دل، سرچشمه حکمت و گوش، آبگیر آن است . [امام علی علیه السلام]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
پخت برنج + شنبه 97 آبان 12 - 5:0 صبح

صبحی که نباشد وضع همین است
می‌خواهد آشپزخانه را قبضه کند
از پختن برنج که اصلاً نمی‌گذرد
یاد گرفته و دوست دارد

قبل‌تر کته می‌گذاشتم
تا سه چهار سال پیش
بعد که دیدم چاقی دارد به سراغمان می‌آید
آبکش می‌کنم

یاد گرفته
هفته‌هایی که بعدازظهری‌ست
امکان ندارد
اجازه نمی‌دهد دست به برنج بزنم
همه را خود به انجام می‌رساند
چرا؟!



نقش خود را یافته
جامعه‌پذیر شده
می‌داند کیست و کجاست
دنیا را شناخته
می‌خواهد در آینده بهترین زن دنیا شود
و آگاه شده
این‌که مهم‌ترین نقش برای او مادری‌ست
و مادری
در همبستگی تنگاتنگ با خانه‌داری
شکر

انسان بار آمده
کوته‌بین و حریص نشده
تنگ‌نظر
این‌که به خاطر مطامع دنیا
شهرت و کثرت ِ تشویق اهلش
دنبال حضور اجتماعی و هویت پوشالی آن باشد

نور چشم من
دختر عزیز من
انسان شده
شخصیتی قدرتمند
خدا را شکر
راضی‌ام
از این‌که مثل مادرش نشده
از این‌که می‌داند قرار است در دنیا چه کند
در فریب عمومی گم نشده
تا از بهترین‌ها در آخرت باشد!

قال علی (ع): «اَلا اِنَّ مَثَلَ آلِ مُحَمَّد صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَمَثَل نُجُومِ السَّماءِ اِذا خَوى نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ. فَکَاَنَّکُمْ قَدْ تَکامَلَتْ مِنَ اللّهِ فیکُمُ الصَّنائِعُ، وَ اَراکُمْ ما کُنْتُمْ تَأْمُلُونَ.» (نهج‌البلاغه، خ99)
آگاه باشید که آل محمّد صلّى اللّه علیه وآله همانند ستارگان آسمانند که هرگاه ستاره اى از آنان غروب کند ستاره دیگرى آشکار شود. گویى مشاهده مى کنم نعمت هاى خدا (در زمان ظهور قائم) نسبت به شما کامل شده، و شما را به آنچه آرزو مى کردید رسانده است.  (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - آشپزی 93 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
تحوّل + چهارشنبه 97 آبان 9 - 4:16 عصر

پشت فرمان نشسته بودم
منتظر تا بچه‌ها سوار شوند
نگاهم به داشبورد و فرمان و متعلّقات آن افتاد
پرسشی به نظرم رسید:
«از کجا شروع شد تا به این‌جا رسید؟»

به سایت شرکتش سر زدم
از اولین خودرویی که تولید کرد
تا آخرین
در این تصویر چیدم



چقدر تفاوت؟!
شگفت‌آور
روز اول گاری بود
روز آخر فضاپیما
فاصله از کجا تا به کجا؟!

تغییر این‌طور است
تغییر لازم است
فاصله شیخ طوسی و سیدمرتضی تا شیخ مفید بیشتر از پنجاه سال نیست
اولین کتاب اصول فقه را می‌نویسد
در میان فقهای شیعه
از آن روز تا کنون
بارها و بارها
تحوّل حادث شده
حوزه‌ها
علوم حوزوی
بارها رشد و ارتقا یافته
آخوند خراسانی
110 سال پیش
چه تحوّل شگرفی در علم اصول فقه پدید آورده
اما از آن روز تا کنون...

هنوز هم طلبه‌ها باید کفایه بخوانند
متن آن را از بر شوند
و فقهای ما محشّین آن باشند
وقت تحوّل نرسیده؟!
بعد از 110 سال؟!
نباید تکانی به آن داد؟!
چرا هنوز حتی نظریّات 40 سال پیش شهید صدر هم
جایی در حوزه باز نکرده
و مبنای آموزش قرار نگرفته؟!

انقلاب اسلامی موضوعات جدیدی را روبه‌روی حوزه‌ها قرار داده
و حوزه...

من نمی‌دانم چه دست‌هایی پشت پرده است
ولی این کلام حضرت آقا را یادم هست:
«عرض من همیشه این بوده و هست - قبلاً هم در جلسات متعدد با فضلای حوزه این را مطرح کرده‌ایم - که تحول و دگرگونی یک امر قهری است؛ پیش می‌آید... منتها این تحول و تغییر را یا مدیریت میکنیم، آن را هدایت میکنیم، یا نه، رها میکنیم. اگر رها کردیم، باخته‌ایم. بزرگان حوزه، مراجع تقلید، اندیشمندان، دانشمندان و فضلا باید دامنها را به کمر بزنند، همت کنند، این تحول را برنامه‌ریزی کنند، هدایت کنند، مدیریت کنند.» (29 مهر 1389)

و این عبارات از نامه حضرت امام (ره):
«خون دلی که پدرپیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی های دیگران نخورده است... راستی اتهام آمریکائی و روسی و التقاطی، اتهام حلال کردن حرامها و حرام کردن حلالها، اتهام کشتن زنان آبستن و حلیت قمار و موسیقی از چه کسی صادر می شود؟ از آدمهای لامذهب و یا از مقدس نماهای متحجر و بی شعور؟ فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به مسخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعنها و کنایه ها نسبت به مشروعیت نظام کار کیست؟ کار عوام یا خواص، خواص از چه گروهی از بظاهر معممین یا غیر آن؟ بگذریم که حرف بسیار است همه اینها نتیجه نفوذ بیگانگان در جایگاه و در فرهنگ حوزه ها است... اگر بر فرض محال حاکمیت ِ فکری از آن روحانی‌نماها و متحجرین گردد روحانیت انقلابی جواب خدا و مردم را چه می دهد؟!» (3 اسفند 1367)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: روحانیت 23 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
فهم غلط از استخاره 1 + چهارشنبه 97 آبان 9 - 5:0 صبح

سلام علیکم
...
من برای حوزه رفتن مصمم بودم ...
تا اینکه امسال شورای عالی حوزه ماده 10 و 18 رو برای افراد بالای 40 سال برداشتند ...
من دوست دارم تحصیلات حوزوی داشته باشم و به حوزه و دروس حوزوی و محیطش خیلی علاقه‌مندم ...
درسته دیر شروع کردم اما بزرگانی در حوزه داشته‌ایم که دیر شروع کردند و به مدارج عالیه رسیدند.
...
تا اینکه به سرم افتاد یه استخاره هم بکنم و دادم آیت‌الله ... حفظه‌ الله برام استخاره کرد و گفت بده و عاقبت نداره و این کار به جایی نمیرسه.
حالا همه‌ی تصمیم و اراده‌ام رو برای درس خوندن در حوزه با تناسب بد اومدن این استخاره از دست دادم و میگن استخاره‌های آیت‌الله ... هم همه‌اش درسته و درست استخاره میکنه.
حالا موندم با تناسب این استخاره که بد اومده برم حوزه رو ادامه بدم یا حوزه رو ترک کنم و فکرم رو خیلی مشغول کرده نظر شما چیه؟
...
احساس میکنم همه‌ی آیندم رو که براش کلی برنامه ریزی کرده بودم با تناسب این استخاره از دست دادم


در معصومیه (س) که درس می‌خواندم
یک روز
با یکی از طلبه‌ها
داشتیم بر می‌گشتیم از جایی
گفت: برویم یک آب هویجی بخوریم؟
گفتم: موافقم
تسبیح از جیبش در آورد
گفت: نه!
بنده خدا برای آب هویج خوردن هم استخاره کرده بود!

من هم مثل شما
قبل‌ترها
کودک که بودم
خیال می‌کردم استخاره قرار است خبر از غیب دهد
خبر از واقعیت
خبر از آن‌چه از ما پنهان است
خبر از ماورای این عالم مادّی
ولی بعدتر
از خود پرسیدم
مگر برای امتحان به دنیا نیاورده‌اندمان
که بیازمایندمان
که معلوم‌مان شود
کیستیم
چیستیم

چطور؟!
از این‌که چطور تصمیم می‌گیریم
اگر قرار باشد تصمیم را دیگری بگیرد
از ماورای این عالم
با تسبیح
با استخاره
پس ما کیستیم؟
مسئولیت‌مان چیست؟
و به چه می‌خواهند بازخواست‌مان کنند؟!

پرسیدم
بله
جواب روشن بود
استخاره و قرعه یکی‌ست
استخاره اصلاً نوعی قرعه است
قرار نیست بیان واقع باشد
قرار است رفع شک باشد

تصوّر بفرمایید
می‌خواسته زن بگیرد
دو مورد پیدا کرده
هر دو را دوست داشته
خوب بوده‌اند
آمده مشورت کرده
هر دو خانواده‌دار و باشخصیت
تردید پیدا کرده
چه کند؟

می‌دانیم تردید بدچیزی‌ست
شهید مطهری آن را پلی خوب
گذرگاهی خوب
اما جای بدی برای ماندن
شک را این‌طور معرفی کرده

حالا چه کند؟
تردید را چطور رفع کند؟
این یا آن؟
کدام را انتخاب نماید؟

این‌‌جا جای قرعه‌کشی‌ست
اسم هر کدام روی یک کاغذ
زیر فرش بگذارد
تصادفی بردارد
هر کدام که آمد همان
قطعی بداند و به آن عمل کند
تردید رفع می‌شود

استخاره در کنار قرعه ذکر شده
مفاتیح را باز کنید
می‌یابید

همه عالم هم اگر بگویند استخاره خبر از غیب است
من نمی‌پذیرم
زیرا با اصول اعتقادات شیعه منافات دارد
با آن‌چه روح دین است
با آن‌چه قرآن می‌گوید
با آن‌چه رسول خدا (ص) و اهل بیت (ع) به ما فرموده‌اند

سؤال
به شما بگویند پشت این در، بزرگی تشریف دارند
عظیمی از اعاظم
عالمی به غیب و نهان
مُخبر از پیدا و پنهان
نمی‌خواهی از ایشان بپرسی چه کنی؟
فقه بخوانی یا نخوانی؟
حوزه بروی یا نروی؟
به دینی که در معرض آسیب است کمک کنی یا نکنی؟
به اسلام خدمت کنی یا نکنی؟
روبه‌روی تهاجم فرهنگی بایستی یا نایستی؟
من اگر باشم
می‌گویم نه
برای احترام خدمت ایشان می‌رسم
عرض ادب و دست‌بوسی
به عشق دیدارشان
ثوابی که از دیدار عالم نصیب آدم می‌شود
اما
اگر قرار بود به جای من تصمیم بگیرند
اختیار برای چه داده‌اند؟!
مسئولیت چرا؟!
بازخواست از چه؟!

احکام اسلام به ما گفته شده
احکام تغییر نمی‌کند
حلال حرام نمی‌شود
و حرام حلال
در این میان
ما هستیم که باید تصمیم بگیریم
و به همین تصمیم
دقیقاً به همین تصمیم بازخواست شویم
پاداش یا مجازات

[ادامه دارد...]

 

 


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
غذای مدرسه + دوشنبه 97 آبان 7 - 5:0 صبح

خواست تا بپزد
تا به کلاس ببرد
معلّم گفته هر یک غذایی بیاورند
چیزی که خودشان پخته باشند

کار خوبی‌ست
ایجاد انگیزه
باید یاد بگیرند

خودش اصرار که فسنجان
زیاد دوست دارد
قبول کردم
و شرطی داشت
هیچ دخالتی نکنم
جز راهنمایی



یک‌بار دستور را گفتم و نوشت
اندازه‌های مواد
بعدازظهری بود
ساعت 10 صبح آغاز کرد
غذایش 11ونیم آماده بود
در ظرف دربسته‌ای ریخت و به مدرسه برد

زیادتر از آنی که همه را ببرد
با این‌که نهار ما قرمه‌سبزی بود
سیدمرتضی ترجیح داد فسنجان مریم را بخورد
بعد از این که از مدرسه آمد
خیلی هم تعریف کرد
قرمه‌سبزی را فقط سیداحمد خورد
غذای مرا یعنی!

خودمان را که گم کنیم بیراهه می‌رویم
خانواده اگر سلول جامعه است
باید که دختران‌مان را آماده سازیم
آماده برای ساختن نسل آینده
تقسیم کار یعنی همین!

قال الأمیر (ع): «سُبْحانَکَ ما اَعْظَمَ شَأْنَکَ! سُبْحانَکَ ما اَعْظَمَ ما نَرى مِنْ خَلْقِکَ وَ ما اَصْغَرَ عِظَمَهُ فى جَنْبِ قُدْرَتِکَ! وَ ما اَهْوَلَ ما نَرى مِنْ مَلَکُوتِکَ! وَ ما اَحْقَرَ ذلِکَ فیما غابَ عَنّا مِنْ سُلْطانِکَ! وَ ما اَسْبَغَ نِعَمَکَ فِى الدُّنْیا! وَ ما اَصْغَرَها فى نِعَمِ الاْخِرَةِ!» (نهج‌البلاغه، خ108)
 منزّهى ازهر عیب، چه بزرگ است شأن تو! منزهى، چه عظیم است آنچه از مخلوقاتت که مى بینیم و چه کوچک است عظمت آن در کنار قدرت تو! و چه دهشت آور است آنچه از ملکوت تو مشاهده مى نماییم! و چه اندازه حقیر است آنچه دیده مى شود در برابر آنچه از سلطنت تو براى ما ناپیداست! نعمتهایت در این دنیا چه گسترده و فراوان است! و با این حال در برابر نعمت آخرتت چقدر کوچک است! (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - آشپزی 93 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
گره + یکشنبه 97 آبان 6 - 4:48 عصر

درباره نامه رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
و بازتاب‌های آن
فقط چند کلمه:

مؤمن دین خود را به اشخاص گره نمی‌زند
راه را باید بر مبنای سیره اهل بیت (ع) تشخیص داد
چه بسا مرجع تقلیدی هم خطا کند
نهی از منکر واجب شرعی‌ست
چه این آقا و چه آن آقا
رفتارشان را باید با مبنای اعتقادات اسلامی قضاوت کرد
این‌که کدام دارد آب به آسیب دشمن خدا و دین خدا می‌ریزد
این را باید فهمید
آن‌گاه درک مسأله آسان می‌گردد
اکنون
همین لحظه
دشمن خدا رفتار کدام را بیشتر پسندیده
این آقا یا آن آقا
این معیار و ملاک است
عنوان و مقام را
اگر تاریخ بخوانیم
می‌بینیم که چه بسیار خلاف آن واقع شده
حضرت امیر (ع) از جاهل متنسّک در رنج بودند
آن‌که دین خود را به اشخاص گره بزند
اشخاصی که احتمال خطا در آن‌ها هست
این گرفتار می‌شود
معیار «دین» است
اشخاص تا زمانی که در مسیر دین هستند محترمند
گاهی انحراف خیلی واضح‌تر از آن است که نیاز به تحقیق و پژوهش داشته باشد
هر رهگذری می‌فهمد
والسلام


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: روحانیت 23 - خواص 18 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
زمین گریزی + شنبه 97 آبان 5 - 4:38 صبح

صعود به آسمان زیباست
فقط به این دلیل
یا شاید هم
به گمانم
دور شدن از زمین
از خاک
از دنیای پایین
دلیل عشق و علاقه فطری انسان به پرواز

هفته پیش ساختم
بچه‌ها خیلی بادبادک دوست دارند
سیداحمد ساخته بود
مریم هم
قبل‌تر بردیم و هوا کردیم
کوچک
سقوط
نابودی
نتوانستند بالا بروند
این شد که خودم ساختم
خیلی بزرگ



تا خورد
از وسط
حصیر نداشتم
مثل قبل نیست که در هر خانه‌ای پیدا می‌شد
به خاطر پرده‌های حصیری ِ معمول در بالکن‌ها و حیاط‌ها
مقوا تا کردم و چسباندم
قوطی‌هایی
به عنوان اسکلت
زور نداشت اما
باد هم شدید
این بوستان غدیر چه باد تندی دارد!

هفته قبل تا خورد
قوطی‌های مقوایی طاقت نیاوردند
سیخ چوبی چسباندیم
محکم
این هفته بردیم
پنجشنبه‌ها تعطیل‌اند و بیکار که نباید باشند

بالا رفت
خیلی عالی
زمانی کوتاه
این‌بار خود روزنامه‌ها پاره شد
خود بادبادک
اگر چه اسکلت باقی ماند

بادبادک مهم نیست
مهم شادی و تجربه کودکان است
تولید و کار گروهی
یکی دو ساعتی که سرگرم شدند!

امیرالمؤمنین (ع): «سُبْحانَکَ خالِقاً وَ مَعْبُوداً، بِحُسْنِ بَلائِکَ عِنْدَ خَلْقِکَ خَلَقْتَ داراً وَ جَعَلْتَ فیها مَأْدُبَةً: مَشْرَباً وَ مَطْعَماً، وَ اَزْواجاً وَ خَدَماً، وَ قُصُوراً وَ اَنْهاراً، وَ زُروعاً وَ ثِماراً; ثُمَّ اَرْسَلْتَ داعِیاً یَدْعُو اِلَیْها. فَلاَ الدّاعِىَ اَجابُوا، وَلا فیما رَغَّبْتَ اِلَیْهِ رَغِبُوا، وَلا اِلى ما شَوَّقْتَ اِلَیْهِ اشْتاقُوا.» (نهج‌البلاغه، خ108)
منزّه آفریدگار و معبودى هستى، به نیکویى نعمتت بر بندگان است که سرایى (چون آخرت) به وجودآورده اى، و در آن سفره اى قرارداده اى داراى آشامیدنى وخوردنى، و همسران و خدمتکاران، و قصرها و نهرها، و زراعت ها و میوه ها; سپس دعوت کننده اى را فرستادى تا مردم را به آن دعوت کند. ولى نه دعوت کننده را پاسخ گفتند، و نه در آنچه ترغیب کردى رغبت نمودند، و نه به آنچه تشویق فرمودى مشتاق شدند. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - بازی 21 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
آسان خواندن + دوشنبه 97 مهر 30 - 5:0 صبح

درباره بهشت و جهنم صحبت کردم
گاهی پیش می‌آید
وقتی داریم تلویزیون نگاه می‌کنیم
من زیاد حرف می‌زنم
ولی سعی می‌کنم
حرف ِ زیادی نزنم
حرف‌های مفید و خوب
چیزهایی که به درد بچه‌ها بخورد

سیداحمد حسّاس شد
سؤال بیشتری پرسید
می‌خواست مطمئن شود
با دست به آن سوی اتاق اشاره کردم:
«قرآن آن‌جاست، ترجمه دارد، فارسی هم که بلدی، خودت برو بخوان، ببین خدا چه گفته!»

گفتم که من بهشت و جهنم را ندیده‌ام
هر چه می‌دانم از قرآن است
آن‌چه که خالق بهشت و جهنم درباره آن فرموده
و در قالب یک پیام مهم
برای ما ارسال کرده

آورد
دو سه کلمه خواند
ترجمه آیت‌الله مکارم
اگر چه قرار است بهتر از سایر ترجمه‌ها باشد
اما
بالاخره به واژه‌ها وفادار مانده
ترتیب کلمات را رعایت کرده
و در معادل‌سازی
معمولاً مترجمین تلاش می‌کنند دقیق‌ترین معنا را افاده کنند
نه ضرورتاً قابل فهم‌ترین

نتوانست بفهمد
گفت: «نمی‌فهمم»
راست می‌گفت
خودم را جایش تصوّر کردم
من هم اگر عربی‌اش را متوجه نمی‌شدم
شاید چیز زیادی از فارسی آن دستم را نمی‌گرفت

به فکر افتادم
آیا ترجمه‌ای از قرآن برای کودکان هست؟!
ترجمه‌ای که روان باشد
مانند کتاب درسی و مدرسه‌ای خودشان
راحت بخوانند و بفهمند
این شد که جستجو کردم...



چند وقتی می‌شود این نسخه را خریده‌ام
جالب این‌که رنگ‌بندی هم دارد
سبزش را سیداحمد انتخاب کرد :)
گفتم برای شماست
برای بچه‌ها
ترجمه‌ای دارد که می‌فهمید
هر وقت خواستید این را بخوانید

دیده‌ام دو سه باری رفته سراغش
اما فعلاً جویای فهمش نشده‌ام
نمی‌خواهم حسّاس شود
صبر می‌کنم ببینم چقدر با آن ارتباط برقرار می‌کند
نباید حسّ کند می‌خواهم مجبورش کنم
باید خودش انتخاب کند
انسان «مختار» آفریده شده
با اختیار خود عمل می‌نماید
عمل بدون اختیار
سودی نمی‌رساند
حتی اگر خیرترین ِ اعمال باشد!

امیر المؤمنین (ع): «وَ کُلُّ شَىْء مِنَ الدُّنْیا سَماعُهُ اَعْظَمُ مِنْ عِیانِهِ، وَ کُلُّ شَىْء مِنَ الاْخِرَةِ عِیانُهُ اَعْظَمُ مِنْ سَماعِهِ. فَلْیَکْفِکُمْ مِنَ الْعِیانِ السَّماعُ، وَ مِنَ الْغَیْبِ الْخَبَرُ. وَاعْلَمُوا اَنَّ ما نَقَصَ مِنَ الدُّنْیا وَ زادَ فِى الاْخِرَةِ خَیْرٌ مِمّا نَقَصَ مِنَ الاْخِرَةِ وَ زادَ فِى الدُّنْیا.» (نهج‌البلاغه، خ113)
شنیدن هر چیزى از دنیا بزرگتر است از دیدنش، و دیدن هر چیزى از آخرت عظیم تر است از شنیدنش. پس باید شنیدن و خبرگرفتن از غیب (به وسیله انبیاء) شما را از دیدن کفایت کند. بدانید آنچه از دنیاى شما کم شود و به آخرت اضافه گردد بهتر است از اینکه از آخرت شما کم شود و به دنیاتان اضافه گردد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - آموزش 28 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
روال ِ آشپزی + شنبه 97 مهر 28 - 4:19 صبح

دیگر عادی شده
هفته‌ای یک‌بار چیزی بپزد
شیرینی خصوصاً
یا حلوا
هر چیزی که برایش جالب باشد



پیراشکی گوشت
هدف این‌که یاد بگیرد
گفته‌ام نباید زیاد درست کنی
اندک
خیلی کم
فقط به اندازه تست
و گرنه بیمار می‌شویم اگر بخواهیم پرخوری کنیم!

فرصت زیاد نیست
کودکان مگر چقدر مهمان ما هستند
باید وارد جامعه شوند
خانه را ترک
پرواز کنند و بروند
لانه‌ای بسازند
و نقشی ایفا
باید یاد بگیرند
مهارت‌هایی را لازم دارند
تعجب می‌کنم از مادر ِ دختری که فرزندش پس از ازدواج
هنوز بلد نیست یک وعده غذای عادی بپزد
پس این مادر چه می‌کرده است
تمام این ده بیست سال را
یعنی نمی‌دانسته دخترش باید روزی مادر شود؟!

قال الأمیر (ع): «وَ مِنَ الْعَناءِ اَنَّ الْمَرْءَ یَجْمَعُ ما لایَأْکُلُ، وَیَبْنى ما لایَسْکُنُ، ثُمَّ یَخْرُجُ اِلَى اللّهِ تَعالى لا مالاً حَمَلَ، وَ لا بِناءً نَقَلَ.» (نهج‌البلاغه، خ113)
و از رنجهاى دنیا این که: شخص جمع مى نماید چیزى را که نمى خورد، و خانه اى مى سازد که در آن ساکن نمى شود، آن گاه به سوى خدا مى رود بدون آنکه مالى بردارد، و ساختمانى همراه ببرد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: آشپزی 93 - آموزش 28 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
طرح پیراهن + یکشنبه 97 مهر 22 - 5:0 صبح

ایده می‌خواست
طرح لباس
کاغذ برداشتم و مشغول شدم
چند نمونه
داشتیم درباره رنگ‌های هر قسمت بحث می‌کردیم
سیدمرتضی هم تماشا می‌کرد
که ناگهان گفت:
«منم یه پیراهن می‌خوام»



طرح پنجم را برای او کشیدم
پسندید و درخواست داد
قرار شد در صف تولید قرار بگیرد! :)

پیراهن دارد
تازگی خریده‌ایم
با انتخاب خودش
اما
تولید ِ خانگی
چیزی‌ست که همه را به هوس می‌اندازد
برای همین است که می‌خواهد
زیرا
چیزی که خودت بسازی
دقیقاً همانی می‌شود که خودت می‌خواهی
مجبور نیستی با سلیقه بازار کنار بیایی
با سلیقه مُدسازان و فشن‌بازان
تولید ِ خانگی
یعنی تناسب محصول با نیاز
با تقاضا
انطباقی نزدیک به صددرصد
تولید ِ خانگی
چیزی که در دنیای مدرن رو به فراموشی‌ست!

قال علی (ع): «اِنَّ الزّاهِدینَ فِى الدُّنْیا تَبْکى قُلُوبُهُمْ وَ اِنْ ضَحِکُوا، وَیَشْتَدُّ حُزْنُهُمْ وَ اِنْ فَرِحُوا، وَ یَکْثُرُ مَقْتُهُمْ اَنْفُسَهُمْ وَ اِنِ اغْتُبِطُوا بِما رُزِقُوا.» (نهج‌البلاغه، خ112)
زاهدان در دنیا دلشان مى گرید گرچه به ظاهر بخندند، و اندوهشان شدید است گرچه شاد باشند، و خشمشان بر خود زیاد است گرچه در میان مردم به خاطر آنچه از آن بهره مندند مورد غبطه اند. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - خیاطی 10 - سیده مریم 281 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  ضرر واقعی در بورس - یازده منهای یازده - جنگ ناگزیر - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
لذّت ِ ساختن + جمعه 97 مهر 20 - 11:15 صبح

خوشش آمد
لباس را که دید
قیمت را پرسید
پنجاه هزار تومان
- دخترم تو دیگه خیاطی بلدی
طرحشو یاد بگیر خودت بدوز!

بازار رفتیم
یک پارچه‌فروشی خوب
قبلاً هم از او خرید کرده بودیم
تترون به رنگ‌های خیلی متنوّع
قبلاً متری 12 هزار تومان
این‌بار 15 هزار تومان داد
مریم خودش انتخاب کرد
یک متر زرشکی برداشت و یک متر زرد

در خانه طرح را کشید
الگوها را خودش آماده کرد
پارچه را هم برید
کوک زد
در این مرحله اندکی کمکش کردم
فقط جاهایی که تنظیمش سخت بود
مثل یقه و نوارهای رنگی آستین
بیشتر کار با خودش
زیر چرخ گذاشت و دوخت
اتو کرد و خندید!



ذوق کرد
خیلی خوشحال
پر می‌کشید
لذّت فراوانی برد
مطمئنم بیش از لذّتی که از خرید لباس می‌برد
گفت:
«دیگه تو همه مهمونی‌ها اینو می‌پوشم، با افتخارم می‌گم خودم دوختم!»

خدا انسان را خالق خلق کرده است
تولید که می‌کند
انگار به فطرت باز گشته
سرشار از خوشی و لذّت می‌گردد
اگر لذّت ساختن را تجربه کنند
دیگر از خریدن و مصرفیدن لذّت نمی‌برند!

قال الأمیر (ع): «اِنَّما اَنْتُمْ اِخْوانٌ عَلى دینِ اللّهِ، ما فَرَّقَ بَیْنَکُمْ اِلاّ خُبْثُ السَّرائِرِ، وَ سُوءُ الضَّمائِرِ، فَلاتَوازَرُونَ وَ لا تَناصَحُونَ، وَ لاتَباذَلُونَ وَ لاتَوادُّونَ.» (نهج‌البلاغه، خ112)
شما بر مبناى دین خدا برادر هستید، چیزى جز آلودگى درونها، و بدى نیّت ها شما را از هم جدا نکرده، به این لحاظ یکدیگر را یارى نمى دهید، و خیرخواهى نمى کنید، و به هم بذل و بخشش ندارید و با یکدیگر دوستى نمى کنید. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - خیاطی 10 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

<   <<   61   62   63   64   65   >>   >

چهارشنبه 04 تیر 18

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر روحانیت بازی خواص فاصله طبقاتی دشمن فیلم ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X