سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این آگهی ارتباطی با نویسنده وبلاگ ندارد!
   

همنشینی با حکیمان، زندگی بخش خردها و درمان جانهاست . [امام علی علیه السلام]

تازه‌نوشته‌هاآخرین فعالیت‌هامجموعه‌نوشته‌هافرزندانم

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

[بیشتر]

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
علم برای چه؟ + دوشنبه 98 مرداد 7 - 5:0 صبح

کتب علامه [...] را با شروح [...] گوش می‌کنم.
عده‌ای از گوش کردن به اصوات
[...] منع می‌کنند و می‌گویند ایشان دارای عقایدی می‌باشد که مخالف مسائل اعتقادی ما شیعیان یعنی قرآن و عترت است ... چون در حدی نیستم که بتوانم سره را از ناسره تشخیص دهم پس ممکن است عقاید و افکار ایشان نیز در من تاثیر بگذارد و دچار عقاید خلاف قرآن و عترت شوم.
اساتید دیگری موافق ... هستند و می‌فرمایند ایشان هیچ مشکلی ندارد و عقایدشان هم برخلاف قرآن و عترت نیست و خیلی هم مطالب ایشان خوب است و می‌فرمایند ... گوش کنم و ... ادامه دهم.

با چند گزاره ساده
سعی می‌کنم
آن چه در نظرم آمده را عرض کنم:

1. عمر ما محدود است
2. دانش‌ها گسترده و نامحدود
3. پس: ما نمی‌توانیم به همه علوم دست پیدا کنیم، وقت نمی‌کنیم یعنی!

4. وقتی امکانات محدود است
5. و خواسته‌ها نامحدود
6. پس: ناگزیر به «الگوی تخصیص» نیاز داریم

7. الگوی تخصیص یعنی شیوه اختصاص امکانات به خواسته‌ها

8. هم فلسفه وجود دارد و هم فیزیک
9. یا باید عمر را صرف فلسفه کنم یا فیزیک، یا نسبتی از آن دو
11. من فلسفه را انتخاب می‌کنم
12. شما فیزیک
13. پس الگوی تخصیص من با شما تفاوت می‌کند
14. نتیجه: سرنوشت من با شما متفاوت می‌شود

15. ما انسان‌ها شبیه هم هستیم
16. آن‌چه ما را متفاوت می‌سازد الگوهای متفاوت در تخصیص است

17. الگوی تخصیص مبتنی بر اولویت‌بندی خواسته‌هاست
18. اولویت‌بندی تابع ارزش‌هاست
19. یک نفر آخرت را برتر از دنیا می‌داند
20. دیگری دنیا را برتر از آخرت
21. نتیجه: آن‌ها دو الگوی متفاوت در تخصیص امکانات خود پیدا می‌کنند

دقت بفرمایید
مهم این است که کدام مهم‌تر باشد
نه این‌که یکی به نفع دیگری حذف شود
ما معمولاً سبدی از خواسته‌ها را بر می‌گزینیم
مثال:

ده میلیون پول دارم
دلم ماشین می‌خواهد، موتور می‌خواهد، گوشت، شیر و مسکنی برای اجاره
مهم‌تر برای من کدام است؟
البته مسکن
جایی برای استراحت
امن و راحت
نصف آن را اجاره ماهیانه
بعد شیر می‌خرم
اگر رسید گوشت
اضافه اگر نیاید
حمل و نقل را با اتوبوس انجام می‌دهم

دیگری اما الگویی متفاوت
اول ماشین می‌خرد
اگر اضافه آمد موتور سیکلت
گوشت و شیر هم نمی‌خورد
خانه هم ندارد
شب در ماشین می‌خوابد

نتیجه چه می‌شود؟
تفاوت در الگوی تخصیص آثاری دارد
من سالم هستم
در سلامت جسمی
ولی با اتوبوس رفت و آمد می‌کنم
دیگری اما
اگر چه با خودرو می‌رود و می‌آید
بیمار است
و همیشه آشفته و نگران و به هم ریخته

پس
1. امکانات محدود
2. خواسته‌ها نامحدود
3. نیاز به تخصیص
4. تخصیص محتاج الگو
5. الگوی تخصیص تابع اولویت‌بندی
6. اولویت تابع ارزش‌ها

برگردیم به سؤال
عرفان بخوانم؟
نوارها را گوش کنم؟
کتاب علامه را چطور؟
معرفت است دیگر
آیا معرفت برای من اولویت دارد؟
آیا معرفت عرفانی ارزش است؟

علم برای علم ارزش که ندارد
هیچ چیز برای خودش ارزش ندارد
خداوند از ما عمل صالح خواسته است
نکیر و منکر اعمال را می‌سنجند
نامه اعمال ماست که به دست راست و چپ ما داده می‌شود
این یعنی کارآمدی
علم باید کارآمد باشد
باید به عمل صحیح منجر گردد

آیةالله [...] اهل عرفان بود
آیةالله [...] نیز
من درس اخلاق هر دو می‌رفتم
در مجالس هر دو بزرگوار شرکت می‌کردم
هر دو هم دارای معرفت عرفانی
سال 88 چه شد؟
یکی اسیر فتنه شد و موضع الف
دیگری طرف نظام اسلامی و موضع ب

کتاب [...] را خوانده‌اید
من خوانده‌ام
رفتم مشهد و خدمت بعضی شاگردان [...] رسیدم
آقای [...] عکسی را نشانم داد
[...] از مشهور عرفاست
در آن تصویر، پیراهن سیاه داشت:
«آقا وقتی انقلاب پیروز شد این لباس سیاه را پوشید»
آقا ضد انقلاب تشریف داشتند
و برای پیروزی آن مجلس عزا گرفتند
همین [...]

خب این چیست؟
این حاصل معرفت عرفانی‌ست
من از خود پرسیدم:
معرفتی که واقع را نشان ندهد به چه درد من می‌خورد؟
معرفت باید واقع را نشان دهد
واقع هم که یکی بیشتر نیست
من نمی‌گویم انقلاب بر حق
یا ناحق
ولی
وقتی دو عارف دو موضع خلاف دارند
الف و ب
متضاد با هم
این نمی‌شود
واقع یکی بیشتر نیست
یا این عارف است یا آن
ولی
هر دو معرفت عرفانی دارند
یعنی
عرفان نمی‌تواند واقع را نشان دهد
بلکه
تنها پندار عارف را نشان می‌دهد

عرفان اساساً واقع‌نما نیست
تنها ذوق و سلیقه فرد است
عرفان نوعی ریاضت ذهنی و عملی‌ست
نوعی خلوص است
نوعی فدا کردن و رنج کشیدن
نزد محبوب
قربانی شدن
قربانی کردن هوای نفس
خواسته‌ها
نزد معشوق
نزد دلدار
دلبری‌ست
عرفان اساساً دلبری‌ست
کاری هم با واقعیت ندارد

اصلاً علم نیست
اگر دقت کنیم
به کار گیری کلمات است
واژه‌هاست
رفتارهایی که دل محبوب را نرم کند
ابزاری ندارد تا واقعیت را نشان دهد
تا بسنجد
تا کنترل و ارزیابی کند
اصلاً عرفان ابزاری برای سنجش علمی ندارد
پس
ما هرگز نمی‌توانیم
نمی‌توانیم بگوییم معرفت این عارف درست است و معرفت آن عارف غلط

چنین علمی
اگر مجازاً به آن علم بگوییم
چنین سیره و رفتاری
قابل ارزیابی نیست
و اختلاف در آن
امری ساده و همیشگی‌ست

فلسفه هم همین‌طور است
به همین دلیل اصالت‌ها متعدّد شده
وجود و ماهیت
هیچ‌کدام هم قادر نبوده دیگری را متقاعد سازد
برتری یابد
فلسفه‌های سقراطی
افلاطونی و ارسطویی
ابزاری برای ارتباط با واقع ندارد متأسفانه
همین است که
مدام در قلمرو ذهن می‌گردد

افلاطون معتقد بود
او به مثال‌هایی اعتقاد داشت
مُثُل افلاطونی
او می‌گفت: «ماهیات در خارج از ذهن وجود دارند»
به صورت کلّی
بدوت تشخّص
خب
بر اساس این دیدگاه
او فکر می‌کرد می‌تواند واقعیت را تعریف کند
با حدّ تام
با تعریف

اما
امروز می‌دانیم که نیست
پس
می‌دانیم که این فلسفه‌ها مرتبط با واقع نیست
پس در علم بودن آن‌ها هم تردید است
چون واقع‌نما نیست
علمیّت علم به واقع‌نمایی‌ست دیگر!

خب من وقتم محدود
عمرم محدود
دنبال کارآمدی
علمی که به کارم بیاید
بروم عرفان بخوانم؟
البته که عرفان خوب است
زیرا خلوص مرا بالا می‌برد
عشق‌بازی با محبوب است
خلسه است
رها شدن و غرق شدن در اراده باری تعالی
دیوانگی در فدا شدن
عرفان زیباست
فلسفه هم
همان‌قدر که عرفان روح انسان را غرق در معنویت می‌کند
فلسفه هم
ذهن مرا درگیر می‌کند
سیر و سیاحت افلاطونی
ذهن به پرواز در می‌آید
عقل از خودبی‌خود می‌شود
در محاسبات ذهنی فراوان
لذّت‌بخش
مقدمات و لوازمات عقلی گزاره‌ها

اما
درباره کارآمدی؟
ما کارآمدی می‌خواهیم

من اگر نوارهای درس الف را گوش کنم
قطعاً خیلی خوب است
نوارهای درس ب هم
کتاب‌های جیم هم
شکی نیست
اما
وقتم نامحدود نیست
چه کنم؟
بهتر است هر دو را رها کنم
هر سه را
هر چهار را
هر پنج را
وقتی اولویت‌بندی کنم
سراغ ششمی می‌روم
بله
نوارهای این درس مفید است
به کار می‌آید
مثل علم کلام
مثل علم فقه
مثل علم اخلاق
مثل علومی که جامعه را اصلاح می‌کند
روانشناسی اسلامی
جامعه‌شناسی اسلامی
علوم انسانی‌ای که به امروز ما فایده برساند

من با حرف آن دوستان که می‌گویند این را نشنو آن را بشنو موافق نیستم
خودم هم درگیر بودم
حرف اگر باطل باشد
من که عقل دارم
حرف حق را هم گوش می‌کنم
باطل را هم
من اگر اهل مطالعه باشم
دقیق باشم
حرف هر دو را گوش کنم
چرا از باطل پیروی کنم؟
فتنه در جایی‌ست که حرف حق را نشود شنید
زیرا
باطل فضا را پر کرده
غبار آلود
دسترسی به حق کم شده
اما
اگر حق این‌ور میز
باطل آن‌ور میز
هر دو را که ببینی و مقایسه کنی
فرصت برابر
حق آشکار می‌شود
اصلاً حق نمی‌تواند در برابر باطل شکست بخورد
اگر
باطل حق را پنهان نکند و حیله‌گری ننماید
در شفافیت
ما باید بدانیم
همیشه و پیوسته حق آشکار می‌گردد

حقیر معتقدم اصلاً برای یک محقق
کسی که علاقه به دانستن دارد
دانستن هر دو طرف ماجرا مهم است
زیرا
حق را اگر در کنار باطل نشنوی
همیشه در تردید هستی:
«نکند یک حرف حقی هم آن سو باشد که ندیده باشم!»
اصلاً یقین ما به حق هم خدشه‌دار می‌شود
یقین‌مان کم می‌شود
ایمان باید با اختیار باشد
دعوت است
از هر دو طرف
دعوت به حق
دعوت به باطل
انسان باید بفهمد و انتخاب کند

اگر من فقط حق را بشنوم
دیگر انتخاب نیست
اختیار نیست
دینی‌ست که ارثی‌ست
او بودایی‌ست
چون پدرش بودایی‌ست
من مسلمان
چون پدرم
این اجر و مزد دارد؟
خدا بهشت را و پاداش را برای این جبر عطا می‌کند؟!
«لا اکراه فی الدین» توجه به همین اختیار است

اما
شنیدن ادعای حق و باطل که این‌همه وقت نمی‌خواهد
عمرم را آیا باید صرف کنم تا تمام نوارهای تمام دروس عالم را بشنوم؟
خلاصه‌اش پیدا نمی‌شود
مقاله‌ای که به اجمال نظریات ایشان را بگوید
هست
معمولاً هست
متونی که ما را از ساعت‌ها گوش کردن به نوار معاف نماید

ما وقت نداریم
داریم
ولی کم داریم
عمر محدود
خواسته‌ها نامحدود
کسانی هستند که بیشتر از ما زحمت می‌کشند
جاهای خوب بهشت را آن‌ها می‌برند
ما جا می‌مانیم
اگر عمرمان را صرف درگیری‌های بین علما کنیم
که هیچ سودی ندارد
علم‌هایی
که کارآمدی ندارد
دارد؟!
اگر دارد چرا برای خود آن‌ها نداشت
که این‌طور با هم به اختلاف نیافتند؟!
چرا نمی‌توانند با هم گفتگو کنند؟
چرا از هم فرار می‌کنند؟
اگر علم آن‌ها به واقعیت مرتبط بود
آن را ابراز می‌کردند
بهترین موضع هم در مناظره و گفتگو
اما
از هم دوری می‌کنند
زیرا
هیچکدام نمی‌تواند مبنای خود را برای دیگری اثبات کند
این علوم
فقط در دوری از هم می‌توانند زیست کنند
زیرا
دسترسی به واقعیت ندارند
ابزاری برای استدلال علمی!

با مطالعه‌ی فرمایش شما به این نتیجه رسیدم که عرفان که علم نیست و واقع را به ما نشان نمی‌دهد، فلسفه هم نیز همینطور، فقه نیز واقع را به ما نشان نمی‌دهد چراکه اگر مشخص بود اختلافی بین فقها و فتاوی آن‌ها نبود پس آن‌ها نیز واقع را نمی‌دانند، اخلاق هم دارای همین شاخصه است زیرا آن دو بزرگواری که فرمودید آیت‌الله [...] و آیت‌الله [...] هم یکی طرفدار فتنه 88 شد و دیگری مخالف پس این دو نیز واقع را نمی‌دانستند پس اخلاق نیز واقع را نشان نمی‌دهد، تفسیر قرآن نیز همینطور است و آیت‌الله [...] نیز همین مطلب را عنوان می‌کنند و می‌گویند کسی واقع را نمی‌داند چراکه واقع در لوح محفوظ است و فقط آن 14 نور واحد به آن دسترسی دارند که ما نیز به بقیةالله الاعظم عج دسترسی نداریم که واقع را از اوبپرسیم و ایشان می‌گوید هرکس هرآنچه برایش با دلیل به اثبات رسیده (این دلیل از نظر ایشان سیر منطقی عقل است) او را به سعادت می‌رساند زیرا نزد خداوند داشتن دلیل شرط است چراکه در جاهای مختلف قرآن خداوند می‌فرماید "قل هاتوا برهانکم" خداوند دلیل می‌خواهد هرچند که مطابق با واقع نباشد زیرا همانطور که عرض کردم واقع در لوح محفوظ و از دسترس ما خارج است و با این حساب او نه تنها معذور بلکه مأجور هم هست.
سوال؟
1-پس ما باید چی کار کنیم؟
الان عرفان و فلسفه که مرا به واقع نمی‌رساند و بقیه هم که حقیر عرض کردم پس من دنبال چه علمی برم که مرا به واقع برساند؟ آیا واقعا علمی هست که ما را به واقع برساند؟ اگر نیست پس چه کنیم؟ با این تناسب که علمی نیست ما را به واقع برساند آیا همین عرفان و فلسفه که علاقه‌مند به آن‌ها هستم بهتر نیست؟ و اگر بهتر است آیا اصوات آقای [...] خوب است یا بد؟ با دلایل دو گروه گوش کنم یا نکنم؟
2-از طرف دیگر این‌که هم حق را باید گوش کرد و هم باطل را اما این اساتید مخالف که می‌گویند اصوات [...] را گوش نکنم دلیل و استنادشان به این است که می‌گویند حقیر علمم زیاد نیست و قدرت تشخیص درست از نادرست را ندارم و برای همین همه‌ی صحبت‌های ایشان را حمل بر صحت می‌کنم و در ذهنم می‌نشیند و معتقد به آن‌ها حتی مطالب نادرست‌ می‌شوم ولی اساتید دسته‌ی موافق می‌گویند همه دارای مطالب درست و غلط هستند و فقط معصومین ع بری از خطا هستند و آقای [...] بیشتر مطالب‌شان خوب و صحیح است پس برو گوش کن.

- از این‌که
بیانم روشن نبود
عذر می‌خواهم

آن‌چه می‌خواستم عرض کنم
این‌که
علم برای علم ارزش ندارد
دانش برای دانش
ارزش علم به عمل است
به کارآمدی آن
و هر علمی
کارآمدی خاص خود دارد

فیزیک
برای ساختن فناوری‌های جدید
شیمی
برای تولید مواد و ماتریال‌های تازه
فقه
برای دستیابی به احکام شرعی
مصالح و مفاسد
اخلاق
برای اصلاح رفتار

هر علمی کارآمدی خود را دارد
و انتخاب کارآمدی
تابع ارزش‌هاست

انسانی که آخرت برای او مهم است
دنبال عمل صالح است
می‌داند که دنیا رفتنی‌ست
نابود شدنی
نماندنی
او آخرت را با عمل صالح می‌سازد
آن‌طور که خداوند در قرآن راهنمایی فرموده
و عمل صالح
از کدام علوم بیرون می‌آید؟

عرض حقیر بیشتر ناظر به این مطلب
که «معرفت بماهی معرفت» چه ارزشی دارد؟
واقع‌نمایی
کدام علم واقعیت را نشان می‌دهد؟
هر انسانی دنبال مصالح خود است
آن‌چه برای او بهتر باشد
این همان ارزش‌هاست

بحث مصداقی را رها کنیم
عرفان یا فلسفه یا فقه یا اخلاق یا تفسیر
یا کلام و اعتقادات
اصلاً بحث مصداق نیست
بحث کلّی‌ست:
1. ما وقت کم داریم
2. ما به عمل صالح نیاز داریم
3. ناگزیر به اولویت‌بندی هستیم
4. پس: هر علمی که ما را بیشتر پیش ببرد مفیدتر است

حالا اگر با نوارهای درس الف می‌شود
یا با جزوات درس ب
با هر کدام
مسأله این است
این دیگر تکلیف هر فرد است
تشخیص دهد و عمل کند
تشخیص هم بخشی از تکلیف است
فقط
فقط کودکان هستند که ما برایشان تصمیم می‌گیریم
اما
انسانی که به سن اختیار رسیده است
کسی حق ندارد برای او تصمیم بگیرد
زیرا
تصمیم گرفتن بخشی از تکلیف و وظیفه خود اوست
به همین تصمیمات است که عقاب می‌شویم
یا تشویق

مهم این است که در مسیر «عمل صالح» پیش برویم
علم را برای این بخواهیم
کلمه کلمه‌اش را
علم را برای شهرت نخواهیم
علم را برای علم نخواهیم
و گرنه به فرمایش امام راحل (ره) علم حجاب است
حجاب بزرگ!

در پناه خدا


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
شیفون + یکشنبه 98 مرداد 6 - 5:0 صبح

کیک که یک مدل نیست
من خیال می‌کردم
این‌طور یاد گرفته بودم
از این برنامه‌های تلویزیونی
همیشه می‌گفتند «اسفنجی»
فقط همین

دبیرستان
سال 72
برنامه سیمای خانواده
همیشه اسفنجی
درست یادم هست
بارها پختم
شش زرده را با شکر هم می‌زدم
شش سفیده را جدا
با لیسک مخلوط
آرد مخلوط با بکینگ‌پودر هم اضافه
همین
اما...

امروز که دخترم دوره کیک‌پزی را تمام کرده
خبرهای جدید آورده:

کیک بر چهار نوع است
خود بدنه اصلی آن
پیش از تزیین:
1. اسفنجی
2. دانمارکی
3. شیفون
4. فاش

طعم‌های مختلف دارند
بافت‌های متفاوت
مزه هر کدام فرق می‌کند
این یکی را بر مبنای شیفون ساخت



روش‌های نوین
چیزهایی که ندیده بودم
نشنیده حتی
مثل همین شیوه بریدن

نخ برداشته
دور تا دور کیک
گره زده و کشیده
کیک را از وسط برش زده
چقدر هم صاف و تمیز! :)

دنیا تغییر می‌کند
جریان دارد
حرکت
خوب یا بد
ثابت نیست
آماده باید باشیم
شوکه نشویم
در تغییرات
زمام امور از دست‌مان در نرود
مقهور زمانه نگردیم
پاسخ داشته باشیم
راه حل

ندارند
مشکل این است
بعضی از کارشناسان و نخبگان ما
هماهنگ با تغییر نشده
این شده که کار از دست‌شان رفته
امور از مسیر درست خارج شده
نمی‌توانند جمعش کنند
نه این‌که بد باشند
راه درست را بلد نیستند
چه کسی بلد است؟!

قال الأمیر (ع): «أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ، وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِی الْجَوَارِحِ وَ الْأَرْکَانِ» (نهج‌البلاغه، ح92)
بى‌ارزش‌ ترین دانش‌ ها آن است که تنها بر زبان متوقف شود (و در عمل ظاهر نگردد) و پرارزش‌ ترین دانش‌ها آن است که در اعضا و ارکان بدن آشکار شود. (و دارنده‌اش آن را در زندگى خود به کار بندد). (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
پای + جمعه 98 مرداد 4 - 5:0 صبح

مگر پای دیگری هم هست
غیر از سیب؟
اگر نیست
پس
چرا همیشه قید آن را ضمیمه می‌کنند؟!

این فرق داشت
با قبلی
قبلی را با دستوری که من دادم ساخت
این یکی را
با دستوری که در کلاس کیک‌پزی آموخته بود
از استاد



خمیرش خیلی بهتر
خوشمزه‌تر هم
باید هم
کلاس نباید فرق ایجاد کند؟

این بار هم من نخوردم
بچه‌ها تقسیم کردند
بین خودشان
دوست داشتند
خیلی زیاد

قال علی (ع): «مَنْ تَرَکَ قَوْلَ لَا أَدْرِی، أُصِیبَتْ مَقَاتِلُهُ» (نهج‌البلاغه، ح85)
کسى که از گفتن «نمى دانم» روى گردان است، به هلاکت و نابودى مى رسد. (ترجمه دشتی)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
موزه دفاع مقدس + چهارشنبه 98 مرداد 2 - 5:0 صبح

اصل موزه این‌جا بود
تالارهای اصلی
مسیری که واقعاً دیدن داشت
در منطقه عباس‌آباد تهران



گام به گام
مرحله به مرحله
حوادث جنگ را نشان می‌داد
حوادث انقلاب را
همه را تصویری
صوتی و گرافیکی
واقعاً دیدنی!

بچه‌ها دیدند
چیزهایی را که آن زمان ندیدند
نبودند تا ببینند
مدرسه‌هایی که خراب شده
خانه‌هایی که ویران شده
بمب‌هایی که نابود کرده
آزادگانی که اسیر شده
و عزیزانی که شهید شده
سنگرهای داغ کویری
یا سرد و خشک کوهستانی
مجسمه‌هایی از سرداران جنگ
و در انتها
نمونه‌ای هم از حرم مطهر حضرت سیدالشهداء (ع)

خیلی جالب بود
و جالب‌تر این‌که
اشتباهی مرتکب شدم
نمی‌دانستم
گوشی را درآوردم و عکس گرفتم
از بخش‌های مختلف
و در انتها
وقتی به خانه بازگشتیم
روی بلیط را که خواندم
ریز نوشته بود
قانونی که گذاشته بودند
تصویربرداری ممنوع بوده است و من نمی‌دانستم!

قال علی (ع): «دَرَجَاتٌ مُتَفَاضِلاَتٌ، وَ مَنَازِلُ مُتَفَاوِتَاتٌ، لاَیَنْقَطِعُ نَعِیمُهَا، وَ لاَیَظْعَنُ مُقِیمُهَا، وَ لاَیَهْرَمُ خَالِدُهَا، وَ لاَیَبْأَسُ سَاکِنُهَا» (نهج‌البلاغه، خ85)
بهشت را درجاتى است که بر یکدیگر برترى دارند، و منازلى است که با هم تفاوت دارند، نعمتش قطع نمى شود، مقیم در آن بیرون نمى رود، ماندگار در آن پیر نمى شود، و ساکن آن تهیدست و نیازمند نمى گردد. (ترجمه انصاریان)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
ماهواره بر + یکشنبه 98 تیر 30 - 5:0 صبح

موزه انقلاب اسلامی
و دفاع مقدس
ما و موشک‌ها
همه نسل‌های آن
ماهواره‌برهای ایرانی!



افتخارانگیز
غرورآفرین
انسان حال عجیبی پیدا می‌کند
وقتی
این موشک‌های بزرگ را می‌بیند
بچه‌ها که به آن دست هم زدند
خیلی از نزدیک
دیدن دارد!

هویت همین است
این‌که انسان
تعلّق اجتماعی پیدا می‌کند
به محیط
به مجموعه‌ای که با آن‌ها زندگی می‌کند
هم‌زبان است
هم‌فرهنگ
هم‌دین و آئین

ما نساختیم
ما زحمتی برای آن نکشیدیم
ولی
به اندازه آدم‌هایی که آن را ساخته‌اند
ما هم
از دیدن ماهواره‌برها لذّت بردیم!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - خودم 11 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
نرم افزار پشتیبان گیری پیامک به صورت Word و Excel + شنبه 98 تیر 29 - 7:13 عصر

برای همه ما اتفاق می‌افتد
پیامک‌هایی در گوشی داریم
نمی‌خواهیم پاک کنیم
ولی
نگران از دست رفتن آن‌ها هم هستیم
می‌خواهیم روی لپ‌تاپ یا رایانه رومیزی ذخیره کنیم
در چه فرمتی؟
به صورتی که بتوانیم بخوانیم و استفاده کنیم
و شاید
اصلاً بتوانیم در متن‌های دیگر خود بگنجانیم

این نرم‌افزار است
آن‌چه لازم داریم



مزایای این نرم‌افزار:
1. تاریخ شمسی
2. روز هفته ارسال یا دریافت پیامک
3. تبدیل سریع و بدون تأخیر
4. تبدیل به Microsoft word
5. تبدیل به Microsoft excel
6. تبدیل به متن ساده قابل ویرایش در Notepad
7. تبدیل به فرمت گفتگو و چت با طرحی زیبا
8. امکان پرینت و چاپ پیامک‌ها

ساده است
ابتدا با نرم‌افزار SMS Backup & Restore Pro
یک خروجی از پیامک‌ها می‌گیریم
نرم‌افزار خوب و سریعی است
ساده هم
یک فایل به ما می‌دهد
نام آن معمولاً ترکیبی از تاریخ و ساعت است



اکنون این فایل را به رایانه منتقل می‌کنیم
نرم‌افزار را اجرا کرده
نرم‌افزار SMStoPC
خیلی ساده فایل را می‌کشیم و می‌اندازیم داخل مربعی که تعیین شده
تصویر پاکت نامه در آن است
پیامک‌ها خوانده می‌شود
و
آماده خروجی گرفتن
خروجی‌هایی شبیه به این:



فراموش نکنید که این نرم‌افزار روی ویندوز کار می‌کند و نیاز به آن دارد!

==== لینک دریافت نرم‌افزار ===========================
نرم‌افزار را از این نشانی دانلود کنید: دانلود

=============================================

...
[دانلود فیلم]

تگ‌های جستجو: نرم‌افزار آرشیو پیامک - نرم‌افزار بایگانی پیامک - نرم‌افزار ذخیره پیامک - تبدیل پیامک به word - تبدیل پیامک به excel - تبدیل پیامک به ویندوز - تبدیل پیامک به اکسل - انتقال پیامک از اندروید به ویندوز - ویرایش پیامک در word - تاریخ شمسی در پیامک - تبدیل پیامک به تاریخ شمسی - نرم‌افزار پیامک شمسی - پرینت پیامک - چاپ پیامک


برچسب‌های مرتبط با این نوشته:
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
کیک یا بستنی؟ + جمعه 98 تیر 28 - 5:0 صبح

خودش می‌گفت: «کیک‌بستنی»
با ساکنی روی دومین کاف!

در کلاس یاد گرفته
دوره کیک‌پزی که رفته
من نخوردم
فقط دیدم

کیکی مخصوص
چید
کف و اطراف قالب را
و بستنی ریخت
و گذاشت تا سفت شود
در فریزر



من نخوردم
بچه‌ها خوردند و دوست داشتند
این نوع جدید از
«بستنی نونی» را
من که این نام را ترجیح دادم!

ترکیب کلمات مهم است
ترتیب آن‌ها
وقتی اول «کیک» را می‌آوریم
کیک اصلی می‌شود
بستنی فرعی
یعنی
کیکی که در آن بستنی استفاده شده

اما
اگر «بستنی» را مقدّم کنیم
بستنی اصل می‌شود
کیک بودن
می‌شود نوعی از آن
نوعی از بستنی
نوعی بستنی که شبیه به کیک است
«بستنی‌ کیکی»

در مضاف و مضافٌ‌الیه
در موصوف و صفت
جای کلمات مهم است
در معنا تأثیر می‌گذارد
کیک‌بستنی غلط است
این که مریم پخت کیک‌بستنی نیست
از نظر فلسفی!


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - سیده مریم 281 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
نقد نقض طرح + پنج شنبه 98 تیر 27 - 5:0 صبح

گویا رهبر فرموده اند که برای اجرای سند تحول 1 ساعت هم دیر است. بعضی دوستان در این راستا، خواستار نوسازی محتوای کتب درسی در سطح خیلی اساسی بودند...
نظر شما چیست؟

بسیار عالی‌ست
اگر بنده نیز چنین فرصت و امکانی داشتم
قطعاً تأخیر نمی‌کردم
اقدام می‌کردم
إن‌شاءالله کار به خوبی انجام شود
باید بشود
باید شروع کرد
البته خوب است واقعاً از پتانسیل‌های کشور استفاده شود
نیروهای انسانی خوبی دور هم جمع شوند
از نظرات کارشناسان باتقوا و متدیّن که کم هم نیستند
قطعاً خداوند یاری خواهد کرد
کسی را که برای یاری دین او اقدام کند

چند سال پیش سند تحوّل آموزش و پرورش را خواندم و به صورت نمودار در آوردم
از این لینک می‌توان دانلود کرد:
http://www.movashah.ir/fa/index.php?w=work&x=848
شاید به کار شما بیاید

چند مسئله وجود داره:
- حجم کار بسیار زیاد است. تغییر محتوای این همه کتاب درسی از ابتدایی تا آخر متوسطه با مبانی اسلامی آن هم در طی دو سال، کار عجله ای و سرهم کاری می شود.
- فرض کنیم که انجام شد. تا معلمان همراهی نکنند و سبک و شیوه ی سنتی خود را کنار نگذارند چنین کاری اثربخش نخواهد بود. کما اینکه در کتب راهنمای معلم که برای هر کتاب درسی چاپ شده است تاکید زیاد بر روی امثال کار گروهی بچه ها و روشهای جدید تدریس شده است ولی بیش از 90درصد معلمان اصلا به کتاب راهنمای معلم توجهی نمی کنند. کلاس های ضمن خدمت هم که اجباری برای معلمان می گذارند تاثیری که باید داشته باشد ندارد.
- تحول در آموزش و پرورش نیاز به تحول در دیگر ساختار های کلان جامعه نیز دارد. چیزی نیست که به صورت تکی و جدا از دیگر نظام ها بتوان دید. مثلا اینکه بگوییم حالا فعلا تحول در آموزش و پرورش ایجاد شود، بعد از آن سراغ دیگر نهاد ها رفت ممکن نیست.
نظرتان چیست؟

احسنت
دقیقاً همین است
مثال:
کارخانه پژو مدل 405 تولید کرده است
30 سال پیش
بعد خواسته 408 تولید کند
چند سال بعد
سایز چرخ‌ها را می‌خواهد عوض کند
نوع دنده را تغییر بدهد
موتور را قدرتمندتر می‌کند
حالا
این وسط
آیا شاسی 405 تحمّل این همه تغییر را دارد؟
ندارد
به خاطر همین ناچار است شاسی را نیز دوباره طراحی کند

سیستم این طور است
نظریه سیستمی هم همین است
یک تغییر در یک نقطه
اگر بزرگ باشد
در بسیاری دیگر از زیرسیستم‌ها نیز تغییر می‌طلبد

معمولاً در روش سنّتی
ما دو مرحله برای تغییر داریم
نقد
طرح

مثلاً موس کامپیوتر ایراد دارد
سرعت کافی ندارد
خوب کار نمی‌کند
این می‌شود نقد
تصمیم می‌گیریم موس جدید طراحی کنیم
می‌رویم سراغ طرح
سیستم داخلی موس را تغییر می‌دهیم
موس جدیدی طراحی می‌کنیم

این در نظریه سیستمی غلط است
استاد حسینی (ره)
یک گزینه جدید اضافه کرده است
نقض

او می‌گوید که برای اصلاح هر زیرسیستم
به سه گام نیاز داریم
نه دو گام
نقد
نقض
طرح

در بخش نقد همان کار قبلی را انجام می‌دهیم
موس کارآمد نیست و باید تغییر کند
در بخش نقض
تمام زیرسیستم‌های مرتبط با موس را تحلیل می‌کنیم
این‌که
تغییر در موس
چه تغییری در آن‌ها الزام می‌کند
یعنی کدام بخش‌های مرتبط نقض می‌شود کارشان
وضعیت فعلی‌شان
و بعد
در آخرین مرحله
سراغ طرح می‌رویم
ولی
نه این‌که فقط موس جدید طراحی کنیم
هم موس را طراحی می‌کنیم
و هم طرح قطعاتی که با آن در ارتباط هستند
مثل درگاه جدیدی که باید بتواند موس جدید را بشناسد
به جای پورت یو اس بی

وقتی ما بخواهیم آموزش و پرورش را متحوّل کنیم
باید آموزش عالی را هم متحوّل کنیم
باید رسانه را هم متحوّل کنیم
باید فرهنگ خانواده‌ها را هم متحوّل کنیم
شیوه آموزش معلم‌ها و فرهنگ کاری آن‌ها را هم
و خیلی دیگر
حتی نحوه تخصیص بودجه در سازمان برنامه را
و گرنه بودجه کافی برای مدارس جدید فراهم نمی‌شود

فرمایش شما صحیح است
ولی
این‌ها نمی‌شود
امروز نمی‌شود
زیرا هیچ‌کسی به این حرکت جامع با این گستره اعتقاد ندارد
یا باید دست روی دست گذاشت و نابودی کودکان را مشاهده کرد
و یا
پارتیزانی و چریکی عمل کرد
همین کاری که دوستان شما می‌خواهند انجام دهند
کار خوب امروز
بهتر از کار بهتر فرداست
چون معلوم نیست فردا اصلاً وقتی برای کار کردن باقی مانده باشد!

ولی همین امروز
برای این‌که کار خوب باشد
باید آدم‌های خوب و کارشناس را جمع کرد
نظر همه را شنید
نوشت
خلاصه کرد
جمع‌بندی کرد
به بهترین راه‌حل‌های ضربتی رسید

در پناه خدا


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: مباحثه 267 - آقامنیر 117 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظر دهید!

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
اف چهار + چهارشنبه 98 تیر 26 - 5:0 صبح

موزه که رفته بودیم
انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
نوروز در تهران
یکی از جذّابیت‌ها
دو فروند هواپیمای جنگنده
یک F4 این طرف مسیر
یک F5 هم آن طرف

این‌که از نزدیک می‌شد دید
می‌شد حتی دست زد به بال‌ها
خیلی نزدیک

چند روز پیش در قم هم نصب کردند
یک F4
موقع نصب آن‌جا بودیم
با بچه‌ها



اگر چه این یکی خیلی نزدیک نیست
کمی در ارتفاع
ولی...

چرا ما عاشق هواپیما هستیم؟
چرا خلبانی را دوست داریم؟
چرا تماشای وسایل پرنده برای ما دوست داشتنی‌ست؟
چرا بشر همیشه در آرزوی پرواز به سر برده؟
راز آسمان چیست؟
راز صعود؟
راز تصعید و بالا رفتن؟
چرا وقتی با خدا راز و نیاز می‌کنیم به آسمان می‌نگریم؟


قال امیرالمؤمنین (ع): «وَ نَظَمَ بِلَا تَعْلِیقٍ رَهَوَاتِ فُرَجِهَا وَ لَاحَمَ صُدُوعَ انْفِرَاجِهَا، وَ وَشَّجَ بَیْنَهَا وَ بَیْنَ أَزْوَاجِهَا وَ ذَلَّلَ لِلْهَابِطِینَ بِأَمْرِهِ وَ الصَّاعِدِینَ بِأَعْمَالِ خَلْقِهِ حُزُونَةَ مِعْرَاجِهَا» (نهج‌البلاغه، خ91)
(خداوند) فاصله هاى وسیع و گشوده (کرات آسمانى) را بى آنکه بر چیزى تکیه داشته باشند، تنظیم نمود و شکاف هاى میان (هر کدام از آنها) را پیوند داد، آنها و نظائر آنها را به یکدیگر مربوط ساخت، و مشکل فرود آمدن فرشتگان را براى ابلاغ فرمان او، و بالا بردن اعمال مخلوقات را به آسمان، آسان نمود. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: عکس 362 - فرزند 535 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

در صفحه نخست می‌خوانید:  نامه مرحوم سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی به امام ره - موانع طراحی ساختار حکومت دینی 11 - داستان ِ بانکدار 6 - فلسفه حجاب - 
ساخت ِ پاراوان + جمعه 98 تیر 21 - 11:5 صبح

خانه وقتی یک اتاق داشته باشد
جمعیت زیاد
دشواری‌هایی دارد
مثل تعویض لباس

کوچک که بودند یک دیواره کوچک ساختم
قدّ خودشان
پشت آن لباس عوض کنند
مثلاً وقتی قرار است بیرون برویم
با همین طبقات مخصوص کتابخانه
قفسه‌های فلزی



چندی بعد ناممکن شد
قدّ کشیدند و پشت آن جا نشدند
این شد که
این‌بار
پرده‌هایی به کمدهایشان متصل کردم
پرده‌هایی که خودم دوختم
برای کمدهایی که خودمان ساخته بودیم
این‌جا درباره‌اش نوشتم



جا نشدند
بزرگ‌تر که شدند
دیگر فاصله کمد تا پرده کم‌شان شد
همین امسال
ابزار دیگری نیاز بود
وسیله‌ای برای پنهان شدن
پاراوان

جستجو کردم
دو جا در قم
فروشگاهی برای این نوع دیوارک
پارتیشن
صد الی صد و پنجاه هزار تومان
برای هر لنگه

نداشتند
مراجعه که کردم
به هر دو
این شد که تصمیم به ساخت گرفتم

مثل همیشه رفتم سراغ نرم‌افزار
اندازه‌ها را وارد کردم
در کات‌مستر
و باز هم مثل همیشه
رفتم سراغ چوب‌بری براتی

چرا؟!
از همه ارزان‌تر
قیمت گرفته بودم
mdf را مترمربعی 67 هزار تومان
نوار متری 2 هزار
هزینه برش هم 6 هزار تومان گرفت
برای کار من
برای پاراوان
در کل 215 هزار تومان هزینه شد
دو سه ساعته تحویل داد

وای که چقدر یراق گران شده
دفعات قبل این طور نبود
این‌بار اما
فقط 146 هزار تومان هزینه یراق‌آلات شد
هشت عدد لولا
24 عدد صفحه دوخت
برای اتصال لنگه‌ها
150 عدد پیچ
و 12 عدد پایه

چارچوب‌ها که آماده شد
باید فکری برای پرده می‌کردم
آن‌چه درون قاب‌ها را بپوشاند
این شد که
فتوشاپ را گشودم

در اینترنت گشتم و ارزان‌ترین چاپ بنر را یافتم
فکر فردا
کوچه 25 صفائیه
بنر 3 متر در 1.5 متر را 67 هزار تومان چاپ کرد
دو ساعته هم تحویل گرفتم

در خانه
همه را مونتاژ کردیم
سر هم یعنی
پاراوان خودمان را ساختیم
دو پاراوان سه لنگه
از قرار هر لنگه‌ای 71 هزار تومان!



بچه‌ها خوشحال شدند
حالا
جایی برای پنهان شدن دارند
برای تعویض لباس
وقتی که بخواهیم بیرون برویم
یا به خانه بازگشته باشیم

عکس‌ها هم برایشان جذاب
مدام نگاه می‌کنند
می‌خندند و گاهی هم را مسخره
به تصاویر کودکی‌شان
از دیروز که تولید تمام شده

دیگر مهمان هم که بیاید
هر زمان که بخواهیم
می‌توانیم خانه را تقسیم کنیم
حدّ و مرزها را
دیواره‌های موقتی
قابل جابه‌جایی

حفظ حریم شخصی مهم است
حتی اگر خانه
به تعداد افراد اتاق نداشته باشد
پاراوان این کار را انجام می‌دهد

ما می‌توانیم
ما در این محاصره اقتصادی
در این تحریم
خودمان می‌سازیم
هر چه که نیاز داشته باشیم
در حدّ توان‌مان!

ما می‌توانیم
پس می‌مانیم
آن‌هایی که ناتوان‌اند
نمی‌توانند
آن‌هایند که می‌روند کانادا
ما توانا هستیم
پس مقاومت می‌کنیم!

قَالَ (علیه السلام): «یَا ابْنَ آدَمَ، الرِّزْقُ رِزْقَانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ، وَ رِزْقٌ یَطْلُبُکَ، فَإِنْ لَمْ تَأْتِهِ أَتَاکَ؛ فَلَا تَحْمِلْ هَمَّ سَنَتِکَ عَلَى هَمِّ یَوْمِکَ، کَفَاکَ کُلُّ یَوْمٍ عَلَى مَا فِیهِ؛ فَإِنْ تَکُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِکَ، فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى سَیُؤْتِیکَ فِی کُلِّ غَدٍ جَدِیدٍ مَا قَسَمَ لَکَ، وَ إِنْ لَمْ تَکُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِکَ، فَمَا تَصْنَعُ بِالْهَمِّ فِیمَا لَیْسَ لَکَ؛ وَ لَنْ یَسْبِقَکَ إِلَى رِزْقِکَ طَالِبٌ، وَ لَنْ یَغْلِبَکَ عَلَیْهِ غَالِبٌ، وَ لَنْ یُبْطِئَ عَنْکَ مَا قَدْ قُدِّرَ لَکَ.» (نهج‌البلاغه، ح379)
اى فرزند آدم! روزى دو گونه است یکى آن روزى که تو به دنبالش مى روى و دیگرى آن روزى که به دنبال تو مى آید و اگر به دنبالش نروى باز هم به سراغ تو خواهد آمد بنابراین غم و اندوه تمام سال را بر همّ و غمّ امروزت اضافه مکن. غم هر روز براى آن روز کافى است. اگر در تمام سال زنده بمانى و جزء عمر تو باشد خداوند هر روز آنچه از روزى براى تو معین کرده است به تو مى دهد و اگر تمام آن سال جزء عمر تو نباشد چرا غم و اندوه چیزى را بخورى که مربوط به تو نیست؟ (بدان) هیچ کس پیش از تو نمى تواند روزى تو را دریافت کند و یا آن را از دست تو بیرون ببرد و آنچه براى تو مقدر شده است بدون تأخیر به تو مى رسد. (ترجمه مکارم)


برچسب‌های مرتبط با این نوشته: فرزند 535 - سیده مریم 281 - سید احمد 274 - سید مرتضی 271 - ساخت 12 -
نوشته شده توسط: سید مهدی موشَّح نظرات شما ^

<   <<   41   42   43   44   45   >>   >

شنبه 103 آذر 3

امروز:  بازدید

دیروز:  بازدید

کل:  بازدید

برچسب‌های نوشته‌ها
فرزند عکس سیده مریم سید احمد سید مرتضی مباحثه اقتصاد آقامنیر آشپزی فرهنگ فلسفه خانواده کار مدرسه سفر سند آموزش هنر بازی روحانیت خواص فیلم فاصله طبقاتی دشمن ساخت انشا خودم خیاطی کتاب جوجه نهج‌البلاغه تاریخ فارسی ورزش طلاق
آشنایی
سید مهدی موشَّح - شاید سخن حق
السلام علیک
یا أباعبدالله
سید مهدی موشَّح
آینده را بسیار روشن می‌بینم. شور انقلابی عجیبی در جوانان این دوران احساس می‌کنم. دیدگاه‌های انتقادی نسل سوم را سازگار با تعالی مورد انتظار اسلام تصوّر می‌نمایم. به حضور خود در این عصر افتخار کرده و از این بابت به تمام گذشتگان خود فخر می‌فروشم!
فهرست

[خـانه]

 RSS     Atom 

[پیام‌رسان]

[شناسـنامه]

[سایت شخصی]

[نشانی الکترونیکی]

 

شناسنامه
نام: سید مهدی موشَّح
نام مستعار: موسوی
جنسیت: مرد
استان محل سکونت: قم
زبان: فارسی
سن: 44
تاریخ تولد: 14 بهمن 1358
تاریخ عضویت: 20/5/1383
وضعیت تاهل: طلاق
شغل: خانه‌کار (فریلنسر)
تحصیلات: کارشناسی ارشد
وزن: 125
قد: 182
آرشیو
بیشترین نظرات
بیشترین دانلود
طراح قالب
خودم
آری! طراح این قالب خودم هستم... زمانی که گرافیک و Html و جاوااسکریپت‌های پارسی‌بلاگ را می‌نوشتم، این قالب را طراحی کردم و پیش‌فرض تمام وبلاگ‌های پارسی‌بلاگ قرار دادم.
البته استفاده از تصویر سرستون‌های تخته‌جمشید و نمایی از مسجد امام اصفهان و مجسمه فردوسی در لوگو به سفارش مدیر بود.

در سال 1383

تعداد بازدید

Xکارت بازی ماشین پویا X