آن که پى چاره‏هاى گونه‏گون تازد ، چاره‏جویى کار او را نسازد . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
فقر ِ عمومی و عمومیّت ِ فقر + دوشنبه 02 آبان 15 - 2:59 عصر

درباره فقر پرسید
گله می‌کرد
این‌طور پاسخش را دادم:


در گذشته فقر ناشی از ظلم یک فرد نسبت به یک فرد دیگر بود
زمین او را می‌گرفت
اموال او را می‌دزدید
یا در اثر حادثه‌ای توان کار را از دست می‌داد

امروزه اما فقر به عنوان یک امر رایج اجتماعی در آمده
علت آن هم «افزایش حجم پایه پولی»
یعنی بانک‌ها دزدی می‌کنند
از طریق قرض دادن ثروتی که «تولید نشده است» هنوز
اعتبار و پول رایج در جامعه را افزایش می‌دهند
اثر آن هم این:
میزان پول ِ در جریان جامعه بالا می‌رود
ارزش پول پایین می‌آید
چون با کار انجام شده در جامعه مساوی نیست
یعنی هزار تومانی که در جیب من است
فردا دیگر قدرت خرید هزار تومان را ندارد
تبدیل به پانصد تومان می‌شود

در این میان
افرادی که کالا دارند
خصوصاً کالاهای سرمایه‌ای؛
زمین، خانه، خودرو، طلا، ارز، سکه
این‌ها چیزی از ارزش کالایشان کم نمی‌شود

ولی کسانی که پول دارند
این پول دچار کاهش ارزش می‌شود
ولی درآمدها و حقوق‌ها چه؟!
به این میزان که افزایش نمی‌یابد

سال 1384 صداوسیما کار می‌کردم
ماهی 100 هزار تومان حقوق
سکه حدود 100 هزار تومان
یعنی
ماهی یک سکه طلا درآمد
به سادگی تمام نیازهای زندگی تأمین
به مغازه که می‌رفتم
هر چه نیاز داشتیم می‌خریدم
از همین سوپری محل خودمان هم

اما پایه پولی 30 برابر در این سال‌ها افزایش یافت
الآن دو سه میلیون حقوق
سکه به 25 میلیون تومان رسیده

دقت کنید
قیمت طلا بالا نرفته
طلا خود ابزار و خط‌کش محاسبه ارزش است
قیمت آن «مبنا»ست
تغییر در مبنا معنا ندارد
واحد اندازه‌گیری که تغییر نمی‌کند
بلکه ارزش پول پایین آمده

امروز اگر ماهی 25 میلیون تومان حقوق
تازه به اندازه آن سال درآمد
سال 1384
ولی درآمد یک دهم شده است
پس توان خرید هم یک دهم
نتیجه؟!

دیگر نمی‌توان از سوپری محل خرید کرد
باید برویم در صف بایستیم
همه‌مان
از فروشگاه‌های ارزان‌فروشی
مثل فروشگاه جانبازان



اما در عوض
آن‌هایی که کالاهای سرمایه‌ای داشتند
زمین، خانه، خودرو، طلا، ارز، سکه
تمام این ثروت را به جیب خود می‌ریزند
ثروتی که ما از آن محروم شده‌ایم
من و امثال من
بدون این‌که متوجه باشند
بدون این‌که خودشان هم بدانند
ثروت‌های هنگفت به دست می‌آورند
در حقیقت همان اعتباری است که از ما دزدیده شده
به همّت بانک‌هایی که وام می‌دهند
ربا می‌گیرند و ربا می‌دهند
بر حجم پول جامعه می‌افزایند

این سبب فقرهای بزرگ اجتماعی می‌شود
همه ما این فقر را می‌چشیم
همه ما که توان تهیه کالاهای سرمایه‌ای را نداشته‌ایم
به همین خاطر دچار فقر می‌‌شویم

در نظامی که مبتنی بر اقتصاد سرمایه‌محور است
ارزش هر چیزی با پول سنجیده می‌شود
معلم وقتی می‌بیند درآمد او مساوی با یک رفتگر است
احساس می‌کند ارزش اجتماعی پایینی پیدا کرده
وقتی خواستگاری برود
ارزش اجتماعی او را با چه می‌سنجند؟!
واقعاً با همین درآمد
به او دختر دلخواهش را نمی‌دهند

مدارس هم وقتی طبقه‌بندی می‌شوند
دولتی، نمونه دولتی، شاهد، سمپا، غیرانتفاعی
فقط ثروتمندان می‌توانند از آموزش‌های پیشرفته استفاده کنند
از بهترین معلم‌ها
طبیعتاً همین‌ها هم مدارک دانشگاهی مهم را کسب کرده
در آینده همین قشر می‌توانند مناصب را به دست بگیرند
همین قشر ثروتمند
همین قشر دارای کالاهای سرمایه‌ای
مناصب سیاسی و اقتصادی و فرهنگی نظام را
جامعه تبدیل می‌شود به الیگارشی ثروت
بر فقرا حکومت می‌کنند!

تنها دو راه برای کاهش فقر ممکن است
در این میان؛
یکی این‌که مانند سرمایه‌داران شروع کند به چاپیدن
وام گرفتن
سرمایه جمع کردن
سرمایه را با بی‌انصافی و بی‌رحمی به کار انداختن
این سهام و آن سهام را خریدن
آن سهام و این‌یکی را به موقع فروختن
سود روی سود جمع کردن
یعنی قرار گرفتن در ساختار ظلم اجتماعی

راه دیگر چه؟!
این‌که نظام اجتماعی دوباره انقلاب کند
یک انقلاب فرهنگی
ساختارهای توزیع اختیارات را عوض کند
اختیارات قدرت و ثروت را
مثل سال 1357

در این صورت دوباره فقر کاهش یافته
سرمایه‌ها در طبقات پایین پخش می‌شود

در غیر این دو صورت
بایستی با فقر کنار آمد
به آن راضی شد
با کاهش مصرف
افزایش تولید
بلکه بتوان صرفاً در حداقل زندگی و حیات باقی ماند

استاد حسینی(ره) می‌گفت:
ظلم بر دو نوع است؛ ظلم فردی و ظلم اجتماعی
ما امروز گرفتار دومی هستیم
سبب فقر اجتماعی

یاعلی


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - اقتصاد 144 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 - آقامنیر 118 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
رأی ِ مخفی + پنج شنبه 02 مهر 13 - 2:31 عصر

برایم همیشه سؤال بود
بچه که بودم
چرا مخفی رأی می‌دهند؟
هم حضرت امام (ره)
هم حضرت آقا
مقام معظّم رهبری
در هر انتخاباتی که برگزار می‌شود
تا این‌که...

مریم: بابا میشه بریم این هفته تهران دیدن عمه؟
- با بقیه صحبت کن
اگر هر سه تا موافق باشید می‌رویم

خیلی سعی کرد
تلاش
آن‌ها را متقاعد
هنگام گفتگو با سیدمرتضی
وقتی رفتن به تهران را «تفریح» معرفی کرد
- یادتان نیست
دو سال پیش که رفتیم
اصلاً تهران تفریح دارد؟
عمه که خودش دو سه ماه یکبار می‌آید قم
عموحسن و عموحسین هم می‌آیند
آن همه شلوغی و ترافیک و دود و هوای بد
شب هم چقدر سر و صدای ماشین می‌آید که نمی‌شود خوابید
تهران چه تفریحی دارد؟
حداقل همین کهک برویم که بیشتر خوش می‌گذرد!

عصبانی شد
وقتی این حرف‌ها را زدم
مریم: چرا حرفتو عوض کردی
مگه نگفتی موافقی؟

صدایم را آرام کردم تا آرام شود
بفهمد دعوا ندارم:
- ببین دخترم
من حرفم رو عوض نکردم
گفتم اگر موافق باشید هر سه
می‌رویم
ولی
آیا حق ندارم نظر خودم را بگویم؟!
من نظر خودم را گفتم
این‌که به نظرم تهران رفتن هیچ لطفی ندارد
حداقل این‌که می‌گویی تفریح
به نظر من تفریح نیست
حداکثر دید و بازدید و عیادت بستگان!

مریم باز هم عصبانی:
چرا نظرتو می‌گی؟
خب وقتی نظرتو می‌گی
نظر سیدمرتضی و سیداحمد عوض میشه دیگه!

- جان؟!
یعنی چون استدلال من درست است
چون منطق درستی دارم
چون حرف صحیح می‌زنم
خب این تأثیر میذاره و تصمیم دیگران رو درست میکنه
نباید حرف بزنم؟!



اشکش در آمده بود دیگر
خشم و نفرت را می‌شد در نگاهش دید
- باشه
قبول
من اصلاً دیگه نظر خودمو نمیگم
خود شما نظر بدید
هر سه تایی‌تون
تو هم راضی‌شون کن
من نظرمو نمیگم که رو نظر اونا اثر نذاره
خوبه؟!
مشکل حل شد؟!

بله، مشکل حل شد
تهران هم رفتیم
و برگشتیم
و من نظر خود را دیگر نگفتم
و این‌طور بود که فهمیدم
جامعه نیاز به آرامش و وحدت دارد
رهبر جامعه نمی‌تواند نظر خود را همیشه بیان کند
گاهی باید مخفی باشد
حتی رأی در انتخابات
ریاست جمهوری یا مجلس یا خبرگان
دیگران بفهمند شرّ می‌شود
همیشه هستند آدم‌هایی که از علنی شدن رأی رهبران برمی‌آشوبند!

قال امام الصّالِحین(ع): «وَ لَا تَصَدَّعُوا عَلَى سُلْطَانِکُمْ فَتَذُمُّوا غِبَّ فِعَالِکُمْ، وَ لَا تَقْتَحِمُوا مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ فَوْرِ نَارِ الْفِتْنَةِ وَ أَمِیطُوا عَنْ سَنَنِهَا وَ خَلُّوا قَصْدَ السَّبِیلِ لَهَا ... إِنَّمَا مَثَلِی بَیْنَکُمْ کَمَثَلِ السِّرَاجِ فِی الظُّلْمَةِ یَسْتَضِیءُ بِهِ مَنْ وَلَجَهَا» (نهج‌البلاغه، خ187)
هرگز از اطراف پیشواى خود پراکنده نشوید که سرانجام، خویشتن را به خاطر اعمال خود نکوهش خواهید کرد. خود را در آتش فتنه اى که در پیش است نیفکنید و از مسیر آن دورى گزینید. راه را براى عبور آن، باز گذارید ... مَثَل من در میان شما همچون چراغ در تاریکى است که هر کس در ظلمت قرار گیرد از نور آن بهره مى برد. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
دستاورد تحصیلی + جمعه 02 مرداد 27 - 9:31 صبح

امسال عالی بود
کرونا تمام
کلاس‌ها حضوری
مدرسه‌ها بر روال
نه دیگر مجازی
شاد و ایتا تعطیل
نمره‌هایشان هم عالی

سیدمرتضی که زیر 19.5 نداشت:



سیداحمد هم همین‌طور
کمترین 19.5:



اما سیده مریم
شگفت‌آور
چون دهم هم
متوسطه دوم
اصلاً غیر از 20 نبود
کارنامه انگار ایده‌آل
انگار نسخه تست نرم‌افزار است
همه فیلدها در بالاترین اندازه ممکن
بالاتر از آن دیگر فرض ندارد:



خدا را شکر می‌کنم
زحمات‌شان به نتیجه نشسته
خداوند لطف فرموده
که
لا حول و لا قوّة إلا بالله العلی العظیم!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - مدرسه 36 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
رابطه فاصله طبقاتی با استبداد + دوشنبه 02 مرداد 23 - 2:36 عصر

شرح چرخه تزایدی فاصله طبقاتی

فاصله طبقاتی که ایجاد شود، زیاد شود، ثروتمندان پیوسته تجلیل و تمجید می‌شوند، از سوی مردم، رسانه‌ها و خواصّ. خدمات مهم و اصلی در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد و از همه مواهب اجتماعی برخوردار. در سوی دیگر، مستضعفین مدام تحقیر می‌شوند، از سوی خانواده، خویش و قوم، اطرافیان، رسانه‌ها و حتی دولت. همین که یارانه و سوبسید می‌دهند، تحقیر از همین‌جا شروع می‌شود؛ خدمات اجتماعی مانند: بهزیستی و کمیته امداد. این‌ها برای رهایی از تحقیر دنبال کسب ثروت می‌دوند و حرص‌شان به دنیا پیوسته زیاد می‌شود. آن‌ها نیز وقتی با مراجعه بیش از پیش فقرا و نیازمندان مواجه می‌شوند، دست‌هایی که سمت‌شان دراز است، نگاه آرزومندانه‌شان را که می‌بینند، خود را عقب می‌کشند و خصلت خساست و بُخل در آن‌ها بیشتر و بیشتر می‌شود. بدین‌ترتیب فاصله فرهنگی هم به تبع فاصله طبقاتی افزایش یافته و دزدی و تجاوز را آسان‌تر می‌کند. احساس همبستگی عاطفی و اجتماعی میان طبقات از دست رفته و برای فقیر دزدی از غنی ساده‌تر به نظر می‌رسد. افزایش جرم ایجاد ناامنی می‌کند و برای جلوگیری از درگیری‌ها، اغتشاشات و جرم‌ها و جنایت‌ها از طرفی باید پلیس تقویت شود و از سوی دیگر فرهنگ و اخلاق تقویت شود. اخلاقی که در این زمینه ترویج داده شده و توصیه می‌گردد حفظ آرامش و پذیرش حقارت و ظلم است. بهترین نمونه برای آن مذاهب ساختگی هندوستان است که ظلم استثماری انگلیس را توجیه می‌کرد. نیروی پلیس و نیروی رسانه‌ای دست به دست هم فضایی را فراهم می‌آورند که حاکمیت به سمت استبداد پیش رود و با عدم پاسخگویی و کاهش شفافیّت، رانت‌خواری را برای ثروتمندان ساده‌تر و فراوان‌تر سازد. این رانت مدام بر ثروت آن‌ها می‌افزاید؛ ثروتی که از کام فقرا بیرون کشیده می‌شود و آن‌ها را هر روز بی‌چیزتر می‌کند. پس فاصله طبقاتی بیشتر شده و در حلقه‌ای فزاینده در می‌غلتد.

[تصویر در اندازه بزرگ]

روش جلوگیری از فرایند تزایدی چرخه

هنگامی که با یک چرخه بی‌پایان مواجه باشیم، تأثیر و تأثّری که همواره خود را تقویت می‌کند و افزایش تصاعدی می‌یابد، باید ابتدا موانعی برای تأثیرات زنجیره‌ای ایجاد کرد، مانند رآکتورهای هسته‌ایی که با غلاف‌هایی ارتباط میله‌های سوخت را قطع می‌کنند، غلاف‌هایی که مانع حرکت نوترون‌ها هستند. اولین گام این است که تا می‌شود مانع تجلیل و تشویق ثروتمندان شویم، چون مانع تحقیر فقرا که نمی‌توان شد. آن‌ها را هر طور که حمایت کنی خود نوعی تحقیر است. از قوی‌تر شدن پلیس باید جلوگیری کرد. قوانین نباید به سمتی رود که دست پلیس را بازتر کند. افزایش نظارت بر پلیس و کاهش اقتدار آن اگر چه امنیت را کاهش می‌دهد، ولی تأثیر این کاهش امنیت بر مستکبرین بیشتر است تا مستضعفین. این نکته اگر چه دلیلی بر فرار سرمایه از کشور دانسته می‌شود، ولی مانع بزرگی برای افزایش فاصله طبقاتی‌ست. به جای رواج فرهنگ مدارا با ظلم، رسانه‌ها و خواصّ باید تأکید بر مطالبه‌گری کنند. قوه قضائیه بایستی شکایت از حاکمیت را ساده کند. هر فردی به راحتی بتواند علیه هر ارگان دولتی و حاکمیتی شکایت تنظیم کند و پیگیری شود. مدیران تحت تعقیب قانونی قرار بگیرند. با تأکید رسانه‌ها بر شفافیت و افزایش پرسشگری از مسئولین، استفاده از رانت برای ثروتمندان سخت‌تر خواهد شد و همه این امور مانند ترمز از سرعت افزایش فاصله طبقاتی خواهد کاست، اگر چه آن را کاهش نخواهد داد. بیشتر بار این مسئولیت‌ها هم بر عهده خواص؛ نخبگان حوزوی و دانشگاهی، سلبریتی‌ها، خبرنگارها و خبرگزاری‌هاست، یعنی رسانه.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: اقتصاد 144 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
شدّت ِ عدالت + چهارشنبه 02 مرداد 4 - 2:45 صبح

این را امروز گفت
تا به حال نمی‌دانستم
نگفته بود یعنی

- این‌قدر از عدالت برای ما گفته بودی
وقتی دست راستم را می‌خاراندم
حس می‌کردم عدالت نیست
ظلم شده
دست چپم را هم می‌خاراندم تا به عدالت رفتار کرده باشم!



از خاطرات کودکی‌اش
تأثیرات اصرار بر عدالت
در ادامه اضافه کرد:

- هر دو با هم نیاز به خاراندن پیدا می‌کردند
بعد از مدتی که به عدالت رفتار کردم!

این را جدّی می‌گفت
این‌قدر جدّی گرفته بود
عدالت را
این‌قدر اثر گذاشته بود
تأکیدی که داشتم
در تمام طول زندگی
از کودکی‌شان
عدالت این‌قدر مهم است
درونی شدن و ارتکازش

عدالت آرامش می‌آورد
امنیت
حسّ امنیت
وقتی مطمئن باشد حقّش ضایع نمی‌شود
انسان دیگر چه اضطرابی خواهد داشت؟!
جامعه به آرامش می‌رسد.

وَ سُئِلَ (ع) أَیُّهُمَا أَفْضَلُ، الْعَدْلُ أَوِ الْجُودُ؟ فَقَالَ (ع): الْعَدْلُ یَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا، وَ الْجُودُ یُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا؛ وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ، وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ؛ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا. (نهج‌البلاغه، ح437)
(از امام پرسیدند عدل یا بخشش، کدام یک برتر است، فرمود:) عدالت: هر چیزى را در جاى خود مى نهد، در حالى که بخشش آن را از جاى خود خارج مى سازد. عدالت تدبیر عمومى مردم است، در حالى که بخشش گروه خاصّى را شامل است، پس عدالت شریف تر و برتر است. (ترجمه دشتی)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - اقتصاد 144 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
فراموشی + پنج شنبه 02 تیر 22 - 8:47 صبح

خیلی کار شده است
یادمان رفته
اطلاعات مانده
خاطرات نه
نمی‌دانیم امروز که اصلاً چنین بحث‌هایی شده
باز از اول
دوباره آغاز می‌کنیم
مایی که بی‌خبریم

دهه 60
سال 1368
یک‌دور اقتصاد را بحث کرده
این استاد گرامی
و چقدر هم جالب
و چقدر هم اسلامی
و چقدر هم تلاش کرده برای نوآوری:

http://www.shiadars.ir/fa/%D9%81%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D8%A7%D8%AA-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D9%87%D8%B1-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF

از نشانی فوق دریافت کردم
لذّت بردم
خیلی استفاده
و چقدر جذّاب

ولی توجه نشد
فرصتش شاید نبود
دوران سازندگی آن آقا
به دنبال اقتصاد غربی
این روش را پی نگرفتند
این افراد هم به سراغ علوم دیگر رفتند:

https://www.aparat.com/search/%D8%AF%D9%83%D8%AA%D8%B1%20%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86%20%D8%A8%D8%A7%D9%87%D8%B1

یک نمودار هم از بحث‌های روانشناسی در آوردم



چقدر مباحث جالبی در این سایت یافتم
در میان نوارهای کاست قدیمی
که امروز فایل آن رایگان برای شنیدن هست
این‌جا

http://www.shiadars.ir

اگر این تلاش‌ها را ندیده نگیریم
لازم نیست دوباره خیلی بحث‌ها را تکرار کنیم!

قال اصَلُ القَدیُم (ع): «وَ مِنَ التَّوْفِیقِ حِفْظُ التَّجْرِبَةِ» (نهج‌البلاغه، ح211)
حفظ تجربه ها بخشى از موفقیت است.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: اقتصاد 144 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
رشد + یکشنبه 02 تیر 18 - 3:15 صبح

زمان می‌گذرد
گذشت
گاهی نگاه به گذشته
سپاس خدای را
همه در گذر
بعضی می‌آیند
بعضی می‌روند
همه در عبور

بعضی نقاشی‌های کودکی‌شان را نگه داشته‌ام
این‌ها را مریم کشیده است
وقتی خیلی کوچک بود:



خدا را شکر
امروز پیشرفت
خیلی متفاوت
طراح لباس
کلاس یازدهم
همان سوم دبیرستان خودمان

چقدر زود می‌گذرد
و چقدر خوشحال
انسان شاد می‌شود وقتی پیشرفت را می‌بیند
نتیجه زحمات
الطاف الهی را
نعمت‌هایی که ارزانی داشته
چه سختی‌هایی که پشت سر
چه مشکلاتی که رفع
بحول و قوّه پروردگار

فرزندان نعمت‌های خداوند هستند
احساس موفقیت
برای والدین
وقتی رشد می‌کنند
آثاری که باقی می‌مانند
باقیات صالحات
إن‌شاءالله
اگر به درستی تربیت یافته!

قال امام الاُمّة (ع): «فَلَوْ أَنَّ أَحَداً یَجِدُ إِلَى الْبَقَاءِ سُلَّماً أَوْ لِدَفْعِ الْمَوْتِ سَبِیلًا، لَکَانَ ذَلِکَ سُلَیْمَانَ بْنَ دَاوُدَ (علیه السلام) الَّذِی سُخِّرَ لَهُ مُلْکُ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مَعَ النُّبُوَّةِ وَ عَظِیمِ الزُّلْفَةِ، فَلَمَّا اسْتَوْفَى طُعْمَتَهُ وَ اسْتَکْمَلَ مُدَّتَهُ، رَمَتْهُ قِسِیُّ الْفَنَاءِ بِنِبَالِ الْمَوْتِ وَ أَصْبَحَتِ الدِّیَارُ مِنْهُ خَالِیَةً وَ الْمَسَاکِنُ مُعَطَّلَةً وَ وَرِثَهَا قَوْمٌ آخَرُونَ» (نهج‌البلاغه، خ182)
اگر کسى براى جاوید ماندن در دنیا نردبانى مى یافت، یا براى دفع مرگ راهى پیدا مى کرد، هر آینه سلیمان بن داود علیه السّلام بود، که سلطنت بر جنّ و انس را همراه با نبوت و منزلت عظیم قرب در اختیارش گذاشته بودند، ولى چون روزى مقدّرش را خورد، و مدّت عمرش را تمام کرد، کمانهاى نیستى با تیرهاى مرگ به کارش پایان داد، و شهرها از وجودش خالى، و خانه ها معطّل ماند، و همه مانده هایش را دیگران به ارث بردند. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - هنر 24 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
چه شود؟ + سه شنبه 02 تیر 13 - 6:7 عصر

اگر بشود
چه می‌شود؟!
عالی
درخشان
اگر همه این رشته‌ها تأسیس
راه بیافتد
طلبه بگیرند
درس بخوانند
تحصیل
تخصص
درختواره نیکویی‌ست
این:



درختواره رشته‌ها و گرایش‌های تخصصی حوزه‌های دانشی علوم اسلامی
معاونت آموزش تدوین کرده
مرکز مدیریت حوزه

با دقت مرور کردم
به نمودار تبدیل
تمام رشته‌ها و گرایش‌ها
یک نوع آمایش موضوعات دینی
تمام آموزه‌های مورد نیاز
تخصص‌های ضروری

این شد:



[نمودار کامل]

اگر بشود چه می‌شود؟!
إن‌شاءالله به عمل هم برسد
همه این گرایش‌ها تأسیس
راه بیافتد
به امید آن روز!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: سند 32 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
سارق ِ خدمتگزار + یکشنبه 02 خرداد 21 - 4:17 عصر

لطف کرد
واقعاً لطف
با ماجرایی که پدید آورد
این‌چنین:

آبان بود
سال پیش
1401
از یک شماره دوبار تماس
جواب ندادم
پیش‌شماره 98 نبود
مال ِ ایران نبود
من شماره‌های ناشناس را جواب نمی‌دهم معمولاً
چه برسد که خارجی هم باشد!
چرا؟!
معتقدم کسی که کار دارد
و ناشناس است
اول پیامک ارسال می‌کند
خود را معرفی
بعد تماس

دوستی زنگ زد:
- یکی دنبال مقاله‌نویس می‌گشت
شمارتو بهش دادم!

بنده خدا آمد در ایتا
این پیام را فرستاد:







موضوع پیشنهاد کردم
سه‌تا
اولی را برگزید
قرار شد بنویسم











آماده شد
در بیست روز
صفحه‌بندی و ارسال
با سه چکیده
فارسی و عربی و انگلیسی







ولی ناگهان حذف شد
دیگر خبری هم نشد
حساب کاربری‌اش در ایتا

تعجب نکردم زیاد
خب جمع‌آوری مقالات تمام شده
حساب را هم نیاز نداشتند دیگر!

به ایمیل موجود در پوستر همایش هم ارسال کردم
محض احتیاط
شاید بنده خدا فراموش کند مقاله را تحویل دهد
به مدیرانش



چند ماه گذشت
اردیبهشت شد
نزدیک به زمان همایش
تماس گرفت
بنده خدایی:
- مقاله شما برگزیده شده
دو هفته دیگر تشریف بیاورید کربلا
مهمان آستان مقدس امام حسین(ع)
برای ارائه مقاله
بهتر است به زبان عربی ارائه شود

از بچه‌ها پرسیدم
هر سه موافق
مصرّ که بروم

شگفت‌زده
دویدم دنبال پاسپورت
آخرین سفرم به کربلا 17 سال پیش
اولین سفرم هم
پاسپورت باطل شده
اقدام کردم
یک هفته زمان نیاز

تصویر پاسپورت را ارسال کردم
تصویر بلیط را هم آن‌ها
پنجشنبه صبح فرودگاه بودم
تنها
و کسی منتظرم نبود
حتی وقتی در نجف پیاده شدم
هنوز باور نکرده



چند طلبه دیگر هم بودند
پرسیدم
آن‌ها نیز برای همایش
مدتی انتظار
وسیله‌ای فرستادند
از طرف عتبه
همه سوار
مستقیم کربلا

در هتل که مستقر شدیم
یک روز برای خومان
کل پنجشنبه
زیارت حرمین شریفین
و مقامات
تا جمعه صبح

افتتاحیه در داخل شبستان حرم امام حسین(ع)
وزیر بود
رئیس دانشگاه بود
متولی حرم بود
و خیلی بزرگان دیگر از عراق
پخش زنده از کربلاتی‌وی
شرکت‌کنندگان هم
لبنانی
سوری
فلسطینی
الجزایر
تونس
از خیلی کشورها بودند
کسانی که مقاله ارائه کرده و انتخاب شده
بیش از صد نفر

عصر برای ارائه مقاله
سه سالن مجزّا
عربی و فارسی و انگلیسی
سالن که جدا شد
گفتند مقاله را هم به فارسی ارائه کنید
وقتی همه حاضرین ایرانی هستند

به من شنبه صبح افتاد
هر نفر 15 دقیقه
من در شش هفت دقیقه معرفی کردم
متنی که نوشته بودم
و تمام



عصر اختتامیه
ملاقات با متولی حرم
با قائم مقام ایشان
و در نهایت
یک‌شنبه آوردند نجف اشرف
زیارت
فرودگاه
پرواز
مستقیم ایران
ولی
یک اتفاق
سبب خنده همگان شد
وقتی برایشان تعریف کردم
بعد از این‌که برای خودم تعریف کردند



در جلسه با تولیت حرم امام حسین(ع)
مسئول بررسی مقالات در کنارم نشسته بود
کمی فارسی می‌دانست
رو به من کرد و پرسید:
- موشح شما هستی؟
:: بله!
- شما مقاله خود به دوستی ندادید؟
:: خیر. چطور؟
- از مقاله شما دو تا به دست ما رسید
سؤال بود که کدام نویسنده است و کدام سارق
من سایت شما دیدم
نوشته‌های زیادی داشتید
گفتم برای ایشان کاری ندارد بنویسد
نیازی ندارد سرقت کند
آن یکی را که به نام «حیدر بـ[....]ری» بود حذف کردم
:: من فایل مقاله را فقط برای شما ارسال کردم
هم در ایتا و هم در ایمیل
- ولی ما که ایتا نداریم!

هاهاها...
خنده‌ام گرفته بود
آقای حسینی را نمی‌شناخت
فردی که ادعا کرده از طرف آن‌هاست
مقاله می‌خواست
سارق مقاله همو بود
همان فرد نخست
هوس دلارها را داشت
جایزه نفر اول دو هزار دلار بود آخر!

شماره‌ای که تماس گرفته بود را دادم
گفت موبایل است
مربوط به داخل کربلا
پیدایش می‌کنیم
گفتم:
اگر پیدایش کردید، از طرف من تشکر کنید!
اگر ایشان نبود، از همایش خبردار نمی‌شدم
مقاله هم ارائه نمی‌کردم
توفیق این زیارت را هم

قصه را برای همراهان تعریف
جوکی شده بود
لطیفه‌ای
ایرانیانی که با هم در یک هتل بودیم
یکی از هم‌اتاقی‌ها
عضو هیئت علمی یکی از دانشگاه‌های بزرگ کشور
متخصص زبان‌شناسی
زبان‌های سامی
دکترا
با تعجب گفت:
- آقای دکتر، روز اول که گفتید سفارش مقاله به شما دادند
گفتم ایشان دیگر چقدر استاد است
ما خودمان مقاله نوشته‌ایم
ایشان مقاله سفارشی نوشته است
پس بگو سفارش از طرف دزد ِ مقاله بوده است! :)

عرض کردم دکتر نیستم؛
- این‌جا که هستید از نظر ما دکترید!



مقاله در مجموعه‌مقالات‌شان منتشر شد
گواهی شرکت در همایش هم



ولی
هیچ‌کدام به اندازه توفیق زیارتی که به دست آمد باارزش نبود
این‌طور ناگهان
این‌طور آسان
این‌طور رایگان
این‌طور با فراغت
چقدر فرصت برای حضور در زیر قبّه حضرت
چقدر در کنار ضریح مطهّر
بالای سر مرقد
باورپذیر نبود
هنوز هم گمان می‌کنم خواب بوده است!
خدا این سارق ِ عزیز را گرامی بدارد
سبب خیر شد
خدا از گناهش بگذرد و او را هدایت کند
این انسان خدمتگزار را! (;

...
[دانلود فیلم]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: سفر 33 - خودم 11 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
موشک ِ ایرانی + شنبه 02 اردیبهشت 30 - 5:52 عصر

نمایشگاه
در شهرمان
رفتیم و تماشا
فوق‌العاده
حرف نداشت
این‌قدر از نزدیک
«آسمان اقتدار»



خدا خیرشان دهد
خیلی زحمت کشیده
امنیت تأمین
در این دوران پر از جنگ
اگر این فناوری‌ها نبود
این آرامش هم نبود
کشورهای زورگو به هر ملتی که «بتوانند» حمله می‌کنند
این دوستان کاری کردند که آن‌ها «نتوانند»!

قال خالِصَةُ الرَّسول (ع): «لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِکَفِّهِ عَضَّةٌ» (نهج‌البلاغه، ح186)
آن که ابتدا به ستم مى کند فردا دستش را به دندان مى گزد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

یکشنبه 04 تیر 15

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر روحانیت بازی خواص فاصله طبقاتی دشمن فیلم ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X