اول سید احمد بعد سیده مریم هر کدام همین سؤال: «فردا مدرسه جشن یلدا داریم، چی ببریم؟»
اول برای سید احمد بعد هم برای مریم هر کدام حدود نیم ساعت توضیح دادم و حرف زدم
من یه سؤال دارم: ما چرا جشن میگیریم؟ نه ما فقط همه دنیا مردم اصلاً انسانها چرا جشن میگیرند جشن برای چیست؟
خوش باشند؟! اگر برای خوشگذرانیست خب چرا یک روز خاص چرا هر وقت که دلشان میخواهد نه؟!
خوب گوش کن! همه انسانها همه تمدنها همه جوامع جشن میگیرند تا ارزشهای خود را منتقل کنند چیزهایی را که برایشان مهم است یعنی چی؟!
فکر کن من کشاورز بودم صدها سال پیش قبل از این که تقویم باشد و محاسبات نجومی امروزی میخواستم دانه بکارم و باید در بهار این کار را میکردم امسال چه بکارم؟ پنج تا کاسه بر میداشتم در یکی عدس در یکی نخود در یکی لوبیا در یکی گندم مثلاً در آخری هم جو میریختم یکی دو هفته بماند کدام بیشتر سبز شده و بهتر رشد کرده؟ آها، عدس پس آب و هوای امسال با عدس سازگارتر است امسال عدس میکارم
خب باید این امر مهم را به فرزندانم یاد دهم که به موقع بکارند که بهترین را بکارند که بیشترین محصول را به دست آورند
تو اسم همکلاسیهای اول دبستانت یادت هست؟! نیست انسان فراموش میکند بچههای من هم فراموش میکنند به موقع بکارند وقت کاشت را پس چه کنم؟ طعم زیبایی به آن میدهم خاطره میسازم خاطرههایی لذّتبخش طعمی به یاد ماندنی
عید نوروز پدید آمد پول میدهم تا حالش را ببری لذّتی که یادت نمیرود هر سال که میشود منتظری کی نوروز میشود تا سبزی پلو و ماهی بخوری عیدی بگیری مهمانی بروی آجیل و هزار جور شیرینی جذّاب چرا؟! از ذهنت نرود!
جشن، ابزار هدایت است هدایت اجتماعی جامعه اینطور امتداد خود را مشخص میکند مسیری که میخواهد برود را روشن میکند و پیشاپیش ترسیم مینماید
جشن در همه اقوام و ملل بوده حتی در تاریکترین اعماق جنگلهای آمازون اما این را این ابزار را برای انتقال ارزشهای مهم به کار میگرفتند جایی که بقایشان به آن وابسته بوده
حالا میبینی که هر سال ما تولّد پیامبر (ص) را جشن میگیریم کیک هم میخریم چرا؟! انسانی که 1400 سال پیش به دنیا آمده 63 سال بعد هم از دنیا رفته امروز چرا؟! زیرا به زندگی ما بسته است به حیات و مماتمان اگر یادمان برود گمراه میشویم خدا را فراموش میکنیم احکام هدایت و رستگاری را بدبخت میشویم و پس از مرگ بیچاره دستمان خالی اگر یادمان باشد، امیدی هست که ابدی در بهشت بمانیم زیرا ما فانی نیستیم ما جاودانه و ابدی خلق شدهایم
اما یلدا ما بلندترین روز سال را جشن نگرفتیم اول تیر اول تابستان بلایی هم سرمان نیامد حالا بلندترین شب سال را بگیریم؟! چه منفعتی برایمان دارد؟!
در گذشته داشته پیرمردی بوده بزرگ دهکده کشاورز و دامدار اول زمستان مهم است پیغام فرستاده: همه روستا را جمع کنید برای اینکه بیایند هم حسابی دستور داده پذیرایی کنند دور هم تا جمع شوند: ببینید فرزندان من! امشب طولانیترین شب سال است سرما میآید برف بوران دامها در خطر هستند از فردا صبح شروع کنید به پوشاندن طویلهها اصطبلها سقف خانهها را مرمّت کنید لباسهای گرم آماده کنید لحاف و تشکهای زمستانی را از گنجهها پستوها انبارها را آماده کنید وارد سختترین روزهای سال میشویم
تا یادشان نرود تا فراموش نکنند تا هر سال خودبهخود به یاد بیاورند آن را جذّاب کرده قصههایی از گذشته گفته از سالهای سخت برفی قبل آن روزها بخاری و گاز مثل امروز که نبوده زمستان واقعاً میکشت هر سال قربانی میگرفت یلدا یک خاطرهسازی بود جشنی برای حفظ انسانها ناگهان وسط برف گیر نکنند!
اما امروز تاریخ آن گذشته کاربردی که ندارد پس چرا هنوز جشن یلدا باقی مانده؟!
نمانده بود کمرنگ شده بود برای چند دهه ما نوروز و یلدای کمرنگی داشتیم چه شد که پررنگ شد؟!
دشمن رسانه آمریکا و انگلیس شبکههای رادیویی و بعد ماهوارهای که چه؟! فکر کردند و دیدند اسلام قدرت گرفته جمهوری اسلامی قوی شده بررسی و تحقیق جشنهای دینی زیاد شده ارزشهای اسلامی را به نسلهای بعد منتقل کرده اینطور که نمیشود اینطور نمیشود یک ملّت را گمراه کرد باید کمرنگ شود چه؟! فرهنگ دینی تا به نسلهای بعد منتقل نشود تا یادشان برود تا تغییر کند
رادیوهای آمریکایی و ماهوارههای انگلیسی و رادیوهای انگلیسی و ماهوارههای آمریکایی رسماً هر سال نوروز گرفتند و یلدا تبلیغ کردند و تشویق چطور؟! سلبریتیهایشان را آوردند لخت جلوی دوربین جذّاب کردند تا منحرف کنند داخل چه شد؟!
صداوسیمای ما هم اشتباه کرد فکر نادرست: مردممان دارند آنها را میبینند فقط به خاطر یلدا و نوروز برهنگی و فساد و عرقخوری را خب خودمان بگیریم تا آنها را نبینند این شد که دستوری عمل کردند نوروز و یلدا را تا توانستند پررنگ کردند آب به آسیاب دشمن هدفی که غرب تلاش میکرد با زحمت برسد با هزینه پول خرج کند با پول بیتالمال خودمان به انجام رساندیم امروز هم که میبینی حتی در مدرسه هم یلدا و نوروز میگیریم!
چه خوب، نه؟! غرب همیشه تلاش کرده همینطور پیش برود آدمها را با پول خودشان نابود کند نیاز نباشد از جیب بدهد مفت و رایگان نابود میسازد بدون خرج و مخارج!
حالا به من بگو خاطرهای که از تولد پیامبر (ص) داری مقایسهای با خاطرهات از یلدا من میگویم تولّد پیامبر (ص) در ذهن تو تا میشنوی این را میآورد: به زور برویم در نمازخانه بوی گند جورابهای بدبو یک ساعت باید تحمّل کنی میخواهی بالا بیاوری چند دانشآموز هم به زور تئاتر بازی میکنند بیمزه و حوصلهسربر بعد هم سخنرانی هر لحظه منتظری تمام شود و فرار کنی حداقل از این گرمای دمکرده شیرینی خشکی هم که میدهند در گلویت گیر میکند به زور پایین میدهی با عطر پایی که همه نفست را فرا گرفته!
اما یلدا همکلاسیها لباسهای محلّی میپوشند رنگوارنگ آجیل و شیرینی و انواع خوردنیها تزئین و سفره و دور هم آن هم در کلاس خودمان با معلّم نه سخنرانی و نه برنامههای ملالآور خوش هستیم و میخندیم
ببین فرزندم! این دو خاطره را در ذهنت مرور کن کدام میماند و کدام میرود؟ پنجاه سال بعد به نظرت فرزندان تو و فرزندان آنها کدام ارزشها را از ما به ارث میبرند؟!
اینها را به هر دویشان گفتم جداجدا: از من مخواه تو را به مسیر نادرست هدایت کنم با همکاری در جشن نوروز و یلدا هر دو به ظاهر پذیرفتند اما اولی رفت تخمه آفتابگردان خرید و برد مدرسه دومی چیزی با خود نبرد به جای آن یک انشا نوشت نوشت تا ببرد در مدرسه بخواند درباره یلدایی که تاریخ آن دیگر گذشته!
قال الأمیر (ع): «بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً [صلی الله علیه وآله] رَسُولَ اللَّهِ لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ مَأْخُوذاً عَلَى النَّبِیِّینَ مِیثَاقُهُ، مَشْهُورَةً سِمَاتُهُ کَرِیماً مِیلَادُهُ، وَ أَهْلُ الْأَرْضِ یَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَةٌ وَ أَهْوَاءٌ مُنْتَشِرَةٌ وَ طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ... فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَکَانِهِ مِنَ الْجَهَالَةِ... خَلَّفَ فِیکُمْ مَا خَلَّفَتِ الْأَنْبِیَاءُ فِی أُمَمِهَا إِذْ لَمْ یَتْرُکُوهُمْ هَمَلًا بِغَیْرِ طَرِیقٍ وَاضِحٍ وَ لَا عَلَمٍ قَائِمٍ.» (نهجالبلاغه، خ1) خداوند محمّد رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله را براى به انجام رساندن وعده اش، و به پایان بردن مقام نبوت مبعوث کرد، در حالى که قبولى رسالت او را از تمام انبیا گرفته بود، نشانه هایش روشن، و میلادش با عزت و کرامت بود. در آن روزگار اهل زمین مللى پراکنده، داراى خواسته هایى متفاوت، و روشهایى مختلف بودند... چنین مردمى را به وسیله پیامبر از گمراهى به هدایت رساند... آن حضرت (به وقت انتقال به آخرت) هر آنچه را انبیاء گذشته در امت خود به ودیعت نهادند در میان شما به ودیعت نهاد، که پیامبران امتها را بدون راه روشن، و نشانه پا برجا، سر گردان و رها نگذاشتند. (ترجمه انصاریان) برچسبهای مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - فرهنگ 89 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 -
|