سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   

روایت گر حدیث ما که بدان دلهای شیعیان ما را استوار می دارد، از هزارعابد برتر است . [امام صادق علیه السلام]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
حذف ِ سؤال + سه شنبه 01 شهریور 1 - 10:34 صبح

«فلش نقره‌ایه کو؟»
- لازمش داری؟
«نه! همین جوری پرسیدم»
- روش چند تا فایل ریختم بدم به یکی.
«به کی؟»

گفتگوی من و سیداحمد است
سؤالی پرسیده که نباید
باید برایش توضیح دهم

- ببین پسرم!
می‌تونم بهت بگم به کی
مهم هم نیست
بگم چه فایلی
ولی
یک کمی فکر کن
اگر به این سؤالت جواب بدم خطرناک نیست؟!
برای تو
برای اخلاقت
برای آینده‌ت
می‌دونی چرا؟!
چون به این کار می‌گویند: فضولی!

وقتی به حال انسان تفاوتی نمی‌کند
وقتی بی‌ارتباط
کاری که به فرد ربط ندارد
این سؤال برای او نیست
نباید بپرسد
جواب هم ندارد
این می‌شود فضولی و تجسّس
در کار و امور دیگران

من اگر به این سؤال‌ها جواب بدهم
به تو کمک نکردم
به فضولی کمک کردم
تا تو را بگیرد
تسخیرت کند
که نباید



قبل‌تر هم یادشان داده
از کودکی
همه سؤال‌ها را جواب نمی‌دهم
گاهی نباید پاسخ داد
به کودکان
تا یاد بگیرند
آن‌ها باید بفهمند که چه چیزهایی را «نباید» بپرسند
اخلاقی نیست یعنی!

قال مَنهَجُ الواضِح (ع): «أَنْشَأَ الْخَلْقَ إِنْشَاءً وَ ابْتَدَأَهُ ابْتِدَاءً بِلَا رَوِیَّةٍ أَجَالَهَا وَ لَا تَجْرِبَةٍ اسْتَفَادَهَا وَ لَا حَرَکَةٍ أَحْدَثَهَا وَ لَا هَمَامَةِ نَفْسٍ اضْطَرَبَ فِیهَا أَحَالَ الْأَشْیَاءَ لِأَوْقَاتِهَا وَ [لَاءَمَ] لَأَمَ بَیْنَ مُخْتَلِفَاتِهَا وَ غَرَّزَ غَرَائِزَهَا وَ أَلْزَمَهَا أَشْبَاحَهَا عَالِماً بِهَا قَبْلَ ابْتِدَائِهَا مُحِیطاً بِحُدُودِهَا وَ انْتِهَائِهَا عَارِفاً بِقَرَائِنِهَا وَ أَحْنَائِهَا» (نهج‌البلاغه، خ1)
آفرینش را بدون نیاز به اندیشه و فکر و استفاده از تجربه و بى آن که حرکتى ایجاد کند و درباره تصمیمى بیندیشد ایجاد کرد و آغاز نمود. خلقت هر موجودى را به وقت خاصّش موکول کرد موجودات گوناگون را با یکدیگر التیام داد و به هر کدام طبیعتى مخصوص و غریزه اى ویژه بخشید و صفات ویژه آنها را همراهشان ساخت و پیش از آن که آنها را بیافریند از همه آنها آگاه بود و به حدود و پایان آنها احاطه داشت و از جمیع لوازم و تمام جوانب آنها باخبر بود. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
آسیب ِ موفقیّت + یکشنبه 01 مرداد 23 - 1:56 عصر

خیلی عالی
بسیار
نمرات درخشان
معدل‌ها بالای 19
نه فقط یکی
هر سه‌تاشان:

سیده مریم: 19.95
سید احمد: 19.74
سید مرتضی: 19.69



حرف‌هایی نقل کردند
چیزهایی که شنیده
دیدم باید بگویم
حرف‌هایی که نزده‌ام
چیزهایی که مانده:

ببینید بچه‌ها
ما در جامعه زندگی می‌کنیم
جامعه ابزارهایی دارد
برای کنترل
کنترل افراد خودش
آدم‌هایش

جامعه یک میانگین دارد
جایی که همه هستند
این می‌شود فرهنگ
می‌شود نُرم
می‌شود عرف
این وضعیت میانگین را می‌پسندند
مردم
جایگاه اغلبی را
جایی که بیشتر هستند
از نظر مالی
از نظر اعتقادی
از نظر رفتاری و عملی
از نظر علم و دانش و فهم حتی

خارج از این حدّ وسط چه می‌کنند؟
جلوگیری
ممانعت
برخورد
جامعه ابزارهایی برای مقابله با خارج از این محدوده دارد
با آن‌ها مبارزه می‌کند
درست یا غلط
این چیزی‌ست که هست

ماژیک را برداشتم و رفتم سراغ تخته‌وایت‌بورد
سال‌هاست این تخته را داریم
قبل از آن خودم ساخته بودم
با تکه‌ای پلاستیک
به دیوار پونز کرده
جایی که بشود راحت نوشت

ببینید بچه‌ها
این حدّ وسط است
منطقه امن در جامعه
این خط زرد پایین
وقتی مثلاً درس کم بخوانی
از باقی ضعیف‌تر
جامعه تو را تحقیر می‌کند
آحاد جامعه
تک‌تک افراد آن
تا برگردی
تا اصلاح شوی
تا رفتارت را تغییر دهی
تحقیر برای اعمال فشار است
تا کجا؟
تا جایی که به خط قرمز برسی
از آن به بعد
از آن پایین‌تر
«اختیار»ت را سلب می‌کنند
منطقه سلب اختیار است
مدرسه وارد می‌شود
پدر و مادر دخالت می‌کنند
آموزش و پرورش حکم صادر می‌کند
دستور از بالا می‌آید
می‌گویند «تجدید» شده
کلاس «جبرانی» اجباری می‌شود
باید دوباره درس بخوانی
از تفریح و بازی و تلویزیون محروم می‌شوی
مدام بالای سرت
مدام مراقب
تا سر از روی کتاب و دفتر برنداری

این البته برای بچه‌ها
برای بزرگ‌ها دادگاه
پلیس
جرایم مالی و کیفری
دستگیر می‌کند و محاکمه
زندان هست و ابزارهای دیگر کنترلی

اما بچه‌ها
هدف من از این بحث متفاوت
می‌خواستم بخش بالای آن را بگویم
یک بخش بالا هم دارد این نمودار اجتماعی



جامعه فقط پایین ندارد که
بالا هم دارد
خط زرد و قرمز
کوتاه هم نمی‌آید
آن‌جا هم کنترل

اگر از حدّ متوسط بالاتر بروی
«حسادت»ها شکل می‌گیرد
برخی تشویق می‌کنند
برخی برخورد
حالت را می‌گیرند
زیرآبت را می‌زنند به اصطلاح
در هر جا که باشی
مدرسه
محیط کار
محله و دوستان

این‌جا نیز دو مرحله دارد
یک بخشی «با اختیار»
از خط زرد که بگذری
از دیگران که برتر باشی
در درس مثلاً
موفقیت‌ها کسب کنی
حسادت می‌آید
رفیق به چیزهای دیگر دعوت می‌کند
سیگار و الکل و مواد مخدّر پیدا می‌شود
اتلاف وقت و سینما و تئاتر و پارک و بوستان هم
جوج زدن و چای زغالی و منقل
همکلاسی
همکارت
طوری که غفلت کنی
دوباره به جای نخست بازگردی
منطقه امن اجتماعی

اما اگر از خط قرمز گذشتی
زیادی باهوش‌بازی درآوردی
افتخارات کسب کردی
توانایی‌هایت را بروز دادی
استعدادهایت را
همه قوایت را به کار گرفتی
به «شهرت» می‌رسی
امروزه می‌گویند سلبریتی
این‌جا هجمه سنگین می‌شود
وارد محدوده «سلب اختیار» می‌شوی

دیگر خودت نیستی
حق و حقوقت از دست می‌رود
نمی‌توانی مثل بقیه فلافل گاز بزنی
کنار خیابان و در مغازه‌ای کوچک
نمی‌توانی هر جایی بروی
بدون محافظ و همراه مثلاً
عده‌ای می‌خواهند سر به تنت نباشد
عده‌ای می‌خواهند در کنارت
بعضی از روی اشتیاق نَفَسَت را می‌برند
بعضی از روی کینه
در چشمی
دیده می‌شوی
دیگر از خودت نیستی
اختیار زندگی خودت را نداری

اگر دیروز می‌توانستی هر رنگی بپوشی
امروز نمی‌توانی
دیگران رنگ لباست را انتخاب می‌کنند
نوع خودروی تو را
خانه‌ات را
این‌که کجا باشد و به چه شکلی

فرقی نمی‌کند خوب باشی یا بد
باتقوا یا بی‌تقوا
مؤمن یا فاسق
اختیارت را از تو می‌گیرند
و تو «باید» این اختیار را واگذار کنی
تا تو را پس نزند
جامعه‌ای که در آن نفس می‌کشی

فلان مقام رسمی مثلاً
بخواهد برود حرم حضرت معصومه (س) زیارت
اختیار ندارد به تنهایی
سرتیم حفاظت باید اجازت دهد
دفتر و بیت باید هماهنگ کنند
مردم را دور کنند تا آسیب نبیند
از دوست و دشمن
دوست از حبّ دیدار فشار می‌آورد
خفه‌ات می‌کند و زیر پا له
دشمن از بغض و کینه
مترصّد است برای ترورت

پس بهترین جا کجاست؟
وسط
بهترین نباشید
بدترین هم
معدّل بالای 19 هم زیاد خوب نیست
یک کمی معمولی‌تر
مگر آدم در دبیرستان بالای 19 می‌گیرد؟!
چند تا از هم‌کلاسی‌هایتان؟
مراقب باشید «تک» نباشید
نه در بالای نمودار
نه در پایین آن

اما اگر روزی تصمیم گرفتید
علاقه و استعداد داشتید
آماده هم باشید
آماده هزاران مشکلی که در کمین است
در کمین آن‌هایی که زیاد بالا می‌روند
حتی سازمان‌ها و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی هم هشیار می‌شوند
آن‌ها هم نسبت به آدم‌های «زیاد موفق» حساس‌اند
چون تأثیرات بزرگ دارند
و مخاطرات

بیشتر باید مراقب اطراف خود باشید
اگر از نُرم جامعه زیاد بالاتر رفتید
زیر ذرّه‌بین
از طرف خیلی
«عادی» باشید راحت‌تر!

قال رسول الله (ص): «کفى بالمرء إثما أن یشار إلیه بالأصابع إن کان خیرا فهى مزلّة إلّا من رحم اللَّه تعالى و إن کان شرّا فهو شرّ.» (نهج‌الفصاحه، ص608، ح2141)
براى انسان همین گناه بس که انگشت‌نما باشد. اگر به خیر باشد، در معرض لغزش است (مگر آنکه خدایش رحم کند) و اگر به شرّ باشد، پس شرّ است.

سِبْطُ الشَّیْخِ الطَّبْرِسِیِّ فِی مِشْکَاةِ الْأَنْوَارِ عَنِ النَّبِیِّ (ص) قَالَ: «کَفَى بِالرَّجُلِ بَلَاءً أَنْ یُشَارَ إِلَیْهِ بِالْأَصَابِعِ فِی دِینٍ أَوْ دُنْیَا» (مستدرک الوسائل، ج1، ص120، ح145)
رسول خدا (ص) فرمود: از نظر بلا (امتحان) همین برای انسان کافیست که او را با انگشت نشان دهند (مشهور باشد)، چه در امر دین و چه در امر دنیا.


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
سرعت ِ تصعید + سه شنبه 01 مرداد 4 - 12:49 عصر

صعود می‌کنند
بالا رفتن
خیلی سریع
وقتش است
اما نه برای همه‌شان
نه مساوی

قبل‌تر این‌جا نوشتم
و نموداری هم این‌جا
و امروز
این هم آخرین وضعیت:

تغییرات که سریع می‌شود
آمادگی لازم است
شرایط جدید را بشناسند
آدم‌های دیگری می‌شوند
انتظارات هم متفاوت
رفتارهای کودکانه باید از سرشان بیافتد
بزرگ دیده می‌شوند
بزرگ هم باید رفتار کنند

وظیفه پدر و مادر است که بگویند
راهنمایی کنند
کودک باید شرایط جدید را بشناسد
شرایط جوانی را
بزرگسالی دوران متفاوتی‌ست!

کتب خازِنُ عِلم الله‌(ع): «إِیَّاکَ وَ الِاتِّکَالَ عَلَى الْمُنَى فَإِنَّهَا بَضَائِعُ النَّوْکَى، وَ الْعَقْلُ حِفْظُ التَّجَارِبِ، وَ خَیْرُ مَا جَرَّبْتَ مَا وَعَظَکَ» (نهج‌البلاغه، ن31)
از اعتماد به آرزوها بپرهیز که سرمایه احمقان است. عقل حفظ تجربه هاست، و بهترین چیزى که تجربه کرده اى آن است که تو را پند دهد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
به انتخابش + جمعه 01 تیر 17 - 11:58 صبح

زیبایی‌شناسی
خودشناسی
آن‌چه از خود می‌شناسد
از خود می‌پسندد
می‌بیند
خود را
بهتر از بقیه
بقیه تصاویری که دارد
این‌بار انتخاب با خودش

هر چه تصویر داشتم به او دادم
از خود او
عکس‌هایی که گرفتم
در طول سال‌ها
با گوشی
و انتخاب کرد
به این شرح:



[تصویر در اندازه بزرگ]

خودش فتوشاپ
این‌طور چید که می‌بینید

نگاه ما متفاوت است
به خودمان
چه بسا از دیگران
طوری می‌بینیم که می‌پسندیم
یک طور دیگر یعنی

تصاویر دیگری انتخاب می‌کردم
از میان آن‌چه بود
شاید من اگر بودم
ولی او
این تصاویر را پسندیده
این نگاه را
خود را این‌طور می‌دیده
خیلی کمک می‌کند برای شناخت «تصویری» که هر انسانی از خود دارد
برای والدین مثلاً
نسبت به سلامت روحی فرزندان!

قال سید الأوصیاء (ع): «کُلُّ مُعَاجَلٍ یَسْأَلُ الْإِنْظَارَ، وَ کُلُّ مُؤَجَّلٍ یَتَعَلَّلُ بِالتَّسْوِیف» (نهج‌البلاغه، ح285)
آنان که وقتشان پایان یافته خواستار مهلتند، و آنان که مهلت دارند کوتاهى مى ورزند. (ترجمه دشتی)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
یک به صد + جمعه 01 خرداد 27 - 5:0 صبح

سر کوچه خودمان
محل‌مان
نانوایی
رفتم بخرم
برای ناهار
خودم گاهی
گاهی بچه‌ها

مصرف برنج را کم کرده‌ایم
شاید دو سالی بشود
برای سلامتی بیشتر
صرفه‌جویی هم
سه روز نان
سه روز برنج
یک روز هم ماکارانی

نان را می‌دهد
سنگک
دو تا
اولی را کنار می‌گذارد
در نان خشک‌ها
- به خاطر خراب بودن کنار گذاشتید؟
با تعجب می‌پرسم
کمی سر نان کج شده است
خمیر افتاده
موقع در تنور گذاشتن
- من می‌برم!

شاطر جلو آمد
نان را که داد:
«صد تا یکی مث شما پیدا میشه
شیخا اینقد گیر میدن به نونا
یک کمی سوخته داشته باشه نمیبرن»
- برکت خداست
آن هم با این وضع آرد
خدا را باید شکر کنیم

از نانوایی خارج شدم
با دو نان سنگک
یکی کاملاً راست و استوار
دیگری کمی کج و به هم ریخته
ناراحت
در شگفت
خدایا مگر می‌شود؟!
چطور می‌توانیم اینقدر ناسپاس باشیم؟!

قال زوج البتول(ع): «إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْکُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ، فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّکْرِ» (نهج‌البلاغه، ح13)
چون نشانه هاى نعمت پروردگار آشکار شد، با ناسپاسى نعمت ها را از خود دور نسازید. (ترجمه دشتی)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرهنگ 89 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
انتظار + سه شنبه 01 خرداد 24 - 5:0 صبح

«ریشات داره سفید میشه!»
- موهامم سفید میشه
صورتم چروک میشه
لاغر میشم
خمیده
چشمام ضعیف میشه
گوشام
همه این اتفاقا برام میافته
پیر میشم
قراره که بشم!

پاسخ کودکان را باید داد
درست و صحیح
آگاه شوند

ببین پسرم
دخترم
آماده پیر شدن باش
از همین امروز
انتظار بکش
چرا؟!
تا تعجب نکنی
یک روز که اولین چروک را در صورت خود دیدی
جلوی آینه
ناراحت نشو
نترس
نمی‌ترسی
چون از قبل انتظار آن را داشتی

ما انسان هستیم بچه‌ها
ما تغییر می‌کنیم
ما کودک
بعد جوان
بعد هم پیر می‌شویم
از ابتدا قرار بر همین بوده
تا آماده رفتن شویم
انتقال به دنیای جاودان



از پیر شدن نترسید
از همین الآن
به آن فکر کنید
بازنده کسی نیست که پیر می‌شود
چروک می‌شود
زشت می‌شود
لاغر و قوزی می‌شود
کر و کور می‌شود
بازنده او نیست
بازنده کسی است که برای این اتفاقات آماده نباشد
توشه نداشته باشد
عمل صالح آماده نکرده باشد
قبل از آن‌که دیر شود
پیر شود
ضعیف شود
ناتوان شود

از الآن به فکر پیری باشید
تا امروز تلاش کنید
آن روز شاید نتوانید
کاری که امروز به سادگی می‌توانید!

هر سؤال یک فرصت است
هر پرسشی
هر ابهامی که کودکان دارند
یک فضا برای آموزش
تربیت
چرا خداوند مادر را مسئول تربیت فرزند قرار داد
تمام‌وقت
روز تا شب
شب تا روز
فقط تا شکم او را سیر کند؟!
غذا بپزد و لباس بشوید؟!

مادر در کنار فرزند است
تا از فرصت‌ها بهره ببرد
از لحظات با هم بودن
هنگام تلویزیون دیدن
درس خواندن
غذا خوردن
بازی کردن
خانواده همواره در حال تربیت نسل آینده است
باید باشد یعنی!

قال زَیْنُ المُوَحِّدینَ(ع): «الْعَفَافُ زِینَةُ الْفَقْرِ، وَ الشُّکْرُ زِینَةُ الْغِنَى.» (نهج‌البلاغه، ح68)
پاکدامنى زینت تهیدستى، و شکر زینت توانگرى است. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
نمودار منشور برادری + یکشنبه 01 خرداد 22 - 7:0 صبح

وحدت
در عین کثرت

اختلاف طبیعی
در روش‌ها
اما اتفاق
همه‌شان مسلمان
انقلاب را می‌خواهند
نظام را
امنیت و پیشرفت کشور را
سعادت و سلامت ملّت را

همین را امام (ره) بیان فرمود
در نامه‌ای که مرقوم
این چنین



[تصویر بزرگ‌تر]

[نمودار کامل با تمام زیرشاخه‌ها]

می‌شود
صبر کنیم می‌شود
احترام به هم
بیرون نکنیم از دایره خودی
نشود غیرخودی

ولی یک مطلب دیگر هم هست
مهم هم
«هوای نفس»
این را امام تأکید می‌فرماید
هوای نفس در جناح‌ها اگر بیافتد...
نباید!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: سند 32 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
کانسکوئنسز + پنج شنبه 01 خرداد 19 - 5:0 صبح

پیامدها
عواقب
چیست واقعاً؟

دیر کرده است
باید تا به حال می‌رسید
مدرسه مگر چقدر؟
امتحان چقدر طول می‌کشد؟

نگران شده‌ایم
از وقت گذشته
به دنبالش
من و یکی از بچه‌ها
نزدیک مدرسه که می‌شویم
دیگر کسی باقی نمانده
همه خارج شده
آخرین‌ها هم
خلوت
کجاست؟
دل‌ها نگران
قلب‌هایمان می‌تپد
حالا چه کنیم؟

از دور سه نفر را می‌بینیم
- به نظرت اون نیست؟
= نه فکر نکنم!
دور می‌زنیم
طوری که بتوانیم از روبه‌رو ببینیم
توقف می‌کنم
خودش است
کیم در دست
با دوستانش
هر کدام یک بستنی کیم را لیس می‌زنند

ما را می‌بیند
هر چند از دور
دور می‌زند تا بستنی‌اش را نبینیم
مثلاً ما را ندیده است

راه می‌افتم
نمی‌ایستم
به سمت خانه
قرار نیست بایستیم تا سوارش کنیم که!

چند دقیقه بعد خانه است
چند توضیح کوتاه:
- نگران شده بودیم
مهم نیست می‌خواهی با دوستانت بستنی بخوری
ولی
مهم است که دیگران را آگاه کنی
مضطرب نشوند
ما باید بدانیم چه زمانی باید با پلیس تماس بگیریم
و گم شدنت را گزارش کنیم!



بچه‌ای که همراهم بود متعجب
= فکر می‌کردم سرش کلّی داد بزنی
شاید هم کتکش
فکر می‌کردم خیلی عصبانی باشی
- خودت فکر کن
می‌شد مرده باشد
تصادف کرده
زیر شده
له شده
یا در بیمارستان
کدام بهتر است؟!
حالا که سالم
باید خدا را شکر کنیم
این‌که زنده است که نباید ما را ناراحت کند
این‌که سالم است
پس عصبانی نیستم
و نشدم
فقط خودش باید بفهمد
ما را ناراحت کرده
به زحمت انداخته
حق ما افتاده گردنش



عذرخواهی کرد
و دیگر تکرار نخواهد کرد
مطمئنم
بدون این‌که خشونتی لازم باشد
انسانی
چرا که او هم انسان است

برای بچه‌ها خاطره گفتم
بعد از این ماجرا
از کودکی خودم
زمانی که دیر کرده
تهدیدهای عجیب
کمربند پدر
و کفگیر مادر
چه ترس عجیبی
گریه‌ها و جیغ‌ها
دوم دبستان شاید
خاطره آن باقی
در جان و روح

به عواقب رفتار باید فکر کرد
نتایجی که به بار می‌آورد
آثاری که بر جای می‌ماند
هدف از فریاد چیست؟
خودمان را خالی کنیم و راحت؟
یا فرزند را تربیت؟
مگر با داد زدن می‌شود؟!

من حتی صدایم را هم بلند نکردم
ولی او رفتار درست را فرا گرفت
مگر هدف، اصلاح رفتار نیست
با عفو و صبوری هم که می‌شود
البته که می‌شود
خدای را سپاس!

قال الغالب الکرار(ع): «إِذَا تَمَّ العَقلُ، نَقَصَ الکَلَامُ» (نهج‌البلاغه، ح71)
هنگامى که عقل کامل گردد سخن کم مى شود (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
ارتقای آرام + سه شنبه 01 خرداد 17 - 11:8 صبح

چقدر پخت آرام خوب است
و چقدر تند بد
چه جا می‌افتد غذا
همین که اجداد ما «گمج» داشتند
از جنس خاک



و اجداد دوستان ما «دیزی»
ظرف‌هایی از جنس سنگ



و نه فلز
نه رسانا
موادی کند
در عبور گرما
تا آرام بپزند

درباره آرام‌پز نوشتم
این‌جا
چه طبخی
چه طعم و مزّه‌ای

باز هم خراب شد
دکمه‌هایش
کلیدها جنس خوبی ندارند
عایق نیستند
به مقدار کافی

تا به حال دو سه باری عوض کرده
راکرها را
دکمه‌های قرمز روی آرام‌پز
این‌بار هم ذوب شده
خراب
از کار افتادند
هر دو تاشان

رفتم مغازه محل
مثل قبل
نداشت
عجیب بود
تمام کرده
خیر و برکت داشت این نداشتنش

پس اینترنت
جستجو
پیدا شد
ولی نه فقط راکر
بلکه
ترموسوئیچ هم یافتم
و ایده‌ای
جرفه‌ای
چه اتفاق جالبی می‌توانست بیافتد

پس مقداری ابزار خریدم



بعد از این‌که طرح‌هایی کشیدم



سخت نبود
مدار پیش‌فرض آرام‌پز این‌طور



من فقط چند ترموسوئیچ اضافه کردم
در درجه‌های مختلف
و چند کلید
به شکل زیر



خب باید سوراخ می‌کردم
آرام‌پز که جا نداشت
دیواره‌اش
برای هر کلید
هم کار سختی
هم یک مشکل
اگر باز هم ذوب شوند چه
و خراب؟

فهمیدم
بهتر است بیرون باشند
تمام کلیدها
اصلاً یک جعبه
جدا از بدنه اصلی
پس مدار را دو بخش کردم
بخشی در داخل آرام‌پز



و بخشی در بیرون
اتصال فقط با یک کانکتور
یک سوکت
یک فیش معمولی
چیزی که بشود وصل و قطع کرد



سیم‌های داخل آرام‌پز را روکش کردم
با وارنیش نسوز
و ترموسوئیچ‌ها را
در اتصال با کف آرام‌پز



و جعبه را طراحی
به شکلی که جذاب هم باشد



شد
کار کرد
چند کارکرد دارد حالا



دما را روی 40 درجه نگه می‌دارد
وقتی بخواهیم ماست بزنیم
یا مثلاً پنیر بسازیم
کافیست شیر داغ را داخل آرام‌پز خالی کنیم
و صبر
تا دما به 40 برسد
حالا مایه ماست را اضافه کنیم
دیگر پتو و گرمخانه نمی‌خواهد
خودش گرم نگه می‌دارد
پس این شد دستگاه «ماست‌ساز»

اما «گرم نگه دار»
این را خیلی از آرام‌پزهای جدید دارند
حتی پلوپزها
مال ِ ما نداشت
قدیمی‌ها ندارند
دما را بالاتر از 60 نگه می‌دارد
غذا نمی‌پزد
له نمی‌شود
ولی
تا مدتی گرم باقی می‌ماند
من روی 70 تنظیم کردم
شد دکمه دوم

یک دکمه «جوش» هم اضافه
چون کلیدهای اصلی را محدود کرده بودم
90 درجه و 100 درجه
این کلید همه را دور می‌زند
درست می‌شود مثل قبل
همان آرام‌پز قبلی
تا هر دمایی که بخواهد بالا رود
که البته معمولاً بیشتر از 13 یا 140 درجه نمی‌شود

یک لامپ گذاشتم برای برق
اگر دستگاه به برق متصل
یک فیوز هم که اگر اتصالی کرد
برای امنیت بیشتر
و دوباره یک لامپ
این برای چه؟
آمدیم و فیوز سوخت
این لامپ خاموش می‌شود
اطلاع‌رسانی

و راهنما هم نیاز داشت
پس این را نوشتم



و تمام
تمام
یک بار فعلاً استفاده کردیم
سیرابی در آرام‌پز پختیم
با جگر سفید
به سبک مرسوم در کله‌پزی‌ها
عالی
باقی را هم باید تست کنیم

و چقدر خوب
چقدر لذّت‌بخش
وقتی خودت چیزی می‌سازی
وقتی فرزندانت می‌بینند
افتخار می‌کنند که عضو این خانواده‌اند
خانواده‌ای که تولید می‌کند
فقط مصرف‌کننده نیست
مصرف‌کننده صرف بودن کسالت‌بار است
ذلّت‌آور
وابستگی
خیلی خوب است وقتی خودمان می‌سازیم
آن‌چه برای زندگی نیازمان است!

قال ذو النّورین (ع): «لَا تَرَى الْجَاهِلَ إِلَّا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً» (نهج‌البلاغه، ح70)
همیشه جاهل را یا افراط گر مى بینى و یا تفریط کار (ترجمه مکارم)

پ.ن.
تست شد
یک ماه تقریباً
نیاز به اصلاح
دمای آن‌چه در دیگ آرام‌پز است متفاوت
30 درجه
کمتر از دمای المنت
پس ترموسوئیچ 40 درجه کلاً بیکار شد
70 را وصل کردم برای 40
100 را هم برای 70
یعنی
وقتی بخواهیم دمای غذا 70 باشد، ترموسوئیچ 100 درجه فعال می‌شود
برای 40 هم ترموسوئیچ 70

یک مشکل دیگر هم داشتم
لامپ‌ها نباید با المنت‌ها «سری» شوند
توان را مصرف می‌کنند
المنت کمتر گرم می‌شود
آن‌ها را «موازی» کردم

یک لامپ هم اضافه کردم
کنار ترموسوئیچ‌ها
که بدانیم روشن هستند یا خاموش
قطع و وصل المنت را نشان می‌دهد

کلاً ترموسوئیچ 90 را هم بی‌خیال شدم
دیدم به کار نمی‌آید
پس دکمه «جوش» هم بلااستفاده شد

یک‌بار با آن ماست زدم
خیلی ساده و راحت
درست کار کرد
با این روش جدید در اتصال مدار

در نهایت این:

[تصویر بزرگ مدار نهایی]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: ساخت 12 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  مهاجرت معکوس - نمودار جوشن کبیر - حشرات به عنوان غذا - فارسی نویسی در فوکاسکی - چرا لباس متفاوت؟ - مدل SWOT - 
دوره ما در کلام پیامبر ص + چهارشنبه 01 خرداد 11 - 4:7 عصر

حدیث أشراط القیامة
به این نام معروف
روایت معروفی
راوی سلمان فارسی
مخاطب ِ رسول خدا (ص)
و دیگران هم
به نمودار در آوردم
برای فهم بهتر
جزئیات
کلمه به کلمه



[خلاصه نمودار در اندازه بزرگ]

[لینک نمودار کامل با تمام زیرشاخه‌ها و همراه با ترجمه]

ترجمه را از کتاب‌های مختلف
برخی سایت‌ها هم



[نمودار فارسی در اندازه بزرگ]

جالب و آموختنی
قابل توجه
دوره ما را انگار توصیف می‌فرمایند
حضرت (ص)
تقریباً آن‌چه امروز می‌بینیم!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: سند 32 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

پنج شنبه 04 فروردین 21

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X