سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

دوستی جاهلان، دگرگون شونده و زودْ گسلنده است . [امام علی علیه السلام]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
غذای مدرسه + دوشنبه 97 آبان 7 - 5:0 صبح

خواست تا بپزد
تا به کلاس ببرد
معلّم گفته هر یک غذایی بیاورند
چیزی که خودشان پخته باشند

کار خوبی‌ست
ایجاد انگیزه
باید یاد بگیرند

خودش اصرار که فسنجان
زیاد دوست دارد
قبول کردم
و شرطی داشت
هیچ دخالتی نکنم
جز راهنمایی



یک‌بار دستور را گفتم و نوشت
اندازه‌های مواد
بعدازظهری بود
ساعت 10 صبح آغاز کرد
غذایش 11ونیم آماده بود
در ظرف دربسته‌ای ریخت و به مدرسه برد

زیادتر از آنی که همه را ببرد
با این‌که نهار ما قرمه‌سبزی بود
سیدمرتضی ترجیح داد فسنجان مریم را بخورد
بعد از این که از مدرسه آمد
خیلی هم تعریف کرد
قرمه‌سبزی را فقط سیداحمد خورد
غذای مرا یعنی!

خودمان را که گم کنیم بیراهه می‌رویم
خانواده اگر سلول جامعه است
باید که دختران‌مان را آماده سازیم
آماده برای ساختن نسل آینده
تقسیم کار یعنی همین!

قال الأمیر (ع): «سُبْحانَکَ ما اَعْظَمَ شَأْنَکَ! سُبْحانَکَ ما اَعْظَمَ ما نَرى مِنْ خَلْقِکَ وَ ما اَصْغَرَ عِظَمَهُ فى جَنْبِ قُدْرَتِکَ! وَ ما اَهْوَلَ ما نَرى مِنْ مَلَکُوتِکَ! وَ ما اَحْقَرَ ذلِکَ فیما غابَ عَنّا مِنْ سُلْطانِکَ! وَ ما اَسْبَغَ نِعَمَکَ فِى الدُّنْیا! وَ ما اَصْغَرَها فى نِعَمِ الاْخِرَةِ!» (نهج‌البلاغه، خ108)
 منزّهى ازهر عیب، چه بزرگ است شأن تو! منزهى، چه عظیم است آنچه از مخلوقاتت که مى بینیم و چه کوچک است عظمت آن در کنار قدرت تو! و چه دهشت آور است آنچه از ملکوت تو مشاهده مى نماییم! و چه اندازه حقیر است آنچه دیده مى شود در برابر آنچه از سلطنت تو براى ما ناپیداست! نعمتهایت در این دنیا چه گسترده و فراوان است! و با این حال در برابر نعمت آخرتت چقدر کوچک است! (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - آشپزی 93 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
روال ِ آشپزی + شنبه 97 مهر 28 - 4:19 صبح

دیگر عادی شده
هفته‌ای یک‌بار چیزی بپزد
شیرینی خصوصاً
یا حلوا
هر چیزی که برایش جالب باشد



پیراشکی گوشت
هدف این‌که یاد بگیرد
گفته‌ام نباید زیاد درست کنی
اندک
خیلی کم
فقط به اندازه تست
و گرنه بیمار می‌شویم اگر بخواهیم پرخوری کنیم!

فرصت زیاد نیست
کودکان مگر چقدر مهمان ما هستند
باید وارد جامعه شوند
خانه را ترک
پرواز کنند و بروند
لانه‌ای بسازند
و نقشی ایفا
باید یاد بگیرند
مهارت‌هایی را لازم دارند
تعجب می‌کنم از مادر ِ دختری که فرزندش پس از ازدواج
هنوز بلد نیست یک وعده غذای عادی بپزد
پس این مادر چه می‌کرده است
تمام این ده بیست سال را
یعنی نمی‌دانسته دخترش باید روزی مادر شود؟!

قال الأمیر (ع): «وَ مِنَ الْعَناءِ اَنَّ الْمَرْءَ یَجْمَعُ ما لایَأْکُلُ، وَیَبْنى ما لایَسْکُنُ، ثُمَّ یَخْرُجُ اِلَى اللّهِ تَعالى لا مالاً حَمَلَ، وَ لا بِناءً نَقَلَ.» (نهج‌البلاغه، خ113)
و از رنجهاى دنیا این که: شخص جمع مى نماید چیزى را که نمى خورد، و خانه اى مى سازد که در آن ساکن نمى شود، آن گاه به سوى خدا مى رود بدون آنکه مالى بردارد، و ساختمانى همراه ببرد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: آشپزی 93 - آموزش 28 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
نشاسته ذرّت + سه شنبه 97 مهر 17 - 4:36 صبح

شانسی شد
تصادفی یعنی
رفته بودیم بازار تا پارچه بخریم
فروشگاه لوازم قنادی
در مسیر
مریم گفت سری بزنیم
چشمم به نشاسته ذرّت خورد
خریدم
چرا؟!
هنوز هم نمی‌دانم
هر چقدر هم که فکر می‌کنم!

«با آن چه کنیم؟!»
جستجو
می‌گردیم ببینیم چه می‌شود پخت

نوعی شیرینی پیدا کردم
دستورش در اینترنت
دستور را برای دختر گلم روی فلش‌ ریختم
و...



این را تحویل ما داد
یک‌ساعت بعد
زیبا و لذیذ!

تا پیش از این نمی‌دانستم نشاسته ذرّت چیست
هیچکدام‌مان
نه
تصادفی نبود
شانس اصلاً وجود ندارد
مکانیزم بازار است
تقاضا این‌طور ایجاد می‌شود
وقتی محصول را در برابر دیدگان ما قرار می‌دهند
جلوه می‌دهند
تبرّج
تا بخریم
چیزی را که احساس نمی‌کردیم به آن نیاز داریم
در سبد خریدمان قرار بگیرد!

قال امیرالمؤمنین (ع): «وَ اُحَذِّرُکُمْ الدُّنْیا فَاِنَّها مَنْزِلُ قُلْعَة، وَلَیْسَتْ بِدارِ نُجْعَة. قَدْ تَزَیَّنَتْ بِغُرُورِها، وَ غَرَّتْ بِزینَتِها. دارٌ هانَتْ عَلى رَبِّها، فَخَلَطَ حَلالَها بِحَرامِها، وَ خَیْرَها بِشَرِّها، وَ حَیاتَها بِمَوْتِها، وَ حُلْوَها بِمُرِّها. لَمْ یُصَفِّهَا اللّهُ تَعالى لاَِوْلِیائِهِ، وَلَمْ یَضِنَّ بِها عَلى اَعْدائِهِ.» (نهج‌البلاغه، خ112)
 شما را از دنیا مى ترسانم که منزل کوچ است نه جاى اقامت. به امور فریبنده خود را آراسته، و با آرایشش به فریفتن برخاسته. سرایى است که نزد پروردگارش بى مقدار است، حلالش را به حرام، و خیرش را به شرّ، و حیاتش را به مرگ، و شیرینش را به تلخى درآمیخته. خداوند آن را براى دوستانش خالص و گوارا نکرده، و از پرداخت آن به دشمنانش مضایقه ننموده است. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - اقتصاد 141 - آشپزی 93 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
سرعت ِ بد + شنبه 97 شهریور 17 - 6:47 عصر

تولید خانگی تغییر کرده
تحوّل یافته
قبل‌تر همه کارها
اکنون همه از بیرون
سبزی دیگر پاک کردن نمی‌خواهد
خُرد کردن هم
پیاز سرخ کرده بیرون هست
سیب‌زمینی خلالی
فلافل نیم‌پز شده
کتلت نیم‌آماده

شرکت‌ها دنبال درآمد
بازار می‌سازند
و خانه‌دارها
البته که تا بتوانند درصدد تسهیل

قبل‌تر هر چه تلاش می‌کردیم
بارها و بارها
هرگز موفق نشدیم
خامه‌مان سفت و محکم نمی‌شد
برای شیرینی



ناگهان دیدیم قنادی محل تابلو زده
خامه قنادی برای فروش
یک کیلو خریدیم
سفت و محکم و آماده
مریم به سادگی شیرینی تر درست کرد در خانه

روستا که بود
کله سحر می‌رفت از کوه سبزی جمع می‌کرد
گاهی هم در زمین خود می‌کاشت
پاک می‌کرد و می‌شست و خُرد
تا بلکه به ظهر نرسیده ناهار را بار بگذارد

شهری سبزی را می‌خَرید
پاک می‌کرد و می‌شست و خُرد
دو سه ساعته ناهار آماده

اما امروز...
خانه‌دارها این‌طور است که بی‌کار می‌شوند
کار ِ خانه کم می‌شود
سبزی که خُرد شده
حتی سرخ‌کرده
پیاز هم
اصلاً غذای آماده
نیم‌پز و تندپز
زمان تهیه غذا به دقیقه رسیده
اتفاقی که زندگی را متحوّل کرده
سبک زندگی را

اگر چه این تحوّل ابتدا به نظر خوب می‌رسد
ولی آثار خوبی بر آن مترتّب نیست
آثاری که می‌توانیم در جامعه خود مشاهده کنیم
به روابط درون خانواده‌ها که نگاه کنیم
اگر اهل دقّت باشیم
سرعت همیشه خوب نیست!

قال الامیر (ع): «اَما وَ الَّذى نَفسى بِیَدِهِ لَیَظهَرَنَّ هؤُلاءِ القَوْمُ عَلَیکُم، لَیسَ لاِنَّهُم اَوْلى بِالْحَقِّ مِنکُمْ، وَلکِن لاِسراعِهِم اِلى باطِلِ صاحِبِهِم وَ اِبطائِکُم عَن حَقِّى» (نهج‌البلاغه، خ97)
بدانید به خدایى که جانم در دست قدرت اوست که ارتش معاویه بر شما پیروز خواهند شد، نه به خاطر اینکه از شما به حق شایسته ترند، بلکه بدان خاطر که آنان در حرکت به سوى باطل ِ زمامدارشان شتابانند! (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - خانواده 57 - آشپزی 93 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
زبان ِ صبر + دوشنبه 97 شهریور 5 - 5:0 صبح

قدیمی‌ترین شیرینی که می‌شناسم
مربوط به دوران گذشته
اتفاقی دیدم
دیدیم یعنی
در یک شیرینی‌فروشی
بعد از سال‌ها
شیرینی زبان



بچه‌ها که نمی‌شناختند
برای اطلاع‌شان:
«من که سن شما بودم، هر جا مهمانی می‌رفتیم معمولاً شیرینی زبان بود!»

خریدم و چشیدند
مریم خوشش آمد
دستورش را خواست تا درست کند



اگر بگویم درست شد
اگر بگویم شیرینی شد
اگر بگویم...
اگر بگویم قابل خوردن بود
شاید دروغ گفته باشم
نه
حتماً
حتماً دروغ گفته‌ام
ولی ما خوردیم
بیشتر هم من
یعنی اگر بخواهم راستش را بگویم
فقط
فقط من خوردم یعنی

سفت بود
سنگ بود
لایه‌لایه نبود
ولی
خوشمزه بود
من دوست داشتم
چون دختر من درست کرده بود! :)

ما تحمّل می‌کنیم تا یاد بگیرند
نسل جوان
اما نظام اسلامی را چطور؟!
آمریکا 250 سال پیش
فرانسه 210 سال پیش
روسیه 100 سال پیش
هر کدام انقلاب کردند
چقدر طول کشید تا یاد بگیرند؟!
این‌که چطور
یک نظام جدید را
به روشی جدید اداره کنند

انقلاب ما که در این مقیاس، هنوز جوان است
تازه در 40 سالگی
نباید تحمّلش کنیم تا یاد بگیرد
مثل یک کودک
قدم به قدم
با همراهی ما؟!

این انقلاب مال ِ ماست
مال ِ همه مستضعفین
کمکش می‌کنیم تا بزرگ شود
حتی اگر گاهی به کاممان تلخ شود!

قَالَ امیرالمؤمنین (ع): «مِنَ الخُرقِ المُعَاجَلَهُ قَبلَ الإمکانِ و الأنَاهُ بَعدَ الفُرصَهِ» (نهج‌البلاغه، ح355)
از ابلهى است پیش از توانا بودن شتابیدن، و پس از فرصت داشتن درنگ ورزیدن. (ترجمه شهیدی)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - آشپزی 93 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
خشک ِ دو رنگ + شنبه 97 شهریور 3 - 4:43 عصر

مصرّ بود تا درست کند
از همان شیرینی که یادش داده بودم
آن‌که اسمش خاطرم نبود
این‌جا



منصفانه اگر قضاوت کنم
بهتر شد
از قبلی
از کار من
کار او بهتر بود
چرا؟!

تجربه
قبلی خشک‌تر شد
این‌بار
گفتم درجه فر را زیادتر کند
در درمای بیشتر
زودتر آماده
کم‌تر در فر
و نرم‌تر
و خوش‌مزه‌تر البته

هر نسل باید از قبل بهتر باشد
نباشد ضرر است
جامعه رو به زوال
تمدن نمی‌شود
تعالی به تجربه است
باید کودکان‌مان بهتر از ما باشند
وظیفه ما اصلاً همین است!

قال امیرالمؤمنین (ع): «بادَرْتُکَ بِالاَدَبِ ... لِتَسْتَقْبِلَ بِجِدِّ رَأْیکَ مِنَ الاَمْرِ مَا قَدْ کَفَاکَ أَهْلُ التَّجَارِبِ بُغْیتَهُ وَتَجْرِبَتَهُ، فَتَکُونَ قَدْ کُفِیتَ مَئُونَةَ الطَّلَبِ، وَعُوفِیتَ مِنْ عِلاَجِ التَّجْرِبَةِ» (نهج‌البلاغه، ن31)
اقدام به ادب آموزى تو کردم ... تا با عزمى جدّى به امورت روى آورى، امورى که اهل تجربه مشقّت تجربه کردن آن را کشیده اند، و تو از زحمت طلب کفایت شده، و از تجربه دوباره آسوده گشته اى. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - آشپزی 93 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
سرآشپز! + چهارشنبه 97 مرداد 17 - 5:0 صبح

کمک نمی‌خواهد باشد
دستیار
اصرار که اصلی باشد
خودش و خودش
من نظارت
بدون دخالت

در جامعه ما رسم نیست
فرهنگ تغییر کرده
قبلاً بوده
امروز نه
کودک ده‌ساله که آشپزی نمی‌کند
کار در خانه
مگر می‌شود؟!

ولی مریم اصرار دارد
دوست دارد یاد بگیرد
هدف دارد
او زندگی را می‌شناسد
یاد گرفته برای چه به دنیا آمده
زندگی را لهو و لعب ندیده
غرض و غایت آن را فهمیده
امتحان و آزمون و مزرعه‌ای برای آخرت

«بابا، من نهار درست می‌کنم، تو دست به هیچ چی نزن!»



پذیرفتم
مواد کتلت‌ها را آماده کرده بودم
یکی را که انداختم
دست‌ها را شست و به دست گرفت
تا آخر
همه را خودش
و نهار را
مهمان او بودیم
کتلت‌هایی را خوردیم که دختر ده ساله‌ام پخته است!
مگر می‌شود؟! مگر داریم؟!

قال امیرالمؤمنین (ع): «مَنْ اَقَلَّ مِنْهَا اسْتَکْثَرَ مِمّا یُؤْمِنُهُ، وَ مَنِ اسْتَکْثَرَ مِنْهَا اسْتَکْثَرَ مِمّا یُوبِقُهُ» (نهج‌البلاغه، خ110)
آن که به کم آن {دنیا} قناعت ورزید، بسیارى از عوامل امنیّت را به دست آورد، و هر کس رو به انبوهش آورد بر علل هلاکت خود افزود. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - آشپزی 93 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
شیرینی بی نام + یکشنبه 97 مرداد 7 - 5:0 صبح

«اسم این شیرینی چیه؟»
پاسخی نداشتم
به این سؤال دخترم

دستورش از سال‌ها پیش
با ضابطه 2- 1- 2 حفظ کرده
دو پیمانه آرد
دو پیمانه شکر
یک پیمانه روغن جامد
همین را
باقی فراموش شده
اسمش که اصلاً نمانده



داشتم خاطره می‌گفتم که مریم کلید کرد
گیر داد که باید درست کنی
شیرینی‌ای را که در جوانی پخته بودم
وقتی خاطرات دبیرستان خود را برای بچه‌ها تعریف می‌کردم

در برنامه خانواده
هر روز ظهر
آموزشی برای شیرینی
آن روزها ضبط صوت را می‌گذاشتم کنار بلندگوی تلویزیون
همان کاست‌دارها
و صدا را ضبط
بعدتر
پخش می‌کردم
با دستور داده شده می‌پختم

این شیرینی راحت بود
روشش در خاطرم مانده
به اصرار مریم پختم
بچه‌ها دوست داشتند!

کودکان عاشق خاطره هستند
همه‌شان
گذشته برایشان تلألؤ عجیبی دارد
می‌درخشد
آن‌چه ندیده‌اند
وقتی در قالب قصه گفته می‌شود

من زیاد می‌گویم
با این کار
آن‌ها را در تجربیات خود شریک می‌کنم
و آن‌ها
می‌توانند در چند دقیقه
سال‌ها زندگی مرا همراه داشته باشند
سرعت بالا می‌رود
پیش می‌افتند
از من جلو می‌زنند
و در میان خاطرات من
آن‌ها چون ماهیگیری
آموزه‌های زندگی خویش را صید می‌کنند
ما با هم زیاد «حرف» می‌زنیم!

قال امیرالمؤمنین: «فَذَرُوا ما قَلَّ لِما کَثُرَ، وَ ما ضاقَ لِمَا اتَّسَعَ. قَدْ تُکُفِّلَ لَکُمْ بِالرِّزْقِ، وَ اُمِرْتُمْ بِالْعَمَلِ، فَلایَکُونَنَّ الْمَضْمُونُ لَکُمْ طَلَبُهُ اَوْلى بِکُمْ مِنَ الْمَفْرُوضِ عَلَیْکُمْ عَمَلُهُ.» (نهج‌البلاغه: خ113)
امام علی (ع) فرمودند: کم را براى بسیار رها کنید و دشوار را براى آسان وانهید {کم و دشوار کنایه از آن‌چه در دنیاست و بسیار و آسان حکایت از آخرت است}. روزى شما را متکفّل شده‌اند و به عمل امر شده‌اید {به تکلیف‌تان عمل کنید و نگران هزینه‌های دنیا نباشید}، پس مبادا کوشش شما براى طلب روزى، که تضمین شده، بیش از به جا آوردن عملى، که بر شما واجب گشته، باشد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - آشپزی 93 - آموزش 28 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
حلوا رشته ای + چهارشنبه 97 مرداد 3 - 3:53 عصر

از کودکی دوست داشتم
اسمش را نمی‌دانستم
یکی دو بار
خریده بودند و خورده
تُرد و شکننده
چقدر خوشمزه

رفته بودیم بازار که رشته‌هایش را دیدم
شعیریّه
خریدم
گفتم برای بچه‌ها درست کنم
بلد که نیستم
ولی مگر اینترنت تمام شده؟!



مریم پیش‌دستی کرد
اصرار که خودش
قبول کردم
قرار شد تماشاچی باشم
طبق دستوری که از آشپزخانه سایت تبیان گرفتیم

خوشمزه بود
اما
نه آن طعمی که به خاطر داشتم
آن روزها که این قوطی‌های خارجی نبود
«شیر غلیظ شده»
حتماً با دستور دیگری می‌پختند!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: آشپزی 93 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
آموزش ِ شکست + یکشنبه 97 تیر 24 - 5:0 صبح

همیشه که موفقیّت نیست
شکست هم هست
گاهی
نباشد نمی‌شود
دنیا این طور است
تجربه همین است
پله پله یاد می‌گیرد انسان
باید باشد
اما...
در کودکی چه بهتر
بزرگسالی مصیبت

انسان ِ بزرگ خطایش سخت
شماتت
پذیرش دشوار
فرصت نمی‌دهد جامعه معمولاً

اما در کودکی
اصلاً زمان تجربه
خطا بخشودنی

کیک فنجانی درست کرد
من می‌گویم کیک یزدی
خودش «کاپ‌کیک»
خراب کرد
افتضاح
آبروریزی واقعاً
غیرقابل قبول! O_o

یعنی یک چیزی می‌گویم
یک چیزی می‌شنوید
تلخ!
غیر قابل خوردن!

علّت را جویا شدم
روش تولید را گفت و بررسی کردم
موادّ استفاده
یازده قاشق غذا خوری (!) جوش شیرین!
باور کردنی نیست!

پرسیدم: آخه چرا؟!
پاسخش ساده بود:
- در مواد اولیه نوشته: جوش شیرین 11/2 ق چ
هاهاهاها... :)
تجربه همین است
بنده خدا نمی‌دانست این را
این که در رایانه، نوشتن یک‌-دوم دشوار است
نصف گفتن بهتر
اگر به عدد بنویسند
این می‌شود
گفتم: منظورش یک قاشق و یک-دوم قاشق بوده است!

- حالا عزیز دلم، چرا قاشق غذاخوری؟!
متوجه نشده بود
به جای قاشق چای‌خوری...
هاهاهاها...

ریختیم دور
همه‌اش را
شکست بود
شکست تلخ است
کاپ‌کیک‌هایش هم تلخ شد!

اما آموزش
این طور که نمی‌شود
شکست پل پیروزی شود
چطور؟!

- دخترم! نگران نباش
مهم نیست
فردا دوباره درست کن
با دقّت
دقت کن به این نکات
إن‌شاءالله درست می‌شود
آناً خوشحال شد
باور نمی‌کرد
این‌که فرصت دادم دوباره
آن هم به این زودی



و شد
فردا پخت
از اول
همه مسیر را رفت
این‌بار همان یک و نیم قاشق چایخوری را
عالی
عالی شد واقعاً
حرف ندارد
خوردیم و چه طعمی
کاکائو و قهوه
وقتی با خامه مخلوط شود
یک موفقیّت

او از پل رد شد
خیلی زود
خدای را سپاس!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - آشپزی 93 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

<   <<   6   7   8   9   10      >

جمعه 103 آذر 2

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
آشپزی - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X