شما را نمایاندند اگر مى‏دیدید ، و راه نمودند اگر مى‏یافتید ، و شنواندند اگر مى‏شنیدید . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
هویّت ِ بورس 4 + پنج شنبه 97 بهمن 25 - 5:0 صبح

نتیجه:
ما معامله‌مان را می‌کنیم
خرید و فروش‌مان را
و بانک هم
طلا و نقره را
برای معامله با سایر کشورها به کار می‌گیرد
خرید و فروش می‌کند
و ناگهان چه می‌شود؟!
ثروت کشور دو برابر می‌گردد
در کسری از ثانیه
چرا؟!
من یک سکه داشتم
با آن نان خریدم
افتاد دست نانوا
او داد قصاب
گوشت خرید
او هم لوله‌کش
او هم بنا
ولی حالا
آن سکه دست بانک است
و من یک اسکناس دارم
آن را می‌دهم نان می‌خرم
نانوا به قصاب
او به لوله‌کش
چه را؟
یک برگه کاغذ را
که روی آن نوشته «قابل پرداخت با سکه»
یعنی قابل تبدیل
قابل بازگشت به همان سکه‌ای که از ابتدا بود
سکه چه شد؟
سکه خودش قدرت خرید داشت
قدرت معاوضه
بانک هم آن را که خودش استفاده نمی‌کند
می‌دهد به یک تاجر
بدهد به خارجی و جنس وارد کند
چی؟
کالا بخرد؟
با کدام سکه؟
با سکه من؟
یعنی چه؟
یعنی هم اسکناس من توان خرید دارد و هم سکه‌ام؟
عجب!

آری این را آدام اسمیت می‌گفت
با مثال زمین کشاورزی‌اش
حالا من از یک سکه
دو بار استفاده کرده‌ام
من که نه
کشور من
پس ثروتمند شدیم
چرا؟!
زیرا توان خرید دوبرابر پیدا کرده‌ایم
من با اسکناسی خرید می‌کنم که خودش ارزشی ندارد
ارزشی ذاتی
چون بانک آن را به پشیزی چاپ می‌کند
و تاجر نیز
کالایی را می‌خرد
با همان سکه‌ای که در حقیقت مال ِ من است!

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - اقتصاد 145 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
هویّت ِ بورس 3 + سه شنبه 97 بهمن 23 - 5:0 صبح

البته یک گزینه دیگر هم دارد
برای سودآوری
ارزش سهام کارخانه بالا رود!

چه؟!
ارزش سهام بالا رود؟!
این یعنی چه؟!
چطور می‌شود که ارزش سهام کارخانه بالا رود
یا عجیب‌تر از آن
پایین بیاید؟!
مگر سهام در مقابل سرمایه نبود
مگر سرمایه کم و زیاد می‌شود؟!

این‌جاست که نیاز به تحقیق بیشتر پیدا می‌کنیم
بورس را بهتر بشناسیم
بورس هم مثل پول
در کلاه‌برداری افتاده است
دیگر معادل سرمایه نیست
این دروغی‌ست که به ما گفته می‌شود
یا شاید هم خود ما
به دیگران می‌گوییم
برای این‌که سود خود را از بورس ببریم!

اقتصاد سرمایه‌داری بیمار است
از ابتدا بیمار زاده شد
از همان روزی که در کتاب ثروت ملل
توسط آدام اسمیت پردازش شد
از همان روز مریض بود
زیربنایی نادرست داشت
آدام اسمیت خیلی خوش‌بین بود
می‌گفت زمین کشاورزی‌ای را تصوّر کنید
جاده‌هایی در آن لاجرم هست
نمی‌شود نباشد
برای جابه‌جایی و حمل و نقل
پس به اندازه همین جاده‌ها
نمی‌توانیم کشاورزی کنیم
جا کم می‌آوریم یعنی
حالا اگر جاده‌ها را بر آسمان رسم کنیم
اگر پل بزنیم یعنی
جاده‌ها روی زمین نباشد
سطح زیر کشت افزایش می‌یابد خب
چرا نمی‌فهمید؟!

یعنی چه؟!
می‌گفت در معاملات داخلی
داخل یک کشور
ما به بانک اعتماد می‌کنیم
بانک سکه‌های ارزشمند ما را می‌گیرد
سکه‌هایی فلزی که ارزش آن‌ها مال ِ خودشان است
ارزش ذاتی دارند مثلاً
طلا یا نقره یا مس یا هر چیز دیگر
این سکه‌ها ارزشمند هستند
چه دست ما باشند
چه دست بانک
اما بانک
به ما کاغذهایی می‌دهد به نام اسکناس
یا چک
یا مثل امروز
یک کارت اعتباری مغناطیسی
فلز چه شد؟!
آزاد شد
طلا و نقره و مس رها
افتاد دست بانک
با آن چه می‌کند؟!
در معاملات خارجی به کار می‌اندازد
و در معاملات داخلی
ما مردم
همه‌مان با کاغذ کار می‌کنیم
با پول
جایگزین سکه‌های حقیقی

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - اقتصاد 145 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
چهل سال + دوشنبه 97 بهمن 22 - 2:53 عصر

یکی کمتر
وقتی چهل سالم می‌شود
که انقلاب چهل و یک ساله شود
بهانه‌ای
تا سنّم را به خاطر آورم
وقتی با انقلاب هم‌سن‌وسال باشی این‌طور می‌شود دیگر! :)

رفتیم
وظیفه‌مان بود
مثل هر سال!

پ.ن.
یک پیشنهاد
سال بعد
روی پلاکاردهایمان
زیر شعارها
تاریخ را هم بنویسیم
درشت
تا رسانه‌های دشمن
نتوانند مدام ادعا کنند تصاویر آرشیوی هستند!
د:


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
هویّت ِ بورس 2 + یکشنبه 97 بهمن 21 - 5:0 صبح

بورس چیست واقعاً؟!
این سؤال مهمی‌ست

ما یک روز از بانک ناراضی شدیم
وقتی فهمیدیم پول چیست
این‌که پول را کالا کرده‌اند
در حالی که قرار بود وسیله مبادله باشد
وقتی تورّم
بالاجبار شد از لوازم پول
اساساً بانکداری، پونزی شد
مشابه همین شرکت‌های هرمی
خب چه گفتیم با خود؟
بورس بهتر است
بورس کالاست
بورس واقعی‌ست
بورس سهامی‌ست که تورّم ندارد
چون قابل چاپ توسط بانک مرکزی نیست
چون قابل اعتبار و خلق توسط سایر بانک‌ها
یک عدد نیست که با سند ِ بدهی تولید شود!

در یک نگاه سنّتی
در یک نگاه بدوی و ابتدایی
بورس خیلی هم اسلامی‌ست
اسلامی‌تر از هر بانکی
بانک مال ِ مرا قرض می‌گیرد
تا کار کند و در سود شریک باشد
یا وکیل باشد
تا پول را وام دهد و در سود وام‌گیرنده شریک
این‌جا بحث ربا داغ است
محلّ دقّت
این‌که سود قطعی باشد یا نباشد
تمام این نکات فنّی داخل می‌گردد

اما بورس
خیلی ساده
من در سرمایه‌های یک کارخانه شریکم
سرمایه‌های منقول و غیرمنقول
سهم خریده‌ام
مشارکت کرده‌ام
سود هم که قطعی نیست
کاملاً نوسان دارد
کارخانه خوب اگر کار کند
سود بیشتری نصیبش می‌شود
مجمع عمومی تشکیل
گاهی این سود اضافه را بدل به سرمایه بیشتر می‌کنند
سرمایه کارخانه افزایش می‌یابد
آن مقدار هم که سرمایه نشد
به عنوان سود تقسیم می‌شود
سود سهام‌داران
این که خیلی شرعی‌ست

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - اقتصاد 145 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
هویّت ِ بورس 1 + جمعه 97 بهمن 19 - 5:0 صبح

مطالبی از وبلاگتون رو خواندم در مورد بانک مطلب نوشته بودید اما در مورد بورس اشاره ای نشده بود.
در مورد بورس میشه مطالبی رو توضیح بدین؟
ایا سازگار بورس سازگاری هست مشابه با وضعیت بانکها؟
یعنی از نظر قانون وشرع  باتوجه به شرایط و قوانین حلال ولی در کل همان رباست؟
مدل کلی بورس سالم است یا دچار مشکل؟یا بخشیهای از این مدل دچار ایراد می باشد؟
مثلا خرید و فروش های که روزانه صورت می گیرد مشکل دارد یا نه؟
امروز سهامی خرید داری می شود و فردا فروخته.این مدل ایا ایراد دارد یا ندارد؟

ایا جنسی که موجود نیست امکان مبادله دارد؟یعنی اشکال دارد یا ندارد خرید و فروش شود؟
مثلا معاملات سکه و اتی سکه در بورس ایراد دارد یا ندارد؟
ایا قاعده ای که می گویید پول نباید کار کند،در مورد بورس مصداق دارد؟
بورس های  خارجی  کار کردن چطور، ایراد دارد یا ندارد؟
مثلا فارکس؟
وایا می توان به این قاعده اکتفا کرد که می گویید پول را از دست کفار در اورید. و وارد بورس خارجی و فارکس شد؟
حجم نقدینگی بالاست و زیر ساخت های تولید ضعیف و در موارد برای افراد امکان وارد شدن در تولید نیست  راه کار در شرایط کنونی چیست؟


ممنون از سؤال‌تان
و عذر
از بابت این‌که نتوانستم تلفنی پاسخ دهم

شروع با یک مثال:
به دندان‌پزشک مراجعه می‌کنید
ظاهر دندان سالم است
بررسی می‌کند
چیزی نمی‌بیند
ولی درد دارید
مسکن می‌دهد:
روزی یک عدد از این قرص مصرف کنید!

مدتی بعد
در یک مقاله پژوهشی
نشریه‌ای تخصصی
با مطالعاتی روبه‌رو می‌شوید
اگر اهل تحقیق باشید
فلان مرکز در فلان کشور
روشی پیشرفته در دست بررسی
با استفاده از اشعه ایکس
عکس برداری از بافت درون دندان

بله
با این روش می‌توان درد دندان شما را درمان کرد
به روشی بهتر
اما این متد هنوز به بازار نیامده
تست خود را به پایان نرسانده
مجوّزهای لازم را دریافت نکرده
شما باید به درمان‌های رسمی بسنده کنید!

فقه هم علم است
گاهی بحث‌ها پژوهشی می‌شود
فراتر از آن‌چه در عمل هست
آن‌چه مراجع فتوا می‌دهند
فقه هم رشد دارد
متوقّف که نیست

از این زاویه که بنگریم
ما در عمل به فتوای مرجع خود عمل می‌کنیم
چه بانک باشد و چه بورس
تقلید می‌کنیم و مانعی هم نیست
به آن‌چه به حجیّت رسیده
اما در بحث
وقتی در حال مطالعه‌ایم
تحقیق
به فراتر از آن‌چه هست می‌نگریم
توجه داریم
در تلاش برای نوآوری
درک بهتری از شرایط
برای ارتقاء مرزهای دانش

بورس چیست واقعاً؟!
این سؤال مهمی‌ست

[ادامه دارد...]

 

 


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - اقتصاد 145 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
چه نمایشگاهی! + چهارشنبه 97 بهمن 17 - 4:53 عصر

رفتیم نمایشگاه
چه نمایشگاهی
چه عالی
چقدر جالب
چقدر جذّاب
تا به حال این‌قدر ذوق نکرده بودند
این‌قدر
دچار هیجان

رادار دیدند
کاتیوشا
دوربین دیددرشب
از میان آن نگاه کردند
موشک‌های هدایت‌شونده
موشک‌انداز روی شانه
ماشین‌های هم آبی و هم خاکی
اتوبوس اورژانس؛ یک بیمارستان سیّار
پرینتر سه بعدی
سامانه سرعت‌سنج جاده‌ای
دستگاه رأی‌گیری در انتخابات ماشینی
سیستم یک‌پارچه هواشناسی
با افسر نیروی انتظامی مشورت کردند
برای پلیس شدن
با نخبگان یک هنرستان
برای در رشته مکاترونیک تحصیل کردن
تخم شترمرغ
جلیقه ضد گلوله
ماکت‌های بزرگ
و بسیاری دیگر
چیزهایی که جذب‌شان کرده بود



دو ساعت طول کشید
برای اولین بار بود
نمایشگاهی که این‌قدر وقت‌مان را بگیرد
بدون این‌که احساس خستگی کنیم

خدا خیرشان بدهد
عالی
آن‌قدر
که اصرار دارند یک‌بار دیگر هم دوباره برویم! :))

قال أمیرالمؤمنین (ع): «وَ اسْتَأْدَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ الْمَلَائِکَةَ وَدِیعَتَهُ لَدَیهِمْ وَ عَهْدَ وَصِیتِهِ إِلَیهِمْ فِی الْإِذْعَانِ بِالسُّجُودِ لَهُ وَ الْخُنُوعِ لِتَکْرِمَتِهِ، فَقَالَ سُبْحَانَهُ [لَهُمْ] اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ [وَ قَبِیلَهُ اعْتَرَتْهُمُ] اعْتَرَتْهُ الْحَمِیةُ وَ غَلَبَتْ [عَلَیهِمُ] عَلَیهِ الشِّقْوَةُ وَ [تَعَزَّزُوا] تَعَزَّزَ بِخِلْقَةِ النَّارِ وَ [اسْتَوْهَنُوا] اسْتَوْهَنَ خَلْقَ الصَّلْصَالِ» (نهج‌البلاغه، خ1)
خداوند سبحان از فرشتگان خواست تا ودیعه اى را که نزد آنها بود ادا کنند و پیمانى را که با او درباره سجود براى آدم و خضوع براى بزرگداشت او بسته بودند عمل نمایند و فرمود: براى آدم سجده کنید همه سجده کردند جز ابلیس که خشم و غضب و کبر و نخوت او را فرا گرفت و شقاوت و بدبخى بر وى غلبه کرد، به آفرینش خود افتخار نمود و خلقت آدم را از گِل خشکیده، سبک شمرد. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
حاصل ِ مدرسه + سه شنبه 97 بهمن 9 - 5:0 صبح

کتاب‌فروش بود
هنگام خرید
گفتگوی‌مان شد:
- دبیرستان ریاضی خواندم
چقدر برای مثلثات وقت گذاشتم
همه از یادم رفته
سینوس و کسینوس و تانژانت و کتانژانت
چقدر فرمول حفظ کردم!

و او:
«من هم لیسانس برق گرفتم
کلّی ریاضیات پیشرفته خواندم
همه از یادم رفته
از وقتی وارد کار کتاب شدم»

پس چرا؟!
چرا من باید چهار سال عمرم را در دبیرستان صرف می‌کردم
و سه سال را در راهنمایی
دبستان آیا کافی نبود؟!

و او
بیش از من
چهار سال دیگر هم اضافه کرد
در حالی‌که
نه برای من
و نه برای او
هیچ ثمری نداشته و ندارد و نخواهد داشت؟!

عمری که تلف شده است
آیا باید کودکان ما هم مثل خود ما
عمرشان را بی هوده کنند؟!

دختر گل من
این انشا را نوشت
در موضوعی که معلّمش گفت:



امیدوارم عمرش را تلف نکند
برای یاد گرفتن چیزهایی
که
فایده‌ای برای او ندارند
امیدوارم
بتواند
جلوی فشار جامعه مقاومت کند
فشاری فرهنگی
سنّتی
که
همه را وادار می‌کند مسیر واحدی را طیّ کنند
مسیری که مراحل آن
اصلاً
و ابداً
با مقصد هماهنگ نیست!

قال الأمیر (ع): «فَاللَّهَ اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ، فَإِنَّ الدُّنْیَا مَاضِیَةٌ بِکُمْ عَلَى سَنَنٍ وَ أَنْتُمْ وَ السَّاعَةُ [السَّاعَةَ] فِی قَرَنٍ، وَ کَأَنَّهَا قَدْ جَاءَتْ بِأَشْرَاطِهَا وَ أَزِفَتْ بِأَفْرَاطِهَا وَ وَقَفَتْ بِکُمْ عَلَى صِرَاطِهَا، وَ کَأَنَّهَا قَدْ أَشْرَفَتْ بِزَلَازِلِهَا وَ أَنَاخَتْ بِکَلَاکِلِهَا، وَ انْصَرَمَتِ [انْصَرَفَتِ] الدُّنْیَا بِأَهْلِهَا وَ أَخْرَجَتْهُمْ مِنْ حِضْنِهَا، فَکَانَتْ کَیَوْمٍ مَضَى أَوْ شَهْرٍ انْقَضَى، وَ صَارَ جَدِیدُهَا رَثّاً وَ سَمِینُهَا غَثّاً؛ فِی مَوْقِفٍ ضَنْکِ الْمَقَامِ وَ أُمُورٍ مُشْتَبِهَةٍ عِظَامٍ، وَ نَارٍ شَدِیدٍ کَلَبُهَا، عَالٍ لَجَبُهَا، سَاطِعٍ لَهَبُهَا، مُتَغَیِّظٍ زَفِیرُهَا، مُتَأَجِّجٍ سَعِیرُهَا، بَعِیدٍ خُمُودُهَا، ذَاکٍ وُقُودُهَا، مَخُوفٍ وَعِیدُهَا، عَمٍ قَرَارُهَا، مُظْلِمَةٍ أَقْطَارُهَا، حَامِیَةٍ قُدُورُهَا، فَظِیعَةٍ أُمُورُهَا.» (نهج‌البلاغه، خ190)
از خدا بترسید از خدا بترسید اى بندگان خدا! (و بدانید) که دنیا شما را به همان راه خود مى برد (که دیگران را برد و سرنوشتى چون سرنوشت آنها دارید) شما و قیامت را با یک رشته بسته اند (و کاملا به یکدیگر نزدیک هستید) گویى نشانه هاى آن فرا رسیده و علائم آن نزدیک شده و شما را در مسیر خود قرار داده است. گویا زلزله هایش در شرف وقوع است و مانند شتر سینه بر زمین نهاده است. دنیا از اهلش بریده و آنها را از آغوش گرم خویش خارج ساخته است; زندگى (براى آنها که رفتند) همچون روزى بود که گذشت یا ماهى که سپرى شد; تازه هایش کهنه و فربه هایش لاغر شده است (سپس هنگامى که) مردم به عرصه محشر مى آیند گنه کاران در برابر صحنه وحشتناکى قرار مى گیرند، در جایگاهى تنگ، در میان مشکلاتى بزرگ و آتشى پرسوز که فریادش بلند و زبانه هایش آشکار، غرّش آن پر هیجان، شعله هایش فروزان، خاموشى اش دور از انتظار، آتش گیره اش شعله ور، تهدیدش مخوف، قرارگاهش (بر اثر دودهاى متراکم) تاریک، جوانبش تیره و ظلمانى، دیگ هایش جوشان و امورش سخت و وحشتناک است. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - فرهنگ 90 - انشا 12 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
نمودار حدیث لوح + یکشنبه 97 بهمن 7 - 5:0 صبح

در حال مطالعه
برای این‌که بهتر بفهمم
برای خودم
مفاهیم را مرتّب کردم
در Xmind
به نتیجه جالبی رسیدم:



[تصویر بزرگ]

از احادیث بسیار مهم
ارزشمند
دقیق
وقتی نمودار شد
دقیق‌تر هم
بهتر می‌شود فهمید اصلاً



[تصویر بزرگ]

قال علی بن أبی‌طالب (علیهما السلام): «هُمْ مَوْضِعُ سِرِّهِ وَ لَجَأُ أَمْرِهِ وَ عَیْبَةُ عِلْمِهِ وَ مَوْئِلُ حُکْمِهِ وَ کُهُوفُ کُتُبِهِ وَ جِبَالُ دِینِهِ، بِهِمْ أَقَامَ انْحِنَاءَ ظَهْرِهِ وَ أَذْهَبَ ارْتِعَادَ فَرَائِصِهِ» (نهج‌البلاغه، خ2)
اهل بیت رسول جایگاه راز حق، و پناهگاه امر یزدان، و ظرف علم رحمان، و مرجع دستور خدا، و مخازن کتاب‌هاى پروردگار، و کوه‌هاى پشتوانه دین الهى ‏اند. به وسیله آنان کژی‌هاى دین را راست، و لرزش بدنه آیین را آرام نمود. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
عشق و فقه 14 + شنبه 97 بهمن 6 - 5:0 صبح

بحث را عوض کنم
سعی کردم کلّی
حالا جزئی
مصداقی که فرمودید
عشق
در قلمرو علم کلام عرض می‌کنم
جبر و اختیار
انسان مکلّف به چیزی‌ست
که در آن اختیار داشته باشد
در غیراختیار
تکلیف نیست

انسان دو خصلت مهم دارد
به دو چیز توصیف؛
حالات
رفتار

رفتار را ما می‌سازیم
اگر اختیاری باشد
رعشه دست اختیاری نیست
خوردن دست به لیوان و افتادن و شکستن
مستی که آدم می‌کشد
این‌ها را به مقدمه عقاب می‌کنند
این‌که
چرا آن کار را کردی تا به این مرحله از ناتوانی برسی
پس رفتار
اگر غیراختیاری باشد
عقاب ندارد

اما حالات
حال اساساً غیراختیاری‌ست
هیچ انسانی
حال و هوایش دست خودش که نیست
مرگ عزیزی می‌بیند و بی‌هوش می‌شود
اشک می‌ریزد و از درون منهدم
این حال که دست خودش نیست
حال اصلاً تأثر است
از جنس پذیرش و مطاوعه
پس
به حال نمی‌شود عقاب کرد
به حس درونی انسان‌ها

البته
رفتار قابل عقاب است
عصبانی‌ست و کتک می‌زند
عصبانی هیچ
کتک عقاب دارد
کیفر دارد و حرام می‌شود
ناراحت است و به صورت لطمه می‌زند
ناراحت بود هیچ
لطمه را نباید می‌زد
فعل حرام انجام داده و معاقب است
دیده است
عاشق شده
خیره شده
عشقش هیچ
دست خودش نبوده
اما چشم‌چرانی‌اش چه؟

اعتقادات دینی ما این است
جایی که اختیار نیست
تکلیف نیست
حلال و حرام و مستحب و مکروه هم
احکام خمسه تکلیفیه یعنی
حالات انسان این‌طور است
به همین دلیل است که دعا می‌کنیم
فلسفه دعا شاید همین
از خدا تغییر می‌خواهیم
در حالاتمان
می‌خواهیم تغییرمان دهد
روحیاتمان را
حس و حالمان را
برای نماز سنگینیم
حالش را نداریم
کسالت
التماس می‌کنیم
تا حالمان را تغییر دهد
عاشق نماز شویم
شخصی را دوست داریم که نباید
دین ندارد و باتقوا نیست
ازدواج او نیز با ما به صلاح نیست
شاید اصلاً غیرممکن
حلال حتی
از خدا می‌خواهیم
تا تغییرمان دهد
عشق را از ما دور کند
عشق او را
تا حالمان عوض شود

اما رفتار
آن‌‌جایی که اختیاری باشد
آن‌جا قلمرو فقه است
به همین جهت است که عرض می‌کنم بحث استاد شما فقهی نبوده است
او
وقتی درباره عشق سخن می‌رانده
آیا درباره یک فعل اختیاری صحبت می‌کرده است؟!

پایدار باشید


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
هَمدیسی! + جمعه 97 بهمن 5 - 5:0 صبح

مودّت می‌آورد
نعمت را هم افزایش می‌دهد
وقتی
انسان‌ها بر سر یک سفره طعام می‌خورند
در این شکّی نیست!

تک‌خوری خوب نیست
هیچ‌وقت
انسان را بخیل می‌کند
در این هم شکّی نیست!

اما
بالاتر
والاتر
رفاقت و صداقت بیشتر
وقتی
هم‌سفرگی
ارتقا می‌یابد

هم‌کاسه‌ای
هم‌ظرفی
هم‌بشقابی
هم‌قابلمه‌ای

در مورد ما؛
هم‌دیسی!



از کودکی‌شان این برنامه را داشتم
همیشه که نه
هفته‌ای یک یا دو بار
غذا خوردن در یک ظرف

احترام به حقوق دیگران را یاد می‌گیرند
در کنار اخوّتی که حسّ می‌کنند
وقتی
دست‌شان به غذای دیگری می‌رسد
می‌آموزند
که به حق خود قانع باشند
به سهم خود
بیشتر بر ندارند
ملاحظه یکدیگر را
اخلاق را اصلاً اصلاح می‌کند
وقتی آدم‌ها با هم غذا می‌خورند
از یک دیس!

یادم هست
بیت رهبری که می‌رفتیم
حسینیه امام خمینی (ره)
ایام محرّم
سال‌ها پیش
در دیس
شام که می‌آوردند
با دیگران
با غریبه‌ها
غریبگی اصلاً رخت بر می‌بست
آدم‌ها مهربان‌تر می‌شدند
وقتی
همه از ظرف‌های مشترک روزی می‌خوردند!

قال علی (ع): «أَیُّهَاالنَّاسُ، الزَّهَادَةُ قِصَرُ الاَْمَلِ، وَالشُّکْرُ عِنْدَ النِّعَمِ، وَالتَّوَرُّعُ عِنْدَ الْـمَحَارِمِ، فَإِنْ عَزَبَ ذلِکَ عَنْکُمْ فَلاَ یَغْلِبِ الْحَرَامُ صَبْرَکُمْ، وَلاَ تَنْسَوْا عِنْدَالنِّعَمِ شُکْرَکُمْ، فَقَدْ أَعْذَرَ اللهُ إِلَیْکُمْ بِحُجَج مُسْفِرَة ظَاهِرَة، وَ کُتُب بَارِزَةِ الْعُذْرِ وَاضِحَة.» (نهج‌البلاغه، خ81)
اى مردم، زهد عبارت از کوتاهى آرزو، شکر نزد نعمت، و کناره گیرى از محرمات است. اگر (جمع) این سه واقعیت از شما دور شد، حد اقل اینکه حرام بر صبر شما غلبه نکند، و به فراموشى شکر نعمت دچار نشوید، زیرا خداوند به وسیله حجت‏هاى آشکار و روشن، و کتابهایى که عذر بیّن و واضح خدا بر بندگان است جاى عذرى براى شما باقى نگذارده است. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - فرهنگ 90 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

<   <<   51   52   53   54   55   >>   >

دوشنبه 04 شهریور 3

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش روحانیت هنر بازی خواص فاصله طبقاتی دشمن فیلم ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X