بردبارى پرده‏اى است پوشان ، و خرد شمشیرى است برّان ، پس نقصانهاى خلقت را با بردبارى‏ات بپوشان ، و با خرد خویش هوایت را بمیران . [نهج البلاغه]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
چلوخانه + شنبه 99 تیر 14 - 8:0 صبح

نشستن داریم تا نشستن
خوردن تا خوردن
روی صندلی یک‌جور
روی تخت طوری دیگر
زمین تا آسمان فرق می‌کند
حالی که به انسان می‌دهد

یکی دو بار امتحان کردیم
حال بچه‌ها متفاوت بود
بیشتر دوست داشتند
چرا؟!
این را هر کسی می‌تواند حدس بزند
منشأ این حسّ متفاوت در چیست؟!



سنّت ِ ما فرهنگ ماست
مال ِ خود ماست
مال ِ یوروپ* و ینگه دنیا** که نیست
هویّت ما وقتی قاطی می‌شود
صندلی‌نشینی می‌شود سبک غذا خوردن ما
نمی‌گویم بد
ولی متفاوت بودنش را که نمی‌شود انکار کرد
می‌شود؟!
حتی کودکان هم این تفاوت را درک می‌کنند.

کتب إبن عمّ رسول الله (ع): «فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدْ جَعَلَ الدُّنْیَا لِمَا بَعْدَهَا» (نهج‌البلاغه، ن55)
خداوند سبحان دنیا را براى جهان بعد از آن (سراى آخرت) قرار داده. (ترجمه مکارم)

* اروپا
** آمریکا


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
تأمین امام جماعت 2 + چهارشنبه 99 تیر 11 - 5:0 صبح

امور مساجد
نظام اسلامی نیز در مواجهه با کثرت منابع تصمیم‌گیرنده درباره مساجد، ناگزیر نهادی انقلابی تأسیس کرد تا مسئولیت اداره مساجد را بر عهده بگیرد. به این ترتیب حکومت رأساً امام جماعت را نصب می‌کند و طبیعتاً امور مالی آن را نیز بر عهده می‌گیرد. این یک بازگشت به نهاد مسجد در صدر اسلام بود، زمانی که مسجد بخشی از حاکمیت و مرکزی برای انجام امور اجرایی نظام به حساب می‌آمد.

ریزش کارکردها
اگر چه حکومتی شدن مسجد یک بازگشت طلایی به نظام تماماً اسلامی‌ست، مشابه آنچه در بدو تأسیس از سوی رسول اکرم (ص) صورت می‌پذیرفت، اما کاهش کارکردهای مسجد، این دوره طلایی را با شکستی بزرگ مواجه نمود.
روحانیت ادامه دهنده راه نبوّت، در طول تاریخ وظایفی را که انبیاء و امامان بر عهده داشتند به انجام می‌رسانید. مسجد نیز پایگاه روحانی، بخشی از سازمان اسلامی.
روحانی هر محل و منطقه‌ای از یک سو در راه تبلیغ دین و احکام آن گام بر می‌داشت و از سوی دیگر برای رفع نیازهای روزمره مردم تلاش می‌نمود. کارکردهایی که می‌شود در فهرست ذیل احصاء کرد:

1. ترویج باورهای شیعی در جامعه اسلامی با اتکاء بر سنّت‌های اسلامی و رفتارهای دینی
     1/1. تبلیغ و ترویج ارزش‌های اسلامی
     1/2. استمرار رفتاری و عملی بر شئون اخلاق اسلامی و سنت نبوی(ص) و سیره اهل بیت(ع)
     1/3. برگزاری مراسمات مذهبی؛ ماه مبارک رمضان، محرم، اعیاد و شهادات
     1/4. هزینه وجوهات شرعی در مسیر توسعه اماکن مذهبی؛ مساجد، تکایا، مدارس علمیه و…
2. رفع مشکلات دنیوی و روزمره مردم مبتنی بر اعتماد عمومی و اموال در اختیار فقیه
     2/1. قضاوت عادلانه در اختلاف‌های روزمره مردم
     2/2. اجرا و ثبت صیغه‌های عقود و ایقاعات شرعی؛ ازدواج، طلاق، بیع، اجاره، مضاربه و شهادت بر آن‌ها
     2/3. ثبت و شهادت بر وصایا، ولادات، وفات، وکالت در امور شرعی، کفالت و ضمانت
     2/4. پیشنمازی صلوات یومیه، امامت جماعات
     2/5. برعهده گرفتن امور اموات؛ نظارت بر تکفین و تدفین و قیام برای صلوة میت و اجرای وصایا
     2/6. نظارت بر ذبح شرعی حیوانات و همراهی در عقیقه، نذر، اطعام و…
     2/7. پادرمیانی برای خواستگاری و ازدواج و رفع اختلافات زوجین و ممانعت از بروز طلاق
     2/8. هزینه کردن آبرو و شفاعت مردم نزد حکام و خلفا برای تأدیه حقوق ضعفا
     2/9. هزینه وجوهات شرعی و اموال در اختیار فقیه در توسعه رفاه اجتماعی؛ بیمارستان‌ها، مدارس و…
     2/10. توزیع اموال موضوعه میان فقرا، مساکین، ابناءالسبیل و نیازمندان و همچنین برای تألیف قلوب
     2/11. تعبیر خواب، استخاره، مشاوره و راهنمایی‌های مربوط به سبک زندگی

اما این کارکردها چند دهه پیش ناگهان متوقف شد، خیلی از آنها. رضاخان برای آنکه بتواند ارتشی مقتدر و در اختیار انگلیس بسازد، نظام سنتی سربازگیری را ملغی کرد و به جای اینکه گروهی هر ساله بروند و از قبایل به نسبت جمعیت سرباز جوان مطالبه نمایند، مستقیم اقدام به ثبت مشخصات نفوس مردم نمود، تا افراد در سن مشمولیت را به سادگی شناسایی کند.
تا پیش از اقدام رضاخان به تأسیس سازمان ثبت احوال، موالید و متوفّیات را روحانیون ثبت میکردند. امور ازدواج و طلاق را نیز رأساً بر عهده داشتند. انحصار وراثت، تقسیم ارث، عمل به وصیت و حتی ثبت قولنامه و معاملات زمین و مسکن و وقف را ائمه جماعات به انجام می‌رساندند. مردم نیز به جهت این امور طبیعتاً به مسجد مراجعه می‌کردند.
انقلاب اسلامی نیز بدون توجه به ماهیت نهادهای رضاخانی، همان رویه را ادامه داد و تدریجاً تقریباً تمامی کارکردهای نهاد روحانیت را از آن گرفت. نتیجه این شد که رابطه مردم با امام جماعت کم شده است امروزه و منحصر در نمازهای یومیه و برخی مناسبت‌های مذهبی سالانه.

تشکیلات حوزه

اتفاق مثبتی که در پیشرفت هر نهادی نقش بسزایی دارد اصلاح تشکیلات است. حوزه علمیه قم در سال‌های پیش از انقلاب سازماندهی و تشکیلات قابل ملاحظه‌ای نداشت. اما با پیروزی انقلاب اسلامی و اقبال جوانان به تحصیل در حوزه، جمعیت فراوانی که در درس‌ها حاضر میشدند ایجاب کرد تا تشکیلات به روز شود و مقتدر.
این اتفاق افتاد و حوزه سازماندهی شد، اما تشکیلاتی که برای این منظور طراحی شد، ناظر به «نهاد روحانیت» نبود. بلکه بدون ملاحظه ارکان نظام روحانیت؛ مرجعیّت، تبلیغ، زیّ روحانی، خدمت به مردم و مساجد، صرفاً نظام آموزشی را هدف قرار داد و آن را شبیه بهترین الگویی که در برابر چشم خود می‌دید سازمان داد؛ دانشگاه! تشکیلات حوزه آموزش‌محور طراحی شد و طبیعتاً کارکردهای دیگر روحانیت را پای آموزش متون ذبح کرد.

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
اصول تربیت فرزند 30 + دوشنبه 99 تیر 9 - 4:0 صبح

«توضیح ِ دلیل ِ‌ مخالفت لازم است»

مگر می‌شود همیشه موافق بود
این‌که نمی‌شود
مجبوریم مخالفت کنیم
اما
باید بداند دلیل آن چیست

پدر و مادرها شاید حوصله نداشته باشند
معمولاً
فقط می‌گویند: «نه»

«بابا می‌شه اسممو بنویسی کلاس فوتبال»
- نه!
«بستنی بخورم؟»
- نه!
«با دوستام برم پارک؟»
- نه!

این روند همیشه ادامه دارد
و «نه» گفتن‌ها
تمامی ندارد
اما کودک
از زاویه او چه اتفاقی افتاده است؟

«پدر و مادر مرا دوست ندارند، هر چه می‌خواهم نمی‌دهند، خواسته‌های من برایشان بی‌ارزش است، چرا؟!»

این تحیّر خوب نیست
بد است
بچه یا درون‌گرا می‌شود؛ خودکم‌بین:
«حتماً من اشتباهی کرده‌ام که دوستم ندارند، قبلاً که داشتند، وقتی کوچک‌تر بودم، آن‌وقت‌ها هر چه می‌خواستم می‌دادند»

یا برون‌گرا و پرخاشگر:
«تا به زور نگیرم نمی‌دهند. حقم را باید به زور بگیرم. داد و هوار می‌کنم.»

سخت است
ولی لازم
تا وقتی اصول زندگی را یاد نگرفته
مدام باید توضیح داد

- عزیز دلم! اگر هر وقت بستنی بخوای بذارم بخوری، مریض می‌شی، شکر زیاد!
- پسرم، من محیط کلاس‌های فوتبال رو می‌شناسم، بچه‌های خوبی تو این کلاس نیستند، برات تو این سن مناسب نیست.

باید بفهمد که دوستش داریم
بفهمد که بزرگ‌ترین حامی او هستیم:
- به خاطر این‌که دوستت دارم نمی‌ذارم بستنی بخوری عزیزم!
- اگه برام مهم نبودی می‌ذاشتم عضو این کلاس فوتبال بشی، ولی نمی‌خوام آسیب ببینی!

اگر توضیح کامل باشد
واضح باشد
اگر با دلسوزی همراه باشد
با لحن مناسب
می‌فهمد
درک می‌کند
آرام می‌شود
یک کلاس فوتبال الکی تبدیل نمی‌شود به واحد اندازه‌گیری محبّت
اگر بشود خطرناک است
نباید اجازه بدهیم

[پایان]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
پرندگان ِ پارک ِ شهر + شنبه 99 تیر 7 - 5:0 صبح

پارسال بهار
کرونا که نبود
تهران برای دیدار خانواده
بدون طرح ترافیک
سری به پارک شهر
پارک ملّت
خیلی از پارک‌های تهران
اصلاً خبر نداشتیم که باغ پرندگان راه انداخته‌اند



فصل بهار که می‌شود
فرصتی‌ست برای ازدواج
جفت‌یابی یعنی
پرندگان و همه جانداران شاید
طاووس‌ها پرهایشان گسترانده
با چه سرعتی می‌لرزانند
تکان می‌دهند و می‌نمایانند
تا به حال این‌قدر از نزدیک ندیده
غرق لذّت شدند
شاد از دیدن شگفتی‌ها
خداوند چه زیبایی‌هایی خلق کرده است!

کتب مولانا (ع): «لَسْنَا لِلدُّنْیَا خُلِقْنَا وَ لَا بِالسَّعْیِ فِیهَا أُمِرْنَا، وَ إِنَّمَا وُضِعْنَا فِیهَا لِنُبْتَلَی بِهَا» (نهج‌البلاغه، ن55)
ما را براى دنیا نیافریده اند، و به کوشش در کار دنیا مأمور نشده ایم، ما را در دنیا قرار داده اند تا به آن آزمایش شویم. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
تأمین امام جماعت 1 + چهارشنبه 99 تیر 4 - 5:0 صبح

گروهی تشکیل شده
موضوع این
نظرم را خواستند
این‌طور نوشتم:


چگونگی تأمین مایحتاج امام جماعت مسجد

این یک مشکل است، یک مسأله، سالهاست گرفتار آنیم؛ نیازهای مالی امام جماعت مسجد را چگونه تأمین کنیم؟ نهادی که متولّی امور مساجد است، هر ماه به هر امام جماعتی مبلغی پرداخت میکند. مبلغی که شاید یک روز معتنی‌به محسوب می‌شد، اکنون با تورّم‌های ماه به ماه، کمتر از مقداری‌ست که بتواند برای اداره زندگی یک خانواده کافی باشد. طبیعتاً از کمیّت و کیفیّت حضور و فعالیت امام جماعت می‌کاهد، زیرا ناگزیر می‌شود مکاسب دیگری نیز برای تأمین معاش خود اختیار نماید. امروز وقت آن است که اندیشه کنیم، فکر کنیم و راه‌حل‌ها را بررسی نموده، اگر نیافتیم، راه جدیدی بسازیم.

گذشته
نخست باید تاریخ مسجد را بر رسید. هر موضوعی همین وضع را دارد. تا گذشته آن تحلیل نشود، نمی‌شود آسیب‌های امروزین آن را شناسایی کرده و برای آینده آن تکاملی فرض کرد.

پیدایش در مدینه

پیامبر(ص) در سال اول هجری، پیش از ورود به مدینه به درخواست مردم، دستور ساخت مسجدی را صادر کرد که به دلیل قرار گیری در محله قبا به مسجد قبا معروف شد. این نخستین مسجدی بود که در اسلام ساخته شد.
بعدتر با ورود حضرت به مدینه، مسجد دیگری بنیان نهاده شده که به مسجدالنبی معروف است. این مسجد که به خانه حضرت رسول (ص) و خانه امام علی (ع) راه داشت مکانی بود که خود حضرت هم امام جماعت آن بودند و هم فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی خود را در آن مکان به انجام می‌رساندند. این مسجد مرکز اداره حکومت و برگزاری جلسات سیاسی و نظامی بود.
عثمان نخستین خلیفه‌ای بود که در توسعه مسجد پیامبر (ص) از سنگ‌های حجّاری شده و منقّش که تا آن زمان تنها در قصور سلاطین به کار می‌رفت استفاده کرد. وی برای اولین بار غرفه کوچکی برای ایستادن امام جماعت بنا کرد که امروزه در بیشتر مساجد تحت عنوان محراب شناخته میشود.
سلاطین اموی، تزئینات فراوانی به مسجد رسول خدا (ص) اضافه کردند و برای این کار از کارگران ماهر رومی استفاده کردند. ولید از قیصر روم رسماً برای این منظور کمک خواست و صد هزار مثقال طلا همراه با صد کارگر ماهر از روم برای توسعه مسجد ارسال شد.

توسعه در بلاد
بعدتر به تدریج در هر منطقه‌ای مسجدی ساخته شد، تا مردم برای برگزاری نمازهای یومیه و سایر عبادات شرعی در آن‌ها اجتماع نمایند. در این زمان، تعیین امام جماعت برای اولین بار موضوعیت پیدا کرد.

نصب حاکم شرع
نخستین شیوه برای تعیین امام جماعت، تعیین حاکم و والی برای هر منطقه بود. مثلاً هنگامی که عُمَر شخصی به نام عثمان بن حنیف را برای اندازه‌گیری زمین‌های عراق و تعیین خراج و جزیه به آنجا می‌فرستد، وظیفه اقامه نماز را نیز خودبه‌خود برعهده گرفته و امام جماعت می‌گردد.
در صدر اسلام، حاکم شرع و والی هر منطقه‌ای پس از نصب توسط خلیفه، امام جماعت مسجد آن منطقه نیز محسوب می‌گردید و بدین ترتیب نقش سیاسی وی با نقش معنوی و دینی‌اش به شدّت گره می‌خورد.

عصر حوزه شیعه
با تأسیس حوزه علمیه شیعه برای نخستین بار توسط شیخ طوسی (ره) کارکردهای مذهبی و معنوی، جایگاهی مشخص و استوار پیدا کرد. در این دوره، مردم مناطقی که نیاز به دانستن احکام شرعی منطبق بر مذهب حقّه داشتند، از علما و زعمای حوزه درخواست روحانی می‌کردند و معمولاً زعیم حوزه یکی از شاگردان مبرّز و مقبول خود را به عنوان مجتهد مقیم در آن منطقه اعزام می‌کرد. طبیعتاً وی امامت جماعت مهمترین مسجد را نیز بر عهده میگرفت.
تمرکز یافتن اهل علم در مکانی به عنوان حوزه علمیه، اقتدار مرجعیّت شیعه را در تعیین ائمه جماعات افزایش داد و با تکیه بر اعتماد مردمی، توانست قدرتی در موازات نظام سلطنت پدید آورد که نقش پررنگتری در اداره محلات از طریق مساجد داشته باشد. ارتباط مستقیم ائمه جماعات با زعمای حوزه علمیه نیز سبب یکپارچگی در تصمیم و برنامه‌ریزی می‌شد. مثال بارز آن را می‌شود در مسأله تحریم تنباکو دید که حکم شرعی آن به درخواست علمای محلّی، توسط زعیم حوزه نجف صادر شد.

حال
امروز وضعیت مساجد چگونه است؟ پس از چند دوره تغییر، اکنون در چه دوره‌ای به سر می‌بریم و با چگونه مسجدی در کشور مواجه هستیم؟

انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی ایران از درون مساجد شروع نشد، اما از طریق مساجد رونق گرفت و رشد کرد. همان شبکه‌ای که حوزه علمیه توانسته بود از طریق معرفی روحانی در پاسخ به درخواست مردم هر منطقه برای اقامه نماز در مساجد بر پا کند، ابزاری شد در مقابل رژیم سلطنت و حاکمیت، تا بتواند مردم را آگاه کرده و منسجم نماید.
انقلاب اسلامی از درون حوزه و توسط یکی از بزرگان آغاز شد، اما سرعت در اطلاع‌رسانی و سازماندهی فعالیت‌های مردمی را از مسجد گرفت. مسجد در این دوره، در دوره تحقق انقلاب، کاملاً مستقل از حاکمیت و توسط مردم اداره می‌شد. مردم نیز امام جماعت خود را از حوزه علمیه طلب می‌کردند.

کثرت مرجعیّت
سیره علمای نجف و قم این بود که همیشه زعیم حوزه یک‌نفر بیشتر نباشد و انتخاب برترین و شایسته‌ترین فرد برای این منظور توسط اعاظم حوزه به انجام می‌رسید و معمولاً معارضی هم نداشت.
نخستین تخلّفات از این مبنا شاید به رحلت مرحوم آشیخ عبدالکریم حائری، مؤسّس حوزه علمیه قم، بر گردد. پس از ایشان، مراجع ثلاث هم‌زمان زعامت حوزه علمیه قم را برعهده گرفتند و اگر چه ابتدا با هم یک شهریه واحد پرداخت می‌کردند، ولی پس از مدتی با تفکیک صفوف شهریه، عملاً سه مرجعیّت هم‌زمان در حوزه راه انداختند.
در تحلیل این‌که چطور کار به اینجا رسید که چنین تشخیصی داده شود، سخن بسیار است و نیاز به مطالعات تاریخی هم، چه که اصل تأسیس حوزه علمیه قم مستقل از حوزه علمیه نجف، شاید به نوعی داعی تکثیر مرجعیّت و خروج حوزه شیعی از زعیم واحد بوده باشد. وقتی دو تا می‌شود، چرا بیشتر نه؟!
اگر چه دعوت از آیت‌الله بروجردی به قم فصل تازه‌ای در وحدت مرجعیّت گشود، اما سنّتی که ابداع شده بود، پس از ایشان نیز ادامه یافت و پس از انقلاب اسلامی، سرعت و شدّت بیشتری گرفت. این کثرت، عاملیت حوزه در نصب امام جماعت و معرفی روحانیت به مردم را تضعیف کرد.

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
اصول تربیت فرزند 29 + دوشنبه 99 تیر 2 - 4:0 صبح

«ناله و فریاد بعد از تنبیه یک جرم مستقل است»

بچه‌ها زود یاد می‌گیرند
راه‌های دفاع را
زود نقطه‌ضعف‌ها را
ناتوانی ما بزرگ‌ترها را

بالاخره تربیت لازم است
کودک زیر هفت سال که مدرسه نرفته
بالاخره باید بترسد
خوف داشته باشد
نباشد طاغی می‌شود
هر کاری بخواهد می‌کند
هنوز درک کاملی از رفتار اجتماعی ندارد
از صلاح و فساد

بزرگ‌تر را می‌شود آموزش داد
یادش می‌دهیم
این‌که شکستن چه آسیبی برای خانواده است
برای خودش
اگر لیوانی باشد که در آن آب می‌خوریم
بشقابی که غذا
کاسه‌ای که آش
اما کوچک‌تر چه
او به ترس نیاز دارد
با تنبیه، رفتارش کنترل می‌شود

کودکان زرنگ‌اند
زود یاد می‌گیرند
می‌فهمند که دوست‌شان داریم
طاقت ناله و فغان‌شان را نداریم

کودک ناله می‌کند
ضجه می‌زند
الکی هم بیشتر اوقات
آن‌قدر صدای گریه را بالا می‌برد
که دل والدین ضعف می‌رود
غش می‌کند
حالش خراب می‌شود
هر کسی که کودک را تنبیه کرده
ناگزیر به تنبیه هم حتی اگر بوده

بله
اگر ظلماً زده
عدواناً
این ظالم است
این نیاز به تربیت دارد خودش
پدر یا مادری که به ظلم کودک را می‌زند

اما کار بدی کرده
لیوان را عمداً پرت کرده
زده شکسته
این اگر تنبیه نشود که دوباره می‌شکند
هنوز زبان ِ عقل را نمی‌فهمد
زبان ِ ترس نیاز دارد

ریسه می‌رود از گریه
تا پدر می‌زند
مادر ناراحت می‌شود
خود پدر هم حتی
گریه کودکان دل هر انسانی را به درد می‌آورد
ــ دقت بفرمایید که گفتم انسان، امثال اسرائیلی‌ها انسان نیستند که خلاف رفتار می‌کنند ــ

من ضجه و ناله بعد از تنبیه را جرم مستقلی اعلام کردم
صریح هم گفتم:
- اگر به حق تنبیه شدی، حق نداری ضجه و ناله بزنی!

چرا؟!
زیرا دیدم
فهمیدم
مشخص بود اصلاً
گریه‌های بعد از تنبیه برای زلّه کردن است
بی‌قرار کردن پدر و مادر
تنبیه کردن است
کودک با ضجه زدن می‌خواهد تنبیه‌کننده را تنبیه کند
مسأله این است!

تنبیه با کتک زدن فرق دارد
ابتدا برایش توضیح می‌دهی:
- نباید لیوان را پرت می‌کردی
گفته بودم که این جرم است
حالا ناگزیر هستم بزنم پشت دستت

تنبیه ضابطه دارد
هر جا که نمی‌زنی
هر طور هم
قصد قصاص است
کفّاره برای گناه
خطایی که از روی عمد بوده

وقتی ناله‌اش را بالا می‌برد
تا مرا تنبیه کند:
- به خاطر این‌که الکی ضجه و ناله می‌زنی ناچارم یک‌بار دیگه بزنم پشت دستت
تا هر وقت که شیون کنی!

تمام شد
واقعاً شد
یکی دو بار بیشتر نشد
یاد گرفتند
این‌که تنبیه «ضجه» ندارد
زیرا حق است
باید بپذیرند
ضجه برای مبارزه با ظلم است
بگذارند برای وقتی که حق‌شان ضایع شده
تا توجهات جلب شود
دیگران به دادشان برسند

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
کارسازی + شنبه 99 خرداد 31 - 4:0 صبح

سیداحمد کم‌مشق است
معلمش چنین رویه‌ای دارد
بیکارتر از همه‌مان

مریم تا بیکار شود خیاطی می‌کند
یا قنادی

سیدمرتضی هم مشغول
بیکاری ندارد
تا ولش کنی نقاشی می‌کشد
طراحی می‌کند
بیکار نمی‌ماند

سیداحمد اما نه
باید برایش کار جور کنی
بیکاری را خودکفا نمی‌تواند به کار تبدیل کند

دیدم بیکار است
یک قوطی رنگ دادم دستش:
«اگه دوست داری این صندلی‌ها را رنگ کن!»

خوب بود
یکی دو ساعتی مشغول
ولی ناگهان قلمو را کنار گذاشت
دستش را در رنگ
باور نمی‌کردم
صندلی‌ها را با کف دست رنگ کرد
برای افزایش سرعت
برای کاهش زمان رنگ‌آمیزی! :))

یک روز گذشت
در آفتاب خشک شدند
روز بعد
باز هم بیکار
این‌بار رنگ دیگری دستش دادم:
«می‌توانی با این رنگ تزئین‌شان کنی؟»

باز هم آسان‌ترین راه
رنگ را با قلمو پاشید روی صندلی‌ها
تزئینی مدرن
بلکه هم پست‌مدرن! :))



نتیجه می‌گیریم
بعضی همیشه دنبال آسان‌ترین راه می‌گردند
هر خلاقیتی هم بروز می‌دهند
ابداع می‌کنند
در این راه
این‌ها هستند که مبدع شیوه‌های ساده برای انجام امور پیچیده‌اند
انسان تا «ساده‌طلب» نباشد که مخترع نمی‌شود! :)

قال وصی الرسول (ع): «أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ، مَا أَکْرَهْتَ نَفْسَکَ عَلَیْهِ» (نهج‌البلاغه، ح249)
برترین اعمال آن است که خود را (به زحمت) بر آن وادار کنى. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - کار 38 - سید احمد 274 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
ترفندهای آهنربایی + پنج شنبه 99 خرداد 29 - 6:0 صبح

ابزار آسان می‌کند
کار را
تحوِّلات تاریخ بشر را با «ابزار» می‌سنجند
بسیاری از فلاسفه بزرگ

آشپزخانه محل کار
کار نیاز به ابزار دارد
ابزار باید دم دست باشد
نزدیک
هر چه بهتر سامان یابد
کار ساده‌تر

ده سال است درگیر کار آشپزخانه
راهکارهایی یافته‌ام
کارم را ساده کرده
با افزایش سرعت دسترسی به ابزار

یک‌بار که رفته بودیم خرازی
آهن‌ربا می‌فروخت فراوان
و ارزان هم
چقدر نگهداری را راحت کرد
برای ابزارهای دم‌دستی



گاهی کار سرعت می‌خواهد
همین الآن باید هم بزنی
کیسه شیر در دست
فوری نیاز به قیچی داری
کابینت‌ها هم که فلزی
آهن‌ربا خیلی خوب کار راه انداخت

آشپزخانه ما محیط راحتی‌ست
همه چیز بر اساس نیاز دسته‌بندی شده
وسایل پرکاربرد نزدیک‌تر
کم‌کاربرد دورتر
ساده می‌توان دست پیدا کرد
مثلاً همین قابلمه‌آویز خودمان



شاید شش هفت سال پیش بود
لوله‌ای خریدم و بردم آهنگری
طبق آن‌چه خواستم برید و جوش داد
خودم رفتم بالای نردبان و به سقف پیچ کردم
سال‌هاست که نگهداری ظروف دم‌دستی را راحت کرده

یا ابزارهایی که به دیوار متصل شده
تخته‌هایی که ابزارها را پیش چشم نگه می‌دارند

یا کارت‌های تماس
کارت‌ویزیت‌هایی که در طول سال‌ها جمع شده
هر مغازه‌ای که خرید می‌کنی معمولاً یکی می‌دهند
یک روز لازم می‌شود
وقتی کارَت لنگ شماره تماس‌شان بشود
وقتی همه‌شان یک‌جا جمع شوند
مثل یک تابلو جلوی چشم باشند

نظم؛ کلید فرصت‌هاست
ترتیب؛ شاه‌کلید سرعت
این‌که اولویت در چینش لحاظ شود

خداوند حکیم است
نظم او بر جهان حاکم
همه چیز سر جای خودش
اولویت‌دارها هم پیشاپیش
همه در پیشگاه ربوبی مساوی نیستند
بعضی نزدیک و بعضی دور:
«إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللَّـهِ أَتقَاکُم» (حجرات:13)
بی تردید گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست. (ترجمه انصاریان)


کتب الأمیر (ع): «اوصیکما و جمیع ولدی و اهلی و من بلغه کتابی بتقوی اللَّه و نظم امرکم و صلاح ذات بینکم» (نهج‌البلاغه، ن47)
شما و همه فرزندان و خاندانم و هر که این وصیتم به او مى رسد را به تقواى الهى، و نظم در زندگى، و اصلاح بین مردم سفارش مى کنم. (ترجمه انصاریان)

«قلمرو نظم، وسیع است. از زندگی خصوصی انسان و درون اتاقی که در آن زندگی یا کار می‌کند، نظم مطرح می‌شود - اتاق منظّم، اتاق نامنظّم - تا رفتارهای فردی او در محیط کار و درس و تحصیل و تا محیط اجتماعی و ساخت جامعه و بنای نظام اجتماعی؛ یعنی همان ساختی که از نظم ویژه‌ای که تابع فلسفه‌ی خاصّی است، سرچشمه گرفته است. همه‌ی اینها مشمول «و نظم امرکم» است که امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام در این قطعه از وصیّتشان آن را بیان فرمودند.» (مقام معظّم رهبری، 1381/9/1)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - کار 38 - آشپزی 93 - ساخت 12 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
جهان بی قطب + چهارشنبه 99 خرداد 28 - 12:20 عصر

خوب یادم هست
یازده سالم بود
اخبار نگاه می‌کردیم
لحظه به لحظه
اینترنت آن روزها نبود
همه از تلویزیون
یلتسین کودتا کرد
گورباچف را زندان انداخت
خوب به یاد دارم
ستاره سرخ را که از بام کرملین بر می‌داشتند
نشان کمونیسم را

تا قبل از آن دوقطبی بود
همه جهان
کره دو تکه
آلمان دو تکه
ویتنام دو تکه
خیلی کشورها
نیمی شرقی و نیمی غربی
جهان دو قطب داشت؛ کمونیسم و کاپیتالیسم

شد تک‌قطبی
مدام همین را تکرار می‌کردند
جهان دیگر تک‌قطبی‌ست

این قطب جدید شد آمریکا
ایالات متحده
باقی‌مانده از جنگ سرد
وقتی شوروی دیگر در دنیا نبود
اتحاد جماهیر شوروی

امروز مانند همان است
همان روزها
وقتی نگاه می‌کنم
ولی این‌بار در اینترنت
این‌بار مستقیم از خود شبکه‌های ایالات متحده
کشوری که در حال سقوط است
یک قطب دیگر جهان
خیلی ساده
خیلی سریع
درست مثل همان روزها

شوروی نابود نشد
خُرد شد
اتحادیه از هم پاشید
چرا؟!
زیرا انگیزه‌ای که دور هم نگهشان داشته بود از بین رفت
با هم بودن دیگر فایده نداشت

ایالات متحده هم همین است
فرماندارها با فدرال به مشکل خورده
یوزلس شده
دولت مرکزی
ایالات متحده دیگر فایده ندارد
تجزیه می‌شود
خُرد
نه این‌که آمریکا از بین برود
ولی دیگر 50 ایالت متحد با هم نخواهد بود

جهان بدون قطب خواهد شد
به زودی
خیلی زود
اتفاقاتی که امروز در ایالات متحده می‌افتد همان است
اتفاقاتی که سی سال پیش در اتحادیه جماهیر افتاد!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: دشمن 16 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  دین ِ دنیاپرستی - تفاوت قانون عرضه و تقاضا - ضرر واقعی در بورس - فونت علائم دعایی ترکیب با فونت فارسی - 
اصول تربیت فرزند 28 + دوشنبه 99 خرداد 26 - 4:0 صبح

«هیچ کودکی اتاق شخصی لازم ندارد»

انسان جمعی خلق شده
جامعه‌پذیر
نه نه
جامعه‌طلب
نیاز به جامعه دارد
دنبال آن می‌گردد اصلاً

تنهایی چه معنا دارد؟
آن هم در سنین رشد
در سنین کودکی
وقتی دقیقاً زمان ِ با هم بودن است
با دیگران
یاد گرفتن
مگر بدون بودن ِ با دیگران می‌شود الگو گرفت
یاد گرفت
مثل آن‌ها شد
خوبی‌هایشان را
و دوری از بدی‌ها

این اشتباه است
اشتباهی که زیاد شده
برای کودکان فضای شخصی در نظر می‌گیرند
اتاقی منحصر
جایی که تنها باشد
مگر کودک می‌تواند در جایی تنها باشد؟!
باید باشد؟!

نظر من این بود که نباید
و هست
تجربه کردم
ثابت شد که بهتر است
ندیدید خانواده‌های قدیمی که فضای مشترک داشتند
چقدر کودکان باثبات‌تر
باهویّت‌تر
اجتماعی‌تر
هم‌جوش‌تر و ایثارگرتر چه بسا

اگر چه می‌شد
اگر چه بارها فرصت فراهم
می‌شد فضاهای مستقلی در نظر گرفت
خصوصی
اما ابا کردم
دوری
سعی کردم نشود
فضای مشترکی در خانه در نظر گرفتم
برای همه‌شان
کمدها در کنار هم
میزهای تحریر در کنار هم
کشوهای لباس هم
البته همراه با چند پاراوان
دیوارهای کاذب و متحرّک
برای همان مقدار اندکی که فضای اختصاصی نیاز داشتند
مثلاً تعویض لباس

کودک وقتی تنها شود
از محیط اجتماعی دور
فردگرا شده
ایندیویژوال
منزوی
یاد نمی‌گیرد تعامل کند
فوری فرار می‌کند
در خلوت احساس راحتی بیشتر
در بزرگسالی هم همین
محبّت کمتری نسبت به اطرافیان
نسبت به انسان‌ها
او راحت‌تر در چرخ‌دنده‌های نظام سرمایه‌داری خُرد می‌شود

[ادامه دارد...]


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

<   <<   26   27   28   29   30   >>   >

شنبه 04 شهریور 1

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش روحانیت هنر بازی خواص فاصله طبقاتی دشمن فیلم ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X