سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

نماز تقرب هر پرهیزگار است و حج جهاد هر ناتوان ، و براى هر چیز زکاتى است و زکاة تن روزه است ، و جهاد زن بودن شوى را به فرمان . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
صنعت ِ ایرانی یخچال + شنبه 99 تیر 28 - 9:0 صبح

اصلاً نمی‌دانستم
باور هم نمی‌کردم
خیلی برای خود من جالب بود

قبل‌تر از خودم پرسیده بودم
چرا یخچال را «یخ چال» نامیده‌اند؟!
چرا «یخ کمد» نیست؟!

آن روز فهمیدیم
وقتی به موزه علوم و فناوری رفتیم
فروردین پارسال

مردم ایران یخ داشتند
در گذشته
در همه طول سال
وقتی که یخچال و فریزر نبود
با سامانه‌ای که خود اختراع کرده بودند

آقایی که مسئول این قسمت از موزه بود
این‌طور توضیح داد:
دیواری بلند و طولانی می‌ساختند
پشت آن حوضی کم عمق
طوری که آفتاب نخورد
آب که پر می‌کردند
شب‌ها یخ می‌زد
دوباره آب می‌ریختند
باز یخ می‌زد
لایه‌لایه یخ می‌شد
روزها هم آفتاب نمی‌توانست آب کند
زمستان را پر می‌کردند از یخ
چاله بزرگی را که برای ذخیره ساخته بودند
روی چاله گنبدی مرتفع
اجازه ندهد گرما نفوذ کند
لای یخ‌ها کاه
تا به هم نچسبند

تمام تابستان یخ داشتند
یخچال‌هایی که ایرانی‌ها در تمام شهرها می‌ساختند
یخ‌ها را می‌فروختند و مردم استفاده می‌کردند
روزی که فناوری‌های غربی نیامده بود هنوز



یعنی همین محله «یخچال قاضی» قم هم چنین سابقه‌ای دارد
روزی حتماً یخچال بزرگی در آن‌جا نصب بوده
به همان سبکی که همه جای ایران بوده
خیلی شگفت‌آور
بعد هم همین نام را به «کمدهای سرد کن» خارجی نسبت دادند
شد یخچال‌های امروزی!

موزه فوق‌العاده آموزنده‌ای بود
حقیقتاً جالب
بچه‌ها که ساعات خوشی را گذراندند
مدتی که گام به گام موزه را می‌دیدند



موزه ایران باستان و دوران اسلامی را هم دیدیم
کمتر مورد استقبال قرار گرفت
شاید هنوز سن کودکانم برای درک ارزش اشیاء این موزه‌ها کافی نبود
بیشتر خودم برایشان توضیح دادم
از انسان‌هایی که بودند و دیگر نیستند
فقط آثارشان



ما هم امروز هستیم و قطعاً روزی نخواهیم بود
چه آثاری از ما برای آن روز باقی خواهد بود؟!

کتب علی بن أبی‌طالب (ع): «فَإِنَّ الْمَرْءَ لَیَفْرَحُ بِالشَّیْءِ الَّذِی لَمْ یَکُنْ لِیَفُوتَهُ، وَ یَحْزَنُ عَلَى الشَّیْءِ الَّذِی لَمْ یَکُنْ لِیُصِیبَهُ» (نهج‌البلاغه، ن66)
آدمى از رسیدن به چیزى که از او فوت نمى شد خوشحال مى گردد، و از فوت چیزى که نصیب او نمى گشت اندوهناک مى شود (این خوشحالى و اندوه بیجاست). (ترجمه انصاریان) [روزی انسان از پیش مقدّر شده است!]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
تأمین امام جماعت 4 + چهارشنبه 99 تیر 25 - 5:0 صبح

تجربه سکولاریزم پاپاسی در کاتولیسیزم
خوب است به سراغ تجربیات موفق و ناموفق برویم. مذهب کاتولیک یکی از قدیمی‌ترین مکاتبی‌ست که تشکیلاتی مدرن و سازمان‌یافته را توانسته بر اداره نظام روحانیت خود حاکم نماید.
این نظام که طراح آن یکی از اسقف‌های کلیسا در صدها سال پیش بوده است، بر این فرض استوار است که اسقف کلیسای رُم اسقف تمام اسقف‌های دنیاست که به او پاپ یا مختصر شده «پدر» گفته میشود. پاپ به حسب ضرورت برخی از روحانیون کلیسا را برای اداره امور تشکیلاتی انتخاب می‌کند که به آنها کاردینال میگویند. کاردینال‌ها لباسی سرخ بر تن می‌کنند که نشانه فداکاری برای پاپ تا لحظه مرگ است.
نظام پاپی از کشیش شروع می‌شود. کشیش را بهتر است همانطور که خودشان می‌گویند پریست یا واعظ خطاب کنیم. واعظ‌ها متناظر با مبلّغین خود ما، یا بهتر بگوییم، ائمه جماعات هستند. با چند تفاوت مختصر؛ 1. هر واعظ قطعاً و لزوماً یک کلیسای مشخص دارد که از ابتدا برای همان کلیسا کشیش می‌شود. 2. هر واعظ لزوماً باید قسم‌های سه‌گانه را ادا نماید؛ پیمان پاکدامنی، پیمان فقر و پیمان اطاعت. مجرّد بماند و هرگز ازدواج نکند، زاهدانه زندگی کند و قناعت داشته باشد، مطیع سلسله‌مراتب کلیسا باشد و تعبّد محض نسبت به پاپ. 3. هر واعظ انحصاراً توسط یک اسقف منسوب می‌گردد.
کشیش قبلاً سمیناریست بوده، یعنی طلبه‌ای که درس خوانده و روزی قبول کرده پیمان‌ها را ادا کرده و کشیش یک کلیسا شود. اما اگر پیمان‌ها را نپذیرد، می‌تواند شمّاس (دیکان) یا خادم کلیسا باشد. او حق وعظ و خطابه ندارد، ولی در کارهای کلیسا به واعظ کمک می‌کند.
هر کشیش اگر تحصیلات خود را ادامه دهد و به پایان راه علمی برسد، بدل به اسقف می‌شود. اسقف چیزی متناظر با مجتهد در حوزه ماست. هر اسقف نیز لزوماً در یک کلیسا مستقر است.
اسقف شهر بزرگی که کلیساهای شهرهای کوچک را زیر نظر داشته باشد اسقف اعظم نامیده می‌شود. او مستقیم زیر نظر پاپ عمل می‌کند.
هر کاردینال می‌تواند یک کشیش یا یک اسقف و یا حتی یک شمّاس بوده باشد که توسط پاپ انتخاب شده است. در نمودار ذیل می‌توانید این تشکیلات را ببینید:
 

 
یکی از مهمترین قوت‌های این تشکیلات، پیوستگی کشیش-کلیسا است. فرض کنید هر شخصی که به لباس روحانیت در می‌آید، در حوزه‌های علمیه خود ما، موظف باشیم و بدانیم خود را که در همان مسجدی ملبّس شود که قرار است باقی عمر خود را به وعظ و خطابه و امامت جماعت بپردازد.
اما خطرناکترین نقطه ضعف این تشکیلات سکولار بودن آن است. تشکیلاتی که مستقل از تشکیلات حاکمیت ایتالیاست. تنها ارتباطی که با حاکمیت دارد بودجه سالانه‌ایست که از دولت دریافت می‌کند. این ارتباط کم، عملاً دست کلیسا را از زندگی مردم دور کرده و نوعی دوگانگی رفتاری-اعتقادی در دینداران پدید آورده است. به نحوی که با ورود هفته‌ای یکبار به کلیسا، احکام شرعی را مراعات می‌کنند و تا پای خود را بیرون می‌گذارند، از هیچ گناهی ابا ندارند. کلیسا هیچ موضع تندی نسبت به ظلم و ستم نمی‌تواند بگیرد و آنقدر مستقل است که به طور کلّی از صحنه سیاست خارج گشته و در صحنه عبادات فردی اسیر مانده.

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
کارت بازی خودرو + سه شنبه 99 تیر 24 - 6:51 عصر

ما بازی کارت ماشین ساختیم
این



این‌جاها هم می‌فروشیم:

                                    صفحه معرفی کارت بازی خودروی پویا

هر سال همین
برای سرگرم شدن بچه‌ها
یکی دو تا بازی ساخته‌ایم
معمولاً تابستان‌ها

یک‌بار «ویچی» را ساختیم
مدتی مورد علاقه
پیوسته بازی می‌کردند

یک‌بار بازی «خانواده»
همراه با «تک»
که البته ترجمه فارسی از همان بازی «اونو»ست
و اولی ترجمه «عقوبةالکذّاب»

«پازل شش‌گوش»
با آن خطوط رنگی زیبایش
بیشتر مورد علاقه خودم
و کمتر بچه‌ها

حتی گاهی توپ ساختیم
«توپ پارچه‌ای»
با محتوایی نرم و انعطاف‌پذیر

یا «اسکیت»
خود بچه‌ها تولید کردند

یک‌بار «شطرنجی سه‌نفره»
که سه‌تایی با هم بازی کنند
لازم نباشد همیشه یکی‌شان بیرون انتظار بکشد

بازی «هشیار و بیدار»
کارت بازی «جمع اعداد»

و از همه بیشتر
در تمام این سال‌ها
«محاکمه» بازی کردند
این بازی را از همه بیشتر دوست داشتند



ولی در میان همه این‌ها
یک بازی نظیر نداشت
ساخت خودمان
ابداع خودمان
نوآورانه بود
کارت بازی «گوشی همراه»



و امسال
این تابستان
یک طرح جدید

کارت‌های بازی ماشین دیگر در بازار نیست
خودرو
وقتی کودک بودیم بود
زیاد هم
اما سال‌هاست تولید نمی‌شود
هر چه هست شده عتیقه
گران به فروش می‌رسد
خودروهایش هم قدیمی
اطلاعاتی مربوط به چهل سال پیش



کارت خودرو ساختیم
با بچه‌ها
این‌بار اما خیلی وسیع‌تر
با خودروهایی بیشتر
با اطلاعاتی تازه‌تر
آخرین فناوری‌های تولید خودرو در جهان



«بچه‌ها میاید چاپش کنیم؟!»
شگفت‌زده شده بودند
باورشان نمی‌شد
مگر می‌شود؟
مگر ما هم می‌توانیم تولید انبوه کنیم؟!



سال «جهش تولید»
به نظرم رسید خوب است
ما هم یک محصولی اضافه کرده باشیم
به بازاری که نیاز به تولید بیشتر دارد



فهرست خودروها را از ویکی‌پدیا گرفتم
فهرستی از پرفروش‌ترین‌های تاریخ خودرو
و بعد
هر چه خودرو در ایران می‌شناختیم اضافه کردیم
ایرانی و غیر ایرانی
آن‌هایی که هر روز در خیابان می‌بینیم
بچه‌ها هم کمک کردند
در شناسایی خودروهایی پرتردّد
شد 165 عدد خودرو



اول در یک فرم 100 در 70 سانتی‌متر چیدم
دو تا شد
بعد دنبال چاپخانه
نشانی چاپخانه‌ها را از سایت وزارت ارشاد یافتم
به چهارتایشان سر زدیم
نزدیک‌ترین‌شان به خودمان



قیمت‌ها مختلف بود
از همه ارزان‌تر را پیدا کردیم
بزرگ بود
در دستگاهش جا نمی‌شد
گفت کوچکش کن
فقط 50 در 70



شد پنج فرم
هر کدام چهار تا زینگ
خیلی زیاد می‌شد
با هم مشورت کردیم
تقسیمش کنیم به پنج دسته کارت
یک زینگ هم برای پشت کار
تک‌رنگ



سیدمرتضی نقاش خانه ماست
لوگو را او طراحی کرد
لوگوی پشت کار را
آن‌چه پشت تمام کارت‌های بازی ماشین دیده می‌شود



فرم اول را دادیم
چاپخانه تولید کرد
سلفون براق زد
برش داد
رفتیم بالاسر چاپ
با بچه‌ها
دستگاه‌ها را با شگفتی نگاه می‌کردند
حالا ما «ناظر چاپ» بودیم
باید کیفیت خروجی را تأیید می‌کردیم



تجربه درخشانی بود
مانند یک اردوی بازدید
شادی در چهره‌شان موج می‌زد
هنوز هم



کارت‌ها را که آوردیم خانه
مشغول شدند
دسته‌بندی و بسته‌بندی
35 عدد کارت
در هر بسته
قیمت را هم کف قرار دادیم
خیلی ارزان‌تر از هر کارت بازی که می‌شود خریداری کرد
سری اول را گذاشتیم برای فروش
در همین چند روز

«بچه‌ها اگر سری اول فروش رفت، بعد سری دوم را چاپ می‌کنیم»
موافقت کردند
صبر کنیم تا هزینه‌اش در بیاید
هزینه سری دوم
از فروش سری اول
هر سری پشت سر هم
اگر بازار کشش داشت همه پنج سری کارت را چاپ می‌کنیم!



ما هم تولیدکننده شدیم
به همین سادگی
شریک و سهیم
با کمک بچه‌ها
یک خط تولید کوچک در خانه
با کمترین هزینه ممکن

گذاشتیم در این سایت‌ها برای فروش:


حالا هر کسی به راحتی می‌تواند بخرد
و ما برایش ارسال می‌کنیم
در حقیقت بچه‌ها بسته‌بندی و ارسال خواهند کرد
به سراسر ایران اسلامی



سیدمرتضی: «خارج از ایران هم می‌توانند بخرند؟! روی اینترنت است دیگر!»
- ایده خوبی‌ست
به خارج هم صادر کنیم
البته ایرانی‌های مقیم خارج
چون کارت‌های ما که به زبان فارسی‌ست
به زبان‌های دیگر که نیست
إن‌شاءالله در مراحل بعدی
باید ببینیم راه‌حل‌هایش چیست
بالاخره باید ارز پرداخت کنند
و ما هم باید به خارج پست کنیم
این تبادل آسان نیست
ابتدا مشکلات آن را باید ارزیابی کنیم

توقع کودکان اصلاً کم نیست
چرا توقع ما باشد؟!

قال أمین الرسول (ع): «کُنْ سَمْحاً وَ لَا تَکُنْ مُبَذِّراً، وَ کُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَکُنْ مُقَتِّراً» (نهج‌البلاغه، ح33)
بخشنده باش نه بیش از حدّ، اندازه نگاه دار نه در حدّ سختگیرى. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - بازی 21 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
یادبود صنایع مفقوده + شنبه 99 تیر 21 - 6:0 صبح

خیابان را کلاً بسته‌اند
شده پیاده‌رو
یک مجسمه اما بدجور توجهم را جلب کرد
اخیراً که رفته بودیم



خیلی تلخ است
وقتی به نابودی صنعت می‌اندیشیم
آن‌چه بود
و دیگر نیست
قرار نیست باشد یعنی

بازار کهنه که قدم می‌زدم
بیست سال پیش شاید
دکان‌های عجیبی می‌دیدم
یکی پنبه‌ها را با دست از غلتک‌هایی رد می‌کرد
دانه می‌گرفت
دیگری پارچه می‌بافت
با دستگاه چوبی بزرگی که از سقف آویزان بود
صنایعی که رفته‌اند
دیگر یافت نمی‌شوند

لحاف‌دوزهایی با کمان‌هایی شگفت
چاقوتیزکن‌هایی با چهارپایه‌هایی پدال‌دار
گاری‌هایی که نان خشک را با نمک عوض می‌کردند
گاهی هم با سبد
همه‌شان رفتند و دیگر نیستند

دنیا بالکل رفتنی‌ست
ماندنی نیست
تمام اجزای آن کم‌کم
تأسف ندارد
اندوه شایسته نیست
صنعت‌هایی که تبدیل به هنر می‌شوند
می‌شوند صنایع دستی
دیگر کاربرد ندارند یعنی
فقط جنبه تزئینی

گذشته تأسف ندارد
ما همه درگذریم
ما هم می‌گذریم
روزی می‌آید که گذشته می‌شویم
مهم توشه است
پس از گذشتن چه با خود می‌بریم.

کتب ابوتراب (روحی فداه): «وَ مِنَ الْفَسَادِ إِضَاعَةُ الزَّادِ وَ مَفْسَدَةُ الْمَعَادِ» (نهج‌البلاغه، ن31)
از نمونه هاى تباهى، نابود کردن زاد و توشه آخرت است. (ترجمه دشتی)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
تأمین امام جماعت 3 + چهارشنبه 99 تیر 18 - 5:0 صبح

نارضایتی مردم
نتیجه ریزش کارکردهای روحانیت و تسلّط حاکمیت بر امور مساجد یک چیز بود؛ مردم را از امام جماعت دور کرد، امام جماعتی که دیگر کار خاصّی در جامعه جز اقامه نماز نداشت. از طرف دیگر احساس نیاز معنوی هنگامی که با تکیه بر مسجد بر طرف نشد، جامعه مؤمنین را نسبت به عملکرد مساجد و ائمه جماعات ناراضی نمود.

نارضایتی امام جماعت
امام جماعتی که می‌دید اگر در بطن حوزه علمیه می‌ماند و شهریه‌اش را دریافت می‌کرد و سالی چند بار سفر تبلیغی می‌رفت، هم عزّت و احترام بیشتری داشت و هم امکان کسب درآمد بیشتر، زحمت کمتری نیز متحمّل می‌شد، از درگیری ساختاری با سایر نهادهای قدرت در مسجد؛ هیئت امنا و بسیج فرسوده شده و احساس نارضایتی می‌کند.

نارضایتی حاکمیت
حکومت اسلامی متوجه هست که مساجد نقش مهمی در ترویج و استقرار فرهنگ دینی و معنوی دارند و تعلّق مردم به نظام اسلامی را افزایش می‌دهند. هنگامی که عملکرد ضعیف مساجد را می‌بیند، از روحانیت و نهادهای مدیریت مسجد ناراضی می‌گردد، گمان می‌کند کوتاهی از ائمه جماعات است که دل به کار نمی‌دهند و تلاش نمی‌کنند.

نارضایتی حوزه
حوزه علمیه نیز پیوسته ناراضی‌ست. می‌بیند طلبه‌ها در قم رحل اقامت افکنده و خارج نمی‌شوند و آن‌هایی که می‌روند، گاهی بنیه‌های علمی نداشته و مردم را به اشتباه می‌اندازند. پیوسته نارضایتی خود را نسبت به اداره مساجد و خالی بودن آن‌ها و نداشتن امام جماعت اعلام می‌دارد، اما راه‌حل مشخصی ارائه نمی‌کند.

آینده
این چهار گروه بایستی به رضایت برسند. ما مدلی برای تکامل مسجد می‌خواهیم که بتواند رضایت تمام طرف‌های مرتبط را تأمین کند. این مسجدی خواهد بود که در آینده با آن مواجه می‌شویم، اگر به درستی طراحی کرده و با دقّت اجرا نماییم.

تمرکزگرایی یا استقلال
اولین مسأله‌ای که با آن مواجه هستیم این است؛ آیا مسجد باید مانند صدر اسلام پایگاه رسمی حاکمیت اسلامی باشد و یا مانند دوره‌های سلطه طواغیت و خلفای جور، مستقل از حاکمیت و به صورت پارتیزانی و مخفی عمل کند؟
اولین ایرادی که به مسجدداری متمرکز وارد است، فاصله گرفتن مردم از آن است. مسجدی که دیگری تأسیس کرده، دیگری امام جماعت را تعیین کرده، دیگری برای آن تصمیم می‌گیرد، مردم با آن کاری ندارند. زیرا اصلاً ارتباطی با آن برقرار نمی‌کنند، چون مسئولیتی در اداره آن ندارند.
دومین ایراد بحث انحراف در حاکمیت است. این پرسشی‌ست که همیشه روبه‌روی بزرگان هست؛ اگر حاکمیت از مسیر اسلام راستین خارج شد و در مسیر انحرافی گام برداشت، با در اختیار داشتن تمرکز مساجد، چطور می‌توان از اسلام دفاع کرد؟ مثال هم همیشه شیوه اداره نظام روحانیت در اهل سنّت است. وابستگی روحانیت عامه به حکّام دلیلی شناخته می‌شود برای آسیب‌هایی که فقه عامه در طول ادوار تاریخ دیده است و ضعف‌هایی که در مقابل ظلم سلاطین از خود نشان داده و سکوت‌هایی که پایان ندارند.

اتوریته پرداخت‌کننده
آنچه در میانه تمرکز و استقلال قابل اغماض و چشم‌پوشی نیست، قدرت اعمال نفوذ در سمت تأمین‌کننده مالی مسجد و امام جماعت است. مادامی‌که مردم هزینه‌های مسجد را پرداخت می‌کنند، تصمیم‌گیرنده هم خواهند بود. نفوذ خواهند داشت و طبعاً به نسبت تأثیر مالی، تأثیر اراده هم خواهند گذاشت.
این نگرانی طبیعتاً برای نظام اسلامی همواره بوده، اینکه مانع پیدایش مسجد ضرار گردد. مغرضین و منافقینی که با پول‌های سیاه و مشکوک هزینه‌های مسجدی را تأمین کنند و سپس اراده‌های خصمانه و ضداسلامی و ضدانقلابی خود را حاکم نمایند. پس نظام اسلامی صلاح جامعه را در این می‌بیند که هزینه‌های امام جماعت و مسجد را خود متقبّل شود و از درآمدهای عمومی پرداخت کند، تا نفوذ خود در مسجد را از دست ندهد.

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
چلوخانه + شنبه 99 تیر 14 - 8:0 صبح

نشستن داریم تا نشستن
خوردن تا خوردن
روی صندلی یک‌جور
روی تخت طوری دیگر
زمین تا آسمان فرق می‌کند
حالی که به انسان می‌دهد

یکی دو بار امتحان کردیم
حال بچه‌ها متفاوت بود
بیشتر دوست داشتند
چرا؟!
این را هر کسی می‌تواند حدس بزند
منشأ این حسّ متفاوت در چیست؟!



سنّت ِ ما فرهنگ ماست
مال ِ خود ماست
مال ِ یوروپ* و ینگه دنیا** که نیست
هویّت ما وقتی قاطی می‌شود
صندلی‌نشینی می‌شود سبک غذا خوردن ما
نمی‌گویم بد
ولی متفاوت بودنش را که نمی‌شود انکار کرد
می‌شود؟!
حتی کودکان هم این تفاوت را درک می‌کنند.

کتب إبن عمّ رسول الله (ع): «فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدْ جَعَلَ الدُّنْیَا لِمَا بَعْدَهَا» (نهج‌البلاغه، ن55)
خداوند سبحان دنیا را براى جهان بعد از آن (سراى آخرت) قرار داده. (ترجمه مکارم)

* اروپا
** آمریکا


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
تأمین امام جماعت 2 + چهارشنبه 99 تیر 11 - 5:0 صبح

امور مساجد
نظام اسلامی نیز در مواجهه با کثرت منابع تصمیم‌گیرنده درباره مساجد، ناگزیر نهادی انقلابی تأسیس کرد تا مسئولیت اداره مساجد را بر عهده بگیرد. به این ترتیب حکومت رأساً امام جماعت را نصب می‌کند و طبیعتاً امور مالی آن را نیز بر عهده می‌گیرد. این یک بازگشت به نهاد مسجد در صدر اسلام بود، زمانی که مسجد بخشی از حاکمیت و مرکزی برای انجام امور اجرایی نظام به حساب می‌آمد.

ریزش کارکردها
اگر چه حکومتی شدن مسجد یک بازگشت طلایی به نظام تماماً اسلامی‌ست، مشابه آنچه در بدو تأسیس از سوی رسول اکرم (ص) صورت می‌پذیرفت، اما کاهش کارکردهای مسجد، این دوره طلایی را با شکستی بزرگ مواجه نمود.
روحانیت ادامه دهنده راه نبوّت، در طول تاریخ وظایفی را که انبیاء و امامان بر عهده داشتند به انجام می‌رسانید. مسجد نیز پایگاه روحانی، بخشی از سازمان اسلامی.
روحانی هر محل و منطقه‌ای از یک سو در راه تبلیغ دین و احکام آن گام بر می‌داشت و از سوی دیگر برای رفع نیازهای روزمره مردم تلاش می‌نمود. کارکردهایی که می‌شود در فهرست ذیل احصاء کرد:

1. ترویج باورهای شیعی در جامعه اسلامی با اتکاء بر سنّت‌های اسلامی و رفتارهای دینی
     1/1. تبلیغ و ترویج ارزش‌های اسلامی
     1/2. استمرار رفتاری و عملی بر شئون اخلاق اسلامی و سنت نبوی(ص) و سیره اهل بیت(ع)
     1/3. برگزاری مراسمات مذهبی؛ ماه مبارک رمضان، محرم، اعیاد و شهادات
     1/4. هزینه وجوهات شرعی در مسیر توسعه اماکن مذهبی؛ مساجد، تکایا، مدارس علمیه و…
2. رفع مشکلات دنیوی و روزمره مردم مبتنی بر اعتماد عمومی و اموال در اختیار فقیه
     2/1. قضاوت عادلانه در اختلاف‌های روزمره مردم
     2/2. اجرا و ثبت صیغه‌های عقود و ایقاعات شرعی؛ ازدواج، طلاق، بیع، اجاره، مضاربه و شهادت بر آن‌ها
     2/3. ثبت و شهادت بر وصایا، ولادات، وفات، وکالت در امور شرعی، کفالت و ضمانت
     2/4. پیشنمازی صلوات یومیه، امامت جماعات
     2/5. برعهده گرفتن امور اموات؛ نظارت بر تکفین و تدفین و قیام برای صلوة میت و اجرای وصایا
     2/6. نظارت بر ذبح شرعی حیوانات و همراهی در عقیقه، نذر، اطعام و…
     2/7. پادرمیانی برای خواستگاری و ازدواج و رفع اختلافات زوجین و ممانعت از بروز طلاق
     2/8. هزینه کردن آبرو و شفاعت مردم نزد حکام و خلفا برای تأدیه حقوق ضعفا
     2/9. هزینه وجوهات شرعی و اموال در اختیار فقیه در توسعه رفاه اجتماعی؛ بیمارستان‌ها، مدارس و…
     2/10. توزیع اموال موضوعه میان فقرا، مساکین، ابناءالسبیل و نیازمندان و همچنین برای تألیف قلوب
     2/11. تعبیر خواب، استخاره، مشاوره و راهنمایی‌های مربوط به سبک زندگی

اما این کارکردها چند دهه پیش ناگهان متوقف شد، خیلی از آنها. رضاخان برای آنکه بتواند ارتشی مقتدر و در اختیار انگلیس بسازد، نظام سنتی سربازگیری را ملغی کرد و به جای اینکه گروهی هر ساله بروند و از قبایل به نسبت جمعیت سرباز جوان مطالبه نمایند، مستقیم اقدام به ثبت مشخصات نفوس مردم نمود، تا افراد در سن مشمولیت را به سادگی شناسایی کند.
تا پیش از اقدام رضاخان به تأسیس سازمان ثبت احوال، موالید و متوفّیات را روحانیون ثبت میکردند. امور ازدواج و طلاق را نیز رأساً بر عهده داشتند. انحصار وراثت، تقسیم ارث، عمل به وصیت و حتی ثبت قولنامه و معاملات زمین و مسکن و وقف را ائمه جماعات به انجام می‌رساندند. مردم نیز به جهت این امور طبیعتاً به مسجد مراجعه می‌کردند.
انقلاب اسلامی نیز بدون توجه به ماهیت نهادهای رضاخانی، همان رویه را ادامه داد و تدریجاً تقریباً تمامی کارکردهای نهاد روحانیت را از آن گرفت. نتیجه این شد که رابطه مردم با امام جماعت کم شده است امروزه و منحصر در نمازهای یومیه و برخی مناسبت‌های مذهبی سالانه.

تشکیلات حوزه

اتفاق مثبتی که در پیشرفت هر نهادی نقش بسزایی دارد اصلاح تشکیلات است. حوزه علمیه قم در سال‌های پیش از انقلاب سازماندهی و تشکیلات قابل ملاحظه‌ای نداشت. اما با پیروزی انقلاب اسلامی و اقبال جوانان به تحصیل در حوزه، جمعیت فراوانی که در درس‌ها حاضر میشدند ایجاب کرد تا تشکیلات به روز شود و مقتدر.
این اتفاق افتاد و حوزه سازماندهی شد، اما تشکیلاتی که برای این منظور طراحی شد، ناظر به «نهاد روحانیت» نبود. بلکه بدون ملاحظه ارکان نظام روحانیت؛ مرجعیّت، تبلیغ، زیّ روحانی، خدمت به مردم و مساجد، صرفاً نظام آموزشی را هدف قرار داد و آن را شبیه بهترین الگویی که در برابر چشم خود می‌دید سازمان داد؛ دانشگاه! تشکیلات حوزه آموزش‌محور طراحی شد و طبیعتاً کارکردهای دیگر روحانیت را پای آموزش متون ذبح کرد.

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
اصول تربیت فرزند 30 + دوشنبه 99 تیر 9 - 4:0 صبح

«توضیح ِ دلیل ِ‌ مخالفت لازم است»

مگر می‌شود همیشه موافق بود
این‌که نمی‌شود
مجبوریم مخالفت کنیم
اما
باید بداند دلیل آن چیست

پدر و مادرها شاید حوصله نداشته باشند
معمولاً
فقط می‌گویند: «نه»

«بابا می‌شه اسممو بنویسی کلاس فوتبال»
- نه!
«بستنی بخورم؟»
- نه!
«با دوستام برم پارک؟»
- نه!

این روند همیشه ادامه دارد
و «نه» گفتن‌ها
تمامی ندارد
اما کودک
از زاویه او چه اتفاقی افتاده است؟

«پدر و مادر مرا دوست ندارند، هر چه می‌خواهم نمی‌دهند، خواسته‌های من برایشان بی‌ارزش است، چرا؟!»

این تحیّر خوب نیست
بد است
بچه یا درون‌گرا می‌شود؛ خودکم‌بین:
«حتماً من اشتباهی کرده‌ام که دوستم ندارند، قبلاً که داشتند، وقتی کوچک‌تر بودم، آن‌وقت‌ها هر چه می‌خواستم می‌دادند»

یا برون‌گرا و پرخاشگر:
«تا به زور نگیرم نمی‌دهند. حقم را باید به زور بگیرم. داد و هوار می‌کنم.»

سخت است
ولی لازم
تا وقتی اصول زندگی را یاد نگرفته
مدام باید توضیح داد

- عزیز دلم! اگر هر وقت بستنی بخوای بذارم بخوری، مریض می‌شی، شکر زیاد!
- پسرم، من محیط کلاس‌های فوتبال رو می‌شناسم، بچه‌های خوبی تو این کلاس نیستند، برات تو این سن مناسب نیست.

باید بفهمد که دوستش داریم
بفهمد که بزرگ‌ترین حامی او هستیم:
- به خاطر این‌که دوستت دارم نمی‌ذارم بستنی بخوری عزیزم!
- اگه برام مهم نبودی می‌ذاشتم عضو این کلاس فوتبال بشی، ولی نمی‌خوام آسیب ببینی!

اگر توضیح کامل باشد
واضح باشد
اگر با دلسوزی همراه باشد
با لحن مناسب
می‌فهمد
درک می‌کند
آرام می‌شود
یک کلاس فوتبال الکی تبدیل نمی‌شود به واحد اندازه‌گیری محبّت
اگر بشود خطرناک است
نباید اجازه بدهیم

[پایان]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
پرندگان ِ پارک ِ شهر + شنبه 99 تیر 7 - 5:0 صبح

پارسال بهار
کرونا که نبود
تهران برای دیدار خانواده
بدون طرح ترافیک
سری به پارک شهر
پارک ملّت
خیلی از پارک‌های تهران
اصلاً خبر نداشتیم که باغ پرندگان راه انداخته‌اند



فصل بهار که می‌شود
فرصتی‌ست برای ازدواج
جفت‌یابی یعنی
پرندگان و همه جانداران شاید
طاووس‌ها پرهایشان گسترانده
با چه سرعتی می‌لرزانند
تکان می‌دهند و می‌نمایانند
تا به حال این‌قدر از نزدیک ندیده
غرق لذّت شدند
شاد از دیدن شگفتی‌ها
خداوند چه زیبایی‌هایی خلق کرده است!

کتب مولانا (ع): «لَسْنَا لِلدُّنْیَا خُلِقْنَا وَ لَا بِالسَّعْیِ فِیهَا أُمِرْنَا، وَ إِنَّمَا وُضِعْنَا فِیهَا لِنُبْتَلَی بِهَا» (نهج‌البلاغه، ن55)
ما را براى دنیا نیافریده اند، و به کوشش در کار دنیا مأمور نشده ایم، ما را در دنیا قرار داده اند تا به آن آزمایش شویم. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
تأمین امام جماعت 1 + چهارشنبه 99 تیر 4 - 5:0 صبح

گروهی تشکیل شده
موضوع این
نظرم را خواستند
این‌طور نوشتم:


چگونگی تأمین مایحتاج امام جماعت مسجد

این یک مشکل است، یک مسأله، سالهاست گرفتار آنیم؛ نیازهای مالی امام جماعت مسجد را چگونه تأمین کنیم؟ نهادی که متولّی امور مساجد است، هر ماه به هر امام جماعتی مبلغی پرداخت میکند. مبلغی که شاید یک روز معتنی‌به محسوب می‌شد، اکنون با تورّم‌های ماه به ماه، کمتر از مقداری‌ست که بتواند برای اداره زندگی یک خانواده کافی باشد. طبیعتاً از کمیّت و کیفیّت حضور و فعالیت امام جماعت می‌کاهد، زیرا ناگزیر می‌شود مکاسب دیگری نیز برای تأمین معاش خود اختیار نماید. امروز وقت آن است که اندیشه کنیم، فکر کنیم و راه‌حل‌ها را بررسی نموده، اگر نیافتیم، راه جدیدی بسازیم.

گذشته
نخست باید تاریخ مسجد را بر رسید. هر موضوعی همین وضع را دارد. تا گذشته آن تحلیل نشود، نمی‌شود آسیب‌های امروزین آن را شناسایی کرده و برای آینده آن تکاملی فرض کرد.

پیدایش در مدینه

پیامبر(ص) در سال اول هجری، پیش از ورود به مدینه به درخواست مردم، دستور ساخت مسجدی را صادر کرد که به دلیل قرار گیری در محله قبا به مسجد قبا معروف شد. این نخستین مسجدی بود که در اسلام ساخته شد.
بعدتر با ورود حضرت به مدینه، مسجد دیگری بنیان نهاده شده که به مسجدالنبی معروف است. این مسجد که به خانه حضرت رسول (ص) و خانه امام علی (ع) راه داشت مکانی بود که خود حضرت هم امام جماعت آن بودند و هم فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی خود را در آن مکان به انجام می‌رساندند. این مسجد مرکز اداره حکومت و برگزاری جلسات سیاسی و نظامی بود.
عثمان نخستین خلیفه‌ای بود که در توسعه مسجد پیامبر (ص) از سنگ‌های حجّاری شده و منقّش که تا آن زمان تنها در قصور سلاطین به کار می‌رفت استفاده کرد. وی برای اولین بار غرفه کوچکی برای ایستادن امام جماعت بنا کرد که امروزه در بیشتر مساجد تحت عنوان محراب شناخته میشود.
سلاطین اموی، تزئینات فراوانی به مسجد رسول خدا (ص) اضافه کردند و برای این کار از کارگران ماهر رومی استفاده کردند. ولید از قیصر روم رسماً برای این منظور کمک خواست و صد هزار مثقال طلا همراه با صد کارگر ماهر از روم برای توسعه مسجد ارسال شد.

توسعه در بلاد
بعدتر به تدریج در هر منطقه‌ای مسجدی ساخته شد، تا مردم برای برگزاری نمازهای یومیه و سایر عبادات شرعی در آن‌ها اجتماع نمایند. در این زمان، تعیین امام جماعت برای اولین بار موضوعیت پیدا کرد.

نصب حاکم شرع
نخستین شیوه برای تعیین امام جماعت، تعیین حاکم و والی برای هر منطقه بود. مثلاً هنگامی که عُمَر شخصی به نام عثمان بن حنیف را برای اندازه‌گیری زمین‌های عراق و تعیین خراج و جزیه به آنجا می‌فرستد، وظیفه اقامه نماز را نیز خودبه‌خود برعهده گرفته و امام جماعت می‌گردد.
در صدر اسلام، حاکم شرع و والی هر منطقه‌ای پس از نصب توسط خلیفه، امام جماعت مسجد آن منطقه نیز محسوب می‌گردید و بدین ترتیب نقش سیاسی وی با نقش معنوی و دینی‌اش به شدّت گره می‌خورد.

عصر حوزه شیعه
با تأسیس حوزه علمیه شیعه برای نخستین بار توسط شیخ طوسی (ره) کارکردهای مذهبی و معنوی، جایگاهی مشخص و استوار پیدا کرد. در این دوره، مردم مناطقی که نیاز به دانستن احکام شرعی منطبق بر مذهب حقّه داشتند، از علما و زعمای حوزه درخواست روحانی می‌کردند و معمولاً زعیم حوزه یکی از شاگردان مبرّز و مقبول خود را به عنوان مجتهد مقیم در آن منطقه اعزام می‌کرد. طبیعتاً وی امامت جماعت مهمترین مسجد را نیز بر عهده میگرفت.
تمرکز یافتن اهل علم در مکانی به عنوان حوزه علمیه، اقتدار مرجعیّت شیعه را در تعیین ائمه جماعات افزایش داد و با تکیه بر اعتماد مردمی، توانست قدرتی در موازات نظام سلطنت پدید آورد که نقش پررنگتری در اداره محلات از طریق مساجد داشته باشد. ارتباط مستقیم ائمه جماعات با زعمای حوزه علمیه نیز سبب یکپارچگی در تصمیم و برنامه‌ریزی می‌شد. مثال بارز آن را می‌شود در مسأله تحریم تنباکو دید که حکم شرعی آن به درخواست علمای محلّی، توسط زعیم حوزه نجف صادر شد.

حال
امروز وضعیت مساجد چگونه است؟ پس از چند دوره تغییر، اکنون در چه دوره‌ای به سر می‌بریم و با چگونه مسجدی در کشور مواجه هستیم؟

انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی ایران از درون مساجد شروع نشد، اما از طریق مساجد رونق گرفت و رشد کرد. همان شبکه‌ای که حوزه علمیه توانسته بود از طریق معرفی روحانی در پاسخ به درخواست مردم هر منطقه برای اقامه نماز در مساجد بر پا کند، ابزاری شد در مقابل رژیم سلطنت و حاکمیت، تا بتواند مردم را آگاه کرده و منسجم نماید.
انقلاب اسلامی از درون حوزه و توسط یکی از بزرگان آغاز شد، اما سرعت در اطلاع‌رسانی و سازماندهی فعالیت‌های مردمی را از مسجد گرفت. مسجد در این دوره، در دوره تحقق انقلاب، کاملاً مستقل از حاکمیت و توسط مردم اداره می‌شد. مردم نیز امام جماعت خود را از حوزه علمیه طلب می‌کردند.

کثرت مرجعیّت
سیره علمای نجف و قم این بود که همیشه زعیم حوزه یک‌نفر بیشتر نباشد و انتخاب برترین و شایسته‌ترین فرد برای این منظور توسط اعاظم حوزه به انجام می‌رسید و معمولاً معارضی هم نداشت.
نخستین تخلّفات از این مبنا شاید به رحلت مرحوم آشیخ عبدالکریم حائری، مؤسّس حوزه علمیه قم، بر گردد. پس از ایشان، مراجع ثلاث هم‌زمان زعامت حوزه علمیه قم را برعهده گرفتند و اگر چه ابتدا با هم یک شهریه واحد پرداخت می‌کردند، ولی پس از مدتی با تفکیک صفوف شهریه، عملاً سه مرجعیّت هم‌زمان در حوزه راه انداختند.
در تحلیل این‌که چطور کار به اینجا رسید که چنین تشخیصی داده شود، سخن بسیار است و نیاز به مطالعات تاریخی هم، چه که اصل تأسیس حوزه علمیه قم مستقل از حوزه علمیه نجف، شاید به نوعی داعی تکثیر مرجعیّت و خروج حوزه شیعی از زعیم واحد بوده باشد. وقتی دو تا می‌شود، چرا بیشتر نه؟!
اگر چه دعوت از آیت‌الله بروجردی به قم فصل تازه‌ای در وحدت مرجعیّت گشود، اما سنّتی که ابداع شده بود، پس از ایشان نیز ادامه یافت و پس از انقلاب اسلامی، سرعت و شدّت بیشتری گرفت. این کثرت، عاملیت حوزه در نصب امام جماعت و معرفی روحانیت به مردم را تضعیف کرد.

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >

شنبه 103 آذر 3

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X