سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

محبوب ترینِ کارها نزد خدا، شادمان ساختن مؤمن است، از طریق برطرف ساختن گرسنگی اش و یا زدودن اندوهش . [.رسول خدا صلی الله علیه و آله]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
افطار ِ غدیر + چهارشنبه 98 خرداد 1 - 12:22 صبح

برای تفریح
خوشی بیشتر
تنوّع و تفاوت
افطار را رفتیم بوستان غدیر

ساده
همانی که قرار بود در خانه بخوریم
نمایشگاه را که دیدیم
«حج همراه با کالای ایرانی»
بعد از نمایشگاه
خانه نیامدیم
از قبل وسایل لازم را پشت ماشین گذاشته بودیم



«می‌شه هر شب افطار رو بیایم این‌جا بخوریم؟»
- نه پسرم
ساعت رو نگاه کن
خیلی دیر می‌شه
از وقت خوابمون می‌گذره!

هوا عالی
بهاری
بوستان هم خلوت
آرامشی وصف‌ناپذیر
اصلاً وقتی آسمان بالای سرت باشد
بدون سقف
احساس حضور خدا هم بیشتر
انگار بهتر تو را می‌بیند
وقتی روزه‌ات را با نام او باز می‌کنی
حضورش را می‌بینی! :)

قال أمیرالمؤمنین (ع): «أَحْمَدُهُ اسْتِتْمَاماً لِنِعْمَتِهِ وَ اسْتِسْلَاماً لِعِزَّتِهِ وَ اسْتِعْصَاماً مِنْ مَعْصِیَتِهِ وَ أَسْتَعِینُهُ فَاقَةً إِلَى کِفَایَتِهِ، إِنَّهُ لَا یَضِلُّ مَنْ هَدَاهُ وَ لَا یَئِلُ مَنْ عَادَاهُ وَ لَا یَفْتَقِرُ مَنْ کَفَاهُ» (نهج‌البلاغه، خ2)
حمد و ستایش مى کنم او را براى جلب اتمام نعمتش و اظهار تسلیم در برابر عزّتش و تقاضاى حفظ و نگهدارى از معصیتش، چرا که آن کس را که او هدایت فرماید هیچ گاه گمراه نمى شود و آن کس را که او دشمن دارد هرگز رهایى نمى یابد و هر که را او کفایت کند محتاج نگردد (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
لاکی بر پشت تهران + سه شنبه 98 اردیبهشت 31 - 5:0 صبح

بچه‌های من خوشحالند
آن‌ها که در تهران زندگی نمی‌کنند
آن‌ها گرفتار افسردگی کلان‌شهری که نیستند
آن‌ها
فقط زیبایی‌های تهران را می‌بینند
آن‌چه
عصاره روح و حیات مردم شهر است
چکیده تمام لذّت‌هایشان
که از آن‌ها گرفته شده
غصب شده

وقتی در یک جا جمع شود
بله
پارک‌های وسیع و دلربا را می‌سازد



فرزندان من که تهران زندگی نکرده‌اند
آن‌ها
خمودگی و بی‌روحی آدم‌ها را نچشیده‌اند
آن‌ها
فقط زیبایی تفرّجگاه‌ها را می‌بینند
نتیجه چه می‌شود؟
حسرت

کاربرد اصلی شهرهای مدرن حسرت است
تا جان بکنند
تا شیره جان کارگران را بمکند
حسرت زندگی در کلان‌شهر را به جان شهرستانی‌ها می‌اندازند
حسرت زندگی در شهر را به جان روستایی
در زندگی مدرن
همه حسرت می‌خورند
باید بخورند
تا کار کنند
بیشتر و بیشتر
با درآمد کم
تا باقی درآمد به جیب سرمایه‌داران بانک‌دار برود

انسانی که با روزی هشت ساعت کار
در شهر یا روستا
یک زندگی متوسطی را با عیال زیاد اداره می‌کرد
امروز
در کلان‌شهری مثل تهران
ده دوازده ساعت باید کار بکند
جمعیت خانواده را هم اندک نگه دارد
تا بلکه
بلکه بتواند از مخارج زندگی پرخرج مدرنش بر آید
این زندگی‌ست؟!

قال أمیرالمؤمنین (ع): «لَقَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ أُسْمِعْتُمْ إِنْ سَمِعْتُمْ وَ هُدِیتُمْ إِنِ اهْتَدَیْتُمْ» (نهج‌البلاغه، خ20)
اگر چشم بصیرت را بگشایید، وسایل بینایى شما فراهم شده است، و اگر گوش شنوا داشته باشید سخنان حق به گوش شما رسانده شده، و اگر اهل هدایت باشید وسایل هدایت فراهم گشته (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
عقل ِ کلامی + دوشنبه 98 اردیبهشت 30 - 5:0 صبح

جدیدا با تفکرات شخصی آشنا شده‌ام که در قم ساکن است به نام "آیت‌الله ..." که هفته‌ای یک بار درمورد موضوعی به نام "قرائتی جدید از مبانی دینی"یا "جواز تعبد به جمیع ادیان و مذاهب الهی و بشری" صحبت می‌کند و نظرات شاذی دارد.
اگر اصوات جلسات ایشان را خواستید گوش کنید در سایت ایشان موجود است.
مخلص نظریه‌ی ایشان چنین است:
پیروان هم? ادیان و مذاهب - اعم از الهی و بشری - بنا به شروطی، مُجاز بلکه واجب است بر همان اعتقادات خود باقی بمانند و در آخرت نیز رستگار شوند.
ایشان حتی کافر یا مشرکی را که با دلیل و برهان کفر یا شرک می‌ورزد را نه تنها معذور بلکه ماجور می‌داند و منظور ایشان کافر یا مشرک قاصر نیست حتی کسی که امروزه در قم بین افراد عالم زندگی می‌کند.
نظر شما پیرامون نظریه‌ی ایشان که در بالا ذکر شد چیست آیا می‌توان پذیرفت؟
ایشان حتی قائل به این است که قرآن 3 جلد است و 2 جلد دیگر آن نزد امام زمان است و ایشان با خود می‌آورد.


ایشان را می‌شناسم
چند کلیپ از فرمایشات‌شان دیده‌ام

اما
این بحث که فرمودید
بحث فقهی نیست
بحث اخلاقی هم نیست
بحث عرفان و فلسفه هم نیست
این بحث کلامی‌ست
اعتقادی

خاصیت بحث اعتقادی چیست؟
عقلی
و فردی
حتی اگر نقل هم باشد
برای هر فرد
با عقل خودش
قابل تقلید نیست
درست است؟

اساساً تقلید در عقاید جایز نیست
مقبول هم
باید که انسان خود بفهمد
و با عقل خود
به قضاوت برسد
براهین را ببیند
ادله را
و تشخیص دهد
نمی‌شود از مرجع یا مجتهدی تقلید کرد:
چون او گفته معاد هست
پس هست!

اگر چه درباره مباحث ایشان می‌شود بحث کرد
ایراد وارد کرد
اما
چه تفاوتی برای افراد می‌کند؟!
شما به عنوان یک انسان
و من
هر کدام
باید ادله را خودمان بررسی کنیم
درباره خودمان
آیا شما یقین کردید که خدا هست؟
بر اساس برهان
و بعد یقین هم کردید که یکی‌ست؟
و پیامبرانی را ارسال کرده است؟
و روزی همه مردگان زنده می‌شوند؟
بهشت و جهنم را اعتقاد دارید؟

خب تمام
دیگر به این مباحث چه کار داریم؟
این‌که دیگری کافر است
یا اهل کتاب
این چه دخلی به ما دارد؟

البته دو جا
در دو جا ربط دارد؛
1. نحوه تعامل ما با غیر مسلمانان
2. تحلیل کلامی اندیشمندان از مسأله

بحث یک در فقه مطرح می‌شود
در احادیث تکلیف ما مشخص شده
ما با کافر حربی می‌جنگیم
از کافر غیرحربی ساکن در بلاد اسلامی جزیه می‌گیریم
با کافر غیرحربی غیرساکن نیز کاری نداریم اصلاً
اهل کتاب هم محترم هستند

بحث دوم نیز
کار متخصصان است
بحث‌های نظری‌ست
فقط برای ردّ براهین کفار
و آوردن براهین اعتقادی
متکلّمین از آن بحث می‌کنند
تا جامعه را از چالش‌های اعتقادی حفظ نمایند

الآن ورود ایشان به این بحث
در کدام دسته جای می‌گیرد؟
آیا ما وظیفه داریم برای خداوند تکلیف تعیین کنیم؟!
آیا پروردگار
به ما مأموریت داده است
تا تعیین کنیم کدام دسته از انسان‌ها به جهنم بروند و کدام دسته به بهشت؟!
یا این را خود تعیین فرموده
در قرآن نیز بیان
در احادیث نیز هست

بحثی که فایده نرساند اتلاف وقت است:
اول بهشتیان می‌آیند یا اول جهنمیان؟
سمت راست انبیاء هستند یا سمت چپ؟
سقر دقیقاً کجای جهنم است؟
چند تا در دارد؟
مردم در صف‌های چندتایی قرار می‌گیرند؟
همه کفار به جهنم می‌روند یا بعضی استثناء می‌شوند؟
آیا ما قرار است کافر شویم
که نگرانیم بعدش بهشت می‌رویم یا نه؟!

بحث این نیست
بحث اتلاف وقت است
سرگرمی‌ست
اهل علم هم گاهی بازی می‌کنند
نه
خیلی
بیشتر از گاهی
بیشتر اوقات بازی می‌کنند
زیرا
حرف‌های بی‌ثمر زیاد دارند
این‌ها فایده نمی‌رساند
بازی با مفاهیم است
بازی با براهین است
بازی با صغری و کبری
چالش ایجاد می‌کند
ذهن‌ها را درگیر می‌کند
و از مهمّات
دور

اینجاست دقیقاً که سوره کافرون نازل می‌شود:
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِیمِ
قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ، لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ، وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ، وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُّمْ، وَلَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ، لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ.

زیرا
بحث و گفتگو فایده نمی‌رساند
و بر بازی ذهنی و سرگرمی فکری و گرفتاری عینی مردم در زندگی می‌افزاید
الآن جامعه اسلامی موضوعات مهم‌تری برای بحث علمی دانشمندان ندارند؟!

موفق باشید

درباره قرآن
ما دلایل نقلی متقن
و قابل اطمینان داریم
و نظر بزرگان و اعاظم فقها هم این بوده
در طول تاریخ
کل فرق مسلمین
قرآن همین است که دست ماست
بعضی درباره تفسیر آن
و شرح و توضیح آن
و اضافاتی که حضرت امیر (ع) بیان فرموده‌اند
یا مکتوب
سخن گفته‌اند
یا نحوه قرائت حروف و کلمات
اعراب یعنی
اما حرفی از قرآن نه کم شده و نه زیاد!

در پناه خدا


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - روحانیت 20 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
گنبد مینا + یکشنبه 98 اردیبهشت 29 - 5:0 صبح

تناقض مدرنیته
تهران مدرن شده است
مظاهر آن را می‌شد دید
از همان روزی که تیمورتاش خانه‌های قدیمی را خراب کرد
دوطبقه‌های شمالی و جنوبی راه انداخت
تناقض تهران آشکار شد

فشار جمعیت
شلوغی فراوان
اما
در کنار تمام آلودگی‌ها و خسته‌کنندگی
مدرنیته همین است
زیباترین و دلگشاترین پارک‌ها را می‌سازند
جذابیت‌های بی‌بدیل



شهر غربی دیگر یکنواخت نیست
تهران حداقل نیست
معمولی بودن محله‌ها را بر می‌دارند
انگار شهر را چلانده‌اند
همه زیبایی‌ها را یک‌جا جمع می‌کنند
در بعضی مناطق
باقی خالی می‌شود
از هر چه که آرامش می‌دهد

این هم مزید بر علّت
روزی که می‌شد در خانه خودت نفس بکشی
حالا نمی‌شود
حالا همه مردم شهر
برای نفس کشیدن باید رانندگی کنند
چند کیلومتر
تا به تفرّجگاه‌های شهر برسند
بر سنگینی ترافیک بیافزایند
شهر را چلانده‌اند
تمام زیبایی‌هایش را چکانده‌اند
در عباس‌آباد و چیتگر و چند نقطه دیگر
باقی از دست رفته است
در خانه‌ها زندگی ممکن نیست
تهران گرفتار مدرنیته غربی شده است!

قال مولانا (ع): «فَإِنَّکُمْ لَوْ قَدْ عَایَنْتُمْ مَا قَدْ عَایَنَ مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ لَجَزِعْتُمْ وَ وَهِلْتُمْ وَ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ، وَ لَکِنْ مَحْجُوبٌ عَنْکُمْ مَا قَدْ عَایَنُوا وَ قَرِیبٌ مَا یُطْرَحُ الْحِجَابُ» (نهج‌البلاغه، خ20)
آنچه را که مردگان دیدند اگر شما مى دیدید، ناشکیبا بودید و مى ترسیدید، و مى شنیدید و فرمان مى بردید. ولى آنچه آنها مشاهده کردند بر شما پوشیده است (ترجمه دشتی)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
پل طبیعت + جمعه 98 اردیبهشت 27 - 5:0 صبح

تهران
نوروز 98
آمده‌ایم برای دیدوبازدید
با بچه‌ها

در خانه نمی‌شود ماند
خانه‌های تهران
آپارتمان
کوچک
باید بیرون رفت
قرار شد برویم پل طبیعت



ترافیک سنگین همّت
عجیب بود
مگر قرار نبود عیدها تهران خلوت باشد
دیگر نیست
با این جمعیت فزاینده
دیگر عیدها هم خلوت نیست
یک ساعت در شلوغی ماندیم
حرکت‌های لاک‌پشتی
«بچه‌ها تهران این است
جای زندگی نیست
انسان‌ها این‌جا می‌میرند
روح‌شان
در این ترافیک‌های وحشتناک
حتی استفاده از اتوبوس و مترو هم خسته‌کننده است
این شهر دیگر جان ندارد!»

قال أمیرنا (ع): «وُقِرَ سَمْعٌ لَمْ یَفْقَهِ الْوَاعِیَةَ وَ کَیْفَ یُرَاعِی النَّبْأَةَ مَنْ أَصَمَّتْهُ الصَّیْحَةُ، رُبِطَ جَنَانٌ لَمْ یُفَارِقْهُ الْخَفَقَانُ»(نهج‌البلاغه، خ4)
گران باد گوشى که نداى نصیحت را نشنود، و آن که آواى بلند گوشش را کر نموده چگونه صداى ملایم مرا بشنود. آرام باد قلبى که از خوف خدا از ضربان باز نمى ایستد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
هویّت ِ بورس 44 + پنج شنبه 98 اردیبهشت 26 - 5:0 صبح

چندتا سوال پیش می اید
مشکل کسری تراز تجاری ایالات متحده با دیگر کشور ها که با سرعت شتابانی در حال وقوع و فاصله هست چگونه می خواهند حل کنند؟
این بدهی انباشه شده را چگونه قصد به صفر رساندن دارند؟
 یاچگونه بخشی از ان را می خواهند پرداخت کنند؟
 یا  حداقل از سرعت افزایش ان بکاهند؟
و دوم این که ایا کشورهای همچون چین که صادرات عمده به این کشور دارند قصد نقد کردن طلب خود را ندارند؟
چه زمانی میخواهند این بدهی خود را بستانند؟
با این سرعت رشد بدهی وافزایش کسری تجاری و مشکلاتی که این کشور دارد ایا اصلا زمانی وجود دارد که بتواند بدهی  های خود را پرداخت کند؟
تایک جایی سلطه دلار بر بازار بود اما الان که ارام ارام کشورها در حال بستن پیمان های چند جانبه هستند چطور میخواهند قدرت  و اقایی خود را حفظ کنند؟
و یک سوال درباره اقتصاد دیگر کشور ها
چطور می شود که ژاپن و کره از تورم جهانی محفوظ می مانند؟
حتی در ژاپن برای رشد اقتصادشان اقدام به ایجاد تورم مصنوعی با ضریب پایین درحد یک درصد می کنند و بانک ها نیز برای نگهداری پول نه تنها سود نمی دهد بلکه سالیانه درصدی را برای نگهداری از پول و کارمزد خود می گیرد.
خب چطور این کشور از تورم جهانی که کشور قدرتمندی همچون ایالات متحده ایجاد میکند در امان می ماند؟
اما کشور ما نمی تواند چرا؟
و در اخر پیش بینی اقتصادیتون از سال 98 رو بیان نه کردید

 
این چالشی‌ست که آمریکا با آن روبه‌روست
هر روز هم
مقالات و بحث‌های فراوان
در همین باره
در نشریات‌شان
اقتصاددانان آمریکا درگیر این مسأله هستند
این
مشکلی‌ست که باید راه حلی برای آن بیابند
و گرنه
همان‌طور که متوجه شدید
به سختی آسیب می‌بینند

من درباره اقتصاد این کشورهایی که فرمودید مطالعه نداشته‌ام
اطلاع کافی ندارم
ولی
اجمالاً
این را می‌دانم
تورّم منفی یعنی رکود
یعنی بازار بی‌حرکت شده
یعنی خرید و فروش کم شده
یعنی مردم مصرف نمی‌کنند
یا خیلی کم
یعنی پول را بیشتر دوست دارند تا کالا
ارزشمندتر شده
یعنی هر کسی
ترجیح می‌دهد پولش را نگه دارد
هیچی نخورد
ولی پولش باقی بماند
حتی
اگر مجبور شود
برای نگهداری پولش
به بانک هزینه هم بدهد!

این بی‌اعتمادی به بازار است
این در اقتصاد
نشانه خوبی نیست
این علامت یک اقتصاد موفّق نیست
این یعنی مردم خیلی کار می‌کنند
ولی نمی‌خواهند مصرف کنند
کنز می‌کنند
گنجینه مالی درست می‌کنند
این عجیب است
نیست؟!

إن‌شاءالله در این خصوص بیشتر مطالعه خواهم کرد

اما برای پیش‌بینی
بنده دانش آن را ندارم
نمی‌توانم درباره آینده نظری بدهم

در پناه خدا


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - اقتصاد 141 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
گستره نفوذ + چهارشنبه 98 اردیبهشت 25 - 5:0 صبح

تسلّط لذّت‌بخش است
نفوذ را دوست داریم
گستره تصرّف در واقعیت را
هر چقدر که بیشتر اختیار داشته باشیم

انسان این طور است
اصلاً بر این منوال خلق شده
هر چه بیشتر «بتواند»
بیشتر حظّ می‌برد
لذّت یعنی همین
قدرت بر تصرّف و تغییر

کسی از خوردن لذّت می‌برد
ملحق کردن غیر به خود
کسی از خریدن
اضافه کردن به دارایی‌های خود
کسی از تکثیر فرزند
افزایش گستره خانواده
خانه می‌سازد
ماشین می‌خرد
شغل خود را ارتقا می‌بخشد
همه و همه
لذّت در توسعه است
در افزایش داشته‌ها
جایی که اختیار انسان عمل می‌کند



قوطی پلاستیکی داشتیم
لامپ هم
«بچه‌ها یه لوستر کوچولو بسازیم؟»
اندازه زدم و بریدم
وصل کردم و روشن
نور سبز آن که در خانه پخش شد
شد جزئی از سبک زندگی ما؛
ما آن‌چه را که بخواهیم می‌سازیم!

وقتی چیزی را می‌خری
صاحب آنی
نفوذ تو در حدّ ملکیّت است
اما
وقتی می‌سازی
هم مالکی
هم خالقی
در ذرّه ذرّه وجود آن شریکی
در شکل دادن به آن
در ترکیب آن
در ساختار اجزاء آن
تو حضور داری و مسلّطی

بچه‌ها هم این را می‌فهمند
بیشتر لذّت می‌برند
وقتی می‌گویند «چراغمان»
فرق می‌کند
با آن «چراغی» که می‌خری
آن «چراغ دیگران» است
با پول به تملّک ما در آمده
ضمیر ملکی در «ساختن» عمیق‌تر عمل می‌کند!

قال أخو الرسول (ع): «فَأَزْمِعُوا عِبَادَ اللَّهِ الرَّحِیلَ عَنْ هَذِهِ الدَّارِ الْمَقْدُورِ عَلَى أَهْلِهَا الزَّوَالُ وَ لَا یَغْلِبَنَّکُمْ فِیهَا الْأَمَلُ وَ لَا یَطُولَنَّ عَلَیْکُمْ فِیهَا الْأَمَدُ.» (نهج‌البلاغه، خ52)
اى بندگان خدا از سرایى کوچ کنید که سرانجام آن نابودى است، مبادا آرزوها بر شما چیره گردد، مپندارید که عمر طولانى خواهید داشت. (ترجمه دشتی)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
هویّت ِ بورس 43 + سه شنبه 98 اردیبهشت 24 - 5:0 صبح

البته که هست
ظلم است
وقتی همه کالاها با هم گران می‌شوند
یعنی پول ارزان شده
یعنی اسکناس بی‌ارزش شده
پس باید حقوق همه هم افزایش یابد
اما نمی‌شود
با همان نسبت
این نکته ریز در تورّم است
چون اگر دستمزد‌ها هم با تورّم افزایش یابد
سرمایه‌داران انتفاعی نخواهند داشت
چون نیروی کار افزایش کار نخواهد داشت

پس:
اولاً اگر بخواهیم عدالت را رعایت کنیم
باید وقتی تورّم می‌شود
قیمت همه چیز را با همان بالا ببریم
حتی کالایی که قیمت خرید آن کمتر بوده
کاری که درباره مهریه انجام می‌شود
دادگاه هنگام طلاق
اگر مهریه وجه نقد بوده باشد
بر اساس لیست تورّم سالانه بانک مرکزی
مهریه را به نرخ روز حساب می‌کند

ثانیاً چون دستمزدها طبق تورّم بالا نمی‌رود
اگر بخواهیم انصاف را رعایت کنیم
نباید قیمت را بالا ببریم
باید ضرری را که بانکداری به همه ما زده است
بین خود مساوی تقسیم کنیم
طوری که هم فروشنده خرده‌پا متضرّر نشود
هم من ِ خریدار
چون می‌دانیم وقتی قیمت مربّا دو برابر می‌شود
این ارزش افزوده رفته در جیب بانکدارها
سهام‌داران عمده بورس
سرمایه‌داران بزرگ

من و شما
همه‌مان
در حال ضرر کردن در تورّم هستیم
پس حداقل خودمان به هم زور نگوییم
و برای این‌که ضررمان کم شود
همه آن را گردن دیگری نیاندازیم

موفق باشید

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - اقتصاد 141 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
ادب ِ حضور + دوشنبه 98 اردیبهشت 23 - 5:0 صبح

انسان در جامعه می‌زیَد
جامعه ابعاد مختلف
کوچک خانواده
بزرگ می‌شود تا جامعه جهانی

هر بُعدی آدابی دارد
متفاوت و متشابه
جایی بعضی ساقط می‌شود
جایی دیگر واجب

کودکان یک دور آموزش جامعه‌پذیری می‌خواهند
جامعه را بشناسند
ابعاد مختلف
کاری در خانه می‌شود
در مهمانی نمی‌شود
در مهمانی خانوادگی بشود
در مهمانی غریبگی نمی‌شود
آدابی هم بین رفقا و دوستان شفیق ساقط می‌شود

این یک پروژه خاصّ است
در تربیت
در آموزش روابط اجتماعی



هر جایی که برویم
هر فضای خاصی
آداب آن را پیشاپیش توضیح می‌دهم:
«فلان کار شاید زشت نباشه
ولی
در این مکان انجام دهید بدشان می‌آید
مردم ما
فرهنگ ما این طور است»

گاهی
خیلی از اوقات شاید
خیلی از سنّت‌ها بن‌مایه عقلی ندارد
ریشه‌های خِردورزانه
ولی
سنّت که می‌شوند
فرهنگ که بشوند
چه من بدم بیاید یا نیاید
چه بخواهم یا نخواهم
آثاری در دیگران دارد
و در اعتباری که نزدشان دارم:
«بچه‌ها
شما نیاز به اعتبار اجتماعی دارید
هر انسانی دارد
ما داریم
بدون اعتبار اجتماعی
زندگی ممکن نیست
پس
باید به فرهنگ و سنّت‌های مردم احترام بگذاریم
تا پذیرفته شویم
تا اعتماد کسب کنیم
تا جایی که تعهدمان نسبت به خدا را بر هم نزده است
با تعالیم دین‌مان تعارض نکرده»

یاد گرفته‌اند
مؤدب شده‌اند
تعریفی
هر کسی که رفتارشان را در محیط اجتماعی می‌بیند
حتی در مدرسه
زبانزد معلم و ناظم و مدیر!

قال علی (ع): «لِسَانُ الصِّدْقِ یَجْعَلُهُ اللَّهُ لِلْمَرْءِ فِی النَّاسِ خَیْرٌ لَهُ مِنَ الْمَالِ یَرِثُهُ غَیْرُهُ.» (نهج‌البلاغه، خ23)
نام نیکى که خدا از شخصى در میان مردم رواج دهد بهتر از میراثى است که دیگرى بردارد. (ترجمه دشتی)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
هویّت ِ بورس 42 + یکشنبه 98 اردیبهشت 22 - 5:0 صبح

درباره دزدی از کفار
اسلام به ما اجازه نمی‌دهد حتی به کافر «فحش» بدهیم
باور می‌فرمایید؟!
در قرآن:
«خداوند به صراحت در آیه 108 سوره انعام سب و دشنام به دشمنان را جایز ندانسته و فرموده است: ولا تسبوا الذین یدعون من دون‌الله؛ و کسانی که غیرخدا را می‌خوانند، دشنام مدهید.»
حالا همین اسلام
اسلامی که اجازه نمی‌دهد به کافر فحش بدهند
مؤمنانش
چطور اجازه دهد که اموال کافر را بدزدند؟
قباحت و شنائت فحش بیشتر است یا دزدی؟!

مراجع ما چنین فتوای روشن و واضحی دارند:
مقام معظّم رهبری: «در وجوب مراعات احترام مال دیگری و حرمت تصرّف در آن بدون اذن او، فرقی بین املاک اشخاص و اموال دولت نیست چه مسلمان باشد و چه غیر مسلمان و همچنین فرقی بین اینکه در سرزمین کفر باشند و یا در سرزمین اسلامی و مالک آن مسلمان باشد یا کافر، وجود ندارد و به‌طور کلی استفاده و تصرّف در اموال و املاک دیگران که شرعاً جایز نیست، غصب و حرام و موجب ضمان است.»

آیت‌الله سیستانی: «از اموال عمومی و خصوصی کافر و یا مسلمان نمی توان دزدید و یا آنها را تلف نمود بویژه اگر به حیثیت و آبروی اسلام و مسلمین به طور کلی، لطمه وارد سازد. مسلمان نمی تواند به هنگام ورود به یک کشور غیر اسلامی اموال و دارایی غیر مسلمانان را بدزدد.»

به عنوان آخرین بخش
وقتی من دیروز به شما ده هزار تومان دادم
هدفم خود ِ کاغذهای اسکناس که نبود
قدرت خرید بود
یعنی کار انباشته در این اعتبار را
که با آن می‌توانستم بیست عدد نان بخرم
ده ساعت کار کرده بودم
ارزش این کار را به شما امانت دادم
قرض
امروز شما به من ده هزار تومان پس می‌دهید
یعنی چقدر؟
پولی که با آن فقط می‌توانم ده عدد نان بخرم!
چطور شد؟!

من بیست عدد نان نخریدم
نخوردم
تا شما بخورید
حالا امروز که نان می‌خواهم
فقط ده عدد نان به من بر می‌گردانید؟!

این ماهیت تورّم است
که بر قرض‌ها هم اثر می‌گذارد
این را همه ما می‌فهمیم
مغازه‌دار هم
دیروز مربا را خریده ده هزار تومان
امروز شده بیست هزار تومان
اگر بگوید من ده هزار تومان به شما می‌فروشم
که قیمت قبل باشد
چون خرید قبل است
حالا امروز چطور بروم از بازار مربا بخرم
تا فردا به شما بفروشم؟
با کدام پول؟
من که دیگر سرمایه‌ای برای خرید کالا ندارم؟
یا از طرف دیگر
اگر من بخواهم با پولی که بابت این مربا از شما می‌گیرم
نان بخرم
دیگر نمی‌توانم به اندازه دیروز بخرم
دیروزی که مربا ده هزار تومان بود
به شما ده هزار تومان می‌فروختم
نان پانصد تومان بود
بیست تا نان می‌خریدم
حالا که نان شده هزار تومان
من با فروش این مربا
فقط ده عدد نان بخرم؟
این ظلم نیست؟!

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - اقتصاد 141 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

<   <<   46   47   48   49   50   >>   >

شنبه 103 آذر 3

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X