده است
با حرکت ضعیف انگشتان یک‌دست

چه می‌کنی؟
با خود در اندیشه:
آیا به کمک یحیا بشتابم
من که زورم به سینا نمی‌رسد
به او برسد
به هیاکله پیرامونی‌اش نمی‌رسد
این‌ها دار و دسته‌اند
یکی دو نفر که نیستند
چه کنم؟

حتی اگر یحیا مقصر بوده
خطایی هم کرده باشد
اصلاً او دعوا را شروع
این که نمی‌شود
این‌طور زجر دادن و این‌طور نفس را گرفتن
این‌طور انسانیت را زیر پا لگدمال کردن
سینا روی سینه یحیا بالا و پایین می‌پرد
صداهایی می‌آید
یک‌یک استخوان‌های نازک سینه است که می‌شکند

من چه کنم؟
آیا حرف بزنم با سینا؟
به حرفم گوش می‌دهد؟
سؤال که پرسیدم بی‌ربط گفت:
- به تو ربطی ندارد.
پاسخش خیلی ساده:
- زورم می‌رسد، می‌زنم، دلم می‌خواهد!

من این وسط چه باید کنم؟
هیچ کمکی هم نیست
آدم دیگری هم اصلاً نیست
فریادرسی
چه کنم؟
بایستم و تماشا
فرصتی که یحیا را نابود کند؟!
بکشد و بی‌جان نماید؟
البته که زیاد هم تا آخر نمانده
جان یحیا
همه را ستانده
چه کنم؟
چه کاری از من ساخته است؟

مسئله این است
قضیه قضیه ساده‌ای‌ست
خیلی پیچیده و دشوار نیست
فهمش هم آسان
از آن‌چیزهایی که تصوّرش تصدیق می‌آورد

تصمیم آدم‌ها تفاوت می‌کند؛
آدم خوب باشد یا خودخواه
خوب باشد می‌رود سمت یحیا
خودخواه می‌رود پی کار خود
انگار نه انگار
اصلاً چیزی ندیده است
خوب اما نمی‌رود
آدم خوب دست و پای سینا را می‌گیرد
به یحیا کمک می‌کند
حتی اگر بداند حریف ِ زور سینا نیست
حتی اگر بداند دار و دسته دارد
حتی اگر از قلچماق‌ها بترسد
جان خود را فدای آزادی می‌کند
فدای انصاف
فدای عدالت
فدای مبارزه با ظلم:
شاید سینا مرا هم بزند
ولی ضربه‌ای از یحیا می‌کاهد
هر ضربه‌ای که بر بدن من فرود آید
بگذار تا من هم شریک درد یحیا باشم
اگر بناست بمیرد
بگذار با هم بمیریم
تا نشانی از من باقی بماند
میراثی ماندگار
ارزشی جاودان
تا خوبی از بین نرود
خوبی باید بماند
حتی اگر همه مردم دنیا بد شوند!

قضیه غزه و اسرائیل این است
قضیه فلسطین
قضیه روشن است
هذه قضیة
قضیه‌ای که باید تمام شود
اگر قرار است فلسطین بمیرد
اگر قرار است اسرائیل پیروز شود
پیروزی شرارت
پیروزی بدی‌ها
چرا ایرانی زنده باشد؟!
«ایرانی» زنده باشد و «خوبی» بمیرد؟!
ارزش انسان چیست؟
به زنده بودن؟
یا به مدافع حق مظلوم بودن؟
به انسان بودن
مگر «انسان» همین نیست

خوبی مرده است
اگر فلسطین بمیرد
زیر ظلم و ستم جهانیان
انسان مرده است
«انسان» بمیرد؟
یا ایرانی؟
ایرانی زنده باشد و انسانیت بمیرد؟!
این شرف دارد؟
این زندگی شرف دارد؟
این زندگی شرافتمندانه است؟

زنده بمانی و انسان نباشی
خنزیر و قرده هستی
بلکه کمتر
بود و نبود تو فرقی ندارد
اگر انسانیت بمیرد

بگذار انسانیت بماند
حتی اگر ایران بمیرد
این ایران «شرف» دارد
ایران باشرف چنین ایرانی‌ست
«ایرانی» که خود را فدای «شرف انسانیّت» کند
من چنین ایرانی هستم!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: دشمن 16 - خواص 18 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی + چهارشنبه 04 خرداد 21 - 4:13 عصر

چرا باید جدا باشد
سخت است خب
یک فونت برای متن
یک فونت دیگر برای دعاها
تازه یک فونت هم نمی‌شود
بعضی دعاها در یک فونت
دعاهای خاص شیعه و انقلاب یک فونت دیگر
بعد وقتی فایل را در دستگاه دیگری باز کنی
چند فونت باید نصب کنی؟!



شش فونت را ویرایش کردم
علائم را بردم داخل فونت متن
خیلی راحت شد
علائمی که معمولاً استفاده می‌شود

از این‌جا دانلود کنید:
LotusYA-Regular.ttf
LotusYA-Bold.ttf
ZarYA-Regular.ttf
ZarYA-Bold.ttf
VazirYA-Regular.ttf
VahidYA-Regular.ttf

این نمونه متن است:



[تصویر بزرگ]

تازه می‌توان «تصحیح خودکار» هم به‌کار بست
در Word
تا وقتی مثلاً بنویسی مدظله
تبدیل کند به علامت اختصاصی آن
به‌صورت خودکار
در بخش AutoCorrect



با تشکر از سازندگان فونت‌های اصلی
من فقط 9 کاراکتر آن‌ها را تعویض کردم
استفاده کنید
و دعایم کنید!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

   1   2   3   4   5   >>   >

یکشنبه 04 تیر 15

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر روحانیت بازی خواص فاصله طبقاتی دشمن فیلم ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X